آن بیست و سه نفر. احمد یوسفزاده. انتشارات سوره مهر. چاپ اول. تهران: 1393. 2500 نسخه.408 صفحه. قیمت: 13900تومان.
« برخلاف تصورمان ابووقاص خیلی آتشی نشد. گفت:" پس شما میخواید قهرمان بازی در بیارید! شما میخواید مثل بابی ساندز مشهور بشید! ولی کور خواندید. همین جا از گرسنگی میمیرید. صداتون از این دیوار هم اون طرف تر نمیره. " این را گفت و از زندان خارج شد. جمع شدیم دور هم. یک گام جلو افتاده بودیم. احساس پیروزمندانهای داشتیم. گذشته از این، تهدید شکنجه با آب جوش هم عملی نشده بود. امیدوار بودیم تا آخر راه پیش برویم. »[1]
آن بیست و سه نفر در واقع خاطرات بیست و سه نوجوانی است که در عملیات بیت المقدس به اسارت نیروهای عراقی درآمدند. احمد یوسفزاده، یکی از آن نوجوانان است که پس از آزادی خاطراتش را در این کتاب به تصویر کشیده است.
بیست و سه نوجوان پس از دستگیری به کاخ صدام حسین منتقل میشوند و با وی دیدار میکنند. صدام حسین از دیدن آنها متعجب میشود. وی به آنها میگوید آزادشان خواهد کرد تا بروند درس بخوانند و دکتر ومهندس بشوند و بعد از آن برایش نامه بنویسند. در آن جلسه صدام حسین به آنها میگوید اکنون باید در کلاس درس باشند نه در جبهه و اظهار میدارد کودکان دنیا کودکان ما هستند.
صدام حسین با این حال نوجوانان را وادار به اعتراف اجباری میکند و از آنها میخواهد بگویند به اجبار حکومت ایران به جنگ واداشته شدهاند. نوجوانان دست به اعتصاب غذایی میزنند و پس از پنج روز بی غذایی و بی آبی نیروهای عراقی مجبور میشوند آنها را نزد سربازهای اسیر ایرانی در اردوگاه رمادی بفرستند. از آنجا نیز به اردوگاه موصل و بین القفسین فرستاده میشوند و دوران طولانی اسارت را میگذرانند.
این خاطرات بیشتر مربوط به بخش نخست اسارت آنان است. در این اثر خاطرات همه این بیست و سه نفر به شکل داستانی و با تعلیقهای روایی به تصویر کشیده میشود. این کتاب حاوی خاطرات و رشادتهای نوجوانان رزمندهای است که مقاومت را ترجیح میدهند و حماسه بزرگی میآفرینند.
بیست و سه نوجوان رزمنده در سال 1361 در عملیات بیت المقدس توسط نیروهای عراقی دستگیر میشوند. عملیاتی که منجر به آزادسازی خرمشهر می شود. در پی این عملیات خشم صدام حسین بالا میگیرد. اکثر این نوجوانان از بچههای کرمان هستند و از تیپ ثارلله داوطلب جنگ شده بودند. این نوجوانان پس از اینکه وارد کاخ صدام میشوند مورد بازجویی قرار میگیرند. صدام حسین آنان را وادار به بیان اعتراف های اجباری میکند و از آنان میخواهد اجباری بودن اعزام نوجوانان به جبهههای جنگ در ایران را تایید کنند. کاری که میتوانست افکار عمومی جهانیان را بر علیه ایران تشدید کند. این اعترافات می توانست همچنین افکار عمومی را در جهت خواستههای رژیم بعث عراق تغییر دهد و دنیا را با آنها همسو کند.
نویسنده کتاب که خود یکی از نوجوانان به اسارت کشیده شده است مینویسد: دلیل این جنگ روانی این بود که عراقیها در جریان عملیات بیت المقدس شکست سختی خورده بودند و قصد داشتند آن شکست را جبران کنند. صدام حسین پیش از عملیات گفته بود اگر ایران بتواند خرمشهر را آزاد کند من کلید بصره را به ایران تحویل خواهم داد. زمانی که بعثیها خرمشهر را از دست دادند، این پروژه را برای فرار از شکست خود ترتیب دادند و در روزنامههای عراقی اکاذیبی را به ما نسبت دادند.
نوجوانان برای فرار از این جنگ روانی دست به اعتصاب غذایی میزنند و پنج روز کامل آب و غذا نمی خورند. آنها با اعتصاب خود یک بار دیگر صدام حسین شکست میدهند. نوجوانان زندان بغداد را ترک میکنند و اردوگاههای دیگر نزد سایر سربازهای اسیر ایرانی فرستاده میشوند.
صدام حسین به همراه دخترش از این بیست و سه نوجوان دیدار میکند و با آنها عکس میگیرد که همین عکسها دست آویز روزنامههای عراقی میشود. احمد یوسفزاده پس از آزادی برای صدام حسین نامهای مینویسد و وی را محکوم میکند که بر سر کودکان حلبچه گاز خردل ریخته و امیرشاه پسندی نوجوان پانزده ساله کرمانی را با سختترین شکنجهها آزار داده است. کاری که با ادعاهایش مبنی بر این که کودکان دنیا کودکان ما هستند در تناقض است. احمد یوسفزاده این نامه را در سال 1375 برای صدام حسین مینویسد که ضمیمه کتاب است.
نویسنده در مقدمه کتابش مینویسد: "ماجرای این بیست و سه نفر اتفاقی است که در هیچ جنگی رخ نداده است."
احمد یوسف زاده این ماجرا را در سال 1370 یعنی یک سال پس از آزادیاش به رشته تحریر در میآورد. ماجرا توسط یکی از جوانان نوشته میشود و به کتابی کم حجم در میآید. پس از آن در سال 1385 داستان این کتاب توسط مهدی جعفری به مستندی سیزده قسمتی در میآید که از شبکه چهار پخش میشود. وقایع کتاب مربوط به سی سال پیش است و نگارش آن بر اساس دست نوشتههای نویسنده و همچنین فیلم مستند مهدی جعفری است که حاوی ساعتها مصاحبه با گروه بیست و سه نفری است. در این کتاب فقط به هشت ماه از هشت سال و سه ماه و هفده روز اسارت این نوجوانان است و باقی سالهای اسارت در رمادی، موصل و بین القفسین هنوز به رشته تحریر در نیامده است. تقسیم بندی کتاب فصلهای سال را نمایندگی میکند. یعنی در چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان روایت میشود که همگی مربوط به سال 1361 است. از این بیست و سه نفر 16 نفر اهل کرمان هستند و در حال حاضر تنها یکی از آنها چشم از جهان فرو بسته است.
این کتاب حاوی یک پیش فصل است که شامل هفت بخش کوتاه به عنوان مقدمه داستان است و چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان. در پایان کتاب نیز نامه احمد یوسف زاده به صدام حسین و تعدادی عکس از روزنامهها و گروه بیست و سه نفره ضمیمه شده است.
پی نوشت:
[1] صفحه 350 کتاب
فستیوال خنجر. مجموعه اشعار سید حسن حسینی به کوشش اسماعیل امینی. انتشارات سوره مهر. چاپ اول. تهران: 1393. 2500 نسخه.120 صفحه. قیمت: 6900تومان.
درباره کتاب
«فستیوال خنجر» مجموعه شعر تازهای است از زنده یاد سید حسن حسینی، از پایه گذاران شعر انقلاب که توسط اسماعیل امینی گردآوری و تدوین شده است. در این کتاب شعرهای تاکنون منتشر نشده سید حسن حسینی و تعدادی از مقالات و نقدهای اسماعیل امینی بر شعرهای سید حسن حسینی نیز منتشر شده است. اسماعیل امینی در این مقالات به بررسی رویکرد و نگاه سید حسن حسینی دراشعار وی میپردازد.
سید حسن حسینی از پایه گذاران شعر انقلاب بود و بسیاری وی را یکی از اساتید شعر در حوزه ادب آیینی میدانند. اسماعیل امینی در یکی از مقالات کتاب اشاره میکند وی علاوه بر شعر به نقد و پژوهش و ترجمه و نثر نویسی نیز می پرداخت و آثار خوبی در این زمینهها به یادگار گذاشته است. وی علاوه بر اشعار آیینی که بیشتر به این اشعار شهره دارد، اشعار طنز نیز دارد که نمونههایی از آن در همین کتاب آورده شده و نشان میدهد طنزنویسی را نیز به خوبی اشعار آیینی دنبال کرده است. وی به سرودن شعر طنز علاقه ویژهای داشت و برایش کوشش بسیار میکرد. مجموعه اشعار طنزی که تاکنون از وی منتشر شده عبارتند از « نوشداروی و طرح ژنریک» و « برادهها». امینی پیش از این نیز مقالات و نقدهایی بر اشعار وی نوشته و منتشر کرده بود. در این کتاب علاوه بر این که اشعاری از وی را برای اولین بار منتشر میکند به نقد و بررسی این اشعار نیز میپردازد.
درباره شعر سید حسن حسینی
اسماعیل امینی درباره شعر وی میگوید: سید حسن حسینی آرمان گرا است. او با چراغ سخن به جستجوی انسان برخاسته و هر گذرگاه و کوچهای را میگردد و هر چه بیشتر میگردد کمتر مییابد. آرمان گرایی و کمال جویی در اندیشه و شعر حسینی به گونهای نیست که با خوش خیالی وضع موجود عالم و آدم را همان وضع مطلوب بپندارد و آراستن چهره مدعیان دروغین کمال و دیانت هنر خویش را به کار بندد.
اسماعیل امینی درباره این مجموعه مینویسد: این سرودهها را خانواده سید حسن گرد آوردهاند و اغلب آنها پیش تر منتشر نشده است. همچنین این اشعار از میان دست نوشتههای شاعر انتخاب شده و نقطه اشتراک آنها نگاه و بیان طنز آمیز آنها است.
در مقالهای به نام «دهانهای رسمی چیزی برای گفتن ندارند» مینویسد: «نوشداروی طرح ژنریک» مجموعهای است از سرودههای کوتاه سید حسن حسینی که طنز و انتقاد وجه غالب اشعار آن است. در این شعرها تاجر، عارف، زاهد و شاعر بازیگران اصلیاند. اما در مجموعه «فستیوال خنجر» محوریت اصلی با انسان معاصر و زندگی اوست. این اشعار ملموس هستند و کمتر به موضوعات فلسفی و عقیدتی میپردازد.
چگونگی گردآوری و تدوین کتاب
اسماعیل امینی درباره این مجموعه مینویسد: این سرودهها را خانواده سید حسن گرد آوردهاند و اغلب آنها پیش تر منتشر نشده است. همچنین این اشعار از میان دست نوشتههای شاعر انتخاب شده و نقطه اشتراک آنها نگاه و بیان طنز آمیز آنها است.
محتوای کتاب
این کتاب حاوی مقدمهای درباره ویژگیهای شخصیتی و اشعار سید حسن حسینی و همچنین نحوه تدوین و گردآوری مجموعه است. همچنین شامل سه مقاله از اسماعیل امینی در نقد و بررسی اشعار سید حسن حسینی است که عبارتند از: دهانهای رسمی چیزی برای گفتن ندارند، گفتن و نگفتن و گل این باغ با داغ تو خندید که تاملی است بر مجموعه شعر سفرنامه گردباد سروده سید حسن حسینی از منظر طنزآوری که با نظر به کتاب «طنز و انتقاد در ادبیات بعد از انقلاب اسلامی» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآبادی نوشته شده است. همچنین حاوی چهل و هشت شعر کوتاه و بلند است که عمده آنها اشعار منظوم شاعر است و برخی اشعار نیمایی و سپید نیز در این مجموعه دیده میشود. قدیمیترین شعر این مجموعه تاریخ سال 63 را زیر خود دارد و ناماش «مخلوقات» است.
« رابطه
آن قوم که شهر در ظلومی شدهاند
از ره نرسیده خویش و بومی شدهاند
از روزنه رابطههای مخصوص
مسئول روابط عمومی شدهاند»[1]
پی نوشت:
[1] صفحه 82 کتاب
ایده نمایش. مقالاتی درباره تئاتر. گزیده و ترجمه: مراد فرهاد پور. نشر هرمس. چاپ اول. تهران: 1389. 1500 نسخه.251 صفحه. قیمت: 4000تومان.
« دراینجا ما شاهد تبدیل فرهنگ به چیزی هستیم که نیمی از آن تزیینات است و نیمی دیگر زباله. این حرفی است که آدورنو درباره فرهنگ بعد از آشویتس میگوید که کل فرهنگ ما بعد از آشویتس از جمله نقد فوری و فوتی آن، چیزی نیست مگر آشغال. آشغال شدن فرهنگ که در عین حال تزیینی شدن آن نیز هست، مسلما هنر و ادبیات را هم در بر میگیرد و بنابراین تکرار فرمهای کلاسیک به معنای تکرار کلیشههایی است که حضورشان هدفی ندارد مگر مخدوش کردن و ایدئولوژیزه کردن واقعیت و ایجاد این توهم که هیچ اتفاقی نیفتاده است و بعد و قبل از آشویتس هم مثل هم است و دنیا دارد به خوبی و خوشی زندگی خود را ادامه میدهد»[1]
این کتاب حاوی نه مقاله درباره هنر و نمایش است که سابق بر این تمامی این مقالات درنیمه دوم دهه شصت در مجله نمایش به چاپ رسیدهاند.
مراد فرهاد پور در پیشگفتار کتاب توضیح میدهد. فصل مشترک این مقالات تئاتراست. اما محتوای همه مقالات اساسا فکری و نظری است تا وجه و حسی هنری. ایدهها و بصیرتهای نهفته در این مقالات به خواننده اجازه میدهد تا به آنچه در صحنه تئاتر میبیند با دیدی انتقادیتر و تاملیتر نگاه کند.
مقالات ترجمه شده این کتاب عبارتند از: تلاش برای فهم "دست آخر" نوشته تئودور آدورنو، گفتاری در حاشیه دست آخر نوشته مراد فرهاد پور، برشت و تئاتر حماسی اثر فردریک یوئین، وضعیتهای دراماتیک اتین سوریو اثر روبرت اسکولز، تئاتر از زبان سارتر، سنتهای دوگانه هنر نمایش جدید اثر اریک بنتلی، برشت و ایزنشتاین: مونتاژ در هنر جدید اثر راینر فردریش، شکسپیر اثر یوهان گوتفرید هردر، هنر نمایش از ایبسن تا الیوت به قلم ریموند ویلیامز.
آدورنو در مقاله "تلاش برای فهم دست آخر "توضیح میدهد آثار بکت تبیین وضعیتی اگزیستانسیال نیستند بلکه در آثار بکت روش ادبی بدون هیچ قصد و نیت از قبل طرح شدهای تسلیم گنگی و بی معنایی میشود.
فرهادپور در گفتاری در حاشیه دست آخر توضیح میدهد آدورنو در همان صفحات اول به این نکته اشاره دارد که آثار بکت در واقع غیر قابل تفسیراند و یا در مقابل تفسیر مقاومت میکنند. تفسیر هم از نظر آدورنو ایده اصلی فلسفه است. اما اثر بکت در مقابل تفسیر مقاومت میکند و در عین حال از درون خواهان تفسیر است. مشخصه آثار بکت بیمعنایی است.
فرهادپور معتقد است این ویژگی همه آثار مدرن است که هر یک به نحوی دعوی معنا را طرد میکنند و از این نظر با آثار کلاسیک متفاوتند چرا که در آثار کلاسیک فرد را در برابر یک کلیت با معنا قرار میدهند و فرد اصولا با این پیش فرض به سراغشان میرود و این امر در مورد رمان، نقاشی ، مجسمه سازی و غیره هم صدق میکند. اما آثار هنری مدرن این ادعا را کنار میگذارند و نتیجه آن هم بروز این شکایت همیشگی بوده است که ما نمیتوانیم این گونه آثار را بفهمیم و آیا این کارها هنر است یا نوعی بازی مسخره برای دست انداختن مردم.
اما آدورنو می خواهد بگوید با وجود کنار گذاشتن معنا، اثر همچنان شکل و کلیتی مشخص دارد و به نظر میآید قصد و نیتی پشت آن نهفته است و به همین دلیل هم در معرض دید عموم قرار میگیرد. تنش بین این دو مسئله در واقع تنش اصلی آثار مدرن و به ویژه آثار بکت است. در حالتی که هنرمند، دیگر نمیخواهد واقعیت را در آثارش بازتاب دهد و در عین حال اثرش باید دارای شکل و فرم منسجمی باشد، هنرمند مجبور است به سراغ ایجاز برود و هرگونه کلی بافی را کنار بگذارد، یا هر گونه کلیشهای که میخواهد برای اثر مشتری جلب کند، تا بتواند به اصل اساسی یعنی کنار گذاشتن معنا وفادار باشد.
بکت سعی میکند بی معنایی را در فرم نشان دهد. اما در آثار اگزیستانسیالیستی همچون آثار سارتر ما با فرم کلاسیک اما محتوایی رو به رو میشویم که میخواهد معنا را کنار بگذارد. برای همین در آثار سارتر بیمعنایی مفهوم، تم فلسفی مییابد که اثر به شیوه کلاسیک و سنتی آنرا بسط میدهد. در نتیجه فرم امری تزیینی و فرعی به نظر میرسد. یعنی فرم به عنوان یک آشغال و زباله در نظر گرفته میشود.
مقاله دیگر این کتاب درباره تئاتر حماسی برشت است. در مقاله برشت و تئاتر حماسی میخوانیم. نظریههای برشت از دو عنصر صوری و ایدئولوژیک ترکیب شدهاند. در این مقاله نویسنده مدعی است نمیتوان صورت و ایدئولوژی را در آثار تئاتر حماسی از هم تفکیک کرد. تئاتر حماسی برشت بر یک نظریه کلی یا جهان بینی استوار است یعنی همان نظریه مارکسیسم که برشت آن را با عناصر گوناگون و اجزاء متشکله تئاتر ترکیب کرد.
در این مقاله اشاره شده است برشت این نظریه را اختراع نکرد تا با عملکرد شاعرانه و دراماتیک خودش جور در آید و آن را توجیه کند؛ عملکردی که ظاهرا یا نادرست و ناقص و یا ناسازگار با سنت بود. در نظر برشت تئاتر پدیده وجودی خاص بود که تماشاگر یکی از مهمترین عناصر آن را تشکیل میداد. او عقیده داشت بسط و گسترش هنر نظارهگری به همان میزان بسط و گسترش هنر بازیگری و یا نویسندگی اهمیت دارد. او به تماشاگر به عنوان یک عامل خلاق و مولد نگاه میکرد. برای همین تغییراتی که وی میخواست در تئاترش ایجاد کند تغییراتی بود که قصد داشت در تماشاگرش ایجاد شود.
در این مقاله کوتاه میخواهد توضیح بدهد که برشت چگونه به تماشاگرانش نگاه میکرد و در زمانه وی چگونه تماشاگری حضور داشت. برشت از تماشاگران اپرا سخن می گوید و رفتارشان را هنگام دیدن یک اپرا تشریح میکند.
در این کتاب با نه مقاله جذاب درباره تئاتر جدید رو به رو هستید که هر کدام از این مقالات را اندیشه ورزانی بزرگ همچون آدورنو و یوهان گوتفرید هردر نوشتهاند. نکات ریز و درشت فلسفی و نگاهی از چشم اندازی دیگرگونه به تئاتر ویژگی این اثر است. فرهادپور در ابتدای این کتاب اشاره کرده که این مقالات بازنگری مجدد نشدهاند و شاید تنها ایرادشان همین موضوع باشد.
« چند سال قبل از آغاز جنگ جهانی اول، نور به عامل اصلی در تحول و گسترش جنبشی ضد رئالیستی بدل شد. به گفته هنرمندان نسل جدید، از آنجا که هنر نمایش صرفا به نوشتن متن محدود نشده و هنرها و صنایع تئاتری را شامل میشود، بنابراین ساخت و ارائه آن باید به دست هنرمندان تئاتر انجام پذیرد»[2]
پی نوشت:
[1] صفحه 21 کتاب
[2] صفحه 129 کتاب
ریشههای چهارگانه اصل دلیل کافی. آرتور شوپنهاور. مترجم: رضا ولی یاری. نشر مرکز. چاپ اول. تهران: 1392. 1800 نسخه.208 صفحه. قیمت: 12800تومان.
« قانون علیت آنقدر مهربان نیست که اجازه دهد آن را همچون درشکهای که پس از رسیدن به مقصد مرخصاش میکنیم به کار بگیریم. برعکس، شبیه آن جارویی است که شاگرد جادوگر در شعر گوته به حرکت در میآوردش، ولی هنگامی که به حرکت در میآید دیگر از حرکت و روییدن نمیایستد تا خود جادوگر میآید و متوقفش میکند»[1]
ریشه چهارگانه اصل دلیل کافی، یک اثر کلاسیک از آرتورشوپنهاور فیلسوف آلمانی است. این کتاب در اصل رساله دکتری وی بوده و به همین خاطر مباحث آن انتزاعیتر و فلسفیتر هستند. خود شوپنهاور میگوید این رساله مقدم بر اثر اصلی او یعنی کتاب «جهان همچون اراده و تصور است» و باید پیش از آن خوانده شود. وی این کتاب را بعدها هنگامی که شصت ساله میشود یک بار دیگر تصحیح و بازنگری میکند و به انتشار میسپارد. بنابراین در بسیاری از بخشها شوپنهاور آرا و نظریات پختهتر خود را درباره موضوع مورد بررسی، به بحث اضافه کرده است.
در واقع اصل دلیل کافی یکی از مفاهیم کلیدی در دستگاه فلسفی و فکری شوپنهاور است. این کتاب شرح این اصل در چهار صورت بنیادینش است. اصل دلیل کافی یکی از اصول مهم فلسفی است. فیلسوفان معتقد هستند این اصل مهم، بنیان هرگونه تفکر یا علم است. علم دستگاهی از اندیشههای مرتبط است در مقابل تجمع صرف اندیشههای نامرتبط.
اصل جهت کافی بیانگر این است که هر چیزی دلیلی دارد. عامترین بیان این اصل را ولف بیان کرده و گفته است اصل دلیل کافی می گوید: «هیچ چیز نیست که زمینه یا دلیلی برای این که چرا به جای این که نباشد هست، نداشته باشد.» در مفهوم قابل فهمتر باید گفت هیچ چیز بدون زمینه یا دلیلی برای بودنش نیست.
ریشه این اصل در یونان باستان است اما به درستی نمی توان گفت چه کسی آن را برای اولین بار بیان کرده است. افلاطون درباره این اصل به گونهای صحبت میکند که گویی این اصل، اصلی بدیهی، قطعی و مطلق است. وی میگوید: «لازم است هر چیزی که رخ میدهد به واسطه علتی رخ دهد، زیرا گونه میتواند بدون آن رخ بدهد؟» یا مثلا ارسطو درباره این اصل مینویسد: «ما فکر میکنیم هر چیزی را زمانی به طور کامل میفهمیم که علتی را که آن چیز به موجباش وجود دارد بشناسیم. یعنی بدانیم که این علت آن چیز است و هرگز هم نمیتوانسته طور دیگری باشد.»
شوپنهاور عقیده دارد ارسطو در نظریاتش نشان داده است که دانستن و اثبات این که چیزی وجود دارد، خیلی با دانستن و اثبات اینکه چرا وجود دارد فرق میکند. دومی شناخت علت است در حالی که اولی زمینه یا دلیل شناخت. شوپنهاور ادامه میدهد که ارسطو با این حال نتوانسته است به وضوح این تفاوت را درک کند و در ادامه آثارش بازتاب دهد. شوپنهاور سپس به بررسی این اصل در فلسفه دکارت، اسپینوزا، لایب نیتس، ولف و هیوم میپردازد تا به نظریه کانت برسد.
هدف شوپنهاور از پیش کشیدن این موضوع ارائه طرح و نظریه فلسفی خویش است. او میخواهد ثابت کند اصل دلیل کافی ترکیبی پیشینی است و در این رساله به ماهیت عقلی ادراک می پردازد و نشان می دهد قوه معرفتی از دادههای حواس یک تصویر ذهنی از جهان بیرونی خلق میکند. تمام تصورات به چهار دسته تقسیم میشوند که ریشه چهارگانه اصل دلیل کافی هستند. در نهایت به حکم خویش مبنی بر این که جهان بازنمود ذهن است میرسد. در این کتاب به روشنی با مفهوم علیت در نظریه فلیسوفان مختلف و همچنین نظریه شوپنهاور آشنا میشوید، موضوعی که در واقع کلید ورود به بحث شوپنهاور است.
شوپنهاور در مقدمه بسیار تاثیرگذار خود بر این کتاب مینویسد: "این رساله درباره مبادی فلسفه ابتدا در 1813 منتشر شد و بابت آن مدرک دکتری گرفتم، و بعد بنیان کل دستگاهام شد. به همین دلیل و چون به مدت چهار سال بدون اطلاع من منتشر نشده بود، لازم است مجددا منتشر شود." وی همچنین با بیان بسیار احساسی ادامه میدهد.
"اکنون انتشار دوباره این کتاب قدیمی با همه معایب و اشکالهایش به نظرم توجیهناپذیر خواهد بود. چون فکر میکنم دور نخواهد بود زمانی که دیگر قادر به تصحیح آن نباشم، ولی دوران تاثیرگذاری واقعی من تنها با گذر زمان فرا خواهد رسید و مطمئنام که این دورانی طولانی خواهد بود. چون سخت به این جمله سنکا معتقدم که " گرچه حسد همه کسانی را که پیرامونت زیستهاند به سکوت واداشته، ولی از راه خواهند رسید آنان که بیغرض و سوءنظر به داوری بنشینند" ... حال در این رابطه قصد من این بود که با جوانیام مدارا کنم و تا جای ممکن بگذارم حرفاش را بزند و حتی فریاد برآورد. اما هرگاه مطلب نادرست یا زائدی به زبان میآورد یا حتی از بهترین مطالب غفلت میورزد مجبور بودم رشته بحثاش را پاره کنم. این اتفاق بارها افتاده، و خواننده این طور به نظرش خواهد رسید که گویی دارد به سخنان پیرمردی گوش میسپارد که کتاب مرد جوانی را میخواند و بارها آن را به زمین میگذارد تا غرق نظرات خودش در باب موضوع شود"
خواندن این کتاب را به دانشجویان و علاقمندان به فلسفه توصیه میکنم. این کتاب در حقیقت کتابی فلسفی است وحاوی آرا و نظریات فیلسوفان اما به دلیل نثر شفاف و گویای شوپنهاور کتابی خواندنی برای کسانی است که فلسفه را دنبال می کنند. هر چند این کتاب به اندازه کتابهای دیگر وی پر از کلمات قصار و سخنان نغز و عبارات بدیع شوپنهاوری نباشد.
ریشههای چهارگانه اصل دلیل کافی شامل هشت فصل است که عبارتنداز: مقدمه، مقدمهای راجع به اصل دلیل کافی، نارسایی شروح قبلی و پیریزی شرحی تازه، در باب طبقه نخست اعیان برای ذهن و صورت حاکم اصل دلیل کافی در آن طبقه، همچنین در فصول بعدی طبقه دوم ، سوم و چهارم اعیان برای ذهن و صورت و حاکم اصل دلیل کافی در آن طبقه نیز بررسی میشود. ملاحظات و نتایج در فصل هشتم آورده شده است. در پایان کتاب نیز ضمیمهای اضافه شده که مقالهای است درباب بینایی. پی نوشت، کتابشناسی و واژه نامه و نمایه نیز در پایان کتاب پیوست است.
رضا ولی یاری پیش از این کتابهای در «باب طبیعت»، «جهان همچون اراده و تصور»، «جهان تاملات فیلسوف» را ازهمین فیلسوف ترجمه کرده است. از این جهت به فلسفه و بنیانهای فکری شوپنهاور مسلط است و آن را در ترجمه رواناش لحاظ کرده است.
پی نوشت:
[1] صفحه 44 و 45 کتاب
شناخت و راههای برطرف کردن بیماریها و اختلالات روانی یکی از ضروریات عصر حاضر است تا جامعهای سالم و متعادل داشته باشیم. در عصری که در آن به سر میبریم آگاهیها و مهارتهای ظریفتری میطلبد که با مطالعه و تجربه به دست میآیند. دسترسی به اطلاعات درست و کسب مهارتهای لازم برای زندگی، در پیشگیری از آسیبهای روانی سهم عمدهای دارد.
تاکنون در ایران برای حل مسائل و مشکلات فردی و خانوادگی کتابهای ارزشمندی در حوزه روانشناسی و روان پزشکی ترجمه و منتشر شده است که بیش تر آنها راه حلهایی متناسب با فرهنگهای غیر ایرانی ارائه دادهاند. به همین دلیل صرف ترجمه متون خارجی نمیتواند راهگشای جامعه باشد.
نشر قطره با همکاری روان پزشکان و کارشناسان برجسته ایرانی مجموعه کتابهایی را به عنوان «روان و زندگی» منتشر کرده است. مولفان این مجموعه با دانش نظری و تجربههای بالینی و درمانی مفید، موضوعهایی را برای تالیف انتخاب کردهاند که در آن مهارت و تجربه ویژهای دارند. این مجموعه به صورت پرسش و پاسخ و به زبانی ساده تنظیم شده تا خوانندگان بتوانند با مسائل روان شناسی آشنا شوند و آگاهانه با مشکلات روانی خود برخورد کنند و نیز بدانند که هنگام بروز مشکل، چگونه میتوانند راهنماییهای لازم را از مشاوران دریافت کنند.
کتاب اختلال شخصیت وابسته کتابی است در شناخت بیمارانی که در روانشناسی به شخصیتهای وابسته معروف هستند. شخصیت وابسته اختلال روانی است که برخی از افراد جامعه به آن مبتلا هستند. اتکا بیش از حد به دیگران، عدم قدرت تصمیم گیری مستقلانه، احساس بیکفایتی و احتمال طرد، تحقیر و سرزنش شدن از سوی دیگران از ویژگیهای این نوع بیماری است. این بیماران اغلب از مشکل خود با خبر هستند و چون از آن رنج میبرند در صدد حل آن بر میآیند. بنابراین باید راههای مناسبی برای حل مشکل آنها در اختیارشان قرار گیرد.
این کتاب با این که کتاب کوچکی است اما فصل های زیادی دارد که ما را به طور کامل با این اختلال آشنا میکند و راههای درمان آن را نیز پیش رو قرار میدهد.
این که وابستگی چیست؟ چگونه میتوان میزان وابستگی فرد به دیگران را سنجید؟ شخصیت چیست و اختلال شخصیت وابسته چه ویژگیهایی دارد ؟ انواع اختلال شخصیت، شایع ترین نشانههای اختلال شخصیت وابسته، عوامل بروز این اختلال، درمان بیماری، توضیحاتی درباره انواع رمان درمانیها و مهارتهایی که یک شخصیت وابسته باید یاد بگیرد از موضوعاتی است که در این کتاب میخوانید.
این کتاب به تالیف شهربانو قهاری فارغ التحصیل دکترای روانشناسی بالینی از دانشگاه علوم پژشکی ایران است. وی مدرک روانشناسی بالینی خود را از دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی را از دانشگاه علوم پزشکی ایران دریافت کرده است. دکتر قهاری در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن است و به عنوان درمانگر و پژوهشگر در انستیتو روان پزشکی تهران فعالیت میکند. وی همچنین نویسنده کتابهای درمانی برای روان شناسان و مشاوران و عموم مردم است.
هیپریون، گوشه نشین یونان. فردریش هلدرلین. مترجم: محمود حدادی.انتشارات نیلوفر. چاپ اول. تهران: 1391. 1650 نسخه.318 صفحه. قیمت: 6500تومان.
« هیچ ساقهای نمیروید مگر که یک جوانه سرشتین زندگی در آن باشد... زیرا هر چه که بر زمین از جان برخوردار است، بی شک در تخمهاش طبیعتی خدایی دارد...»[1]
هیپریون نام تنها رمان شاعرکلاسیک و بزرگ آلمانی است که برای اولین بار از متن اصلی آلمانی توسط محمود حدادی ترجمه شده است.
هیپریون که در معنای لغوی و در اسطوره های یونانی معنای پدر خورشید دارد داستان مردی است که پس از سالهای دراز به سرزمین اصلی خود یونان سفر میکند و در آنجا در نامههایی برای دوست خود بلارمین که در افسانههای یونان به معنای جنگجویی با ساز و برگی زیبا است، از احساسات و جهان بینی خود درباره این سفر مینویسد.
این رمان کلاسیک از دو کتاب که حاوی دو دفتر است تشکیل شده و شامل سی نامه به بلارمین دوست آلمانی راوی است. نامه هایی سرشار از عشق به زیبایی و دوستی و ستایش از فرهنگی بالنده که بتواند همه انسان ها و ملتها را در صلح، به خویشتن خود برگرداند.
شاید بتوان گفت پیش از هر چیز این رمان ادامه شاعری هلدرلین درباره شعر و هنر یونان باستان است. رمان هیپریون مثل رمان «رنج های ورتر جوان» اثر گوته، در مجموعهای از نامه ها شکل میگیرد. اما این نامه ها هیچ رویدادی را بیان نمی کنند بلکه تنها بیان کننده تلاش های هیپریون برای تحقق بخشیدن به آرمان های اجتماعی وی هستند که خطاب به بلارمین نوشته می شوند و مخاطب نیز مخاطبی خاموش و بی پاسخ می ماند.
هیپریون جوانی دلسرد و گوشه نشین است که عشق به فرهنگ باستانی یونانی وی را وا می دارد دست به قلم برده و از امیدها و آرزو هایش بنویسد. از این رو این رمان نه تنها حاوی دیدگاههای سیاسی هلدرلین است بلکه آرمان خواهانه و فلسفی نیز هست. دیدگاه هلدرلین در این رمان اینگونه است که انسانی که در دوران کودکی تاریخ تکامل خود در هماهنگی با طبیعت و جهان زندگی میکرده، از این بهشت خود رانده میشود و باید هم رانده شود تا در کوره مناسبات ناساز و ناهمگون پختگی یابد و بتواند در مرحله والاتری دوباره به آن هماهنگی پیشین دست یابد.
این رمان حاوی دیدگاههای سیاسی این شاعر جهانی نیز هست. وی در این رمان دیدگاهش را درباره انقلاب فرانسه و راههای رسیدن به یک تغییر بنیادین در اجتماع آلمان که ضامن سعادت انسانی در هر اجتماع دیگری هم باشد، بیان میکند. هیپیرون برای رسیدن به آزادی خود و دیگران در جنگ یونانیان با ترکان عثمانی شرکت میجوید. اما سقوط اخلاقی که انسانها به اعتقاد او از زمان افول تمدن یونان باستان به آن دچار شده اند، سبب میشود این جنگ برخلاف انتظار هیپریون به جای پیکار در راه آزادی، رنگ تجاوزگری و غارت بگیرد. به این ترتیب است که هیپریون به یونان باز می گردد و تلاش میکند خلوص هویت خود را در گوشه نشینی و انزوا حفظ کند. هیپریون لحنی سرود وار و شاعرانه دارد و پژواکی است از جهان بینی تعالی جوی این شاعر.
این رمان شامل دو دفتر و سی نامه است. علاوه بر آن به غیر از یادداشت مترجم دفتر اول با یک پیشگفتار آغاز میشود و در پایان کتاب نیز شرح مختصری از زندگی فردریش هلدرلین و توضیحات و پا نویسهایی درباره مکانها و نامهایی که در کتاب یاد شده، پیوست است.
فریدریش هلدرلین در دوران شکوفایی فلسفی آلمان به سال 1770به دنیا آمد. سالی که بتهوون و هگل نیز به دنیا آمدند. در همان خردسالی پدر و سپس ناپدریاش را از دست داد و وابستگی به مادر در بیثباتی روح وی تاثیر گذاشت. او علیرغم میل مادرش، به فلسفه روی آورد و همکلاس هگل شد. وی به زودی در پی حمایت از انقلاب کبیر فرانسه به فلسفه کانت روی آورد. با شکست انقلاب و سرکوب مخالفان و روی کارآمدن ناپلئون وی نیز دلسرد و ناامید شد که این دلسردی در رمان هیپریون نیز دیده میشود. وی در انزوا و همچنان پیرو آرمانهای انقلاب فرانسه به شاعری پرداخت و تا پایان عمر از هیچ حمایت معنوی و مالی بهرهای نبرد. وی بیش از چهل سال در تاریکی و جنون و انزوا به سر برد. پس از گذشت 50 سال از مرگ وی این شاعر از تاریکی در آمد و نامش بر سر زبانها افتاد.
«آیا چیست همه دانش های عاریتی این جهان، چیست تمامی بلوغ خود پسندانه اندیشههای انسانی در پیش نداهای خودجوش روحی که خود نمیداند که چهها میداند و چیست؟ چه کسی خوشه را آکنده و تازه، به آن تازگی که از ریشه برجوشیده است، خوشتر از آن کشمش چیده و خشکانیده ندارد که تاجر در صندوقاش میفشرد و به گرد جهانش میفرستد؟ چیست حکمت این یا آن کتاب در پیش حکمت فرشتهای؟»[2]
پی نوشت:
[1] از متن رمان
[2] صفحه 101 کتاب