هنوز گزیدهای از بهترین نمونههای شعر آیینی و عاشورایی را تدوین نکردهایم. اگر این نمونهها در کتاب و سی دی مناسب ارائه شود، حتما جوانان از آن استقبال خواهند کرد.
محمدرضا سنگری دکترای ادبیات و استاد دانشگاه که هم به شیوه کلاسیک وهم به شیوه نو شعر میسراید. وی پژوهشگر ادبیات عاشورایی، آیینی و ادبیات دفاع مقدس است و از تالیفات اومیتوان از کتابهای «سوگ سرخ»، «حنجره معصوم»، «زبان و ادبیات فارسی پیشدانشگاهی در جلدهای متعدد»، «کرشمههای قلم»، «یادهای سبز» و «پیوند دو فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس» نام برد.
آقای سنگری بفرمایید با توجه به این که در ایام نمایشگاه کتاب هستیم، برای جذب جوانان به کتابها و اشعار آیینی و عاشورایی چه باید کرد، به چه دلیل اقبال از این اشعار در بین جوانان کم رنگ شده است و چرا جوانان خیلی اقدام به نوشتن تعزیه و اشعار آیینی نمیکنند؟
دست کم چند اقدام باید برای اقبال جوانان از اشعار آیینی و به طور خاص عاشورایی لازم است. اول این که پسند نسل امروز تغییر کرده است و به مناسبت تغییر ذائقه و نوع گرایش نسل تازه ما هم باید تغییراتی در عرضه این نوع از ادبیات به وجود بیاوریم. امروز حتی معنای کتاب عوض شده است و باید معنای کتاب را به گونه دیگری ببینیم. مثلا در بین جوانان اقبال از نرم افزار بیشتر از خود کتاب است و باید در نظر بگیریم که نسل امروز به شیوه دیگری با جهانش بر خورد میکند. نکته بسیار مهم دیگر این است که ما هنوز گزیدهای از بهترین نمونههای شعر آیینی و عاشورایی را تدوین نکردهایم. حداقل در دوره انقلاب باید این کار صورت میگرفت و متاسفانه هنوز کتاب جامعی در این زمینه منتشر نشده است. اگر بهترین نمونههای شعر آیینی در کتاب و سی دی مناسب ارائه شود حتما جوانان از آن استقبال خواهند کرد. نکته آخر این که امروز باید کار چندرسانهای صورت بگیرد. در کنار کتابها باید نرم افزارهایی باشد که همان اشعار با صدای شاعر خوانده شده و ضمیمه کتاب شود.
در حال حاضر مراسم نوحه لبریز از شور شده است. شور خوانی پا گرفته و بعضی از مداحان کارشان این است که ایجاد شور کنند اما از پس خواندن یک بیت مرثیه بر نمیآیند. قدرت خواندن مقتل را ندارند و این خیلی خطرناک است.
یکی از دلایلی که در گذشته باعث میشد مردم و جوانان از ادبیات عاشورایی و آیینی استقبال کنند، این بود که خود آیین و تعزیه به شکل درستش اجرا میشد و خانوادهها برای شرکت در مراسم و آیین ماهها تدارک میدیدند و برایش شعرها میسرودند. فکر نمیکنید یکی از دلایل این بی میلی به این نکته بر میگردد که جوانان بستر کار و فعالیت در این حوزه را ندارند چون مراسم، یا برگزار نمیشود و یا به شکل درستش اجرا نمیشود؟
واقعیت این است که شرایط امروز با گذشته خیلی فرق کرده است. از نظر گستره برگزاری مراسم امروز شرایط بسیار فراهمتر است و مراسم گوناگون زیادی در کشور برگزار میشود. ببینید رسانهها چقدر به این موضوع میپردازند. کتابهایی که در این زمینه منتشر میشود گویای فعالیتهای گستردهای است که انجام میشود. پنجاه سال پیش در ایام عاشورا کتاب خاصی منتشر نمیشد اما در حال حاضر هرساله هزاران کتاب تعزیه، مقتل، تحلیل عاشورا و غیره منتشر میشود اما چند نکته لازم به ذکر است. در قدیم مردم به صورت خود جوش وارد کار میشدند و در واقع همه میتوانستند بیایند و شعر آیینی بگویند اما امروز سطح دانش مردم بالا رفته و پسندها مشکل شده است. اگر تعزیههای صد سال پیش را بیاورد میبینید که اشکالات شعری و تاریخی زیادی دارد به جز برخی مناطق مثل سمنان، اصفهان و طالقان. چون در این مناطق موضوع برایشان بسیار مهم بود و برایش سرمایه گذاری میکردند. امروز تعزیه با تئاتر مخلوط شده است و تئاتر خودش یک علم وهنر خاص است که هر کسی نمیتواند وارد آن شود. ما نیاز داریم که به رشد اجتماعی مردم توجه کنیم وبا توجه به این رشد فعالیت و کار انجام دهیم. اگر قرار باشد در هر محلهای تعزیه انجام شود میبایستی ارشاد وارد عمل شود و کار جدی انجام دهد. باید کتابهای تعزیه در اندازه و قطع مناسب و با محتوای محکم و استوار و متقن در اختیار گروههای محلی قرار گیرد و این مستلزم صرف وقت و هزینه و تشکیل تیم علمی و گروه فکری است.
به نظر شما ایرادی ندارد اشعار عاشورایی و آیینی با موسیقی و مفاهیم روز عرضه شود؟
اگر درست و سنجیده باشد میتوان حتی از موسیقی پاپ هم استفاده کرد اما اگر هماهنگی و همخوانی فرهنگی درستی در نظر گرفته نشود وهن به ساحت اهل بیت است. اهل موسیقی و فرهنگ باید به گروهها آموزش بدهند. گروههای مارشی در ایام عاشورا راه میافتند که به خصوص در شهرستانها بسیار دیده میشوند اما چه کسی روی این گروهها نظارت دارد؟ در حال حاضر مراسم نوحه لبریز از شور شده است. شور خوانی پا گرفته و بعضی از مداحان کارشان این است که ایجاد شور کنند اما از پس خواندن یک بیت مرثیه بر نمیآیند. قدرت خواندن مقتل را ندارند و این خیلی خطرناک است. رسانهها هم به این دامن میزنند و آنتن در اختیار این افراد قرار میدهند. وقتی روی آنتن میروند میبینیم خیل عظیمی از جوانان پشت سر آنها راه میافتند و از اینها تقلید میکنند. ما برای رفع این مشکلات در مجموعه «بنیاد دل» وارد شور و گفتگو شدهایم که همین دیروز هم جلسهای در این زمینه برگزار کردیم. من فکر میکنم رسانه ملی و صدا سیما باید در مورد این مسئله حساس شود.
چشم انداز ادبیات آیینی را چطور میبینید؟
نگاه من این است که تعزیه ما درست نمیشود چرا که حتی در سطوح بالا هم دقت کافی نیست. نوحههایی که در سطح کشور نوشته میشود و برایشان هم تبلیغات زیادی میکنند واقعا اشکال دارند. تعزیهها زیر نظر کارشناسان مورد بررسی قرار نمیگیرد و برای همین اشکال شعری و متنی و حتی تاریخی دارد. حداقل حوزه هنری و سازمان تبلیغات باید روی این متون نظارت علمی و هنری داشته باشند.