چقدر حرف نمی زند. مجموعه داستان های برگزیده اولین و دومین جشنواره داستان انقلاب. تهران: انتشارات حوزه هنری. چاپ دوم:1390. 2500نسخه. 208صفحه.3500 تومان.
«زینب مضطرب تر از قبل، رفت توی مطبخ. حرف های زن ها به دلواپسی اش دامن زده بود. انگار یکی با داس افتاده بود به دلش و هی شخمش می زد. دلش چنگه چنگه می شد. زیر و رو می شد و مثل موج دریا افتان و خیزان داشت. با دلی که مثل سیر و سرکه می جوشید، نعناع های خیس و خرد شده را ریخت توی روغنی که توی تابه جلیز ولیز می کرد.»[1]
این روزها حوزه هنری در حال تدارک پنجمین دوره جشنواره داستان انقلاب است. فراخوان این جشنواره منتشر شده و بنا است تا پایان آذر ماه به بررسی آثار ارسال شده به دبیرخانه پرداخته شود و اعلام نهایی در بهمن همین امسال صورت بگیرد. در عین حال کتاب «چقدر حرف نمی زند» مجموعه داستان کوتاههای برگزیده اولین و دومین دوره این مسابقات را در بر دارد و همانطور که می دانید به چاپ دوم هم رسیده است.
مرکز آفرینش های ادبی و کارگاه قصه و رمان حوزه هنری به منظور پویایی بخش داستان انقلاب اقدام به برگزاری این مسابقه می کند. این مسابقه شامل رمان و داستان کوتاه است. محتوای داستان هایی که در این مسابقه شرکت می کنند بایستی انقلابی باشد. صرف نظر از این که هر جشنواره با چه اهدافی شروع به کار می کند و از چه ادبیاتی حمایت، اما نفس برگزاری جشنواره و جایزه خصوصی و دولتی هر دو ادبیات را از بستر پویای خود بیرون می کشد و تبدیل به کالایی ناکار آمد می کند. به هر حال جایزه ده میلیونی جشنواره داستان انقلاب خود به خود سو گیری نویسنده را به سمت و سویی جهت می دهد که آن خواست داوران است. حتی جایزه های خصوصی نیز از این آسیب در امان نیستند. کافی است به کتاب های برگزیده هر جایزه و جشنواره ای نگاه کرد تا فهمید با چه ساز و کاری بر موضوعات، نوع بیان حاکم می کند چگونه جهان نگری یک دستی در حال تکثیر است. و این همه تنها به خواست متولیان جشنواره و جایزه منتهی نمی شود که آن روی سکه اش البته بازار کاذب و مخاطب کاذب است.
چقدر حرف نمی زند نیز از این چنین آسیبی در امان نیست. آنچه از این کتاب فهمیده می شود قلم های توانایی است که به خواست جایزه و جشنواره تن در داده اند و دیگر کمتر می شود تجربه زیسته را از دل سطرهای داستان بیرون کشید. البته کوشش نویسنده برای پنهان نگه داشتنن سویه های پیرامونی قابل تقدیر است. در چند سال اخیر نویسندگان داستان های انقلاب تلاش می کنند از تک ساحتی بودن آثارشان کم کنند و بیشتر به تکنیک و عناصر داستان بنگرند. دلشان می خواهد نقش ها و شخصیت هایی بسازند که به نظر خاکستری می آیند. و البته انقلاب و جنگ را از چشم اندازهای تازه ای بنگرند. این تلاش را در مجموعه داستان های برگزیده داستان انقلاب هم می شود دید اما تا زمانی که خیال با آزادی کامل به پرواز در نیاید و بستری فراهم نشود که نویسنده انقلاب خودش را به تمامی تجربه های درونی و بیرونی اش تنها ببیند این امکان به درستی فراهم نخواهد شد و دقیقا به همین دلیل برگزاری جایزه انقلاب و جشنواره انقلاب نه تنها نویسنده انقلاب را به هدف خود که همان پویایی داستان انقلاب است نمی رساند که او را هر چه بیشتر دور می کند. به نظر می رسد پیش از این که به فکر دم دست ترین راهکارها که آن برگزاری جشنواره با عنوان های مختلف است ، باشیم بهتر از از نویسندگان چیره دستی مراقبت کنیم که انقلاب را نه برای نفس جایزه و جشنواره که برای خود انقلاب می نویسند. چقدر حرف نمی زند شامل 20 داستان کوتاه است از جمله: ساواکی، خشت های سیاه حیاط سید، فرشته، فصل خوب خرما، رویا، گاردی ها، رند عالم سوز و... می باشد.
از نویسندگانی که داستانشان در این مجموعه آورده شده می توان به علی اله سیفی، معصومه عیوضی، فریبا انیسی، رقیه شهیوند و مریم محمدی اشاره کرد. چقدر حرف نمی زند عنوان داستانی است از هاجر هدایتی که عنوان اصلی کتاب نیز هست. از این میان آش پشت پا نوشته کبری زارع پاکدل برنده جایزه اول اولین دوره جشنواره داستان انقلاب و شرکت در یک قتل دسته جمعی نوشته تیمور آقا محمدی برنده اول دومین دوره از این مسابقات است. در بخش رمان چهار دوره طی شده جشنواره داستان انقلاب به چهره هایی چون محمد کاظم مزینانی، سید هاشم حسینی، محمد علی گودینی، حسین فتاحی، سیدمهرداد موسویان، منصور انوری و جواد افهمی بر می خوریم. قرار بر این است که سازمان تبلیعات اسلامی به مرور مجموعه داستان ها و همچنین رمان های برگزیده هر دوره این مسابقات را منتشر کند که تاکنون بخشی از این رمان ها به بازار کتاب عرضه شده اند.
«محسن با هر دو دست کوچک خود دست های پدر را می گیرد. تمام امنیت دنیا را انگار در این دست ها جستجو می کند. نگاهش پدر را می کاود. یحیی چشم های داغ محسن را می بوسد و می گذارد امنیتی را که می خواهد، از او کسب کند. »
پی نوشت:
[1] صفحه 148 از داستان آش پشت پا
پس از تاریکی. هاروکی موراکامی.مترجم: مهدی غبرایی.انتشارات کتاب سرای نیک.چاپ سوم.تهران1388. 2000نسخه.190صفحه.4000تومان.
«چشم ها شکل شهر را مشخص می کنند. با چشم های مرغ شب بلند پروازی صحنه را از هوا می بببینم. از این دورنمای گسترده شهر به موجود واحد غول آسایی می ماند- یا بیش از این ، شبیه هستی جمعی واحدی است که از ارگانیسم های بسیار ایجاد شده باشد. رگ های بی شماری به چند انتهای تن گریزنده اش می دوند، ذخیره مدام سلول های تازه خون را به گردش در می آورند، مصرف کردنی های تازه را بیرون می دهند و داده های کهنه را گرد می آورند...»[1]
مترجم در مقدمه کتاب و در توضیح این رمان می نویسد، این رمان فشرده برخلاف رمان نسبتا پر حجم کافکا در ساحل که ساختار پیچیده تری با دو خط روایی دارد، رمان کوتاه و ساده ای است و طبعا بسیار روان و خوشخوان. اما خرق عادت و علایق خاص موراکامی البته کمرنگ تر، در آن دیده می شود. داستان از نیمه شب تا صبح در خیابان های توکیو و بخش کوچکی از آن در خانه می گذرد. ماری که از خواب طولانی حدود دو ماه، خواهر زیبایش اری، به ستوه آمده است، راهی خیابان ها و کافه های توکیو می شود و طی ماجرایی خود را و او را باز می یابد. نقش تلویزوین و آهنگ ها و ترانه ها در اینجا نیز برجسته است.
غبرایی «کافکا در کرانه» را پیش از این ترجمه و به بازار کتاب عرضه کرده است. از این کتاب ترجمه دیگری نیز در دست است که آن را بهنام «کافکادر ساحل» ترجمه کرده . این ترجمه توسط آسیه و پراونه عزیزی است و توسط نشر بازتاب نگار منتشر و عرضه شده است.
داستان پس از تاریکی تنها در یک شب رخ می دهد و هر فصل با علامت ساعت دقیقا ساعت و دقیقه را به خواننده گزارش می کند.
راوی برای باز پیدا کردن خواهر ش که در حدود دو ماه است به اغما رفته است به کوچه ها و خیابان ها می زند و در این پرسه شبانه با آدم های عجیب و غریب، مکان های متفاوت و وقایع شگفت رو به رو می شود و همچنین تلاش می کند درون خود را واکاوی کند.
راوی در نهایت موفق به پیدا کردن خواهرش می شود. این کتاب دارای 17 فصل است. فصل انتهایی انگار سرعت زمان تند تر می شود و نویسنده دیگر نمی تواند از هر دقیقه ای بگذرد. گذشت هر ثانیه خواننده و نویسنده و راوی را به انتها می رساند.
هاروکی موراکامی یکی از نویسندگان مهم ژاپنی است که موفق شده است آثارش را به جهانیان معرفی کند. وی در لابه لای رمان هایش زبان و فرهنگ پیچیده ژاپنی را نیز معرفی می کند.
شهر در آثار موراکامی عنصر مهمی است و در این رمان نیز می تواند توصیفات جالب و قابل تامل وی را درباره شهر های ژاپن و بستر اجتماعی این کشور دید و فضای زندگی شهری امروزی در ژاپن را از نزدیک لمس کرد.
حضور موسیقی در جای جای ادبیات موراکامی احساس می شود و در این رمان نیز نوای موسیقی در تمام داستان شنیده می شود.
موراکامی جوایز ملی و بین المللی زیادی کسب کرده و کتاب ها و رمان هایش از پرفروش ترین کتاب های معاصر است.
«انگار اری می تواند آنچه را که این سوی شیشه تلویزیون است ببیند. از حرکت چشم هایش می توانیم این نکته را حدس بزنیم. انگار چشم هایش در اتاق خودش( اتاق این سمت) از شیئی به شیء دیگر می رود.»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 9 کتاب
[2]صفحه 148 کتاب
مبارزه علیه وضع موجود. سابینه فون دیرکه. مترجم: محمد قائد. انتشارات طرح نو.چاپ دوم. تهران.1389. 1500 نسخه.258 صفحه.6000 تومان.
«اقتباس فکر مائو در مورد انقلاب فرهنگی نشان می دهد که مارکسیسم سنتی حال و روز چندان خوشی نداشت و دانشجوها درکی روشن از شرایط خاص اجتماعی- اقتصادی آلمان پس از جنگ داشتند. نظریه مارکس در مورد بینواسازی که پیش بینی میکند پرولتاریای فقر زده علیه سرکوبگران بورژوا به پا خواهد خاست ربطی به واقعیات پس از جنگ نداشت.»[1]
کتاب علیه وضع موجود نوشته خانم سابینه فون دیرکه استادیار زبان و فرهنگ آلمانی در دانشگاه پیتسبورگ امریکا، مطالعه ای بر ریشه ها و ساختار فرهنگ مخالف وضع موجود، مفهوم بدیلی که از سیاست ارائه می دهد و تاثیرش بر نهادهای سیاسی و اجتماعی آلمان در سه دهه 1950 تا 1980.
در این کتاب به جنبش های گوناگون اجتماعی می پردازد و موضوع رفتارهای خشونت آمیز در این جنبش ها را بررسی می کند. مثلا در اندونزی گروه های رقیب پس از کشتن نفرات دسته مخالف، به عنوان نوعی آداب و آیین، سر آنها را از تن جدا می کنند و قلب و جگرشان را بیرون می آورند. در آفریقای جنوبی، اعضای قبایل رزه رفتن در خیابان با نیزه های زهر آلود را حق خود می دانند و چنین کاری را مغایر امنیت عمومی تلقی نمی کنند. شهروندان امریکایی هم حق قانونی خود می دانند که با تنفگ پر در خیابان حرکت کنند. در پاکستان کشته شدن چند نفر در خیابان در حین تظاهرات خیابانی کاری عادی است. توسل به خشونت معمولا از صمیم قلب است و هدفی جز حفظ وضع موجود ندارد. و آن را گاه به اقتدار قانونی تعبیر می کنند.
این کتاب به شرایط جنبش جوانان آلمانی در سال 1960 نیز پرداخته و وضع آنان را بررسی کرده است.
در مقدمه کتاب آورده شده است: ورود شماری از دانشجویان ناراضی آلمان به ساختار دولت آن کشور در دهه 1980 در شمار مهمترین تحولات اروپا در سالهای پس از پایان جنگ دوم جهانی بود. نظام مستقر آلمان میل داشت چنین چالش مرگباری را بدون کمک گرفتن از نیروهای راست افراطی و فاشیستها مهار کند. تنها راه ممکن، سازشی به نظر می رسید که تا پیش ازآن هرگز بدون انقلاب اتفاق نیفتاده بود: معترضان وارد دولت شوند و همان طرح های مطلوبی که در نظر دارند، خود اجرا کنند.
این کتاب شامل شش فصل است که عبارتند از: سلطه فرهنگی و خرده فرهنگ های جوانانه در دهه 1950، برقرار باد قدرت تخیل و جنبش دانشجویی در دهه 1960، ترانه های غمگینانه پس از 1968: اشپونتی ها، خشونت و ذهنیت جدید، بیطرفی به چه درد می خورد؟، خودتان زحمتش را بکشید: برداشت ها و شیوه های هنری فرهنگ بدیل و فصل 6، میان سیاست و زیست بوم: عقاید سبزها در باب فرهنگ و هنر.
این کتاب یک یادداشت از محمد قائد در ابتدای کتاب دارد و پیشگفتاری از نویسنده. همچنین نتیجه گیری و پایان ماجرا در انتهای کتاب آورده شده است.
محمد قائد روزنامه نگار و روانشناس است. وی به چیره دستی در سبک «مقاله» معروف است. وقار ادبی، نکتهبینی و دید انتقادی همهجانبه از ویژگیهای نثر قائد است. مجموعهای از مقالاتش را نشر «طرح نو» در تهران با عنوان «دفترچه خاطرات و فراموشی» منتشر نمودهاست. مقالات و دیدگاه نوآورانه او در این کتاب از جنبه «روانشناسی اجتماعی» و ترکیب «جامعهشناسی، تاریخ و هنر» در ارزیابی مشاهدات با استقبال خوانندگان مواجه شدهاست. قائد از نخستین کسانی است که واژه و مفهوم «خرده فرهنگ» را از ابتدای دهه 1380 وارد گفتمان روشنفکری ایران کرد و در آثار و مقالات خود تحولات اجتماعی قرن بیستم را از این منظر نیز آنالیز نموده است.
«ترجیح دادن ادبیات مستند از سوی جنبش دانشجویی ناگهان و بی مقدمه نبود. ظهور دوباره ادبیات مستند بیانگر بحران نوشته ادبی آلمان پس از جنگ بود، حتی پیش از آنکه حمله دانشجوها به فرهنگ بورژوایی، آن را به بنیاد ترین شکل بیان کند. بحث درباره ژانرهای ادبی کارامد، در وهله نخست بر پایه موفقیت تئاتر مستند از ابتدای دهه 1960 در عرصه مباحث ادبی همه گیر بود.»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 62 کتاب
[2]صفحه 81 کتاب
شادترین کودک محله. هاروکی کرپ. مترجم: طاهره یراقچی. ویرایش: مرجان توکلی.نشرپنجره.چاپ دوم. تهران.1391. 1100 نسخه.404 صفحه مصور.16000 تومان.
«غذا دادن، غذا دادن، غذا دادن به کودک مدت هاست که به کار سخت برای شما تبدیل شده است. همه وقتی می بینیم که کودک مان محتویات ظرف غذایش را خورده احساس می کنیم پدر و مادر خوبی هستیم. با این حال بسیاری از نوپایان با سماجت هر چه تمام تر از خوردن هر غذایی به جز بیسکویت، ماکارونی با پنیر و نان کره ای خودداری می کنند از این قبیل وسواس های کودک دلخور نشوید»[1]
در ابتدای این کتاب آورده شده این کتاب حاوی پند و اندرزهایی است مربوط به مراقبت کودکان برای همین باید در کنار توصیه های پزشکی به اطلاعات این کتاب رجوع کرد. از آنجایی که کودکان با هم متفاوتند بنابراین باید شرایط خاص هر کودک در نظر گرفته شود و برای این کار سوالات اختصاصی را باید از پزشک کودک خود جویا شوید.
این کتاب توصیه ها و اطلاعاتی در اختیارتان قرار می دهد تا بتوانید کودکی شاد و سرزنده داشته باشید. تنها یک پدر و مادر شاد می توانند کودکی شاد تربیت کنند و این سرزندگی از والدین به فرزندان انتقال داده می شود.
معمولا اگر کودکان در چهار پنج سال اول زندگی درک شده و نیازهایشان براورده می شد احساس بهتری نسبت به خود پیدا می کردند و انسان هایی بدون خشم و عصبانیت و توام با اعتماد به نفس بار می آمدند. در نتیجه می توانستند والدین سالم تر و شاد تری باشند و در پی آن جامعه شاد تر و سالم تری نیز شکل می گرفت.
در حال حاضر بسیاری از روش های تربیتی غلط رفته رفته از جوامع رخت می بندد اما هنوز به تمامی نمی توان گفت روش های درستی جایگزین روش های غلط پیشین شده است. تنبیه بدنی هنوز هم در جامعه ما وجود دارد و بسیاری از کودکان از آن آسیب می بینند. همینطور تنبیه های روانی که از آن هم خشونت آمیزتر است.
کودکان مدل کوچک شده بزرگترها نیستند و نباید با آنها طوری رفتار کرد که گویی تنها مشکلشان این است که آداب زندگی بزرگتر ها را نمی دانند و حالا باید این آداب را به زور فرا بگیرند. آنها مغزی ابتدایی دارند و بی شباهت به بدویان نیستند. آنها مثل غارنشینان بی اراده و ناشکیبا هستند و هنوز بسیاری از خواسته هایشان همان هایی است که در رحم مادر تجربه کرده اند.
این کتاب برای تربیت کودکان 9 تا 4 ساله نوشته شده است. در مقدمه این کتاب توصیه شده است استفاده از روش های این کتاب را زمانی که فرزندتان تقریبا 9 ماهه است آغاز کنید. این به شما کمک می کند بسیاری از مسائل را قبل از وقوع جلوگیری کنید. اما اگر دیر تر شروع کردید بازمی توانید تولد 4 سالگی او را به خوبی پشت سر بگذارید.
این کتاب شامل 4 بخش است که عبارتند از: شادترین نوپا- اصول والدی/ نوپایی، برقراری ارتباط توام با احترام- اصول برقراری ارتباط کلامی با نوپایان، مبانی رفتار- بزرگ کردن یک کودک به روش چراغ سبز – زرد- قرمز و چگونه با این مسئله برخورد کنیم؟
این کتاب با آوردن تصاویری به شما کمک می کند موضوع را بهتر درک کنید. همچنین تلاش شده با پرسش ها و پاسخ ها تمامی نکاتی که ممکن است در پایان هر بخش به ذهن شما برسد را پاسخ گوید و مسئله را بشکافد. همچنین مثال ها و تمرین ها و جمع بندی های بی شمار تصویر واضح تری از آنچه باید در مقابل نوپایانتان رفتار کنید ارائه می کند.
« تنها گذاشتن در اتاق بدون توجه نشان دادن بی نتیجه است. اگر این شگرد تربیتی به نظر بی اثر می آید، ممکن است به دلیل این باشد که به اندازه کافی به او توجه نشان نداده اید. نوپایان از بی عدالتی و رفتارهای غیر منصفانه بیشتر از تنبیه متنفرند. اگر کودکتان را بیش از حد نادیده بگیرید، آن گاه این احساس در او ایجاد می شود که با سر پیچی از دستورات شما کاملا حق به جانب او است. »[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 380 کتاب
[2]صفحه 290 کتاب
داستان هایی به کوتاهی زندگی. ریچارد کوئک. مترجم: مرجان توکلی. نشرپنجره.چاپ سوم. تهران.1390. 1650 نسخه.191 صفحه.6000 تومان.
«بیش از 90 درصد افرادی که همه روزه با آن ها رو به رو می شویم منفی هستند. آن ها همیشه نگاه کردن به نیمه خالی لیوان را انتخاب می کنند. از این قبیل افراد انتظار تشویق یا انتقاد نداشته باشید. این افراد نمی توانند یاری گر شما در مسیر پیشرفت باشند، تنها کاری که از دستشان بر می آید سرکوب کردن است و بس.» [1]
همه ما به دنبال موفقیت هستیم که تا آنجایی که ممکن است از جوانی و فرصت های خود بهره ببریم و زندگی موفق و شادی برای خود تدارک بچینیم. اهمیت موفقیت در زندگی به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی بیشتر محسوس است. اگر در دوارن جوانی نتوانیم سنگ بنای درستی برای زندگی مان بچینیم ممکن است این موقیعت ها کمتر در دوران سالخوردگی برایمان پیش آید.
کتاب داستان هایی به کوتاهی زندگی در واقع داستان هایی است از انسان های موفق که چگونه راه خود را انتخاب کرده و مسیر زندگی را طوری هموار کرده اند تا به آنچه خواسته اند برسند. این کتاب شامل داستان های کوتاهی است از چگونگی کسب موفقیت و اندرزهایی برای موفق تر بودن در زندگی. داستان های این مجموعه تلاش دارد یک چرخ فکری در دهن ایجاد کند تا بتوانید چشم اندازهای تازه ای را ببینید و آنگاه خود مسیر خود را پیدا کنید. البته موفقیت امری کاملا نسبی است و هر کس موفقیت را در چیزی می بیند و به وسیله ای خاص به آن می رسد. همه انسان ها یک مدل از موفقیت در ذهن ندارند. اما می توان از میان این همه به نقاط اشتراک دست یافت و الگویی نه چندان قطعی و نه پایدار برای موفقیت به دست داد. حسن این کتاب به این است که قرار نیست شما را با یک مشت فرمول مبهم درباره موفقیت آشنا کند بلکه تنها برای شما قصه ای تعریف می کند از یک وضعیت که آن وضعیت می تواند برای موفق شدن شما راهکار مناسبی باشد. بنابراین هر کس به نسبت تصوری که از موفقیت دارد می تواند مسیر خود را پیدا کند و از شیوه های مختلف رو به رو شدن با مسائل بهره ببرد.
عنوان اصلی این کتاب کاپوچینو و موفقیت بوده است.می گویند نوشیدن روزانه یک فنجان کاپوچینو منفی بافی و یاس را دور می کند. ریچارد کوئک نویسنده ی این کتاب امیدوار است داستان ها و اصل موفقیتی که در ادامه هر یک آمده یاری گر و الهام بخش شما باشند.
داستان هایی به کوتاهی زندگی حاوی 101 داستان کوتاه درباره موفقیت و راه های رسیدن به موفقیت است.
عناوین برخی از داستان های این کتاب عبارتند از: راز موفقیت، دیگر جستجو مکن، بهترین نوازنده، مردی که خودش دوست داشت بمیرد، طریقه پخت قورباغه در آب جوش، راننده باهوش، کتری کهنه ، قورباغه ای که موفق شد، آزمایش بر روی یک سگ، آزادی در انتخاب، فروشنده کفش، تو یک تاجر به تمام معنا هستی و...
در پایان هر داستان نکته مهم داستان تحت عنوان اصل موفقیت آورده شده و توضیحی درباره آن ذکر شده است.
« سال ها پیش زن و مردی زندگی می کردند که از دار دنیا تنها یک پسر داشتند. آن دو، پسرشان را با تمام وجود دوست داشتند. با این همه روزی رسید که باید از پدر و مادرش جدا می شد. زیرا به خدمت نظام فرا خوانده شد و دیری نگذشت که او را عازم یک ماموریت جنگی کردند. آن پسر هیچ وقت از ماموریت بازنگشت و بااین که جسدش پیدا نشد، او را مرده پنداشتند. اما پدر و مادر مرگ فرزندشان را قبول نکردند.روزی از روزها...»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 37 اصل موفقیت از داستان سگ من می تواند درآب راه برود
[2]صفحه 33 کتاب از داستان دوست جانباز
سفر به انتهای پر. رویا تفتی.نشر بوتیمار.چاپاول. تهران.1391. 1000 نسخه.134 صفحه.4500 تومان.
نهیب
نتکانده دستمالبر کریستال می کشی؟
برخیز
ننویس اما زمین جای مساعدی نبود
الماس هم نبرد وبال گردن است
تکان بده
دستمالت را در همین مسیر
گیر بزن بتکان
شاید
باد و فاصله جم بخورد
مثل لحظه ی تکثیر شاید که این دست ها دوباره پا بگیرند
یکبار هم شده ببین
از دور ببین
ته نشین شوی، آب از سرت آن قدر می گذرد
تا زلال شود»[1]
می توان گفت شعر های مجموعه سفر به انتهای پر در واقع شعر های روزمرگی شاعری است که دیگر بالی برای پریدن احساس نمی کند.
همانطور که از نام کتاب بر می آید از فحوای اشعار نیز بر می آید که تفتی خسته و ملال انگیز روزمرگی بی ثمری است که خود را در آن محبوس می یابد. البته تفتی این همه روزمرگی را نگاه می کند و از آنها می نویسد. انگار خود بیرون از آن قرار گرفته و مثل دو چشم تنها نظاره گر زندگی ای است که دیگر خواهان میل او در جریان نیست و نمی گذرد آنگونه که باید با شور و اشتیاق بگذرد.
زنی که در این اشعار نمایش داده می شود زنی است در میانه سالی. با دغدغه های زندگی شهری خسته کننده اش که وی را در چارچوب خود له می کند. از سبزی خریدن های هر روزه و سفر های تفریحی به دبی، روزنامه های کسل کننده و اخبار کذا، شب نشینی های طبقه متوسطی و خاطرات دبیرستان و یادهای شهر زادگاه تا مادری که تنها دلخوشی اش فرزندی است که در آستانه برومندی است و روابطی که خود از آنها به روابط ملال آوری یاد می کند که اشتیاقی بر نمی انگیزد و به فردا موکولش می کند همه و همه ملال این روزهای شاعر را به یاد می اندازد.
تفتی همانطور که در اندیشه شاعرانگی اش پر پروازش را خسته از پریدن می یابد، در نوشتن نیز جانب محافظه در پیش گرفته و دیگر از آن سرکشی مجموعه های قبلی اش کمتر نشانی دیده می شود. هر چند خصلت های شعری تفتی همچنان در این مجموعه نیز دیده می شود. بازی با جمله بندی و نحو، و بازی با کلمات و گاه تصاویر خوبی که در این مجموعه ارائه می دهد هنوز هم از قلم توانای این شاعر نشان دارد هر چند نه به شگفتی آثار قبلی اش.
اغلب شعر های این مجموعه شعر های تقریبا بلندی هستند. سطرهای یک کلمه ای که بلافاصله به سطر های بلند کشیده می شود و ادامه میابد ویژگی خوب این مجموعه شعر است. اما شاعر در اجرای احساس جانب احتیاط را رعایت کرده و خود را به دست نوشتن و به دست شعر نسپرده است.
یکی دیگر از ویژگی های اشعار تفتی که البته ویژگی شعر های زبان مدار است بردیه بردیه گویی است که در اغلب این شعر ها دیده می شود. سطرهایی که بنا نیست به پایان بندی خود بیندیشند و دغدغه کمال و انتها ندارند.
تکرار کلمات و تاکید بر فضاسازی توسط یک کلمه از دیگر ویژگی های این اشعار است.
سعید نصار یوسفی درباره شعر تفتی می نویسد: اشتیاق و دلبستگی شاعر به روز مره گی و حواشی اجتماعی توام با تدقیق و کنکاش هوشیارانه اش در خزائن کلمات و برتافتن زنجیره ی تُرد وتازه از کلمات جدید و تعدد و تنوع هرچه بیشتر موتیف های اجتماعی و روزمره گی و عطف توجه به حوائج جمعی انسان امروز موجد ایجاد ارتباط والبته همزاد پنداریِ گسترده و رهیافت او به جهان وسیع مخاطب گردیده است.
سفر به انتهای پر شامل 48 شعر از اشعار اخیر رویا تفتی است. برخی از این شعر ها دارای تاریخ است و برخی دیگر بدون تاریخ منتشر شده اند. تفتی پیش از این مجموعه شعر «سایه لای پوست» و «رگ هایم از زیر بلوز می گذرند » را منتشر کرده است.
چارچوب
یک ساعت
یک ساعت بودم اگر
آن قدر می افتادم عقب
تا تو ناگهان برگردی تنظیم کنی بروی
مثل پشت دیوار اتاقت
صدای پا بشنوم بروی
و ساعت دیگری درست روی دیوار رو بروم نباشد دیوار رو بروت
بازی با پشت در چارچوب
بازی در چار چوب از هر طرف حساب کنی مساوی است»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 30 کتاب شعر نهیب
[2]صفحه 66 کتاب شعر چارچوب