انجمن ادبی غزل از مهر 1360 تاکنون تشکیل میشود. آن موقع جنگ بود و پسرم حسین تازه به جبهه رفته بود. دلتنگیهای زیادی برای همه ما پیش میآمد و ما تصمیم گرفتیم این دلتنگیها را به جای این که بنشینیم و آه و افسوس سر بدهیم، به آن رنگ شعر بزنیم. این دور هم آمدنها شکل منسجمتری گرفت.
غزل تاجبخش شاعر و غزلسرا و مدیر انجمن ادبی غزل است که در حدود سی سال است این انجمن را اداره میکند. انجمن ادبی غزل محفلی خانگی است که هر ماه در منزل خانم تاجبخش برگزار میشود و شاعران و نویسندگان بسیاری در این انجمن شرکت میکنند. از کتابهای تاجبخش می توان به «شبدرهای چهار پر»،« قلمها و سایهها»، «زن شعر اندیشه»،« بر بالهای پرواز» اشاره کرد.
خانم تاجبخش درباره شکل گیری انجمن غزل برای ما بفرمایید.
من هنوز خودم این جلسات را انجمن نمیدانم بلکه بیشتر گردهمایی شاعرانه است تا انجمن و چون نامش غزل است محدویتی هم ندارد که حتما غزل سرایان در آن شرکت کنند. نه محدودیت سنی برای جلسات ما مطرح است و نه محدودیت جنس. زن و مرد در این جلسات شرکت میکنند. ما ازبچه کوچولو داشتهایم که حالا برای خودش یلی شده است تا سرآمدان.
انجمن غزل دقیقا از چه سالی به طور رسمی نام گذاری شد و آغاز به کار کرد؟
از مهر 1360 تاکنون این جلسات تشکیل میشود. آن موقع جنگ بود و پسرم حسین تازه به جبهه رفته بود. دلتنگیهای زیادی برای همه ما پیش میآمد و ما تصمیم گرفتیم این دلتنگیها را به جای این که بنشینیم و آه و افسوس سر بدهیم، به آن رنگ شعر بزنیم. ابتدا تعداد کم بود ولی وقتی دوستان خبردار شدند و فهمیدند فقط وقت گذارانی الکی نیست، بیشتر آمدند و این دور هم آمدنها شکل منسجمتری گرفت.
انجمن غزل در ابتدا با چه افرادی شکل پیدا کرد؟
زنده یاد دکتر «سید ضیاء الدین سجادی» افتخار میدادند و ریاست جلسه را به عهده داشتند. زنده یاد «حمیدعاملی» که از گویندگان با سابقه رادیو بودند و از دوستان قدیم ما، عهده دار برنامهریزی جلسات بودند.
هیچ وقت به فکرتان نرسید به انجمن شکل رسمیتری بدهید؟
من اصلا زیر بارش نرفتم و از این مسائل خشک پیروی نکردم که بروم و از ارشاد مجوزی بگیرم و غیره. واقعا سادگی را انتخاب کردیم.
برای دعوت به جلسه شیوه گزینشی وجود دارد یا هر کسی میتواند حضور پیدا کند؟
من کسی را دعوت نمیکنم. خود افراد هستند که تمایل نشان دادند و آمدند. اوائل منزل ما خیلی بزرگ بود و سالن وسیعتری داشتیم. ولی بعد تحولاتی رخ داد که خیلی خوب نبود. شوهرم تصادف کرد و خانه فروش رفت. البته زندگی با همه زیر و بمهایش ادامه دارد.
هنوز هم آخرین یکشنبههای هر ماه دور هم جمع میشوید؟
همیشه رسم همین بوده است که هنوزهم ادامه دارد.
ما دو جور ادبیات داریم. یکی ادبیاتی که میتواند در ویترین قرار بگیرد و همه ببینند و استفاده کنند که ادبیات عامه پسند است و ادبیاتی که شور و هیجانات یک زن را بازتاب میدهد. که این ادبیات برای خودشان نوشته میشود و قابل ارائه نیست و باید بایگانی شود.
به غیر از شعرخوانی چه برنامههای دیگری در انجمن غزل برگزار میشود؟
در حال حاضر «سینا بهمنش» برنامهها را تنظیم میکند.برنامهها اعم از نقد، مطالب تاریخی، نکتههای نغز وغیره در جلسات مطرح میشود. یا بزرگداشتهایی که برای مرگ و یا تولد کسانی برگزار میشود که سابقا در جلسات ما شرکت میکردند مثل حسین منزوی که 17 اردیبهشت ماه مراسم سالمرگ ایشان است. آن زمان از زنجان میکوبید و میآمد اینجا. اینجا بررسی شخصیت نیست بررسی شغل کسی نیست. چیزی که تمنای من بوده و سالهاست میگویم رعایت یکسری مسائل است. چیزی که به کسی برخورنده باشد نمیگویند، حالا یا برخورنده به سیاست و یا خدای نکرده مذهب. تمنا در این است که اهانت به هیچ کس نشود.
فکر میکنید الان بعد از سی سال هنوز هم انجمن غزل از پویایی برخوردار است؟
انجمن الان سیسالش تمام شده و من خیلی با بچهها صحبت کردم و گفتم اگر نمیتوانید تنوع ایجاد کنید و خسته شدهاید میتوانید تعطیلش کنید. آنقدر تلفنها و محبتها شد که چرا میخواهید این در را به روی ما ببندید؟
درصد اعضای ثابت انجمن به افرادی که میآیند و میروند چه نسبتی است؟
نمیتوانم بگویم چون روزگار این شرایط را به آدم نمیدهد که ماندگاری طولانی داشته باشند. خیلیها مسافرت رفتند. بعضیها آنور آبها هستند و بعضیها آنور خاکها. «ابولقاسم حالت»،« سید ضیاء الدین سجادی»، «حمید عاملی» و «مجید محسنی» که اهل تئاتر بود و باور کنید در همین یک وجب جا نمایش یک نفره اجرا کرد. این افراد حالا کجا هستند؟ خیلیها هم سالیان سال است که بیتوقع میآیند.
در طول این سالها با چه مشکلاتی روبه رو بودهاید؟
اگر خودمان زندگی را مشکل نکنیم مشکلی به وجود نمیآید که نشود برطرف کرد.
و برخورد عقاید مختلف مشکلاتی ایجاد نمیکند؟
خیلی رعایت میکنند. خوشبختانه ذات ادبیات ادب است و برای ما ایرانیها ادب واقعا جزو برنامههایمان بوده است.
فکر میکنید شیوه برگزاری جلسه شعر در توسعه شعر فارسی موثر است؟ و اگر هست چه امتیازات بهتری دارد که جلسات رسمی فاقد آن است؟
به نظر من بسیار موثر است. هر چند در این جلسات اتفاق بارزی نمیافتد اما جلسات خانگی یک جور صمیمیت دیگری بر آن حاکم است که همین صمیمیت فرد را با ادبیات هم صمیمی میکند و باعث میشود شاعر راحتتر با ادبیات روبه رو شود. در فرهنگسراها و مکانهای رسمی هم جلسه شعر وجود دارد اما آنجا به دلیل بزرگتر بودن و رسمی بودن گاه افرادی میدان میگیرند و حرفهای تندی میزنند. برخورد عقاید پیش میآید. اما اینجا من مثل یک مادر با افراد برخورد میکنم و همین جمع را صمیمی میکند.
روند شعر شاعران زنی که در این سی سال در جلسات شما رفت وآمد میکنند و شعر مینویسند را چگونه میبینید؟ چه پیشرفت و پسرفتی احساس میکنید؟
زنان اگر نخواهند فقط زنانه باشند خوب پیش میروند.
منظورتان چیست؟
نباید این طور باشد که یک خانم در تضاد گیر کند و این میشود دو رنگی و تضاد و جامعه این را میپذیرد. منِ مادر اما این را نمیپذیرم. زنانی که به جلسه انجمن میآیند کم کم با کم رنگ شدن شور جوانی از ظواهر میزنند و به آرایش روح خود میپردازند و این روند رشد را من در کار این خانمها میبینم.
یک زن اگر بخواهد همه آداب و رسوم تحمیل شده در جامعه را بپذیرد آیا دچار خود سانسوری نمیشود؟
دقیقا همین اتفاق میافتد. زن اگر سرکشی هم بکند نمیتواند این سانسورها را بشکند. کاری از او بر نمیآید. ما دو جور ادبیات داریم. یکی ادبیاتی که میتواند در ویترین قرار بگیرد و همه ببینند و استفاده کنند که ادبیات عامه پسند است و ادبیاتی که شور و هیجانات یک زن را بازتاب میدهد. که این ادبیات برای خودشان نوشته میشود و قابل ارائه نیست و باید بایگانی شود. خود من سه کتاب اخیرم هنوزمجوز نگرفته است. با این که سن و سالی از من گذشتهاست و همه آنها مرا میشناسند و کتابهای زیادی از من به چاپ رسیده است. در این شرایط یک زن شاعر جوان، عصبی میشود، گاهی هم کار را رها میکنند و میروند و بعضی ها مبارزه میکنند و دوام میآورند.
در انجمن شما جایی برای بروز و ارائه شعری که هیجانات زنانه در آن دیده میشود، وجود دارد؟
نه چون به صلاح خود بچهها نیست. چه بسا بین همه آدمهایی که میآیند ومیروند کسانی باشند که از این موضوع ها برای لطمه زدن به شعر استفاده میکنند. نه این که مسئولین نظر مخالف دارند، بلکه فکر میکنند این جور درست است.