کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

یک اشتباه تاریخی


یک اشتباه تاریخی


«عجیب السلطنه»مجموعه نمایشنامه طنز و شادی آوری است که به شیوه نمایش های تخته حوضی و با برداشتی از داستان های عامیانه کهن فارسی نوشته شده است. این مجموعه شامل دو نمایشنامه عجیب السلطنه و هفت خیار شاهانه است.

عجیب السلطنه

عجیب السلطنه. علی بهروز نسب. نشر قاب.چاپ اول. تهران.1389.1100 نسخه.128  صفحه. 3000 تومان.

«تنها چیزی که در بازار معاملات همیشه توی بورس بود ومثل طلا سر دست می بردند، گوش های الاغ بود؛ یک جفت گوش خاکستری خوش رنگ و بدون زدگی الاغ، همان شان و منزلت دم روباه را داشت.»[1]

نمایشنامه عجیب السلطنه بعد از نمایشنامه «صندوق»، دومین تلاش نویسنده کتاب است که با دستمایه قرار دادن ویژگی های نمایش های تخته حوضی سعی کرده قصه اش را در این قلمرو تعریف کند. در این نمایشنامه از متل ها، ضرب المثل ها و هجویات و لغزهایی که استفاده شده که در فرهنگ عامیانه کوچه و بازار موجود است و برخی از آنها نیز در متون طنز ادبی هکن فارسی نیز آورده شده است.

روزگاری اغلب این اصطلاحات و لغات در نمایش های تخته حوضی به کار می رفته و یکی از پرطرفدارترین و ماندگارترین گونه تئاتری را ساخته است. هر چند این هنر ماندگار در روزگار ما مغفول مانده و کمتر نویسنده ای به سراغ نوشتن نمایشنامه هایی از این دست می رود اما علی بهروز نسب در این نمایشنامه تلاش کرده با استفاده از فضای نمایشی تخته حوضی که مملو از ژانگولر بازی و مطرب و سیاه باز است باز دوباره نمایشی خنده آور و کمدی بر اساس داستان های کهن فارسی بنویسد. در این نمایشنامه یاقوت شاه فرزندی با دم و گوش الاغ می زاید و برای رفع دردسر اعلام می کند اشتباهی تاریخی روی داده و ... قصه های طنز و خنده آور و گرفتاری های عدیده ای که باید روی صحنه دید و درس عبرت گرفت. عجیب السلطنه حاوی دو نمایشنامه است به قلم نویسنده که دومی به نام «هفت خیار شاهانه»، نیز نمایشنامه ای کمدی است که به شیوه رادیویی اجرا می شود.

نویسنده در نمایشنامه عجیب السلطنه با دستمایه قرار دادن ویژگی های نمایش های تخته حوضی سعی کرده قصه اش را در این قلمرو تعریف کند. در این نمایشنامه از متل ها، ضرب المثل ها و هجویات و لغزهایی که استفاده شده که در فرهنگ عامیانه کوچه و بازار موجود است.

علی بهروز نسب یکی از نویسندگان قدیمی است که شروع فعالیتش از دهه 40 آغاز شده است. وی در مجله های فکاهی به نوشتن قصه های طنز و فکاهی می پرداخت و نمایشنامه نویسی را از همان تاریخ آغاز کرد.« بمبو» نخستین نمایشنامه وی است. «پادزهر» یکی از نمایشنامه های اوست که در رادیو ملی به اجرا در آمد و از نمایشنامه های دیگر او «نردبان»، «مردی که از آینده می آید»،« در بسته»،«خلق الانسان من» نمایشنامه های کوتاه وی است. نمایشنامه «تشییع» وی در سال 1350 برنده جایزه نمایشنامه نویسی کارگاه نمایش شده است. «زیرزمینی ها»، «سرزنجیر ته زنجیر» و «فشنگ و برداشتن تاج از میان دو شیر» از نمایشنامه های سیاسی وی است که راهی بایگانی راکد زمان خود می شود. وی از آن سال ها تا کنون قلم نزده و امروز دوباره با نمایشنامه عجیب السلطنه وارد فضای نمایشنامه نویسی شده است. قلم وی هنوز یاد آور دوران شکوفان دهه 40 و نمایشنامه نویسان برتر آن است.  

«عجیب السلطنه» مجموعه نمایشنامه ای است حاوی دو نمایشنامه «عجیب السلطنه» و «هفت خیار شاهانه» که هر دو نمایشنامه های طنز و شادی آوری است که با توجه به شیوه نمایش های تخته حوضی و برداشتی از داستان های کهن فارسی نوشته شده است.

«گوینده : در اهمیت این قصه همین بس بگوییم به لحاظ الگوی حساب شده ی قرص و محکمی که در این قصه وجود دارد و به خاطر شفافیت و معرفت الناسی که از روابط آدم های کهن در این قصه هست، کشورها و سرزمین های بسیاری در جهان سعی کرده اند اصلیت و محل وقوع آن را به خودشان نسبت دهند و برای اثبات آن حتی زمان روی دادن آن را هم عصر شاهان و حکام باستانی خود ذکر کرده اند.»[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 82 کتاب

[2]صفحه 103 از نمایشنامه هفت خیار شاهانه

پدیدار شناسی فرانسوی


پدیدارشناسی فرانسوی


«جنبش پدیدار شناسی»در جلد دوم خود به ظهور و رشد جنبش پیدارشناسی و متفکرین برتر این جنبش در فرانسه می پردازد.

جنبش پدیدار شناسی

جنبش پدیدار شناسی، درآمدی تاریخی. جلد دوم. هربرت اسپیگلبرگ.مترجم: مسعود علیا. انتشارات مینونی خرد.چاپ اول. تهران.1391.1500 نسخه.1095 صفحه. 34000 تومان.

«پرسش فراگیر گابریل مارسل این است که من کیستم؟ او این پرسش را در ان حال و هوای روحی پیش می کشد که بیش از آن که مشتاق پاسخی برای آن باشد بی تاب عمق بخشیدن و پر رنگ کردن تجربه ای است که در پس آن است. این حال و هوا از پاسخ محکمه پسندی که در جواب معمول ما با اشاره به نقش های عینی مان، شغلمان یا ناممان نهفته است پرهیز می کند.»[1]

جنبش پدیدار شناسی از آلمان آغاز شد و پس از اوائل دهه سی این جنبش به جهان فلسفی فرانسه منتقل شد. هر چند فرانسه هرگز شخصیتی محوری همچون هوسرل که سرآغاز پدیدار شناسی فلسفی است به خود ندیده است. بنابراین این سوال پیش می آید که آیا باید پدیدار شناسی فرانسوی را یک جنبش پدیدار شناسی نامید و آیا این نگاه فلسفی در فرانسه خصوصیات متمایز و مشخصی از پدیدار شناسی آلمانی، با وجود هوسرل و هایدگر دارد؟ شاید بتوان گفت جنبش پدیدارشناسی از اولین آثار پدیدارشناسانه مستقل ژان پل سارتر به طور جدی شروع شد.

کتاب جنبش پدیدارشناسی در دو جلد منتشر شده است که در جلد اول اشاره ان به جنبش پدیدارشناسی آلمانی است و در جلد دوم به بررسی شکل گیری این جنبش فلسفی در فرانسه می پردازد و نظریه پردازان مهم آن را مورد پژوهش قرار می دهد.

همچنین مرزها و تفاوت های جنبش پدیدار شناسی و نهضت اگزیستانسیالیست را مشخص و بررسی می کند. سر بر آوردن پدیدار شناسی آلمانی در فرانسه و توفقیق روز آفزون آن وجوه ضد و نقیض و خارق عادتی دارد که گفتنش لازم و ضروری می نماید. تقریبا این موضوع برای همه غیر باور بود فلسفه ای که بعد از جنگ جهانی دوم موجودیت سیاسی فرانسه را نابود کرده بود، فلسفه حاکم شود.

پدیدار شناسی خود تا حدودی به عنوان پناهنده ای که از گزند پاکسازی نازی ها امان می جست در فرانسه مستقر شد. و شاید این مهاجرت یکی از نشانه های امید بخش تر همبستگی قاره ای روز افزون و زوال ملی گرایی فلسفی باشد. در سال 1944 یعنی یک سال پس از انتشار کتاب «هستی و نیستی» سارتر عنوان اگزیستانسیالیسم رسما مقبول فرانسوی ها شد. گابریل مارسل به طور موقت آن را پذیرفت . یاسپرس و هدیگر که آغازگران این مکتب فلسفی بودند هیچ گاه کلمه اگزیستانسیالیسم را به کار نبردند. یاسپرس تنها از اگزیستانس و هایدگر از اگزییستانسال سخن گفته بود و هرگز در المان جنبش پدیدارشناسی با اگزیستانسال نیامیخته بود. اما در فرانسه برعکس این دو جنبش یکی طلقی شد و مترادف هم به کار برده شد.

کتاب جنبش پدیدارشناسی در دو جلد منتشر شده است که در جلد اول اشاره ان به جنبش پدیدارشناسی آلمانی است و در جلد دوم به بررسی شکل گیری این جنبش فلسفی در فرانسه می پردازد و نظریه پردازان مهم آن را مورد پژوهش قرار می دهد.

کتاب جنبش پدیدار شناسی به طور مفصل به وقایع آن دوران و متفکرین برتر این دو مکتب فکری می پردازد. از این جهت این کتاب برای دانشجویان فلسفه کتاب مفید و راه گشایی است. در این کتاب اندیشه گابریل مارسل، ژان پل سارتر، پل ریکور، موریس مرلوپونتی، ایمانوئل لویناس  بررسی می شود.

جنبش پدیدار شناسی در جلد دوم خود حاوی سه بخش است که عبارتند از: مرحله فرانسوی جنبش پدیدار شناسی، جغرافیای جنبش پدیدار شناسی و مبانی روش پدیدار شناسی.

«در نظر اول شهود پدیدارها، اگر بدون پیش انگاشته ها به این کار روی آوریم، نسبتا آسان و ابتدایی جلوه می کند. در مقام نظر ممکن است چنین باشد، ولی قطعا در مقام عمل چنین نیست. شهود پدیدارها یکی از دشوارترین کارها است که مستلزم توجه و تمرکز تمام و کمال است بر عینی که شهود می شود بدون غرقه شدن در ان به حدی که دیگر نگریستن نقادانه در کار نباشد. با این حال به جز عبارت های استعاری ای نظیر چشم باز کردن، چشم را باز نگه داشتنف چشم بر نگرفتن و نگریستن و گوش سپردن در مقام دستورالعمل هایی دقیق چندان چیزی نمی توان در اختیار پدیدارشناسان تازه کار قرار داد.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 679 جلد دوم کتاب

[2]صفحه 986 جلد دوم کتاب

داستان پسر بچه ناقلا


داستان پسر بچه ناقلا


«خاطرات پسر بچه ی ناقلا وامبا» یادداشت های لوئیجی برتلی روزنامه نگار ایتالیایی است که در سال 1907 در روزنامه ای که برای بچه ها منتشر می کرد به چاپ می رساند. بعدها این یادداشت ها در یک کتاب جمع و منتشر شدند .

خاطرات پسر بچه ی ناقلا وامبا

خاطرات پسر بچه ی ناقلا وامبا. لوئیجی برتلی. مترجم: مرتضی کلانتریان. انتشارات چشمه. چاپ دوم. تهران.1389. 1200 نسخه.354 صفحه. 8000 تومان.

«واقعا سرنوشت خیلی با من سر سازگاری ندارد! هیچ کس در خانه نمی تواند وجود مرا تحمل کند. همه مرتب می گویند که من امید یک ازدواج غیر منتظره ی فوق العاده مناسب را آن هم در دورانی که شوهرانی چون کاپیتانی با درامد ماکانه ی بیست هزار لیری سالانه بسیار نادرند، مفت و مسلم به باد دادم. دلم می خواهد برایم ثابت کنند که رونویسی کردن از روی دفتر خاطرات خواهرم واقعا چه عیبی دارد نه این که مدام به من سرکوفت بزنند[1]

وامبا پسر بچه ناقلایی است که تحت پوشش دوز و کلک های قهرمانانه خود، تمام ریاکاری ها، حماقت ها، خودپرستی ها، سوء نیت ها، جاه طلبی های آدم بزرگ ها را با طنز گزنده خود بر ملا می کند. جانینو یا همان وامبا در دفتر خاطرات خود به نحو فیلسوفانه ای متذکر می شود : بچه ها همیشه بر خطا هستند به خصوص وقتی حق با آنها است.

وامبا نام مستعار لوئیجی برتلی نویسنده کتاب است. وی روزنامه نگار و نویسنده ایتالیایی است. اولین کتاب وی شرح بچه ای نامریی است که همه چیز و همه کس را می بیند. این کتاب شهرت زیادی برای نویسنده اش به وجود آورد اما وامبا شرح خاطرات جانینو است. این کتاب پیش از این به صورت پاورقی در روزنامه ای که نویسنده در آن کار می کرد منتشر شد. یعنی در سال های 1907.  ولی شهرت جهانی آن مرهون انتشار آن به صورت کتاب در سال 1920 بود. یعنی پس از مرگ نویسنده. لوئیجی برتلی با نام مستعار وامبا کتاب خاطرات خود را به بچه ها هدیه کرده است تا آنها به بزرگترها هدیه  بدهند و بزرگترها خود را در آینه این خاطرات ببینند.

وامبا پسر بچه ناقلایی است که تحت پوشش دوز و کلک های قهرمانانه خود، تمام ریاکاری ها، حماقت ها، خودپرستی ها، سوء نیت ها، جاه طلبی های آدم بزرگ ها را با طنز گزنده خود بر ملا می کند. جانینو یا همان وامبا در دفتر خاطرات خود به نحو فیلسوفانه ای متذکر می شود : بچه ها همیشه بر خطا هستند به خصوص وقتی حق با آنها است.

این کتاب به نقاشی های جالب و خنده داری که در لابه لای صفحاتش دیده می شود برای بچه ها کتاب سرگرم کننده ایست که ساعت ها می توانند با لذت آن را بخوانند و به ماجراهای طنز و در عین حال تامل برانگیزش بخندند و بیندیشند. این کتاب همچنین برای بزرگتر ها بیشتر مفید است. زبان گیرا و تند و برنده اش داستان های جالبی را از زندگی ودیدگاه و رفتار آدم بزرگ ها بر ملا می کند که خواندنش بی لطف نیست. همچنین شما با نویسنده توانمندی آشنا می شوید که قلم تیز و برنده ای دارد و هر خواننده ای را به خود جذب می کند.

«من امروز یک شیشه جوهر به مدرسه بردم، همین امروز به سر مادرم بتی می زند که یک یقه ی سفید دومتری به گردن پسرش آویزان کند، آری، خانم تصادفا روزی یک یقه ی سفید بسیار بزرگ روی لباس پسرش می بندد که تصادفا در همین روز من یک شیشه کوچک جوهر قرمز با خودم دارم... »[2]

 

پی نوشت:

[1] صفحه 12 کتاب

[2]صفحه 133 کتاب

هایدگر و هگل


هیدگر و هگل


«تفسیر هیدگر از فلسفه هگل» به بررسی آثار هیدگر می پردازد و از خلال آنها نظریه هیدگر را درباره فلسفه هگل می کاود تا طریقه مستقل هیدگر را جستجو کند.

هیدگر و هگل

تفسیر هیدگر از فلسفه هگل.محمد زارع. انتشارات کویر.چاپ اول. تهران.1390. 1100 نسخه.340 صفحه.8000 تومان.

 

«عشق به حقیقت و ایمان به قدرت روح، نخستین شرط فسلفه است. از آن جا که انسان روح است، می تواند و باید خویش را شایسته امر اعلی و برتر بداند، او نمی تواند عظمت و قدرت روح اش را بدان بلندی که از آن است، تصور کند. با این ایمان هر چیزی به سهولت خودش را به روی او آشکار خواهد کرد.»[1]

 

هگل در یکی از مصاحبه هایش به صراحت می گوید فیلسوفان بعد از من گریزی ندارند که یا از من دور شوند و یا به من نزدیک. هر چند به نظر می رسد خودخواهی نیچه واری پشت این کلام نهفته است اما باید اذعان کرد به راستی که فسلوفان بعد از هگل هرگز نتوانستند فسلفه هگل را از تاریخ فلسفه نادیده بگیرند و تماما یا به تفسیر و توسعه بحث هگل از فلسفه پرداختند و یا تلاش کردند تا نگرش های تازه هر چه می توانند به نقد هگل و فلسفه هگل بپردازند. بدنه فلسفی فیلسوفانی چون مارکس، انگلس، آدورنو، هورکهایمر، بنیامین و بسیاری از فیلسوفان چپ گرا به پایه فلسفه هگل بنا شد و فیلسوفانی چون التوسر و شاگردانش به نقد و روی گردانی از فلسفه هگل پرداختند و نگرش های تازه ای را در این بحث باز کردند. تا همین امروز که فیلسوف معاصری چون اسلاوی ژیژک تماما با توجه به نگرش های فلسفه هگل به تفسیر فلسفه خود می پردازد.امپراطوری تفکر هگلی به قدری عظیم است که فیلسوفان را به فیلسوف هگلی و غیر هگلی تقسیم بندی میکنند. از این روی خواندن، نقد و نگاه به فسلفه هگل یکی از بنیادی ترین مطالعات فلسفی است. هیدگر نیز همچون هگل یکی از فیلسوفان مهم تاریخ فلسفه است. خود هیدگر از فیلسوفانی بود که تمام حیات فکری خویش را در قرن بیستم زیست و بی تاثیر از فلسفه هگل نبود.

تلاش نویسنده در این کتاب بر این پایه است که نتواند چشم انداز روشنی از تجدد ارائه دهد. وی معتقد است هگل و هایدگر هر دو تجدد را اندیشیده اند و به رنج ها، ریشه ها، گره ها، معضلات و آینده تجدد بهتر پی برده اند. هگل به تجدد بالفعل و متحقق اندیشیده و بسیاری از نشانه های وضع متجدد را وصف کرده است و هیدگر نیز تفسیری برای آینده تجدد ارائه کرده است. در این تحقیق کوشیده شده در ابتدا نحوه مواجهه هیدگر با فلسفه هگل، تفسیر ها و انتقادهای او از آن فلسفه و آرای ویژه او در این باب، به ترتیب تاریخی، یعنی به ترتیب آثاری که هیدگر به تفسیر متون هگل پرداخته، از آثار هیدگر به دست آید و پس از بیان و گزارش آن ها، بررسی و سنجیده شود. ادعای این تفسیر و تحقیق به قول نویسنده کتاب این است که در این کتاب تلاش شده با استناد به آثار هیدگر و با مطالعه و بررسی آن ها نشان دهد که هیدگر واقعا توانسته است از طریق تفسیر فلسفه هگل در مراحل مختلف سیر فکری اش، به درون مابعدالطبیعه نفوذ کند و خود را از سیطره و به قول گادامر از امپراطوری تفکر هگلی آزاد کند. دعوی این تحقیق آن است که هیدگر توانسته از هگل عبور کند و طریقت فکری مستقل به وجود آورد.

تلاش نویسنده در این کتاب بر این پایه است که نتواند چشم انداز روشنی از تجدد ارائه دهد. وی معتقد است هگل و هایدگر هر دو تجدد را اندیشیده اند و به رنج ها، ریشه ها، گره ها، معضلات و آینده تجدد بهتر پی برده اند

همچنین برای درک عمیق تجدد و مدرنیته و نسبت ما ایرانیان با آن در وضع کنونی، آثار فیلسوفانی که تجدد را اندیشیده اند از منباع مهم است. تفسیر هیدگر از فلسفه هیدگر گامی در فهم بهتر تجدد و مدرنیته است.

تفسیر هیدگر از فلسفه هگل حاوی شش فصل است که عبارتند از: زمان: موضوع اولین گفتگوی هیدگر با هگل، هدیگر و پدیدارشناسی روح هگل، نا اندیشه های پدیدار شناسی روح: گفتگویی دیگرگونه با هگل، مابعدالطبیعه همچون وجود-خدا-شناسی: تفسیر علم منطق هگل، نام یونانیان یاداور آغاز فلسفه و نام هگل یاداور انجام آن و آیا هیدگررا می توان متفکری هگلی به شمارآورد؟

منابع و نمایه های کتاب نیز به پایان کتاب ضمیمه شده است.

«مابعدالطبیعه خداشناسی، گزاره درباره خدا است. زیرا خدا در فلسفه وارد شده و بخشی از فلسفه است و به هر حال فلسفه به خدا پرداخته است. اما از این سخن این پرسش بر می خیزد که چگونه خدا وارد فلسفه شده و بخشی از فلسفه ، نه صرفا فلسفه جدید بلکه فلسفه به ماهو فلسفه گردیده است؟ اما زمانی ورود خدا به فلسفه به نحو کافی روشن می شود که خود فلسفه روشن شود» [2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 105 کتاب

[2]صفحه 245 و 246 کتاب


هنر و زیبایی نزد مسلمانان


هنر و زیبایی نزد مسلمانان


«آشنایی با آرای متفکران درباره » پژوهشی پنج جلدی است که در این کتاب جلد سوم و چهارم آن در کنار هم گرد آمده و منتشر شده است. این کتاب به بررسی هنر اسلامی و مقایسه آن با هنر مسیحیت می پردازد و آرا متفکران اسلامی و مسیحی را درباره هنر بیان می کند.

هنر و زیبایی نزد مسلمانان

آشنایی با آرای متفکران درباره هنر. هنر و زیبایی نزد متفکران مسیحی و مسلمان. محمد مدد پور. تهران. چاپ سوم. 1390. انتشارات سوره مهر. 2500 نسخه. 400 صفحه.6600 تومان.

 

«شعر حکمت فردوسی می توانست به عالم « اسم اله اکبر» وارد شود. اما هنوز معانی حکمی که با ذوق عرفانی ابداع شده و از سنخ حکمت شهودی باشد، نیازموده مانده بود که این مهم نیز با همت «حکمای انسی» حاصل شد. در این مرتبه میان شعر و مبانی الهی و ماوراء الطبیعی شرع پیوندی به وجود می آید. طبع شاعرانه از مرز عقل و حس و خیال راجعه به عالم محسوس و حتی عالم معقول فراتر می رود و به عشق الهی و ولایت می پیوندد و در بیان نوعی حکمت انسی و تجربه معنوی ظاهر می شود.»[1]

 

هنر دینی سرشار از روح قدسی است و رنگ و بویی معنوی و روحانی دارد. تیتوس بورکهارت پژوهشگر هنر قدسی می گوید: برای انکه اثری هنری بردی معنوی و روحانی داشته باشد، لازم نیست نبوغ آسا به نظر آید، بلکه نقوش اصلی و ازلی هنر قدسی ضامن هویت معنوی و روحانی آن است. یکسانی و وحدت از لوازام هنرهای سنتی است، و حافظ فقر ذاتی و روحی انسان و مانع از آن می وشد که نبوغ فرد بر اثر ابتلا به زوال عقل که فکری واحد همه قوای هوش را می رباید به تباهی گراید. بلکه نبوغ هنرمند از راه تامل و تاویل و تفسیر در مبادی و نمونه های اعلای قدسی در بطن چنین هنری به ظهور می پیوندد.

 نویسنده در مقدمه کتاب تاکید می کند، در ساحت هنر دینی و سنتی هنرمند خویش را در پناه سایه لطف حق، بهرمند از فیض و عایت الهی می بیند و بی انکه در هر لحظه به ابداع و محاکات و آفرینش نو دست زند، در دور معنوی و زند آگاهانه هنر، صورت هایی ابداع می کند که معنای رمزی و بر گرفته از عالم سرمدی و ازلی و ابدی است. از همین رو هنر معنوی و قدسی نیازی به تنوع طبیعت گرایانه نمی بیند. چنانکه عالم تجرید هنرهای تصویری او را اغناء می کنند.

 وی معتقد است عصر رنساسن پایان هنر معنوی را رقم زد و از همین رو هنرمندان عصر رنسانی به طبیعت روی آوردند و کثرت گرایی شکل گرفت. از همین رو در هنر عصر رنسانس هنرمند به فقدان پیکره و اندام برهنه انسان پی می برد و می کوشد همه جهان را بر این اساس تصویر و ابداع کند. نویسنده پرسپکتیو را نشانی کامل از روح این جهانی هنر تصویری و نقاشی عصر جدید می داند و می نویسند: این پدیدار چیزی جز منطق و دیدگاه مذهب اصلت فرد نیست که دیدگاه فرد آدمی را مرکز عالم می پندارد. وی همچنین هنر یونان را در سیطره عقل ناسوتی می داند و معتقد است. سیطره عقل ناسوتی یونانی یکسره با رموز و اسرار بیگانه است و عالمی را برای بشر جلوه می دهد که در ان هیچ آیه و مظهری از خدا نمی وشد دید. معانی روحانی  از عالم و طبیعت رخ بر می بندد و حتی عقل شبه لاهوتی که در نگرش اسطوره ای مانند هر فضیلت برجسته انسانی موهبتی است از خدایان ، به پیشگویان و اشخاص برگزیده در جهان یونانی جایی ندارد. نویسنده در این کتاب اشاره می کند که فرهنگ یوانی به دنیا و ظاهر حیات توجه تام و تمام دارد و همین توجه به ظاهر حیات دنیا و غفلت از آخرت، یونانیان را دچار رنج و درد و پریشانی می نماید که این رنج همان درد نیست انگاری  و نهیلیسم و طاغوت زدگی و خودآگاهی ابلیسی است. یونانی برای تلطیف این درد به هنر چون وسیله ای برای تفنن و غفلت از عالم صیرورت گرایش پیدا می کند و عالم رویایی المپی را می آفریند. نویسنده این کتاب می نویسد: مسیحیت نوری در ظلمات بود و هرگز نتوانست محیطی را که در آن شکوفا شده بود، سراسر دگرکون سازد؛ بدین سبب هنر مسیحی چه از لحاظ سبک و اسلوب و چه از نظر کیفیت معنوی در قیاس با هنر تمدن های هزاران ساله شرق، به طرز شگفتی گسسته و منقطع است. اما قدر مسلم هنر اسلامی یکسره با طرد و رد میراث هنری جهان یونان و روم، دست کم در قلمرو نقاشی و پیکره سازی توانست به تحقق نوعی همگونی و تجانس صوری نایل آید.

نویسنده در مقدمه کتاب تاکید می کند، در ساحت هنر دینی و سنتی هنرمند خویش را در پناه سایه لطف حق، بهرمند از فیض و عایت الهی می بیند و بی انکه در هر لحظه به ابداع و محاکات و آفرینش نو دست زند، در دور معنوی و زند آگاهانه هنر، صورت هایی ابداع می کند که معنای رمزی و بر گرفته از عالم سرمدی و ازلی و ابدی است

نویسنده این کتاب بر مبنای تقسیم عقل لاهوتی و عقل ناسوتی درباره کلیه هنرها تصمیم می گیرد و از این جهت هنر یونان باستان را خارج از عقل لاهوتی قلمداد می کند.لازم به ذکر است هنرشناسان غربی و شرقی دیگری نیز وجود دارند که خلاف این نظر را درباره هنر یونانی ارائه داده اند و هنر یونانی را هنری معنوی می دانند که سرچشمه در باورهای دینی یونانیان دارد. با این اختلاف که دین یونان به طور کلی متمایز از دین شرق و خاور دور است. توصیه می شود این کتاب در کنار سایر پژوهش ها در خصوص هنرهای قدسی و هنر معنوی و دینی مطالعه شود تا باب مقایسه و تفسیر برای خواننده بهتر گشوده شود.

آشنایی با آرای متفکران درباره هنر، پژوهشی  در پنج جلد است و این کتاب جلد سوم و چهارم آن را شامل می شود که در یک کتاب گرد آمده و منتشر شده است. کتاب سوم حاوی 5 فصل است که عبارتند از: گذار از یونان به مسیحیت، تاریخ هنر مسیحی، تاریخ معنوی هنر مسیحی، حکمت و فلسفه مسیحی، مبانی نظری هنر مسیحی و نظر متفکران مسیحی درباره هنر.

کتاب چهارم نیز شامل سه فصل است که عبارتند از: تاریخ حکمت و فلسفه هنر اسلامی، از فلسفه غربی تا حکمت شرقی هنر در عالم اسلامی و حکمت انسی و معرفت شناسی هنر اسلامی.

 

«با حضور من نفسانی و حجاب انانیت هنر مدرن طبعا میان ما و صورت های قدسی هنر به معنای عالم لف1 گسستگی هایی به وجود آمده است. تا وقتی که این حجاب استعلایی نه فردی و اخلاقی بلکه جهانی، وجود دارد، رجوعی به حق به واسطه صور هنری در میان نخواهد بود و حتی هنرهای به ظاهر دینی نیز حقانی نخواهد بود. آنچه در جهان کنونی به نام هنرهای دینی ابداع می شود اغلب چنین است»[2]    

 

پی نوشت:

[1] صفحه 271 کتاب

[2] صفحه 320 کتاب

 

کتابی برای آشنایی با تاریخ تئاتر


کتابی برای آشنایی با تاریخ تئاتر

نگاهی به کتاب درآمدی بر تاریخ نمایش نوشته بهروز خصوصی


«در آمدی بر تاریخ نمایش» به صورت اجمالی تاریخ تئاتر را ممالک شرق و غرب معرفی می کند و سر فصل های آن را مورد بررسی قرار می دهد. از این نظر این کتاب میتواند برای کسانی که شناخت کافی درباره این هنر ندارند مفید واقع شود.


کتابی برای آشنایی با تاریخ تئاتر

درآمدی بر تاریخ نمایش.بهروز مخصوصی. انتشارات افراز.چاپ اول. تهران.1390.1100 نسخه.424 صفحه.10500 تومان.

 

«آرتو اعتقاد دارد تئاتر برای آن آفریده شده که زشتی درون انسان را پاک می کند یعنی تئاتر باید تماشاگر را با درون خودش مواجه نماید. تئاتر "شقاوت" نوعی پالایش روان است، نوعی درمان روح ولی درمانی خشونت بار پس تئاتر شقاوت به نوعی یک تئاتر ارسطویی است. در آثار آرتو توسل به اسطوره های اولیه، به آفرینش های کهن و به موضوعات کیهانی و جهانی دیده می شود و بازگشت به آثار اوریپید و سنه کا مشاهده می شود»[1]

 

یکی از مشکلات اساسی هنرهای نمایشی کمبود متون تخصصی تئاتر است. این مجموعه در صدد است بخشی از این کمبود را جبران کند. هر چند کتاب هایی که برای جبران این کمبود منتشر می شوند  اغلب کتاب هایی نیستند که پر کننده خلاء موجود در این  زمینه هنری باشند.

 در این کتاب به سرفصل هایی چون: اسطوره و حماسه، آیین و تئاتر، نمایش در قرون وسطی، نمایش در رنسانس، آشنایی با برخی از نمایشنامه نویسان مشهور اروپا و امریکا، تئاتر در قرن بیست و بیست و یکم، نمایش در شرق، ساختار نمایشی، آشنایی با برخی سبک ها و واژگان و اصطلاحات نمایشی می پردازد. در این کتاب تلاش شده به سر فصل های اصلی تاریخ تئاتر نگاهی بیندازد و به طور اجمالی برخی از آنها را بشکافد و توضیح دهد. در آمدی بر تاریخ نمایش سبک های مختلف و دوره های مختلف تاریخ تئاتر را مرور می کند و ضمن آشنا کردن مخاطب با هر عصر نمایشنامه ها و ویژگی های هر دوره را نیز معرفی می کند. این کتاب صرفا آشنایی ضمنی با تاریخ تئاتر را مد نظر قرار داده و به تحلیل و موشکافی آن نمی پردازد. از این نظر به کار دانشجویانی می خورد که تقریبا چیزی از تئارتر نمی دانند و می خواهند چارچوب کلی آن را بررسی کنند. در بخشی از این کتاب که عنوان نمایش در ایران را به خود اختصاص داده است، شیوه های نمایش ایرانی از رو حوضی و شبیه خوانی و تعزیه گرفته تا نمایش های مدرن و معاصر به طور اجمالی آورده شده است. در این بخش نمایش های پیش از اسلام و پس از آن، نمایش های عروسکی و شادی آور و همچنین نمایش های متاثر از اروپا و غرب معرفی می شوند. در بخش نمایشنامه نویسان ایرانی از دوره ساسانی تا به امروز به مرور و معرفی نمایشنامه نوسان می پردازد و نمایشنامه نویسان فارسی زبان  و معاصر را معرفی می کند که از این نظر در کمتر کتاب تاریخ تئاتری به آن پرداخته شده است.

یکی از مشکلات اساسی هنرهای نمایشی کمبود متون تخصصی تئاتر است. این مجموعه در صدد است بخشی از این کمبود را جبران کند. هر چند کتاب هایی که برای جبران این کمبود منتشر می شوند اغلب کتاب هایی نیستند که پر کننده خلاء موجود در این زمینه هنری باشند

این کتاب حاوی ده فصل است که عبارتند از: اسطوره و حماسه، آیین و تئاتر ، نمایش در قرون وسطی، نمایش در رنسانس، آشنایی با برخی از نمایشنامه نویسان مشهور اروپا و امریکا، تئاتر در قرن بیست و بیست و یک، نمایش در شرق، نمایش در ایران، ساختار نمایشی، آشنایی با برخی سبک ها، و در نهایت واژگان و اصطلاحات نمایشی به همراه فهرست منابع و ماخذ در پایان کتاب ضمیمه شده است.

 

«اولین آشنایی ایرانیان با تئاتر غربی از تاسیس دارالفنون آغاز می شود. این مدرسه به همت امیر کبیر و نقشه میرزا رضا مهندس بنیان گذاری شد و تالار این مدرسه به همت مزن الدوله نقاش باشی که از نخستین دانشجویان اعزامی به فرنگ بود افتتاح شد. مزین الدوله اولین بار خودش یکی از نمایشنامه های مولیر به نام میزانتروپ یا مردم گریز را در این سالن به معرض نمایش گذاشت.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 122 کتاب

[2]صفحه 329کتاب