کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

درباره حکومت

«رساله ای درباره حکومت» اثر جان لاک که درباره وضع طبیعی بشر، مالکیت، آزادی و قانون بحث می‌کند یکی از مهمترین رساله‌های آغاز مدرنتیه است.


رساله ای درباره ی حکومت

رساله ای درباره حکومت. جان لاک. ترجمه ی حمید عضدانلو. نشر نی. چاپ اول. تهران: 1391. 700 نسخه.282 صفحه. قیمت: 8600تومان.

« اگر انسان در وضعیت طبیعی کاملا آزاد است، اگر سرور و آقای شخص و دارایی خود است، اگر با ارشدترین برابر است و مطیع هیچ کس نیست، پس چرا باید از آزادی خود صرف نظر و آن را با دیگران تقسیم کند؟ چرا از امپراتوری خود دست می‌کشد و خود را تحت سلطه و کنترل قدرت دیگری قرار می‌دهد؟ » [1]

ایده‌هایی که این کتاب دنبال می‌کند

سر فردریک پولاک گفته است: رساله دوم لاک درباره حکومت احتمالا مهمترین خدمتی است که تاکنون به قانون مشروطه انگلستان توسط نویسنده‌ای شده که حرفه او وکالت نبوده است. تاثیر این رساله در انگلستان در سال‌های آخر قرن هفدهم بسیار زیاد بود و بخش عمده‌ای از اصول انقلاب امریکا منطبق بر ایده‌هایی بود که در این رساله وجود داشت.

اما این رساله در مقایسه با رساله‌های دیگر وی همچون «درباره فهم انسانی» و «نامه‌هایی در باب تساهل» کمتر شناخته شده است. عقیده لاک بر این بود که قدرت سیاسی وجود دارد و باید تنها در مسیر خیر و صلاح عمومی به کار گرفته شود.

بنیان و اساس حکومت توافق است و قدرتی که شهریاران و فرمانروایان از آن برخوردارند، توسط حقی مطلق پیمان و یا چیزی دیگر اعطا نشده است بلکه وابسته به اعتماد و در قبال مسئولیتی است که اگر تحقق نیابد تاوان آن را می‌دهند.

دو رساله درباره حکومت جان لاک محتوی نظریه‌های سیاسی اوست. رساله اول ردیه‌ای است بر دکترین سلطنت مطلقه مبنی بر حق الهی در دوران کنونی است. رساله دوم وی با وضعیتی طبیعی آغاز می‌شود که سرچشمه همه تنواره‌های سیاسی است. اما نه وضعیتی که هابز درک کرده بود. اینکه انسان گرگ انسان است و با دشمنی و خصومت همنوع زندگی می‌کند. وضعیت طبیعی جان لاک سرشتی اجتماعی دارد.

در اینجا انسان تابع قانون عقلی است که به همه انسان‌ها می‌آموزد که هیچ کس نباید به زندگی، سلامت آزادی و مالکیت دیگری صدمه‌ای بزند. امکان جنگ و خشونت تنها زمانی پیش می‌آید که انسان‌ها قانون عقلی را که مکمل سرشت شان است رها کنند.

 

وی اظهار می‌دارد که تنها عقیده و نظر نهایی عامه مردم است که باید در مورد حکومت حکم صادر کند.
لاک بر خلاف هابز به فرد این اطمینان را می‌دهد که دارای حقوقی به وسعت دامنه طبیعت است. او از حق مالکیتی صحبت می‌کند که مقدم بر پیدایش و تکوین حکومت است. هر انسانی مالک خویش است. این قانون پایه و اساس بحث وی را تشکیل می‌دهد. این حق نسبت به چیزهایی نیز گسترش می‌یابد که انسان با کار کردن بر روی‌شان از وضعیت طبیعی خارج می‌شوند.

امروزه حق مالکیت چه در کلیت خود و چه در مورد برخی چیزهای مشخص مورد قبول نیست مگر این که قانون آن را تایید کرده و جامعه آن را به رسمیت شناخته باشد. وی معتقد است جامعه مدنی را از طریق میانجی‌گری قراردادی می‌توان خلق کرد که در آن هر فرد با توافق افراد دیگر، حق طبیعی به اجرا در آوردن قانون عقل را تسلیم جامعه می‌کنند تا بتوانند از زندگی، آزادی و مالکیت خود حراست کنند. اما قدرت قانون گذاری که بر رضایت مردم استوار است تبدیل به قدرت برتر تنواره سیاسی می‌شود که قدرتی دلبخواه نیست. این قدرت باید برای خیر و صلاح جامعه اعمال شود. وی اظهار می‌دارد که تنها عقیده و نظر نهایی عامه مردم است که باید در مورد حکومت حکم صادر کند. این چکیده‌ای است از نظرات لاک در رساله دوم حکومت که به تفصیل در این کتاب آورده شده است.

درباره جان لاک بیشتر بدانیم

جان لاک در سال 1632 در سامرست به دنیا آمد. وی یکی از فیلسوفان به نام در دوران رنسانس است که بیشتر به عنوان فیلسوف معرف جهانیان است، دورانی که انسان غربی به عقل روی آورد و از این ابزار برای حل معضلات اجتماعی و سیاسی است بهره برد. عقل گرایی در آن زمان منجر به رشد علوم طبیعی و آغاز دوران روشنگری و مدرن شد.

جان لاک ریشه همه دانش‌ها را ثمره تجربیات مستقیمی می‌دانست که از حواس انسانی به دست می‌آیند. از این رو باور به ایده ذاتی و فطری را مردود می‌دانست. به عقیده او مغز انسان در آغاز همچون صفحه سفیدی است که در نتیجه تفاوت‌های موجود در باور و دانش که ثمره تاثیرات محیط است شکل می‌گیرد. نتیجه نهایی این اندیشه این بود که همه انسان‌ها با هم برابر هستند. عقل به حس مشترک یا عرف عام تقلیل پیدا کرد و امتیازها از رجحان‌های اجتماعی و قدرت سیاسی ثمره حادثه‌های تاریخی معرفی شدند. از این جهت همه انسان‌ها به طور مساوی صلاحیت تشخیص درست را یافتند و دمکراسی به عنوان اکثریت، تنها فلسفه سیاسی‌ای شد که تناقضی با حس مشترک پیدا نمی‌کرد.

چرا این کتاب را بخوانیم؟

خواندن این کتاب از این جهت مهم است که از طرفی با مفاهیمی چون عقل، دمکراسی و ذات بشری و نظریه لاک در این باره بیشتر آشنا می‌شویم و از سوی دیگر نظریات فیلسوفان و نظریه پردازان تاریخ مدرنیته را بهتر و بیشتر درک می‌کنیم. همچنین این کتاب را به دانشجویان علوم فلسفه و سیاست نیز پیشنهاد می‌کنم.

محتوی کتاب

این کتاب شامل سه مقدمه از مترجم، پرفسور دبلیو. اس. کارپنتر و سی. بی. مکفرسون است و همچنین حاوی نوزده فصل که اسامی برخی از فصل‌ها عبارتند از: درباره وضعیت طبیعی، درباره وضعیت جنگ، درباره بردگی، درباره مالکیت، درباره قدرت پدری، درباره جامعه سیاسی یا مدنی، درباره آغاز جوامع سیاسی، درباره غایت و هدف جامعه سیاسی و حکومت، درباره اشکال یک تنواره سیاسی، درباره گستره و دامنه قدرت قانون گذاری، و...

پی نوشت:

[1] صفحه 175 کتاب

فاطمه شفیعی -بخش کتاب و کتابخوانی تبیان

اسمت چیه ؟ تربچه

«اسمت چیه؟ تربچه» داستان تخیلی و طنزی است برای نوجوانان است که با ماجراهای عجیب و غریبش کودکان و نوجوانان را به سرزمین خیالی می برد.

اسمت چیه؟ تربچه

اسمت چیه؟ تربچه. عزت اله الوندی. انتشارات سوره مهر. چاپ اول. تهران: 1393. 5000 نسخه.84 صفحه .مصور. قیمت: 5500تومان.

کوکب خانه نبود: مرتضی هم. گفتم بیایم همه چیز را بنویسم که یادم نرود. از آن پدرسوخته‌هایی بنویسم که نصفشان آدم است و نصفشان ... اصلا نمی‌گویم چی؟ آدمی‌زاد با این‌ها خیلی سر و کار داشته: خود من هم. »[1]

داستان کتاب

« اسمت چیه؟ تربچه» داستان طنز کودکانه‌ای به قلم عزت اله الوندی است.

این داستان درباره نوجوانی به نام پوریا است که عاشق انشا نوشتن است و در انشاهایش همیشه از عناصر تخیلی بهره می‌برد و داستانی خنده آور می‌آفریند. پوریا توسط موجوداتی غریب به یک سرزمین خیالی برده می‌شود و در آنجا با این‌یکی و اون‌یکی و خواهرشان تربچه آشنا می‌شود. موجوداتی تخیلی و جادویی که قادرند گاهی وقت‌ها اختلالاتی در زندگی آدم‌ها به وجود بیاورند. همانطور که سال‌ها است برای زندگی پوریا و خانواده‌اش اختلالاتی به وجود آورده‌اند. پوریا وقتی با این موجودات آشنا می‌شود تازه درمی‌یابد که آنها پیش‌تر از آن در خانوده‌اش رفت و آمد داشته‌اند و حتی هم بازی پدربزرگ و مادربزرگشان بوده‌اند. پوریا در این سرزمین جادویی تربچه را که توسط پدر پدربزرگش در بطری کوچکی زندانی شده است، نجات می‌دهد و موجودات خیالی در عوض به او قول می‌دهند یکی از آرزوهایش را برآورده کنند. پوریا تنها آرزویش سلامتی مادر بزرگ است و آنها این آرزوی پوریا را برآورده می‌کنند. موجودات خیالی بعد ازاین برای همیشه از زندگی آنها بیرون می‌روند و قول می‌دهند دیگر کاری به کار آنها نداشته باشند.

 

این کتاب تقدیم شده است به گابریل گارسیا مارکز که استاد داستان های رئالیسم جادویی است. ژانری که در این کتاب نیز از آن بهره برده شده و نویسنده تلاش کرده است به این دنیای تخیلی نزدیک شود.

درباره کتاب

این داستان از عنصر تخیل برای خلق داستانی برای کودکان بهره گرفته شده که واقعیت و خیالی را با هم در می‌آمیزد و تخیل نوجوان را به کار گرفته مخاطب را به دنبال خود به عمق ماجرای داستان می‌کشاند. در این داستان تلاش شده تا آنجا که ممکن است از فضاهای امروزی و روزمره نوجوانان استفاده شود اما در عمق همخونی با داستان‌های کهن فارسی دارد. طنز و رنگ و بوی ایرانی آن از ویژگی‌های بارز این کتاب داستانی است.

«اسمت چیه؟ تربچه» داستانی دنباله دار

عزت اله الوندی درباره این کتاب می گوید: چون موضوع داستان و شخصیت‌های آن از نظر کارشناسان دفتر حوزه هنری جذاب بود و رخدادهای داستان در یک دنیای خیالی جدید روی می‌دهد، به پیشنهاد دوستان این دفتر تصمیم گرقتم که جلدهای بعدی آن را هم بنویسم. قرار است این مجموعه با عنوان کلی « داداشی‌ها» در قالب هفت جلد به نگارش درآید و از سوی دفتر ادبیات کودک و نوجوان حوزه هنری منتشر شود. طبق این قرار داد باید هر سه ماه یک جلد آن به دفتر تحویل داده شود. در حال حاضر مشغول نوشتن جلد دوم این کتاب هستم.

وی همچنین ادامه می‌دهد: هر داستان این مجموعه با داستان‌های دیگر ارتباط موضوعی و شخصیتی دارد و قرار است در هر جلد شخصیت‌های جدیدی به داستان اضافه شود.

«پروژه طنز نوجوان» یکی از پروژه‌های ادبی دفتر کودک و نوجوان حوزه هنری است که با مسئولیت و اجرای داوود امیریان به تولید آثار طنز برای نوجوانان می‌پردازد. این کتاب نیز زیر مجموعه این پروژه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است.

اسمت چیه؟ تربچه حاوی هفت فصل است که نام‌هایشان عبارتند از: این دو، آن دو. پدر پدر بزرگ. من. پدربزرگ. مامان. آبجی کوچیکه. مادربزرگ. در لابه لای صفحات نیز نقاشی‌هایی مربوط به داستان و ماجرای کتاب نقاشی و گنجانده شده است. تصویرگر این کتاب ابراهیم کاشانی است.

این کتاب تقدیم شده است به گابریل گارسیا مارکز که استاد داستان های رئالیسم جادویی است. ژانری که در این کتاب نیز از آن بهره برده شده و نویسنده تلاش کرده است به این دنیای تخیلی نزدیک شود.

«پدر بزرگ می‌گوید: " پدربزرگ من یه روز که داشته باغشو آبیاری می‌کرده یکی از اون یکی‌ها رو دیده اما اون یکی مرده نبوده، زن بوده. داشته لب چشمه دستاشو می‌شسته . بعد که فهمیده از اون یکی‌ها است، با بیل افتاده دنبالش اونم وایساده و تا تونسته کتک خورده، بعد از پدربزرگ‌امون خواسته و گفته من با هفت پشت تو کاری نخواهم داشت قول شرف می‌دهم اما بدان و آگاه باش که نفرینت می‌کنم که خودت و همه کسانی که از نسل تواند تا هفت پشت شلخته باشند."»[2]

پی نوشت:

[1] پشت جلد کتاب

[2] صفحه 8 کتاب

عشق تئاتر

«فردریک یا تاتر بولوار» داستانی است بر اساس زندگی واقعی فردریک لومتر یکی از بازیگران مشهور در دوران ناپلئون و پس از انقلاب فرانسه. 


فردریک یا تاتر بولوار

فردریک یا تاتر بولوار. اریک امانوئل اشمیت. مترجم: شهلا حائری. نشر قطره. چاپ اول. تهران: 1389. 1100 نسخه.216 صفحه. قیمت: 4500تومان.

«می‌تونم صحنه رو مجسم کنم. یک مادری که خیاط یا رفو گره ، می‌ره طبقه آخر تاتر کمدی فرانسز روی نیمکت‌های چوبی درب و داغون می‌شینه و با هر شعر راسین اشک‌هاش در میاد و تصمیم می‌گیره که اسم اون شاهزاده خانم رو روی بچه بیچاره‌اش بذاره. پس شما هم بچه طبقه ارزون تاترین، جایی که بهش می‌گن بهشت؟»[1]

بار دیگر اریک امانوئل اشمیت و نمایشنامه غریب دیگری از وی. این بار این نمایشنامه موضوعش خود تئاتر است. خود نمایش و هیجان و شگفتی‌ای که صحنه تئاتر ایجاد می‌کند.

«فردریک یا تاتر بولوار» نمایشنامه‌ای است بر گرفته از شخصیتی واقعی به نام فردریک لومتر. ظاهرا وی پسر زنی تنها و فقیر است که به رختشویی می‌پردازد و آرزوی بازیگری دارد. فردریک بعدها بازیگر مشهوری می‌شود که تمام فکر و ذکرش تئاتر و نمایش و زندگی است. او به دنبال صحنه‌های باشکوه و نمایش‌های پر طمطراق نمی‌گردد بلکه می‌خواهد بخشی از زندگی را روی صحنه زندگی کند.

فردریک عاشق تئاتر است اما هم زمان عاشق زنی مرموز نیز می‌شود و تردیدهای وی آغاز می‌شود که باید بین تئاتر و این زن یکی را انتخاب کند.

نمایشنامه درباره این تردیدها سخن می‌گوید. زمانی که در هنگامه پیری و مرگ صحنه نمایش برای فردریک، صحنه زندگی‌اش می‌شود، لحظه‌ای است که وی باید تصمیم بگیرد. فردریک لومتر بازیگری بسیار شجاع و نترس و در واقع یک جمهوری‌خواه واقعی در زمان انقلاب فرانسه است. کسی که از طبقه پایین اجتماع وارد تاتر شده و حالا این بخت را دارد که حرف طبقه خود را به گوش مردمی از سطحی دیگر برساند.

روزی دختر وزیر پیش او می‌آید تا از وی بازیگری یاد بگیرد اما فردریک به او دل می‌بندد و سخت عاشقش می‌شود به حدی که حاضر است صحنه نمایش را که تا این حد شیفته آن بود ترک کند. این نمایشنامه مربوط به دوران بعد از انقلاب فرانسه و تقریبا بعد از سلطنت ناپلئون است. وقایع در چنین بازه زمانی رخ می‌دهد. در این نمایشنامه زندگی بازیگر معروف این دوره فردریک لومتر از دوران کودکی تا زمان مرگ وی به تصویر کشیده می‌شود.

نثر و سبک این نمایشنامه نیز مثل شاهکارهای دیگر اشمیت همچون «عشق لرزه» و «نوای اسرار آمیز» تاثیر گذار و تکان دهنده است. نمایشنامه مملو از جملات زیبا و تاثیر گذار و عمیق است.

فردریک یا تئاتر بولوار دارای دو بخش است. بخش اول شامل نه پرده است که بیشتر به دوران کودکی و نوجوانی فردریک می‌پردازد که چگونه با همه مشکلات پیش رو مبارزه می‌کند تا به خواسته‌اش برسد و بخش دوم که از پرده دهم آغاز می‌شود، پنج پرده است و ماجرای آشنایی فردریک را با زنی به نام برنیس و لحظات مرگ این بازیگر مشهور را راویت می‌کند.

در پشت جلد در معرفی کتاب آمده است: در تاتر بولوار هستیم. تاتری که صحنه زندگی را تصویر می‌کند. در آن جا عشق ، کینه و دسیسه انسان‌ها را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

«بی سلیقگی، شکلکیه که در برابر چیزی که سلیقه ما نیست در میاریم. می‌شنوید آقای وزیر، هیاهوی بولوار، غرش انسان‌ها، این همهمه، این زندگی، این بی صبری؟ این‌ها چیزیه که چهل سال باعث شده شاه‌ها و وزیرانشون سقوط کنن. این مردم برای اینکه سردشون بود، گشنه‌شون بود، زندان‌ها را خراب کردن، اشعار و آوازهای جدیدی خوندن، نون می‌خواستن، محل نمایش می‌خواستن. »[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 55 کتاب

[2] صفحه 81 کتاب

چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟

«چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» مجموعه درس گفتارهای هایدگر در سال های 1951 تا 1952 درباره تفکر است و به این مهم می‌پردازد که چه چیزی را اساسا می‌توان تفکر نامید و آیا در عصر حاضر به این تفکر دست یافته‌ایم یا خیر؟


چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟

چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مارتین هایدگر.مترجم: سیاوش جمادی. نشرققنوس. چاپ دوم. تهران: 1390. 1100 نسخه.455 صفحه. قیمت: 13000تومان.

« صرف این واقعیت که ما سالیان متمادی از عمر خود را ژرفکاوانه صرف رساله‌ها و نوشته‌های متفکران بزرگ کنیم این وثوق را حاصل نمی‌آورد که ما خودمان نیز فکر می‌کنیم یا حتی آماده آموختن تفکریم. برعکس: اشتغال به فلسفه می‌تواند حتی به سخت سرانه‌ترین نحوی رهزن راهمان شود، بدین سان که ما را فریفته این پندار ظاهر کند که چون پیوسته و بی‌وقفه فلسفه می‌ورزیم پس فکر می‌کنیم.»[1]

"چه باشد آنچه خوانندش تفکر" مجموعه درس گفتارهای مارتین هایدگر یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم آلمان است. این مجموعه درس گفتارها را هایدگر در فاصله بین سال‌های 1951 تا 1952 برای دانشجویانش ارائه داده است. ترم اول آن شامل ده درس گفتار و ترم دوم شامل یازده درس گفتار است. در نسخه نهایی کتاب هایدگر بین هر درس گفتار مرور گذرایی برآنچه نوشته است می‌اندازد.

در این کتاب هایدگر با قدرت، اندیشه‌های مدرن درباره تفکر را نقض می‌کند و استدلال‌هایش را چنان می‌چیند که ثابت کند در عصر حاضر آنچه صورت نمی‌گیرد، تفکر است. هایدگر این نتیجه را بر اساس تعریفش از معنای لوگوس ارائه می‌دهد و معتقد است در عصر حاضر آنچه لوگوس نامیده می‌شد قابل دسترسی نیست.

ادعای این کتاب این است که ما هنوز اندیشه نمی‌کنیم و اساسا تفکر کردن چیست؟ در این کتاب رد پای نیچه در جای جای اثر دیده می ‌شود. فلسفه پیش از سقراطی، آسیب شناسی تفکر، مسئله هستی در پیوند با متافیزیک و بحث در ساحت وجودی انسان در عصر تکنولوژی از دیگر مباحث کتاب حاضر است.

با استناد به وضعیت مدرن تفکر، تحلیل مطالعاتی اثر «چنین گفت زرتشت» نیچه و تفسیرهایی از شعر هلدرلینگ، هایدگر می‌کوشد نشان دهد که آنچه در زمانه ما تفکر نامیده می‌شود تفکر و حتی خود تفکر نیست. هایدگر در این درس گفتارها چهار دلالت را پیش رو قرار می ‌دهد که عبارتند از تفکر چیست؟ منطق چیست؟ متعلقات تفکر چیست؟ یا تفکر بر چه دلالت دارد؟ و در آخر چیست آنچه ما را به فکر کردن می‌خواند؟ در هر حال این کتاب از پرسش آغاز می‎‌کند و به پرسش ختم می‌شود.

 

در این کتاب هایدگر با قدرت، اندیشه‌های مدرن درباره تفکر را نقض می‌کند و استدلال‌هایش را چنان می‌چیند که ثابت کند در عصر حاضر آنچه صورت نمی‌گیرد، تفکر است.

این کتاب پیش از این با نام « معنای تفکر چیست؟» و با ترجمه فرهاد سلیمانیان از سوی نشر مرکز منتشر شده است. منتهی در این کتاب 112 صفحه ای یک چهارم متن اصلی کتاب ترجمه شده است. هر چند فرهاد سلیمانیان مدعی است چیزی از متنی که در اختیار داشته حذف نکرده و نسخه همان اندازه بوده که ترجمه شده است. و بخش دوم کتاب نیز به دلیل اینکه بیشتر قسمت‌هایش پیش از این ترجمه شده بود دوباره کاری نشده است. اما در متن جمادی ماجرای پارمنیدس فیلسوف یونانی سده شش پیش از میلادی و قصیده معروف او، دوبار آورده شده است. یک بار با ترجمه معمول و بار دیگر با روشی هرمنوتیکی و با نقد معانی دوران باستان با استفاده از واژه‌های یونانی.

سیاوش جمادی مترجم و برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی پیش از این ترجمه کتاب‌های«هستی و زمان» و « متافیزیک چیست» هایدگر را در پرونده خود دارد. وی در ابتدای این کتاب نیز پیشگفتاری قطور و بلند نوشته که تلاش کرده برای خواننده‌اش مفاهیم و موضوعات کتاب را تبیین و توضیح دهد.

کتاب ترجمه خوبی دارد و می تواند زمینه مناسبی برای آشنایی علاقمندان با این فیلسوف باشد؛ حال چه او و اندیشه هایش را قبول داشته باشیم چه نه.

متنی از کتاب را برای آشنایی بیشتر می خوانید:

«آنچه در اینجا و هر جا می‌توانیم آموخت این است: با دقت گوش سپردن. افزون بر این، آموختن گوش سپاری مطلبی مشترک میان شاگرد و آموزگار است. هم از این رو، آنگاه که در میان یکی را یارای گوش سپاری نیست نکوهشی بر هیچ کس وارد نیست، اما متقابلا شما نیز باید این حق را به آموزگار بدهید که ممکن است در کوشش آموزشی خود اشتباه کند و وقتی هم که اشتباه نمی‌کند چه بسا خود را معاف دارد از این که در هر مورد هر آنچه را گفته باید شود فرا پیش دیده گسترد.»[2]

پی نوشت:

 [1] صفحه 77 کتاب

[2] صفحه 111 کتاب

تونل

«تونل» داستان متفاوتی است از درگیری‌های ذهنی و مشکوکانه یک نقاش منزوی نسبت به زنی به نام ماریا که در نهایت منجر به قتل این زن می‌شود.


کتاب تونل

تونل. ارنستو ساباتو. مترجم: مصطفی مفیدی. انتشارات نیلوفر. چاپ سوم. تهران: 1389. 1650 نسخه.174 صفحه. قیمت: 3500تومان.

«روزهای مقدم بر مرگ ماریا دهشتاناک‌ترین روزهای عمر من بود. من نمی‌توانم شرح دقیقی از آنچه احساس می‌کردم، می‌اندیشم، یا انجام دادم ارائه بدهم، زیرا گرچه بسیاری از وقایع را با جزییاتی باور نکردنی به یاد می‌آورم، ساعت‌ها، حتی روزهای تمامی هستند که آنها را همچون رویاهایی مه‌آلود و مغشوش به خاطر می‌آورم»[1]

موضوع داستان

کافی است بگویم که من خوان پابلو کاستل هستم، نقاشی که ماریا ایریبارنه را کشت. پابلو کاستل نقاشی معروف و منزوی است که از منتقدان و روشنفکران گریزان است. وی معتقد است هیچ کدام از منتقدان قادر نیستند آنچه در نقاشی هایش عرضه شده را درک کنند. در یکی از نمایشگاه‌های گروهی که کاستل برگزار می‌کند، به زنی به نام ماریا ایریبارنه هانتر بر می‌خورد که به نکته‌ای در تابلوی او خیره شده که دیگران نسبت به آن بی‌اعتنا بودند. زن بدون اینکه حرفی بزند نمایشگاه را ترک می‌کند. کاستل عاشق این زن می‌شود و در فکر خود مدام به جزییات صحبت‌هایی می‌اندیشد که اگر روزی دوباره با او برخورد کرد به وی بگوید. کاستل در خیالبافی‌هایش مدام درگیر آن زن است. روزهای متمادی می‌گذرد تا اینکه روزی کاستل زن را به شکل اتفاقی در خیابانی می‌بیند و او را تعقیب می‌کند وبا او ارتباط می‌گیرد. زن همسر مرد کوری به نام آلنده است. با این حال ارتباط آنها ادامه پیدا می‌کند. ماریا از خود اطلاعات اندکی به کاستل می‌دهد. او مدام ازاینکه بخواهد چیزهایی درباره خود بگوید می‌گریزد و بیشتر تمایل دارد درباره کاستل و نقاشی‌هایش بداند و صحبت کند. او حتی از گفتن سن خود نیز پرهیز می‌کند. همین برخوردها کاستل را خشمگین می‌کند. وی تصور می‌کند چیزی از او پنهان نگه داشته می‌شود. کاستل به شدت کنجکاوی‌اش افزوده می‌شود ومی‌خواهد بداند ارتباط ماریا با خانواده و خویشان‌اش چگونه است.

تونل بعد از اولین انتشار بی درنگ کتابی پرفروش در سطح بین المللی شد و به بیست و هشت زبان ترجمه شد. این کتاب ستایش بسیاری از منتقدان و نویسندگان را برانگیخت. از جمله آلبرکامو، توماس مان و گراهام گرین. آلبرکامو درباره این کتاب می‌گوید: تلخی و تندی، شور و حرارت آن را می‌ستایم

بازجویی‌های اعصاب خردکن کاستل مرتبا ادامه پیدامی‌کند. هر چیز کوچکی در صحبت‌های ماریا ساعت‌های طولانی فکر کاستل را به خود مشغول می‌کند. هر رفتار وی با دیگر صحبت‌ها و رفتارهایش تطبیق داده می‌شود تا اینکه یک روز کاستل ماریا را محکوم می‌کند که همسر بیچاره‌اش را فریب می‌دهد. ماریا از این حرف کاستل ناراحت می‌شود و وی را ترک می‌کند. کاستل خوب می‌داند پیش از بیان این حرف پشیمان از حرف‌اش بوده است. کاستل که امیدوار بود عشق او به ماریا بتواند وی را از این انزوا بیرون بکشد اما نمی‌تواند خود را با واقعیت بیرون همساز کرده و احساساتش را کنترل کند. کاستل نامه‌های متعددی به ماریا می‌نویسد و از وی عذرخواهی می‌کند. اما او هرگز نمی‌تواند حسادت و سوءظن درونی‌اش را نسبت به ماریا از بین ببرد. سرانجام در حالی که آشفته و مغشوش است ماریا را می‌کشد.

ساختار اثر

کاستل این ماجرا را در زندان روایت می‌کند. داستان مونولوگی است که کاستل به بررسی ماجرایش می‌پردازد. در واقع داستان با یک فلاش بک به رویدادها روایت می‌شود. کاستل در زندان به همه اصول انسانی بی اعتقاد شده است. وی با جنونی پیش رونده جزییات واقعه را باز می‌گوید.

داستان تونل روایت تلخ زندگی آشفته و دوگانه و احساسات مغشوش هنرمند نقاشی است که در انزوایش آرام آرام می‌پوسد. او از منتقدان منتفر است و حتی از نقاشی نیز انزجار دارد. در جایی از داستان می‌گوید: "بیش از هر گروه دیگری از نقاش‌ها بیزارم. البته تا حدی به آن علت که نقاشی رشته‌ای است که من بهتر از رشته‌های دیگر از آن سر در می‌آورم و معلوم است که برای ما بسیار موجه‌تر است که چیزهایی که از آن سر در می‌آوریم بیزار باشیم."

تونل بعد از اولین انتشار بی درنگ کتابی پرفروش در سطح بین المللی شد و به بیست و هشت زبان ترجمه شد. این کتاب ستایش بسیاری از منتقدان و نویسندگان را برانگیخت. از جمله آلبرکامو، توماس مان و گراهام گرین. آلبرکامو درباره این کتاب می‌گوید: تلخی و تندی، شور و حرارت آن را می‌ستایم.

توضیحاتی درباره اثر

مترجم در مقدمه کتاب درباره این اثر می‌نویسد: ادبیات و هنر و فلسفه، بازتاب شرایط زندگی اجتماعی‌اند. اگزیستانسیالیسم به عنوان یک فلسفه و شاید رهنمودی برای عمل اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این یادداشت کوتاه تنها می‌خواهم برداشت خودم را از این جهان‌بینی که رمان حاضر یک نمونه بارز از آن است به اختصار بیان کنم و البته که خواننده صاحب نظر از شرح و توصیف این نگارنده مستغنی است و این نوشتار برای او تنها جنبه یک یادآوری و شاید تکرار را دارد. ولی گاه یادآوری و تکرار سودمند است.

جایگاه اثر در ادبیات امریکای لاتین

تونل بعد از اولین انتشار بی درنگ کتابی پرفروش در سطح بین المللی شد و به بیست و هشت زبان ترجمه شد. این کتاب ستایش بسیاری از منتقدان و نویسندگان را برانگیخت. از جمله آلبرکامو، توماس مان و گراهام گرین. آلبرکامو درباره این کتاب می‌گوید: تلخی و تندی، شور و حرارت آن را می‌ستایم. نشریه لوسوار به آن به منزله شعر و زیبایی از جنون و مرگ خوشامد گفت. این رمان که نخستین اثر از بزرگترین رمان‌های سه گانه امریکای لاتین است، پیش از این در انگلیس منتشر نشده بود. ساباتو یکی از پرآوازه‌ترین آرژانتین است. این کتاب سی و نه فصل دارد و یک مقدمه درباره فلسفه اگزیستانسیالیست که داستان در این افق نوشته شده، ضمیمه کتاب است.

دیدگاه روانشناسان به اثر

این کتاب با ترجمه بسیار روانش داستان پر حرارتی را بازگو می‌کند و یکی از تاثیرگذارترین رمان‌هایی است که تا کنون به فارسی برگردانده شده است. در نقدهای این رمان از دیدگاه روانشناسانه کاستل را بیماری با شخصیت دو قطبی معرفی کرده اند. شخصیتی که دوره‌های متناوب افسردگی و سپس شادی را پشت سر می‌گذارد و نمی‌تواند احساساتش را با واقعیت بیرونی منطبق کند. از این جهت می‌توان در این رمان با ویژگی‌های یک شخصیت دوقطبی به خوبی آشنا شد.

«مساله این نیست که من از موضوعات سر در نمی‌آورم. درست برعکس، ذهن من همیشه درکار است. ولی ناخدای یک کشتی را در نظر بگیرید که مرتبا وضعیتش را روی نقشه مشخص می‌کند. و با دقت و وسواس زیاد مسیری را به سوی هدف تعقیب می‌کند. و در عین حال در نظر بگیرید که نمی‌داند چرا به آن سمت می‌راند. حالا متوجه می‌شود؟»[2]

پی نوشت :

[1] صفحه 141 کتاب

[2] صفحه 47 و 48 کتاب

زبان خانه وجود

«زبان، خانه وجود» گفتگویی است با یکی از اساتید دانشگاه سلطنتی ژاپن و مارتین هیدگر در یکی از دیدارهای خصوصی و در آن هیدگر و این استاد ژاپنی درباره زبان با هم به گفتگو می‌نشینند.


زبان، خانه وجود

زبان، خانه وجود. هیدگر. مترجم: جهانبخش ناصر. با مقدمه رضا داوری اردکانی. انتشارات هرمس. چاپ اول. تهران: 1391. 2000 نسخه.114 صفحه. قیمت: 2500تومان.

«تومیو تسوکا: زبان ما فاقد آن توانایی تجدید است که تصور متعلقات شناسایی را در نظام روشن و فارغ از ابهامی، مبتنی بر نسبتهای متقابل بالا و پایین فراهم آورد.

هیدگر: آیا شما براستی این ناتوانی را عیب زبان خود می‌دانید؟

تومیو تسوکا: روزگار چنان است که مانع صحبت عالم آسیای شرقی با عالم اروپایی نمی‌توان شد و بدین جهت باید هرچه بیشتر در پرسش شما تامل کرد.

هیدگر: شما اکنون انگشت بر رگ پرسشی نهاده‌اید که محل نزاع است و من بارها درباره آن با گراف کوکی گفتگو کرده‌ام. مرادم این پرسش است که آیا از برای مردم اهل آسیای شرقی لازم است و آیا ایشان مجازند که سیستم مفهومی اروپایی را بگیرند و به کار بندند.»[1]

موضوع کتاب

«زبان، خانه وجود» در واقع گفتگویی است میان یک ژاپنی و مارتین هیدگر فیلسوف قرن بیستم اروپا. موضوع این گفتگو زبان است.

گفتگو با یاد و خاطره گراف شوتسو کوکی آغاز می‌شود که زمانی شاگرد هیدگر بوده است. ژاپنی به هیدگر می‌گوید که گراف کوکی پس از بازگشت از اروپا به ژاپن در کیوتو تدریس زیبایی شناسی هنر و شعر ژاپنی را به عهده گرفت و فیلسوف متعجب می‌شود که چگونه ممکن است هنر و شعر ژاپنی را از طریق زیبایی شناسی درک کرد، زیرا زیبایی شناسی وجهی از تفکر غربی است و قاعدتا باید با تفکر آسیای شرقی بیگانه باشد.

ژاپنی از ناگزیر بودن و ضرورت رجوع به فلسفه اروپایی و زیبایی شناسی می‌گوید و چون هیدگر می‌پرسد شما چرا ناگزیرید که از زیبایی شناسی مدد بگیرید پاسخ می‌شنود که: چون در زیبایی شناسی آن مفاهیم لازم را می‌یابیم که به مدد آنها می‌توانیم هنر و شعر خود را ادراک کنیم. اما هیدگر از این پاسخ تعجب می‌کند و می‌پرسد چرا چاره‌ای جز توسل به مفاهیم اروپایی ندارید؟ ژاپنی جواب می‌دهد: در مواجهه با تفکر اروپایی زبان ما دچار ناتوانی شده است و با آن نمی‌توانیم متعلقهای شناسایی را در نظامی روشن قرار بدهیم.

نکته اصلی در این گفتگو نمایش پریشانی و ضعف زبان در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته درمواجهه با زبان و فرهنگ فکری غرب است.

مقدمه کتاب

رضا داوری اردکانی که مقدمه مفصلی بر این کتاب نگاشته است معتقد است، ما اروپایی شدن جهان را نادیده می‌انگاریم و حتی اگر در دشمنی با آن بکوشیم باید اذعان داشت که از درون اروپا را مرتبه کامل علم و عقل در تاریخ فکری بشر می‌دانیم و دنبال مقصر و موانعی می‌گردیم که ما را از رسیدن به مرتبه اروپایی یا امریکایی بازداشته است. جهان غیرغربی دیگرراهی به سرچشمه خرد غربی ندارد و بهره‌اش از تجدد جز مشارکت در مصرف اشیاء غربی نیست. لذا درگیر خرد انتزاعی می‌شود و به جای اندیشیدن به آینده و جستجوی راه زندگی، دل خود را به مطالب غالبا خطابی و فلسفی و ایدئولوژیک خوش می‌کند.

دیدن و فهمیدن چیزها و کارها با نگاه و مفاهیم غربی ضرورتا مستلزم همسخنی با غرب نیست و مخصوصا اگر کسی غرب و تجدد غربی را کمال تاریخ بینگارد از این همزبانی دور است. هیدگر جایی در گفتگوی خود اشاره می‌کند که تیرگی چشمها چندان فزونی گرفته که آدمی دیگر نمی‌تواند دریابد که اروپایی شدن آدمی و کره زمین راه بازگشت به سرچشمه اصلی را بسته و این چشمه‌ها از جوشش باز ایستاده است. داوری اردکانی خواندن این اثر را سخت و دشوار می‌داند و درک آن را به مراتب سخت تر. زیرا در این متن پر است از اشاراتی که بین هیدگر و ژاپنی گذشته است.

 

نکته اصلی در این گفتگو نمایش پریشانی و ضعف زبان در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته درمواجهه با زبان و فرهنگ فکری غرب است.

درباره مترجم کتاب

در باب ترجمه این کتاب که توسط جهانبخش ناصر صورت گرفته، باید گفت جهانبخش ناصر متاسفانه در زمستان سال 1388 چشم از جهان بسته است. وی از زمانی که روزنامه نگاری را ترک کرد، کمتر در محافل دیده شد و بیشتر به کار وکالت پرداخت. وی بسیار خوب با هیدگر و فلسفه وی آشنا بود. و حتی مدتی نیز در آلمان زندگی کرد و با زبان آلمانی آشنا شد. اما پیش از اینکه کتاب منتشر شود وی از دنیا رفت.

اهمیت اثر در میان کتاب‌های فلسفی

رضا داوری اردکانی ضمن اینکه مقدمه‌ای بر این کتاب نوشته است، درباره مترجم و آشنایی وی با او، و میزان فرهیختگی اش چند قلمی زده است. این کتاب کوچک یکی از آثار مهم هیدگر است. این گفتگو‌ها در دو سال 1953 و 1954 به رشته تحریر درآمده است. این ملاقات میان هیدگر و یکی از اساتید دانشگاه سلطنتی توکیو صورت گرفته است. نام وی تومیو تسوکا است. بعدها همین گفتگو توسط وی به ژاپنی منتشر شده و در مقدمه گفته است نه هیچ گاه این سخن‌ها بر زبانش رانده شده و نه هرگز شاگرد شوتسو کوکی، نخستین شاگرد ژاپنی هیدگر بوده است که این گفتگو با یاد او آغاز می‌شود. هیدگر در این گفتگو خودش را یکی از اهل پرسش نامیده و یادآور این نکته در فلسفه وی است که : پرسیدن پارسایی تفکر است.

عناوین و محتوای کتاب

در ادامه این گفتگو با توضیح مختصری از مترجم: مقاله‌ای می‌خوانیم به نام «هیدگر و شاگردان ژاپنی او». این یادداشت کوچک. فصلی از کتابی است ازهاینریش ویگند پتست که خاطرات خود را از هیدگر به صورت کتابی منتشر کرده است.

یادداشت کوتاه دیگری به نام «بیداری و تفکر» ترجمه یکی دو صفحه از جلد 54 آثار هیدگر است که در آن که نشان می‌دهد هیدگر با طریقت ذن ژاپنی خویشاوندی دارد و به معنی بیداری این مذهب نزدیک است.

و در پایان یادداشت کوچک دیگر است با نام «یوهان پتر هبل» که مترجم این کتاب، آن را از جلد سیزدهم مجموعه آثار هیدگر ترجمه کرده است. این یادداشت به دنبال بررسی شعر و قصه‌های هبل به این نکته می‌پردازد که روح زبان چه در خود نهان دارد.

این کتاب کوچک توسط نشر هرمس تحت عنوان فلسفه و کلام 74 منتشر شده و به بازار کتاب عرضه شده است.

«بیشترمردم گمان می‌کنند زبان محلی، صورتی کژ و ناساز از زبان مردم درس خوانده و زبان کتابت است. اما حقیقت امر خلاف این است. زبان محلی سرچشمه پوشیده در اسرار هر زبان کاملی است. از این سرچشمه به سوی ما روان می‌شود، همه آنچه روح زبان در خود نهان دارد.»[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 23 کتاب

[2] صفحه 112 کتاب