ریشههای چهارگانه اصل دلیل کافی. آرتور شوپنهاور. مترجم: رضا ولی یاری. نشر مرکز. چاپ اول. تهران: 1392. 1800 نسخه.208 صفحه. قیمت: 12800تومان.
« قانون علیت آنقدر مهربان نیست که اجازه دهد آن را همچون درشکهای که پس از رسیدن به مقصد مرخصاش میکنیم به کار بگیریم. برعکس، شبیه آن جارویی است که شاگرد جادوگر در شعر گوته به حرکت در میآوردش، ولی هنگامی که به حرکت در میآید دیگر از حرکت و روییدن نمیایستد تا خود جادوگر میآید و متوقفش میکند»[1]
ریشه چهارگانه اصل دلیل کافی، یک اثر کلاسیک از آرتورشوپنهاور فیلسوف آلمانی است. این کتاب در اصل رساله دکتری وی بوده و به همین خاطر مباحث آن انتزاعیتر و فلسفیتر هستند. خود شوپنهاور میگوید این رساله مقدم بر اثر اصلی او یعنی کتاب «جهان همچون اراده و تصور است» و باید پیش از آن خوانده شود. وی این کتاب را بعدها هنگامی که شصت ساله میشود یک بار دیگر تصحیح و بازنگری میکند و به انتشار میسپارد. بنابراین در بسیاری از بخشها شوپنهاور آرا و نظریات پختهتر خود را درباره موضوع مورد بررسی، به بحث اضافه کرده است.
در واقع اصل دلیل کافی یکی از مفاهیم کلیدی در دستگاه فلسفی و فکری شوپنهاور است. این کتاب شرح این اصل در چهار صورت بنیادینش است. اصل دلیل کافی یکی از اصول مهم فلسفی است. فیلسوفان معتقد هستند این اصل مهم، بنیان هرگونه تفکر یا علم است. علم دستگاهی از اندیشههای مرتبط است در مقابل تجمع صرف اندیشههای نامرتبط.
اصل جهت کافی بیانگر این است که هر چیزی دلیلی دارد. عامترین بیان این اصل را ولف بیان کرده و گفته است اصل دلیل کافی می گوید: «هیچ چیز نیست که زمینه یا دلیلی برای این که چرا به جای این که نباشد هست، نداشته باشد.» در مفهوم قابل فهمتر باید گفت هیچ چیز بدون زمینه یا دلیلی برای بودنش نیست.
ریشه این اصل در یونان باستان است اما به درستی نمی توان گفت چه کسی آن را برای اولین بار بیان کرده است. افلاطون درباره این اصل به گونهای صحبت میکند که گویی این اصل، اصلی بدیهی، قطعی و مطلق است. وی میگوید: «لازم است هر چیزی که رخ میدهد به واسطه علتی رخ دهد، زیرا گونه میتواند بدون آن رخ بدهد؟» یا مثلا ارسطو درباره این اصل مینویسد: «ما فکر میکنیم هر چیزی را زمانی به طور کامل میفهمیم که علتی را که آن چیز به موجباش وجود دارد بشناسیم. یعنی بدانیم که این علت آن چیز است و هرگز هم نمیتوانسته طور دیگری باشد.»
شوپنهاور عقیده دارد ارسطو در نظریاتش نشان داده است که دانستن و اثبات این که چیزی وجود دارد، خیلی با دانستن و اثبات اینکه چرا وجود دارد فرق میکند. دومی شناخت علت است در حالی که اولی زمینه یا دلیل شناخت. شوپنهاور ادامه میدهد که ارسطو با این حال نتوانسته است به وضوح این تفاوت را درک کند و در ادامه آثارش بازتاب دهد. شوپنهاور سپس به بررسی این اصل در فلسفه دکارت، اسپینوزا، لایب نیتس، ولف و هیوم میپردازد تا به نظریه کانت برسد.
هدف شوپنهاور از پیش کشیدن این موضوع ارائه طرح و نظریه فلسفی خویش است. او میخواهد ثابت کند اصل دلیل کافی ترکیبی پیشینی است و در این رساله به ماهیت عقلی ادراک می پردازد و نشان می دهد قوه معرفتی از دادههای حواس یک تصویر ذهنی از جهان بیرونی خلق میکند. تمام تصورات به چهار دسته تقسیم میشوند که ریشه چهارگانه اصل دلیل کافی هستند. در نهایت به حکم خویش مبنی بر این که جهان بازنمود ذهن است میرسد. در این کتاب به روشنی با مفهوم علیت در نظریه فلیسوفان مختلف و همچنین نظریه شوپنهاور آشنا میشوید، موضوعی که در واقع کلید ورود به بحث شوپنهاور است.
شوپنهاور در مقدمه بسیار تاثیرگذار خود بر این کتاب مینویسد: "این رساله درباره مبادی فلسفه ابتدا در 1813 منتشر شد و بابت آن مدرک دکتری گرفتم، و بعد بنیان کل دستگاهام شد. به همین دلیل و چون به مدت چهار سال بدون اطلاع من منتشر نشده بود، لازم است مجددا منتشر شود." وی همچنین با بیان بسیار احساسی ادامه میدهد.
"اکنون انتشار دوباره این کتاب قدیمی با همه معایب و اشکالهایش به نظرم توجیهناپذیر خواهد بود. چون فکر میکنم دور نخواهد بود زمانی که دیگر قادر به تصحیح آن نباشم، ولی دوران تاثیرگذاری واقعی من تنها با گذر زمان فرا خواهد رسید و مطمئنام که این دورانی طولانی خواهد بود. چون سخت به این جمله سنکا معتقدم که " گرچه حسد همه کسانی را که پیرامونت زیستهاند به سکوت واداشته، ولی از راه خواهند رسید آنان که بیغرض و سوءنظر به داوری بنشینند" ... حال در این رابطه قصد من این بود که با جوانیام مدارا کنم و تا جای ممکن بگذارم حرفاش را بزند و حتی فریاد برآورد. اما هرگاه مطلب نادرست یا زائدی به زبان میآورد یا حتی از بهترین مطالب غفلت میورزد مجبور بودم رشته بحثاش را پاره کنم. این اتفاق بارها افتاده، و خواننده این طور به نظرش خواهد رسید که گویی دارد به سخنان پیرمردی گوش میسپارد که کتاب مرد جوانی را میخواند و بارها آن را به زمین میگذارد تا غرق نظرات خودش در باب موضوع شود"
خواندن این کتاب را به دانشجویان و علاقمندان به فلسفه توصیه میکنم. این کتاب در حقیقت کتابی فلسفی است وحاوی آرا و نظریات فیلسوفان اما به دلیل نثر شفاف و گویای شوپنهاور کتابی خواندنی برای کسانی است که فلسفه را دنبال می کنند. هر چند این کتاب به اندازه کتابهای دیگر وی پر از کلمات قصار و سخنان نغز و عبارات بدیع شوپنهاوری نباشد.
ریشههای چهارگانه اصل دلیل کافی شامل هشت فصل است که عبارتنداز: مقدمه، مقدمهای راجع به اصل دلیل کافی، نارسایی شروح قبلی و پیریزی شرحی تازه، در باب طبقه نخست اعیان برای ذهن و صورت حاکم اصل دلیل کافی در آن طبقه، همچنین در فصول بعدی طبقه دوم ، سوم و چهارم اعیان برای ذهن و صورت و حاکم اصل دلیل کافی در آن طبقه نیز بررسی میشود. ملاحظات و نتایج در فصل هشتم آورده شده است. در پایان کتاب نیز ضمیمهای اضافه شده که مقالهای است درباب بینایی. پی نوشت، کتابشناسی و واژه نامه و نمایه نیز در پایان کتاب پیوست است.
رضا ولی یاری پیش از این کتابهای در «باب طبیعت»، «جهان همچون اراده و تصور»، «جهان تاملات فیلسوف» را ازهمین فیلسوف ترجمه کرده است. از این جهت به فلسفه و بنیانهای فکری شوپنهاور مسلط است و آن را در ترجمه رواناش لحاظ کرده است.
پی نوشت:
[1] صفحه 44 و 45 کتاب
شناخت و راههای برطرف کردن بیماریها و اختلالات روانی یکی از ضروریات عصر حاضر است تا جامعهای سالم و متعادل داشته باشیم. در عصری که در آن به سر میبریم آگاهیها و مهارتهای ظریفتری میطلبد که با مطالعه و تجربه به دست میآیند. دسترسی به اطلاعات درست و کسب مهارتهای لازم برای زندگی، در پیشگیری از آسیبهای روانی سهم عمدهای دارد.
تاکنون در ایران برای حل مسائل و مشکلات فردی و خانوادگی کتابهای ارزشمندی در حوزه روانشناسی و روان پزشکی ترجمه و منتشر شده است که بیش تر آنها راه حلهایی متناسب با فرهنگهای غیر ایرانی ارائه دادهاند. به همین دلیل صرف ترجمه متون خارجی نمیتواند راهگشای جامعه باشد.
نشر قطره با همکاری روان پزشکان و کارشناسان برجسته ایرانی مجموعه کتابهایی را به عنوان «روان و زندگی» منتشر کرده است. مولفان این مجموعه با دانش نظری و تجربههای بالینی و درمانی مفید، موضوعهایی را برای تالیف انتخاب کردهاند که در آن مهارت و تجربه ویژهای دارند. این مجموعه به صورت پرسش و پاسخ و به زبانی ساده تنظیم شده تا خوانندگان بتوانند با مسائل روان شناسی آشنا شوند و آگاهانه با مشکلات روانی خود برخورد کنند و نیز بدانند که هنگام بروز مشکل، چگونه میتوانند راهنماییهای لازم را از مشاوران دریافت کنند.
کتاب اختلال شخصیت وابسته کتابی است در شناخت بیمارانی که در روانشناسی به شخصیتهای وابسته معروف هستند. شخصیت وابسته اختلال روانی است که برخی از افراد جامعه به آن مبتلا هستند. اتکا بیش از حد به دیگران، عدم قدرت تصمیم گیری مستقلانه، احساس بیکفایتی و احتمال طرد، تحقیر و سرزنش شدن از سوی دیگران از ویژگیهای این نوع بیماری است. این بیماران اغلب از مشکل خود با خبر هستند و چون از آن رنج میبرند در صدد حل آن بر میآیند. بنابراین باید راههای مناسبی برای حل مشکل آنها در اختیارشان قرار گیرد.
این کتاب با این که کتاب کوچکی است اما فصل های زیادی دارد که ما را به طور کامل با این اختلال آشنا میکند و راههای درمان آن را نیز پیش رو قرار میدهد.
این که وابستگی چیست؟ چگونه میتوان میزان وابستگی فرد به دیگران را سنجید؟ شخصیت چیست و اختلال شخصیت وابسته چه ویژگیهایی دارد ؟ انواع اختلال شخصیت، شایع ترین نشانههای اختلال شخصیت وابسته، عوامل بروز این اختلال، درمان بیماری، توضیحاتی درباره انواع رمان درمانیها و مهارتهایی که یک شخصیت وابسته باید یاد بگیرد از موضوعاتی است که در این کتاب میخوانید.
این کتاب به تالیف شهربانو قهاری فارغ التحصیل دکترای روانشناسی بالینی از دانشگاه علوم پژشکی ایران است. وی مدرک روانشناسی بالینی خود را از دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی را از دانشگاه علوم پزشکی ایران دریافت کرده است. دکتر قهاری در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن است و به عنوان درمانگر و پژوهشگر در انستیتو روان پزشکی تهران فعالیت میکند. وی همچنین نویسنده کتابهای درمانی برای روان شناسان و مشاوران و عموم مردم است.
هیپریون، گوشه نشین یونان. فردریش هلدرلین. مترجم: محمود حدادی.انتشارات نیلوفر. چاپ اول. تهران: 1391. 1650 نسخه.318 صفحه. قیمت: 6500تومان.
« هیچ ساقهای نمیروید مگر که یک جوانه سرشتین زندگی در آن باشد... زیرا هر چه که بر زمین از جان برخوردار است، بی شک در تخمهاش طبیعتی خدایی دارد...»[1]
هیپریون نام تنها رمان شاعرکلاسیک و بزرگ آلمانی است که برای اولین بار از متن اصلی آلمانی توسط محمود حدادی ترجمه شده است.
هیپریون که در معنای لغوی و در اسطوره های یونانی معنای پدر خورشید دارد داستان مردی است که پس از سالهای دراز به سرزمین اصلی خود یونان سفر میکند و در آنجا در نامههایی برای دوست خود بلارمین که در افسانههای یونان به معنای جنگجویی با ساز و برگی زیبا است، از احساسات و جهان بینی خود درباره این سفر مینویسد.
این رمان کلاسیک از دو کتاب که حاوی دو دفتر است تشکیل شده و شامل سی نامه به بلارمین دوست آلمانی راوی است. نامه هایی سرشار از عشق به زیبایی و دوستی و ستایش از فرهنگی بالنده که بتواند همه انسان ها و ملتها را در صلح، به خویشتن خود برگرداند.
شاید بتوان گفت پیش از هر چیز این رمان ادامه شاعری هلدرلین درباره شعر و هنر یونان باستان است. رمان هیپریون مثل رمان «رنج های ورتر جوان» اثر گوته، در مجموعهای از نامه ها شکل میگیرد. اما این نامه ها هیچ رویدادی را بیان نمی کنند بلکه تنها بیان کننده تلاش های هیپریون برای تحقق بخشیدن به آرمان های اجتماعی وی هستند که خطاب به بلارمین نوشته می شوند و مخاطب نیز مخاطبی خاموش و بی پاسخ می ماند.
هیپریون جوانی دلسرد و گوشه نشین است که عشق به فرهنگ باستانی یونانی وی را وا می دارد دست به قلم برده و از امیدها و آرزو هایش بنویسد. از این رو این رمان نه تنها حاوی دیدگاههای سیاسی هلدرلین است بلکه آرمان خواهانه و فلسفی نیز هست. دیدگاه هلدرلین در این رمان اینگونه است که انسانی که در دوران کودکی تاریخ تکامل خود در هماهنگی با طبیعت و جهان زندگی میکرده، از این بهشت خود رانده میشود و باید هم رانده شود تا در کوره مناسبات ناساز و ناهمگون پختگی یابد و بتواند در مرحله والاتری دوباره به آن هماهنگی پیشین دست یابد.
این رمان حاوی دیدگاههای سیاسی این شاعر جهانی نیز هست. وی در این رمان دیدگاهش را درباره انقلاب فرانسه و راههای رسیدن به یک تغییر بنیادین در اجتماع آلمان که ضامن سعادت انسانی در هر اجتماع دیگری هم باشد، بیان میکند. هیپیرون برای رسیدن به آزادی خود و دیگران در جنگ یونانیان با ترکان عثمانی شرکت میجوید. اما سقوط اخلاقی که انسانها به اعتقاد او از زمان افول تمدن یونان باستان به آن دچار شده اند، سبب میشود این جنگ برخلاف انتظار هیپریون به جای پیکار در راه آزادی، رنگ تجاوزگری و غارت بگیرد. به این ترتیب است که هیپریون به یونان باز می گردد و تلاش میکند خلوص هویت خود را در گوشه نشینی و انزوا حفظ کند. هیپریون لحنی سرود وار و شاعرانه دارد و پژواکی است از جهان بینی تعالی جوی این شاعر.
این رمان شامل دو دفتر و سی نامه است. علاوه بر آن به غیر از یادداشت مترجم دفتر اول با یک پیشگفتار آغاز میشود و در پایان کتاب نیز شرح مختصری از زندگی فردریش هلدرلین و توضیحات و پا نویسهایی درباره مکانها و نامهایی که در کتاب یاد شده، پیوست است.
فریدریش هلدرلین در دوران شکوفایی فلسفی آلمان به سال 1770به دنیا آمد. سالی که بتهوون و هگل نیز به دنیا آمدند. در همان خردسالی پدر و سپس ناپدریاش را از دست داد و وابستگی به مادر در بیثباتی روح وی تاثیر گذاشت. او علیرغم میل مادرش، به فلسفه روی آورد و همکلاس هگل شد. وی به زودی در پی حمایت از انقلاب کبیر فرانسه به فلسفه کانت روی آورد. با شکست انقلاب و سرکوب مخالفان و روی کارآمدن ناپلئون وی نیز دلسرد و ناامید شد که این دلسردی در رمان هیپریون نیز دیده میشود. وی در انزوا و همچنان پیرو آرمانهای انقلاب فرانسه به شاعری پرداخت و تا پایان عمر از هیچ حمایت معنوی و مالی بهرهای نبرد. وی بیش از چهل سال در تاریکی و جنون و انزوا به سر برد. پس از گذشت 50 سال از مرگ وی این شاعر از تاریکی در آمد و نامش بر سر زبانها افتاد.
«آیا چیست همه دانش های عاریتی این جهان، چیست تمامی بلوغ خود پسندانه اندیشههای انسانی در پیش نداهای خودجوش روحی که خود نمیداند که چهها میداند و چیست؟ چه کسی خوشه را آکنده و تازه، به آن تازگی که از ریشه برجوشیده است، خوشتر از آن کشمش چیده و خشکانیده ندارد که تاجر در صندوقاش میفشرد و به گرد جهانش میفرستد؟ چیست حکمت این یا آن کتاب در پیش حکمت فرشتهای؟»[2]
پی نوشت:
[1] از متن رمان
[2] صفحه 101 کتاب
هگل. فردریک بیزر. مترجم: سید مسعود حسینی. انتشارات ققنوس. چاپ اول. تهران: 1391. 1100 نسخه.511 صفحه. قیمت: 22000تومان.
« سپهر روح را خود انسان میآفریند، و هر تصوری هم که انسان از ملکوت خداوند صورت دهد، این ملکوت میباید همواره ملکوت روحانیای باشد که در انسان محقق میگردد و از او انتظار میرود که آن را به فعالیت برساند.»[1]
هر چند برای دانشجویان فلسفه ضروری است تا بارها به خوانش و تفسیر فلسفه هگل فیلسوف ایدئالیسم آلمانی بپردازند اما به نظر بسیاری از پژوهشگران از جمله روزنتسوایگ ما در جهانی زندگی می کنیم که هگل در آن مرده است.
به نظر میرسد عصر ما هگل را پشت سر نهاد، دست کم این باور در حوزه اندیشه فلسفی وی بیشتر نمود پیدا می کند تا در حوزه سیاست او.
در مقدمه کتاب آمده است. پس از دو جنگ جهانگیر اردوگاههای کار اجباری و هولوکاست، ایمانمان را به پیشرفت از دست دادهایم. ایمانی که سنگ بنای فلسفه تاریخ هگل را تشکیل میدهد. ما درعصری چنان تخصصی شده گیر افتادهایم که هیچ کس در انتظار مشاهده استقرار مجدد کلیت، یعنی بازیافت اتحاد میان خودمان، دیگران و طبیعت نیست. مفاهیمی که بنیان فلسفه هگل را میسازد.
کتاب هگل نوشته فردریک بیزر با این پرسش آغاز میکند که چرا باید هگل بخوانیم؟ وی معتقد است هگل به هر حال عمیقا بر زندگی و افکار ما تاثیرگذار است. اگر بر آنیم تا چگونگی فرهنگ خویش را درک کنیم و بشناسیم باید خاستگاهها و سرچشمههای آن را فهم کنیم و این بدان معنا است که در نهایت ناگزیریم با هگل از در آشتی برآییم.
تمامی مکاتب فلسفی عمده در قرن بیستم از اگزیستانسیالیسم گرفته تا مارکسسیسم و پراگماتیسم و پدیدارشناسی و حتی فلسفه تحلیلی در واقع از دل واکنش علیه هگل و فلسفه وی قد علم کردهاند. مفاهیم، احتجاحها و مسائلی که مکاتب فلسفی مزبور با آنها دست به گریبانند تا ابد برای ما بیگانه و اسرارآمیز باقی خواهند ماند مگر این که سرچشمه آنها و آماج واکنشها و حملاتشان بر ما معلوم شود. پس عجالتا یک دلیل مقنع برای خواندن هگل در دست داریم و آن فهم ریشهها و سرچشمههای فرهنگ خودمان است.
بیزر معتقد است هگل از برخی جهات هنوز هم زنده است و یا شاید بیش ازهرزمان دیگری. یکی از دلایل را بیشمار رساله و کتاب و تفسیر در باب وجوه مختلف هگل میداند. یکی از دلایلی که اهل فلسفه را به خواندن هگل وا داشته واگشایی ریشههای پنهان مارکسیسم در فلسفه وی است. اما مهم تر از آن اینکه هگل در دهههای 1970 و 80 دست کم در میان انگلیسی زبانان عامل اتحاد متفکرانی شد که برابر فلسفه تحلیلی جبهه گیری کرده بودند. اکنون برخی از فیلسوفان برجسته سنت فلسفه تحلیلی آرای هگل را پذیرفتهاند.
امروزه فلسفه هگل را پادزهر و جایگزین اصلی غالب مواضع مسئله آفرین و در عین حال منسوخ دورههای گذشته میدانند. مواضعی نظیر ذهنی انگاری دکارتی، واقع گرایی ساده لوحانه، لیبرالیسم افراطی و دوگانه انگاری ذهنی- فیزیکی و یا ماده باوری فروکاست گر. به نظر نویسنده این کتاب هگل به رغم غموض و ابهام بیزار کننده نوشتههایش هنوز در مباحث فلسفی عصر کنونی مصاحبی دلچسب و جذاب است.
به هر روی کتاب هگل مقدمهای جامع بر فلسفه هگل فراهم آورده است. در این کتاب درونمایههای اصلی فلسفه هگل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. این کتاب حاصل سه دهه تفکر درباره هگل و معاصران اوست. بیزر در این کتاب با نشان دادن هگل بر بستر فرهنگی و تاریخاش و نیز با تبیین نسبت وی با اندیشه گرانی چون کانت، اسپینوزا، فیخته، یاکوبی، شلینگ، اشلایرماخر و دیگران وجوه گوناگون اندیشه او را بررسی میکند. مفاهیمی چون ایدئالیسم مطلق، روح، دین، دیالکتیک، آزادی، دولت، فلسفه تاریخ و زیبایی شناسی در بطن فلسفه هگل در این کتاب به تفسیر و تحلیل گذاشته میشود.
این کتاب با ترجمه بسیار روان و قابل فهم سید مسعود حسینی، یکی از کتابهای مفیدی است که میتوان به پژوهشگران فلسفه هگل و دانشجویان فلسفه پیشنهاد داد.
هگل حاوی پنج بخش است که عبارتند از: زمینه و ایدئالهای نخستین، مابعدالطبیعه، جهانبینی ارگانیک، بنیانهای معرفت شناسیک، فلسفه اجتماعی و سیاسی و فلسفه فرهنگ است. پیشگفتار از نویسنده، سالشمار زندگی هگل و مقدمهای بر هگل در ابتدای کتاب آورده شده و در پایان کتاب نیز موخرهای به نام طلوع و غروب مکتب هگل، منابع برای مطالعه بیشتر و کتابنامه و نمایه اشخاص و موضوعات پیوست است.
« تمامی پژوهشگران در این مورد همداستانند که در نظریه سیاسی هگل، هیچ مفهومی مهم تر از مفهوم آزادی نیست. دلایل محکمی برای این اتفاق نظر بسیار نادر وجود دارد: آزادی در دیدگاه هگل بنیان حق است، ذات روح است و پایان تاریخ.»[2]
پی نوشت:
[1] صفحه 434 کتاب
[2] صفحه 320 کتاب
«هملت: به راستی بزرگی فقط در این نیست که بی هیچ انگیزه ی بزرگی به جنبش درآییم.
دلقک: خواهش می کنم این گفتار را همان طوری که برایتان خواندم، روان و شمرده بیان کنید.
هملت: بلکه بزرگی در آن است که بر خاشاکی نیز پرخاش کنیم.
دلقک: هوا را با دستانتان این گونه اره نکنید، جملات را موقرانه بیان کنید. »[1]
پس از دهه ها کار بر روی آثار شکسپیر، به نظر می رسد این نمایشنامه نویس بزرگ انگلیسی هنوز هم حرفی برای گفتن دارد به گونه ای که هنوز اقتباس های زیادی از آثار وی روی صحنه های بزرگ تئاتر دنیا به اجرا در می آید. اقتباس هایی تراژیک یا پارودی وجوه زیرین آثار قوی او را بر ملا می کند.
هاینر مولر، تام استوپارد، لوئیس بونوئل و دیگران تلاش های زیادی در به چالش کشیدن متون شکسپیر انجام داده اند اما اقتباسی که چارز ماروویتز از آثار شکسپیر انجام داده، در نوع خود بی نظیر است. وی در کتاب«هملت: یک کولاژ» شیوه جدیدی را در پیش گرفته است ومی توان گفت یکی از بدیع ترین رویکردهای معاصر به آثار این نمایشنامه نویس را ارائه داده است.
در این نمایشنامه تمام دیالوگ ها برگرفته از متن شکسپیر هستند و فقط توضیح صحنه ها و شیوه چیدمان دیالوگ ها متعلق به ماروویتز است. او با تغییر دادن گوینده دیالوگ ها و موقعیت بیانی شان، از جملات شناخته شده متن شکسپیر، که چهار صد سال معناهای ثابتی به خود گرفته اند، آشنایی زدایی می کند. این آشنایی زدایی از طریق مونتاژ صورت می گیرد.
در دراماتورژی خود ابتدا موقعیت های مشابه و جایگزین را مشخص کرده است، مثلا موقعیت جوانانی که پدر خود را از دست داده اند- برای مثال هملت و لایریتس در نمایشنامه هملت- زنان بی وفایی که آلت دست قدرت شده اند، مثل گرترود و افلیا، پادشاهان و آدم های مضحک و بعد با کمک این موقعیت های مشابه به جایگزین کردن اعمال و گفتارهای همسان آنان می پردازد تا معناهای نوینی پدید آید. موقعیت های پنهانی که تاکنون بر ملا نشده بودند.
در کتاب گفتگوهایی درباره شکسپیر علاوه بر این که متن هملت: یک کولاژ ترجمه و پیوست شده است، گفتگوهای چالش برانگیز چالرز ماروویتز و یان کات را می خوانیم. یان کات خود با کتاب مشهور و تاثیر گذارش، «شکسپیر معاصر ما» نظریات منحصر به فردی درباره شکسپیر ارائه کرده و در این کتاب ماروویتز با بی پروایی مصاحبه های چالش برانگیزی با این شکسپیرشناس انجام می دهد. وی با استناد به وقایع یا جریانات هنری روز، باعث تعدیل یا تکمیل نگاه یان کات می شود. دانش گسترده یان کات نیز مکمل گفتگوهای ماروویتز است.
در این کتاب فصل های چهار گانه گفتگوهایی درباره شکسپیر در بردارنده جدلی دیالکتیکی میان چالرز ماروویتز و یان کات است که از طریق آن نمایشنامه هایی چون تریلوس و کرسیدا، رمئو و ژولیت، چشم در برابر چشم و اتللو از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار می گیرند. این گفتگو ها از کتاب «غرش متون» برگرفته شده اند که ماروویتز آن ها را پس از تجدید نظر کات، در کنار سایر مقالات و سخنرانی ها ی خویش آورده است.
این کتاب با چهار گفتگو پر شده است که تنها اولینشان پیش از این توسط منصور براهیمی ترجمه شده بود. مترجم معتقد است این گفتگو با اضافاتی ترجمه مجدد شده است. عناوین این چهار گفتگو عبارتند از: بحث با یان کات، اتللو چه رنگی است، چشم در برابر چشم و دو شب عاشقانه.
در بخش دوم کتاب علاوه بر ترجمه هملت: یک کولاژ، مقدمه ی ماروویتز بر این نمایشنامه به قلم ماروویتز نیز ترجمه و اضافه شده است.
رضا سرور در دو صفحه پایانی مقدمه اش بر این کتاب، نظریات جالبی درباره ترجمه متون کلاسیک و به خصوص آثار شکسپیر آورده که بد نیست خواننده نگاهی به آن بیندازد. از جمله می گوید: برخی مترجمان به صرف متمایز کردن خویش از دیگران، با دستکاری در نقاط قوت ترجمه خود از سایر ترجمه های همان متن، نقاط ضعفی در ترجمه خویش به وجود آورده اند. مثلا مسعود فرزاد بیش از این که نگران برگردان دقیق استعاره ها و صور خیال تکرار شونده در متن شکسپیر باشد، به وجه اجرایی کار نظر داشته است و الخ...
خواندن این کتاب نگاه خواننده را به متون کلاسیک و مخصوصا شکسپیر تغییر می دهد و چشم انداز تازه ای می گشاید که می توان از دریچه آن به آثار دیگر کلاسیک نیز نظر انداخت. مصاحبه های بی نظیر یان کات و چالرز ماروویتز نیز بسیار هیجان انگیز و جالب توجه است. همچنین نمایشنامه هملت: یک کولاژ نیز یکی از اتفاقات مهم در ترجمه نمایشنامه های معاصر دنیا است.
«در نمایشنامه هایی مانند رمئو و ژولیت و تریلوس و کرسیدا شما گاهنامه ی فشرده ی شرایط بشری را می یابید. این دو نمایشنامه چنین القا می کنند که تنها احتمال های خشن، دارماتیک، و تراژیک موجود عبارتند از این دو راه: خودکشی، یا بی بندوباری مفرط جنسی. بنابراین هرگاه زندگی به شیوه درست و با معنا غیر ممکن شود آن گاه این دو راه تنها گزینه های موجود خواهند بود. اما شاید راه سومی هم پیدا شود اما نه لزوما در نمایش بلکه در زندگی واقعی، و آن هم نه در زمان صلح بلکه بیشتر در دوران جنگ.»[2]
پی نوشت:
[1] صفحه 190 کتاب
[2] صفحه 108 کتاب
تاریخ مطبوعات ایران به انضمام پیشینه مطبوعات جهان. سید فرید قاسمی و دکتر یونس شکر خواه. نشر تهران.چاپ اول. تهران: 1390. 1100 نسخه.193 صفحه. قیمت: 5500تومان.
«به طور کلی دوره رزم آرا، روزگار فشار مضاعف بر مطبوعات بود. افزون بر مجاری رسمی، نیروهای خیابانی نیز وارد معرکه شدند. توقیف نشریه های جبهه ملی سبب شد نمایندگان همفکرشان در مجلس متحصن شوند. جدال دولت با مجلس و مطبوعات می رفت که به یک بحران بدل شود. توقیف و حبس از سوی دولت، نطق آتشین و تحصن مجلس نشینان و انتشار روزنامه های تک شماره ای که یکی پس از دیگری توقیف می شدند به وسیله روزنامه نگاران استمرار داشت.»[1]
تاریخ مطبوعات ایران در واقع مجموعه ای از گفتارهایی است برای دانشجویان رشته های ارتباطات، کتابداری و اطلاع رسانی، تاریخ و کتابداران بخش نشریه های ادواری شماری از کتابخانه ها.
این کتاب به رخدادهای مهم و دهه پایانی قاجار تا انقلاب می پردازد. فهرست منابع مراجعه برای مطالعه بیشتر دانشجویان و علاقمندان و نوشتاری از دکتر یونس شکر خواه درباره تاریخ مطبوعات جهان و پیشینه روزنامه نگاری جهان به این کتاب اضافه شده است.
تاریخ مطبوعات ایران فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. برای این که بدانیم مطبوعات ایران چه جایگاهی دارد و در حال حاضر با چه مشکلاتی رو به رو است و همچنین برای مقایسه مطبوعات ایران با روزنامه نگاری جهانی، ضروری است تا به تاریخ مطبوعات در ایران بپردازیم و بدانیم اساسا آنچه در ابتدا به نام روزنامه منتشر می شد تا چه اندازه می توان مطبوعات یا روزنامه نامیدش، چه کسانی و با چه اهدافی اقدام به بازکردن روزنامه کردند و نگاهی که مردم، روشنفکران و حکومتیان به روزنامه داشتند هر کدام چه ویژگی ها و چه تفاوت هایی با هم داشته است. همه این نکته ها برای ما روشن تر می کند که جایگاه فعلی ما در میان مطبوعات جهان کجا است و کجا می باید باشد.
این کتاب با درآمدی درباره ثبت و اطلاع رسانی آغاز می شود. از زمانی که بشر برای ثبت دانسته های خود سنگ نگاری را انتخاب می کند و تجربه های خود را بر گل و خشت ثبت می کند تا هنگامی که کاغذ اختراع می شود و صنعت کاغذ نگاری شروع می شود.
صنعت کاغذ نگاری را ایرانیان از چینی ها آموخته و در شهر های اصفهان و تبریز و تهران و قزوین اولین چاپ ها را بر روی کاغذ انجام می دهند. با رونق کاغذ سازی در اصفهان کاغذ چینی منسوخ می شود و اولین مطبوعات ایرانی در عصر ناصری بر روی کاغذ روسی به چاپ می رسد.
در روزگار قاجار ولی روزنامه نگاری به مفهوم امروزی در سه گونه سنگی، حروفی و ژلاتینی منتشر می شده است. کتاب سپس به سر آغاز بحث خود می رسد و از اولین روزنامه نگاران شروع به کار کردند می گوید. در این کتاب کلکته را اولین شهری می داند که زادگاه روزنامه نگاری فارسی است. در واقع اولین نشریات فارسی زبان در شهرهای آگره، پنجاب، بمبئی، تفلیس و اسلامبول منتشر می شده است. در واقع این شهر ها در زمینه مطبوعات فارسی از شهرهای ایران پیشی دارند.
فصل بعدی کتاب درباره روزگار ناصری و فعالیت های روزنامه نگاری در این دوره است. یعنی زمانی که ناصر الدین شاه به سلطنت نشست. نخستین بار پس از تاج گذاری این امریکایی ها بودند که می خواستند در ارومیه نشریه بسازند و از شاه اجازه آن را گرفتند. در سه سال سلطنت وی سه نشریه مجوز انتشار گرفتند. سومین نشریه در سال 1267 پایه گذاری یک تشکیلات مطبوعاتی دولتی بود که با افت و خیز های بسیار تا به امروز در بدنه اجرایی کشور وجود دارد.
فصل بعدی کتاب نیز درباره عهد مظفری است. زمانی که ناصرالدین شاه به قتل می رسد و مظفرالدین میرزا تاج گذاری می کند. اندک مجال تنفسی در این عهد به روزنامه نگاران داده می شود و آن هم به میزان نگاه صدراعظم هایش بستگی داشت.
فصل پنجم به دو دهه پایانی دوره قاجار می پردازد و می گوید محمد علی شاه بدون دعوت روزنامه نگاران بود که تاج گذاری کرد. ایام پهلوی اول و پهلوی دوم و سپس دهه انقلاب و وضعیت روزنامه نگاران در این دوره ها مطالبی است که باید کتاب را خواند تا دید چه اتفاقاتی برای روزنامه نگاری ایران رخ داده است.
این کتاب شامل نه فصل است که عبارتند از : سر آغاز، روزگار ناصری، عهد مظفری، دو دهه پایانی قاجار، ایام پهلوی اول، زمانه پهلوی دوم، دوره انقلاب و مطالعه بیشتر.
پیشینه مطبوعات جهان به قلم دکتر یونس شکر خواه نیز در پایان به این کتاب پیوست شده است. در پایان کتاب نیز فهرستی از قدیمی ترین مطبوعات جهان ضمیمه شده است.
« در سال های جنگ بسیاری از روزنامه نگاران حرفه ای به موضوعات غیر سیاسی گرایش پیدا کردند و سیاسی نویسی فارسی در برونمرز رونق گرفت. دوره جدید حیات نشریه های ورزشی، سینمایی، سرگرمی، خانوادگی و اقتصادی از همان سال ها آغاز شد و دگرگونی زندگی بعضی از گردانندگان این نشریه ها از حیث مالی سبب گردید که شیوه کارشان مورد تقلید قرار گیرد و در زمینه های موضوعی موفق، به لحاظ کمی شمار نشریه ها فزونی یابد.»[2]
پی نوشت:
[1] صفحه 109 کتاب
[2] صفحه 146 کتاب