کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

چشم اندازهای ادبیات نمایشی

چشم انداز ادبیات نمایشی


«چشم انداز ادبیات نمایشی» گذر از ارسطو به پسامدرنیسم و پسا استعمار، به بررسی دگرگونی های تاریخ ادبیات نمایشی در غرب و سپس بازتاب آن در ادبیات نمایشی ایران می پردازد.

چشم انداز ادبیات نمایشی

چشم انداز ادبیات نمایشی.بهزاد قادری. تهران. نشر پرسش. چاپ اول.1390. 2000 نسخه. 260 صفحه.7000 تومان.

 

«اما تراژدی به عنوان هنری متعالی، تلاشش این است که میدان مغناطیسی فرد را در او زنده کند و این میسر نمی شود، مگر اینکه انسان به شناخت خود و نفس خویش نائل آید. بی جهت نیست که تراژدی های برجسته، بیش از آنکه به سازمانها بهاء دهند، معضلات و کلاف های سر در گم رفتار فرد را به تماشا می گذارند و فرد را زمانی متعالی جلوه می دهند که بتواند با شهامت و افتخار میدان یا فضای زندگی خود را مشخص کند.» [1]

 

چشم انداز ادبیات نمایشی در بر گیرنده هفت گفتار نظری و نقد و بررسی پیرامون ادبیات نمایشی است، که در سه بخش عرضه شده است. دو فصل نخست چارچوب های نظری تراژدی را بررسی می کند و در بخش های بعدی زمینه سازی های بعدی برای نگرشی نو به ادبیات نمایشی را مطرح می کند. گفتارهایی پیرامون پسامدرنیسم در ادبیات نمایشی " ضد تئاتر" به عنوان ابزار هویت جویی و نیز جنبش پسا استعمار و نمایشنامه نویسی موضوعی است که در بخش دوم به آن پرداخته می شود. در بخش سوم کتاب نیز چند متن نمایشی به عنوان نمونه های تلاش برای پیوند دادن متون نمایشی با مسائل قدرت و هویت بررسی و تقد می شوند. در این بخش به مسائلی چون پدیدارشناسی و رئالیسم گروتسک اشاره می شود. دو فصل نخست کتاب به دیدگاه هایی می پردازد که شالوده ادبیات نمایشی غرب را تشکیل می دهد. شناخت تراژدی و دیدگاه ارسطو و شارحان وی واکنش پسامدرن ها را بیشتر روشن می کند. دقیق شدن در چیستی تراژدی راهی است برای دانستن چرایی روگردانی از آن. در این کتاب همچنین ریشه های پسامدرنیسم در ادبیات نمایشی چهار دهه پایانی قرن بیستم در اروپا بررسی می شود. برای شناخت بیشتر پسا مدرنیسم نیز به بررسی و شناخت مدرنیسم پرداخته می شود. در فصل سوم به بازخوانی متون نیز پرداخته می شود. این رویکرد گونه ای انحراف از معیار به شمار می رود. گرایش به نقد و بررسی متون ادبی به عنوان سکوی بررسی گفتمان استعماری و یا پسا استعماری نشانه این رویکرد است. این رویکرد در هنگام خواندن متون ادبی و نمایشی تنها به بررسی صنایع لفظی، فنون بلاغی و اموری از این دست بسنده نمی کند. بلکه با گریز از معیارهای ارسطویی و با نشان دادن لایه های  پنهان گفتمان نمایشنامه از باروها، ترس ها و شیوه های رویارویی غرب با دیگر مردم جهان سخن می گوید. در پایان دو نمونه از کارهای نویسندگان ایران که نشانگر تلاش آنان برای پیش کشیدن افق های تازه در بازنمایی است، بررسی می شوند.

چشم انداز ادبیات نمایشی در بر گیرنده هفت گفتار نظری و نقد و بررسی پیرامون ادبیات نمایشی است، که در سه بخش عرضه شده است. دو فصل نخست چارچوب های نظری تراژدی را بررسی می کند و در بخش های بعدی زمینه سازی های بعدی برای نگرشی نو به ادبیات نمایشی را مطرح می کند

در این بررسی با استفاده از دو رویکرد پدیدار شناسی رئالیسم گروتسک به نمونه هایی از ادبیات نمایشی ضد گفتمان قدرت در ایران اشاره می شود. به طور کلی کتاب چشم انداز ادبیات نمایشی شامل سه بخش است که بخش اول آن به دو پاره تعاریف ترازدی و جوهره آن از دید ارسطو و ارسطو و معضل کثارسیس در گذر زمان تقسیم می شود. بخش دوم نیز به سه پاره پسامدرنیسم و گریز از تئاتر نهادینه پس از 1968، پسامدرنیسم " شبه تاریخ" و واکنش دارم نویسان و زبان و هویت در ادبیات نمایشی تقسیم می شود و بخش سوم شامل دو پاره پدیدار شناسی دو متن از رادی و دولت آبادی و تاریخ در رئالیسم گروتسک است. در پایان هر بخش مواخذ و مقالاتی که به آن رجوع شده است آورده شده و کتابنامه و نمایه نیز به پایان کتاب ضمیمه است.

«در میان متون نمایشی رادی که قسمتی از پیکره فرهنگ نمایشی این دیارند، تاریخ همیشه در افق حاشیه دید او و نمایشنامه هایش بوده است و نه متن نمایشنامه هایش تا در آنها چهره های تاریخی بچمند و با ما و یا از ما سخن یگویند. گویی در این کار رادی عمدی بوده تا تماشاگر یا خواننده متون او در حال و هوای کلام و فضا و حرکات چهره ها بال و پری بزنند و با قوه تریکب خود برای متونش تاریخی بسازند.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 50 کتاب

[2]صفحه 235کتاب

لاله سیاه

لاله سیاه


«لاله سیاه» یکی از رمان های مشهور الکساندر دوما نویسنده شهیر فرانسوی است. این رمان با الهام از وضعیت سیاسی کشور هلند در سال های 1972 نوشته شده است و مثل دیگر آثار دوما پر از تصاویر خلاق و حوادث گوناگون است که خواندن آن را برای خواننده علاقمند به آثار کلاسیک لذت بخش می کند.

لاله سیاه

لاله سیاه. الکساندر دوما.مترجم: محمد امین کاردان. تهران. انتشارات گوتنبرگ. چاپ اول. 2000 نسخه. 368 صفحه.7500 تومان.

 

«در پایین، درون کوچه، مردم کرنی را از کلسکه بیرون کشیدند و هنوز او را روی رکاب نیاورده بودند که یک ضربه شدید میله آهنی بر فرق او خورد و سخت بر زمینش افکند. با وجود این کرنی کوشید برخیزد ولی دوباره بر زمین افتاد. بعد مردم دو پای او را گرفتند و او را در میان جمعیت روی زمین کشیدند به طوری که خطی از خون، از خون سر و زخم های او، روی زمین به وجود آمد. سایرین با خوشحالی و شعف بدین منظره چشم دوخته و همراه با جسد کرنی در کوچه می دویدند.»[1]

 

الکساندر دوما یکی از مشهورترین رمان نویس های فرانسه است.

وی فرزند یکی از ژنرال های فرانسوی بود که در سال 1803 به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلاتش به خاطر خط خوشی که داشت در یک دفتر خانه به منشی گری پرداخت. وی در آثارش صحنه های مخوف انقلاب کبیر را که از زبان پدرش شنیده بود به تصویر کشید. اسناد و مدارک و یادداشت های خصوصی نیز که طی سال های مختلف به دستش رسید و او را در نوشتن رمان های متعددی که زمینه همه آن ها تاریخ فرانسه است، یاری کرد. دوما تخیل بسیار قوی ای دارد، قلم وی روان و سبکش بسیار زیبا و دلپذیر است. باید گفت هیچ کدام از رمان هایش شبیه یکدیگر نیست. وی نویسنده ای بسیار پر کار بود و آثار زیادی به رشته تقریر در آورد. آثار دراماتیک وی در زمانه خودش از شهرت بسیاری بر خودار شد. از آثار وی می توان به سه تفنگدار، بیست سال بعد، گردن بند ملکه، خانم مونسورو، ملکه مارگو، ویکونت دو براژوان و آنژپیتو اشاره کرد. زندگی این نویسنده نامدار به تفصیل در کتابی به نام « زندگی پر تلاطم الکساندر دوما» توسط لئون تورن نوشته شده است. لاله سیاه داستان زندگی انسانی است به نام « کورنلیوس ون برن» که لاله سیاه بی نظیری را پرورش داده است. اما از بخت بد به زندان می افتد و در مدتی که در زندان به سر می برد همسایه بد ذاتش لاله بی نظیر وی را می دزدد. اشاره های تاریخ این داستان به وضعیت سیاسی هلند در سال 1672 بر می گردد. الکساندردوما در نوشتن این رمان از زندگی واقعی" جان" و " کورنلیوس دوویت" که هر دو در این وقایع سیاسی به اعدام محکوم شدند، الهام گرفته است.

الکساندر دوما یکی از مشهورترین رمان نویس های فرانسه است.

وی نویسنده ای بسیار پر کار بود و آثار زیادی به رشته تقریر در آورد. آثار دراماتیک وی در زمانه خودش از شهرت بسیاری بر خودار شد

اولین بار لاله سیاه را یوسف اعتصام الملک پدر پروین اعتصامی ترجمه کرد. لاله سیاه برای کسانی که به رمان های تاریخی و ادبیات کلاسیک علاقه مند هستند رمانی بسیار جذاب و خواندی است که خواننده را با حوادث و هیجانات بسیاری رو به رو و در گیر می کند.

این کتاب شامل سی و دو فصل است و رمانی است با 360 صفحه که به نسبت رمان های کلاسیک دیگر و دارای حجم بالایی نیست.

 

«یک ربع ساعت دیگر شاهزاده خواهد رسید و هیئت ملازمین لاله سیاه در محل مخصوص توقف خواهد کرد و لاله سیاه از روی بالش مخمل، به روی تخت مخصوص منتقل خواهد شد و شاهزاده که جای خود را در اثر تحسین عمومی به این رقبت تازه وارد داده قطعه پوستی را که با نهایت دقت دباغی و روی آن اسم تهیه کننده لاله نوشته شده برخواهد داشت ...»[2]

[1]صفحه 62 کتاب

[2]صفحه 349 کتاب

تیپ ها

تیپ‌ها


روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه به بررسی شخصیت شناسی با روش اینیاگرام می پردازد. در این روش شناخته شده تیپ های شخصیتی  می توان به ذات اصلی شخصیت پی برد.

روانشناسی تیپ

روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه.پروین دقیقیان. تهران. انتشارات آشیانه کتاب. چاپ دوم.1390.2200 نسخه. 336 صفحه.7000 تومان.

«اینیاگرام تیپ های شخصیتی نه گانه را بر اساس مراکز شعور انسانی به سه گروه تقسیم می کند. هر گروه به طور مشخص توسط یکی از این سه مرکزتشخیص داده می شود. بدین معنی که شخصیت فرد مشخصا تحت کنترل آن مرکز است. مثلا در تیپ شخصیتی هشت، شخصیت شکل گرفته که تحت تاثیر مرکز تحرک عمل می کند، روی قدرت ذاتی فرد سرپوش می گذارد و تیپ هشت برای جبران ، تظاهر به قدرت می کند و باعث می شود که فرد، خود را قوی و سرسخت نشان دهد.»[1]

روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه کتابی است در نتیجه پژوهش های علمی و عملی بسیاری در مورد مسائل مربوط به خصلت های بشری که در طول صد سال گذشته مورد بررسی تعداد کثیری از دانشمندان و روانشناسان بزرگ دنیا قرار گرفته است.

در این کتاب روش پروهش بر اساس سیستم اینیاگرام است. شمای اینیاگرام یکی از مهمترین سیستم هایی است که می توان بر اساس آن تیپ شخصیتی خود را تشخیص داد. این شمای بسیار کهن توسط "گرجی اف" استاد معنوی و فیلسوف بزرگ روسی- ارمنی، به دنیای امروز معرفی شد.

او معتقد بود که می توان تمام رویدادهای جهان هستی را با استفاده از آن تفسیر درک کرد. همه افراد بشر با هر گونه باور دینی، مذهبی، فرهنگی، سنتی و معنوی و یا هر گونه شرایط محیطی، تحصیلی و اقتصادی می توانند با مراجعه به این سیستم خود شناسی نتیجه درست و معنی داری به دست بیاورند.

اینیاگرام در واقع فقط یک راهنماست که برای بازیافتن ذات اصلی انسان کمک می کند. با این روش می توان شخصیت شکل گرفته خود را بشناسیم و آن بخش بازدارنده شخصیت خود را که برای رسیدن به وحدت و یکانگی وجود، سد راهمان است کنار بگذاریم. بعد از این شناخت باید آگاهانه در جستجوی سرچشمه اصلی اعمال و احساس خود باشیم و آنگاه مراحل بازپروری خود را آغاز کنیم.

در این کتاب روش پروهش بر اساس سیستم اینیاگرام است. شمای اینیاگرام یکی از مهمترین سیستم هایی است که می توان بر اساس آن تیپ شخصیتی خود را تشخیص داد. این شمای بسیار کهن توسط "گرجی اف" استاد معنوی و فیلسوف بزرگ روسی- ارمنی، به دنیای امروز معرفی شد.

در مورد تیپ های شخصیتی کارها و پژوهش های زیادی انجام نگرفته است اما در مورد خود شناسی و برخورداری از زندگی بهتر، کتاب های بسیاری تدوین شده که به تعریف انسان خوب و خوشبخت پرداخته و درباره خصلت های خوب انسان سخن می گویند. نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد: این کتاب با این هدف نگارش شده که جایگزینی باشد برای انواع گوناگون فال گیری هایی که اصلا جنبه علمی و منطقی و هدایتی برای بهبود زندگی ندارند و شاید مضر هم باشند و متاسفانه در جامعه امروز ایران رو به گسترش هستند.

روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه شامل سیزده بخش است که عبارتند از: پویش و طبقه بندی شخصیت. اینیاگرام تیپ های شخصیتی نه گانه. شیوه های مختلف تقسیم تیپ های شخصیتی. از فصل چهار تا دوازده شامل تیپ های نه گانه و توضیحی درباره آن است. و فصل پایانی روش پیشرفت در راه تکامل سازی تیپ های شخصیتی.

«افراد تیپ دو، از کودکی به دلیل تمایل آن ها به کسب محبت و در نتیجه راضی نگه داشتن افراد محیط زندگی خود، آموخته اند که در درجه اول نیازهای دیگران را باید مهم تر از خواسته های خود بدانند. دوم این که با نشان دادن مهر و محبت، بخشش و خدمت گذاری به دیگران خود را مورد عنایت آن ها قرار دهند. سوم آنکه باید محبت و علاقه دیگران به خود را، با زحمت زیاد به دست آورند، زیرا که خود به خود دریافت نخواهند کرد.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 58 کتاب

[2]صفحه 107کتاب

معماری علم

معماری علم


«معماری علم در ایران» به بررسی مفهوم علم در فرهنگ ایرانی از صدهای پیشین تا کنون می پردازد و علل رشد نیافتن علم نوین در جوامع سنتی را مورد تحلیل قرار داده راهکارهایی برای فراروی از این بن بست پیشنهاد می  کند.

معماری علم

معماری علم در ایران. رضا منصوری.نشر دیبایه.چاپ اول. تهران.1389. 1000 نسخه.236 صفحه.4800 تومان.

 

«کلمه علم از اوائل دوران اسلامی وارد زبان فارسی شده است و ما هنوز آن را بکار می بریم. همانند بسیاری کلمه های دیگر مانند دولت، ملت، صنعت و فن. با این تفاوت که کلمه های دولت و ملت معنای امروزین خود را پس از مشروطه به خود گرفته اند و نویسندگان مختلف پیرامون چگونگی شکل گیری مفاهیم جدیدی که در قالب این کلمه ها درآمده است بسیار نوشته اند. صنعت و فن نیز همینگونه است که البته پیرامون ان کمتر تحقیق شده است. مردم ما پذیرفته اند دو مفهوم ملت ودولت امروزه چیز دیگری است و نه همان که در صد سال پیش در ذهن فارسی زبانان تداعی می شد. عجیب است که ما تصور می کنیم کلمه علم و مفهومی که بر آن اطلاق می شود حرکت یا جهش معنایی نداشته است و همان مفهوم است که در طول تاریخ داشته است.»[1]

 

عقیده نویسنده کتاب معماری علم در ایران بر این است که می توان برای پدیده های پیچیده اجتماعی نیز همچون ساختن یک ساختمان طراحی کرد و معماری خاصی را در نظر گرفت و بر مبنای ان معماری گام های اولیه را بر داشت. این کتاب مجموعه مقالاتی است که نشان می دهد چطور می توان به این معماری نگریست و طرحی از پیش برایش کشید و این که بر چه اساس جوامع شرقی نتوانسته است تا کنون به چنین معماری ای دست یابد. وی می نویسد : "ساختمان و یا ساختار علمی ایران نه تنها رفعتی ندارد، که تلی بی شکل است. هنوز فاصله ما از ساختمانی رفیع برای علم ایران انچنان زیاد است که وحشت و گاهی افسردگی می آفریند. گام های کنونی ما، به خصوص آگاهی از گام ها و نیز آگاهی برای برداشتن گام هایی دیگر بسیار تعیین کننده است. راست کردن این خشت کج به سادگی صورت نمی گیرد. پس خوب است هر چه بیشتر به گام های کنونی خودمان در جهت توسعه علمی توجه کنیم. به خصوص که بخش دولتی در مورد این مهم خاموش است. باید کوشید با شناخت بهتر از شرایط تاریخی و فرهنگی کشورمان گام هایی استوار و پیوسته در این وادی برداریم و این کتاب کوششی در این جهت است. " وی معتقد است مفهوم علم در جوامع شرقی با آن مفهومی که از دین می شناسند عجین است و همین مفهوم سنتی باعث مقاومت در مقابل تغییرات و تحولات است. مفهوم درس خوانده نشانه  این است کهدر نظر ما علم چیزی مکتوب است. به همین دلیل آموزش ما بر اساس حفظیات بنا شده و از دانشجو می خواهیم علم را از بر کند و جای ابتکار، خلاقیت، تولید و ابداع خالی می ماند. وی معتقد است با تفکیک علم دینی تخصیصی  از علم دینی انحصاری می توان مرز این مفهوم بندی جدید علمی را روشن کرد.

به طور کلی این کتاب مجموعه مقالاتی را در بر می گیرد که در ابتدا به مفهوم علم از نظر فرهنگی و دینی در جوامع شرقی در نظر می گیرند و سپس راه کارهایی برای فرا روی این مشکلات پیش رو قرار می دهد. این کتاب شامل پیشگفتار ، سرمقاله ها و مقالات و یادداشت ها است

مفهوم علم دینی تخصیصی مغایرتی با مفهوم علم نوین ندارد اما مفهوم علم دینی انحصاری نقیض مفهوم علم نوین است و باید به این تناقض توجه کرد. به طور کلی این کتاب مجموعه مقالاتی را در بر می گیرد که در ابتدا به مفهوم علم از نظر فرهنگی و دینی در جوامع شرقی در نظر می گیرند و سپس راه کارهایی برای فرا روی این مشکلات پیش رو قرار می دهد. این کتاب شامل پیشگفتار ، سرمقاله ها و مقالات و یادداشت ها است.

این کتاب 11 مقاله، 11 سرمقاله و 20 یادداشت را شامل می شود. عناوین برخی از مقالات به این ترتیب است: "علم:علم دینی، علم سنتی یا علم نوین"، " دانش بومی شاید علم بومی خیر"، "علم نوین، انقلاب و بحران"، " علم بی علم ، فیزیک بی فیزیک"،"دانشگاه، علم، و سیاستگذاری ملی"،"ترویج، توسعه ، و مدرنیت" و...

این کتاب حاوی مقالاتی پراکنده دراین خصوص است. نکته دیگری که باید به ان اشاره شود این است که کتاب فاقد فهرست موضوعات است و خواننده یکباره با مقالات رو در رو می شود و همین وی را گیج و سردرگم می کند.

 

«پیشرفت علم باعث ابداع مفهوم های جدید و در نتیجه واژه های جدید می شود. آمار متفاوتی برای تعداد واژه های جدید ی که هر سال ابداع می شود ارائه شده است، اما به نظر می رسد اگر نام محصولات شیمیایی را هم در نظر بگیریم سالانه بیش از یک میلوین واژه وارد واژگان بشری می شود.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 233

[2]صفحه 79 کتاب

چیزی تو کشو نیست

چیزی تو کشو نیست


«چیزی تو کشو نیست» مجموعه شعر و عکس از شاعران و عکاسان معاصر است. گرد آوری و ترجمه شعرهای این مجموعه  بر عهده محمدرضا فرزاد و انتخاب عکس ها نیز از شهریار توکلی است.

چیزی تو کشو نیست

چیزی تو کشو نیست. گزیده ای از شعر و عکس جهان.مترجم و گردآورنده: محمدرضا فرزاد و شهریار توکلی.انتشارات حرفه هنرمند.چاپ اول. تهران.1391. 5000 نسخه.224 صفحه مصور.13500 تومان.

 

«برو دختر، برو

بگذار رویاهایم را ببندم بروم

خب جمعه های بخیه دررفته را کجا بگذارم

این تکه پاره ها را کجا جارو کنم

خدایا این ها که هنوز نویند

بیرون، تاکسی آمده جلو در

پس فقط همین اتاق را برایت می گذارم»[1]

 

چیزی تو کشو نیست گزیده ای است از بهترین شعر های معاصر جهان که هر شعر در کنار یک عکس از عکاسان معاصر ایرانی و خارجی قرار گرفته است. انتخاب عکس ها برای هر شعر توسط خود مترجم شعر ها صورت گرفته. هر عکس هم به تمامی نماینده یک عکس مستقل است و می توان از زیبایی و معناهای هنری آن لذت برد و هم متصل به مفاهیم شعری است کهدر کنارش منتشر شده است. درباره شعر ها نیز به همین سیاق می توان هم مستقل از عکس خوانده شوند و هم در پیوند با آن ها. محمد رضا فرزاد پیش از این در کتاب «تو مشغول مردن ات بودی» این تجربه را انجام داده و نتیجه خوبی هم گرفته است. کتاب «تو مشغول مردن ات بودی» یکی از موفق ترین مجموعه شعر عکس هایی است که تاکنون منتشر شده است. فرزاد در این کتاب پیش رو نیز تلاش کرده است آن تجربه را یک بار دیگر با کیفیت بهتری ارائه دهد. این مجموعه همان طور که از نامش بر می آید شمال شعرهای عامیانه و ساده ای است از موضوعات ساده و پیش پا افتاده، اشیایی که دور و بر ما را گرفته و هر کدام دنیایی از ماجرا ها را در خود مدفون کرده اند و شعرهایی درباره چیز ها و خرت و پرت ها.برخی از عکس ها در این مجموعه تکرار عکس هایی است که در مجموعه پیشین منتشر شده بود. موفق بودن یا نبودن این مجموعه را خوانندگان همچون مجموعه پیشین تعیین می کنند. عکس های این مجموعه توسط شهریار توکلی انتخاب و گزینش شده است.

چیزی تو کشو نیست گزیده ای است از بهترین شعر های معاصر جهان که هر شعر در کنار یک عکس از عکاسان معاصر ایرانی و خارجی قرار گرفته است. انتخاب عکس ها برای هر شعر توسط خود مترجم شعر ها صورت گرفته

فرزاد در این کتاب از هر شاعری یکی دو یا گاه بیشتر شعر انتخاب کرده و در این مجموعه گنجانده است.شاعرانی که در این مجموعه  شعر دارند عبارتند از: آمیخای، جک اسپایسر، مارک استرند، چارلز بوکوفسکی، لیندا پاستان، ورا پاولوا، ران پجت، کرول آن دافی، کارلوس دروموند دآندرادره، چارلز رایت، جمیز آرلینگتون رایت، مارین سورسکو، چارلز سیمیک، ویسواوا شیمبورسکا، وندی کوپ، اسپایک میلیگن، راجر مگاف، ویلیام کارلوس ویلیامز، ولادیمیر هولان و میروسلاب هولوب. برخی از عکاسانی که در این مجموعه  از آنها عکس درج شده است عبارتند از: محمد غزالی، دیتر آپلت، رالف گیبسون، ادوارد وستون، رابرت فلینت، لری فینیک و هیروشی سوگی موتو و عکاسانی دیگر.

چیزی تو کشو نیست حاوی 82 شعر از شاعران معاصر است که هر شعر در کنار یک عکس از عاکاسان معاصر دنیا قرار داده شده است. در پایان کتاب شرخ مختصری از هر شاعر و زندگی نامه و آثار و نوشته های وی پیوست شده است.

این کتاب توسط انتشارات حرفه هنرمند و در 224 صفحه مصور به بازار کتاب عرضه شده است.

 

«آن صبحانه های آفتابی کجا رفت؟

آن آب پرتغال و ژامبون

آن بوسه صبحگاهی و لبخند خمیردندانی

بی کس و کار شدی انگار

حالا نوبت اخم های چرب است و

سگرمه های سوخته و

تهدیدهای ته گرفته و دردهای دلمه بسته و

اشک توی فنجان نشسته »[2]

 

گذشته نگذشته

گذشته هرگز نگذشته


«میان گذشته و آینده» شامل هشت گفتار فلسفی و سیاسی است درباره مفاهیمی که به عقیده هانا آرنت در دنیای زندگی مدرن معنای خود را از دست داده اند. مفاهیمی چون، عدالت، خرد، مسئولیت و فضیلت.

گذشته هرگز نگذشته

میان گذشته و آینده. هانا آرنت.مترجم: سعید مقدم.نشر اختران.چاپ اول. تهران.1388. 2000 نسخه.392 صفحه.6600 تومان.

 

«دخالت در طبیعت یعنی وارد کردن پیش بینی ناپذیری کنش انسانی به سپهری که در آن با نیروهای طبیعی رو به رو می شویم. نیروهایی که شاید هرگز نتوانیم به نحوی مطمئن کنترلشان کنیم، به اندازه کافی خطرناک است. خطرناک تر این خواهد بود که از یاد ببریم که برای اولین بار در تاریخ مان توانایی کنش انسان شروع کرده است پیشی جستن از همه توانایی های دیگر: توانایی تحیر و ژرف اندیشیدن و همچنین توانایی های انسان صنعتگر و حیوان کارورز.»[1]

 

 

میان گذشته و آینده شامل هشت رسال یا به قول نویسنده تمرین در اندیشه سیاسی است. این رساله ها اولین بار در سال 1961 به شکل کتاب منتشر شدند و در سال 1964 با اضافاتی به صورت حاضر انتشار یافت و به چند زبان دیگر ترجمه شد. ژرف اندیشی های هانا آرنت درباره جهان مدرن بر پایه دانش گسترده اش از گذشته بنا شده اند و بخش مهم فلسفه سیاسی قرن را تشکیل می دهند. آرنت در کتاب میان گذشته و آینده درباره مشکلات پیچیده بحرانی بحث می کند که جامعه مدرن با آن رو به رو است، بحرانی که به این دلیل پدید آمده است که مفاهیم اساسی سنت سیاسی همچون عدالت، خرد، مسئولیت، فضیلت و افتخار، معنای خود را از دست داده اند.

در این کتاب می خوانیم اولین چیزی که به آن توجه خواهیم کرد این است که نه تنها آینده- موج آینده- بلکه گذشته نیز باید نوعی نیرو تلقی شود. نه همچون تقریبا تمام استعاره های ما، یعنی باری که انسان باید به دوش کشد و زندگان می توانند و حتی باید در پیشروی خود به سوی آینده از سنگینی ملال آور آن رها شوند. به قول فاکنر "گذشته هرگز نمرده است، گذشته حتی هنوز نگذشته است" این گذشته که در تمام مسیر پیشین تا منشا امتداد می یابد، ما را به عقب نمی کشد بلکه پیش می راند و بر خلاف آنچه انسان انتظار دارد این آینده است که ما را به سوی گذشته عقب می راند. زمان از دیدگاه انسان که همواره در فاصله میان گذشته و آینده زندگی می کند، زنجیره نیست. جریان بی وقفه روندی پیوسته نیست. زمان از وسط می شکند. در نقطه ای که « او» ایستاده است و نقطه ثابت «او» آن طور که غالبا تصور می کنیم، حال نیست، بلکه در حقیقت شکافی در زمان است که از طریق مبارزه بی وقفه از طریق ایستادگی در برابر گذشته و آینده آن را باز نگه می دارد. تنها به این سبب که انسان در زمان قرار داده شده است و تنها تا جایی که انسان ایستادگی می کند جریان زمان بی اعتنا به زمان افعال تفکیک می شود.

این کتاب حاوی یک مقدمه به نام شکاف میان گذشته و آینده و هشت فصل است که عبارتند از: سنت و دوران مدرن، مفهوم تارخ- باستانی و مدرن، اتوریته چیست؟، آزادی چیست؟، بحران آموزش و پرورش، بحران فرهنگ- اهمیت اجتماعی و سیاسی آن، حقیقت و سیاست و تسخیر فضا و مقام انسان

در این کتاب آرنت درباره مفاهیمی چون، تاریخ و آینده، سنت و مدرن، آزادی، حقیقت و سیاست، آموزش و پرورش و بحران فرهنگی سخن می گوید.

هانا آرنت فیلسوف زن آلمانی است. او از شاگردان هایدگر و کارل یاسپرس است. وی تحت پیگرد گشتاپو قرار گرفت و مجبور شد کشورش را ترک کند. در فرانسه با والتر بنیامین آشنا شد و سپس به امریکا رفت. وی پس از جنگ جهانی دوم به آلمان بازگشت. او خود را نظریه پرداز سیاسی می نامید. وی در اکثر نوشته های خود به شرح و تحلیل رخدادهای تاریخ معاصر و جنگ جهانی دوم و ظهور حکومت های توتالیتر روسیه و المان می پردازد. از مهم ترین آثار وی « ریشه های توتالیتریسم » است که اولین اثر اوست.

این کتاب حاوی یک مقدمه به نام شکاف میان گذشته و آینده و هشت فصل است که عبارتند از: سنت و دوران مدرن، مفهوم تارخ- باستانی و مدرن، اتوریته چیست؟، آزادی چیست؟، بحران آموزش و پرورش، بحران فرهنگ- اهمیت اجتماعی و سیاسی آن، حقیقت و سیاست و تسخیر فضا و مقام انسان .

در پایان کتاب نیز نام ها و نمایه پیوست شده است.

 

«تا جایی که کودک جهان را نمی شناسد باید با آن گام به گام آشنا شود. تا جایی که کودک نو است باید مراقب بود که این پدیده ی نو آن طور که هست در رابطه با جهان به بار بنشیند. به هر حال مربیان در اینجا به منزله نمایندگان جهان در مقابل جوانان قرار می گیرند. جهانی که جوانان باید مسئولیتش را بپذیرند گرچه آن را نساخته اند و حتی اگر در خفا یا اشکار آرزو کنند چنان نباشد که هست. »[2]

 

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


[1]صفحه 87 کتاب

[2]صفحه 248 کتاب