کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

گزارش به انگلیس


گزارشی به انگلیس


« گزارش سر مورتیمر دوراند» گزارش وزیر مختار انگلیس از وضعیت داخلی ایران در دوره ناصرالدین شاه است.

گزارش سر مورتیمر دوراند»

 گزارش سر مورتیمر دوراند.اسنادی درباره وضعیت ایران. مترجم: احمد سیف. نشر نی. چاپ اول. تهران: 1392. 1000 نسخه.133 صفحه. قیمت: 8400 تومان.

« ما می توانیم با توسل به حرص و آز شاه بعضی اصلاحات را اعمال کنیم. شاه برای پول تقریبا هر کاری میکند. مثلا می توانیم به او وامی بدهیم تا بتواند بدهی اش بابت رژی را بپردازد و مبلغ قابل توجهی هم برای خودش بماند تا ترغیب شود که مدیریت گمرک جنوب را به ما بسپارد و بگذارد اوضاع مالی را سامان بدهیم. »[1]

گزارش سر مورتیمر دوراند حاوی اسنادی درباره وضعیت ایران در دهه پایانی قرن نوزدم است. در این کتاب ده گزارش از ماموریت سرمورتیمر دوراند وزیر مختار انگلیس به درخواست  نخست وزیر وقت انگلیس، لرد رزبری نوشته شده است. گزارش هایی از سال های 1994 تا 1900.

لرد رزبری، نخست وزیر وقت بریتانیا که از نفوذ گسترده روسیه در دربار ناصرالدین شاه بیم داشت، سر مورتیمر دوراند را که از خدماتش  در هند و افغانستان رضایت خاطر داشت، به عنوان ویزر مختار بریتانیا به ایران فرستاده تا ارزیابی دقیقی از اوضاع و احوال این کشور در سال های پایانی قرن بیستم داشته باشد.

در زمانی که دوراند به گزارش خود می پرداخته است، نفوذ روسیه در دربار ایران دوره ناصری بسیار گسترش یافته بود و از سوی دیگر توجه دولت بریتانیا به حوادث دیگری مانند درگیری دولت بوئر معطوف بود. همه این شرایط بر فعالیت دوراند تاثیر گذاشته است و در نامه هایی که به لرد کرزن نوشته، راه هایی را برای وضع سیاست های انگلیس در ایران مطرح و توصیه می کند.

دوراند در گزارش خود شاه را پول پرست و خوش گذران معرفی می کند. و می نویسد: به گمانم باید دست از اصلاحات عمومی و کلی بکشیم و ایران را کشوری قانونمند و در حال توسعه بسازیم. بعضی اصلاحات اداری را می شود به تدریج اجرا کرد ولی کار ساده ای نیست. حتی اگر روس ها با ما مخالفت نکنند. البته هر اصلاحی به ضرر قدرتمندان و منافع آن ها خواهد بود و در ایران کسی نیست که حقیقتا وطن پرست و خواهان بهبود اوضاع باشد. »[2]

دوراند در گزارش خود درباره قدرت و نفوذ اسلام نیز گرازش تهیه کرده و می گوید باید از این قدرت در جهت منافع انگلیس استفاده کرد. وی در جایی از کتاب می نویسد: این واقعیت دارد که اسلام هنوز نیرویی زنده است. اگر بتوان کشورهای عمده اسلامی که هنوز خود را حفظ کرده اند به منافع اتحاد با یکدیگر در برابر قدرت هایی که همه آن ها را تهدید می کند متقاعد کرد، در آن صورت بریتانیا با شصت میلیون هندی مسلمان خود، رهبر طبیعی چنین اتحادی خواهد بود

دوراند در گزارش خود درباره قدرت و نفوذ اسلام نیز گرازش تهیه کرده و می گوید باید از این قدرت در جهت منافع انگلیس استفاده کرد. وی در جایی از کتاب می نویسد: این واقعیت دارد که اسلام هنوز نیرویی زنده است. اگر بتوان کشورهای عمده اسلامی که هنوز خود را حفظ کرده اند به منافع اتحاد با یکدیگر در برابر قدرت هایی که همه آن ها را تهدید می کند متقاعد کرد، در آن صورت بریتانیا با شصت میلیون هندی مسلمان خود، رهبر طبیعی چنین اتحادی خواهد بود که می توان بخش های جنوبی آسیا را از بسفر تا پنجاب حفظ کند و در این راستا از حمایت همه کشورهای مسلمان برخوردار خواهد بود.

پشت جلد کتاب درباره این کتاب نوشته شده است

1-رسیدن به توافق با روسیه تزاری بر سر حفظ منافع انگلیس،2-هشدار به روسیه که پیشروی تند در شمال ایران با واکنش شدید انگلیس در جنوب رو به رو خواهد شد و هر گونه فعالیت روس ها در مناطق جنوب از جمله دایر کردن کنسولگری را نا ممکن خواهد ساخت،3-ادامه سیاست های سنتی نسبت به ایران و نظام سلطنتی اش در چار چوب ایجاد تغییرات روزافزون و بهبود بخشیدن به مدیریت و اداره کشور، سه راه حل مساله ایران بود که با ترور ناصرالدین شاه مذاکرات دوراند با دولت انگلیس درباره استقراض به ایران شکست خورد. پایان ماموریت و بازگشتن به انگلیس در آوریل 1900 مصادف با تصویب رسیدن استقراض از سوی دلت روسیه همراه شد. 

نامه سرهنگ پیکو به سرمورتیمر دوراند، یادداشت نواب حسنعلی خان درباره اجداد، زندگینامه و شخصیت علی اصغر خان صدر اعظم، دفاتر نمایندگی تازه در آسیای میانه و قفقاز، گزارش سرهنگ پیکو درباره سیاست های گذشته و حال ایران،  کنسولگری در شمال ایران : تبریز، کنسولگری در شمال: رشت، نامه نواب حسنعلی خان، گزارش لرد کرزن درباره موقعیت ایران، و گزارش درباره کمک مالی به ایران آمده است که محتویات و فهرست کتاب را تشکیل می دهد.

پی نوشت:

[1] صفحه 20 و 12 کتاب

[2] صفحه 19 کتاب

بودا در اتاق زیر شیروانی


بودا، در اتاق زیر شیروانی


« بودا در اتاق زیر شیروانی» صدای فریاد زنانی است که مجبور به مهاجرت به امریکا شده اند تا همسر مردان ژاپنی کارگری بشوند که در امریکا به عنوان رختشو و آشپز به کار مشغولند.

بودا، در اتاق زیر شیروانی

بودا در اتاق زیر شیروانی. جولی اتسکا. مترجم: فریده اشرفی. تهران. چاپ اول. انتشارات مروارید. تهران: 1392. 1100 نسخه.132صفحه. قیمت: 6500 تومان.

« اولین کاری که در کشتی انجام دادیم پیش از اینکه تصمیم بگیریم از چه کسی خوشمان می آید و از چه کسی خوشمان نمی آید، پیش از اینکه به هم بگوییم اهل کدام جزیره هستیم، و چرا جزیره مان را ترک می کنیم،حتی پیش از اینکه به خودمان زحمت یادگرفتن اسم یکدیگر را بدهیم مقایسه عکس های شوهرانمان بود. در کشتی مدام از خودمان می پرسیدیم: از آنها خوشمان می آید؟ می توانیم دوستشان داشته باشیم؟اول که آنها را روی بار انداز ببینیم ، می توانیم از روی عکس آنها را بشناسیم؟»[1]

آنچه که اوتسکا می نویسد

اوتسکا یکی از نویسندگان زن مشهوری است که موضوع داستان هایش درباره مشکلات و مصائب زنان مهاجر است.

وی متعلق به سنت ادبیات مهاجرت است زیرا که خود نویسنده ای است ژاپنی که به امریکا مهاجرت کرده است و از تجریبات و زندگی و مشاهداتش در آثار خود استفاده می کند.

این رمان صدای زنان ژاپنی است که به عنوان نوعروسانی سفارشی – پستی به اردوگاه های اقامت اجباری امریکا فرستاده می شوند. اتسکا در رمان بودا در اتاق زیر شیروانی بی پروا صدای صد ها نفر را تحریر می کند. صدای افرادی که به پا خاسته و غم و تنهایی خودشان را فریاد می کنند. همه آنها زنان و دختران ژاپنی هستند که به عنوان کارگران رختشوی خانه و آشپزخانه های سواحل غربی امریکا همراه همسرانشان به کار مشغولند. اغلب آنها وادار به مهاجرت شده اند تا زنان کارگران ژاپنی در امریکا باشند.

این رمان صدای زنان ژاپنی است که به عنوان نوعروسانی سفارشی – پستی به اردوگاه های اقامت اجباری امریکا فرستاده می شوند. اتسکا در رمان بودا در اتاق زیر شیروانی بی پروا صدای صد ها نفر را تحریر می کند. صدای افرادی که به پا خاسته و غم و تنهایی خودشان را فریاد می کنند. همه آنها زنان و دختران ژاپنی هستند که به عنوان کارگران رختشوی خانه و آشپزخانه های سواحل غربی امریکا همراه همسرانشان به کار مشغولند. اغلب آنها وادار به مهاجرت شده اند تا زنان کارگران ژاپنی در امریکا باشند.

در این رمان نیز همچون رمان های دیگر این نویسنده صداهای زیادی در متن رمان شنیده می شود. بر اساس طرح داستانی این نویسنده صدای افراد و شخصیت های کم و یا بیشتری را می شنویم و گاه یکی دو صدا از دیگر صدا ها بلند تر می شود. این زنان مدت کمی پس از مهاجرت با واقعیت سخت آن مواجهه می شوند و خواستشان ناپدید شدن است. ما می خواهیم ناپدید شویم جمله ای است که این زنان نه تنها به شوهرانشان بلکه به مردم امریکا می گویند. به مردمانی که نمی خواهند آنها را به خود راه بدهند. مردان رمان وی نیز مردانی ناامید و تنها و سرخورده هستند. از این جهت در این رمان موجی دردناک از ناامیدی جریان دارد. در نهایت اینکه اتسکا در رمان خود به شکلی جالب گروهی کر از صداهای فراموش شده را به ما نشان می دهند. آنها فریاد می زنند امریکایی ها نباید کاری را که با ما کرده اند فراموش کنند.

نظر مترجم درباره این کتاب

فریده اشرفی درباره این رمان می گوید: این نویسنده ژاپنی اصل امریکایی در داستان های خود به سراغ زنان ژاپنی رفته است که در خلال سال های میان جنگ جهانی اول و دوم با کشتی از ژاپن به ارمیکا فرستاده می شوند و در وضعیت بدی به سر می برند تا جایی که برای انتخاب همسر به آنها تعدادی عکس نشان داده می شود تا بر مبنای آن تصمیم بگیرند با کدام یک ازدواج کنند. در ادامه داستان و با شروع جنگ جهانی وضعیت زیستی آنها در امریکا دگرگون می شود. 

درباره نویسنده

جولی اوتساکا نویسنده زن معاصر ژاپنی آمریکایی است که به خاطر نگارش رمان های تاریخی اش از شهرت جهانی برخوردار است. او در سال 1962 میلادی در کالیفرنیا و از پدر و مادری ژاپنی الاصل متولد شد. پدر و مادر او هر دو به عنوان نیروهای متخصص فنی در آمریکا اشتغال داشتند. او در سال 1999 میلادی در رشته هنرهای زیبا و در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل گردید. رمان نخست او با نام «وقتی امپراتور الهی بود» در سال 2002 میلادی منتشر شد. او در آثار خود موضوع مهاجرت زنان ژاپنی و مشکلات آن ها را محور قرار داده است. اوتساکا که از سال 2012 میلادی در نیویورک زندگی می کند تاکنون برنده جوایز مهمی چون پن/فالکنر، پریس فمینا و... شده است. 

درباره مترجم کتاب

از فریده اشرفی پیش از این نیز ترجمه‌هایی از رمان «آقای پیپ» نوشته لوید جویز، «دختر ستاره‌ای همیشه عاشق» نوشته جری اسپینلی و مجموعه داستان «خوب شد شناختمت» نوشته جرج کرول اوتس منتشر شده است.

«در کشتی بیشتر ما دختر بودیم. بعضی از ما تا همین دوره نوجوانی چیزی به جز برنج اماج نخورده بودیم و پاهایمان کمی خمیده بود و بعضی از ما چهارده سال بیشتر نداشتیم و هنوز بچه به حساب می آمدیم. »[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 9 کتاب

[2] صفحه 9 کتاب

شور پرواز


شور پرواز


« جاناتان، مرغ دریایی» داستان مرغ دریایی است که رسم مرغان دیگر را به هم می ریزد و شوق پرواز را در خود زنده می کند.

جاناتان، مرغ دریایی

جاناتان مرغ دریایی . ریچارد باخ. مترجم: فاطمه محمد نژاد.چاپ اول. انتشارات پل. تهران: 1390. 2000 نسخه.93 صفحه. قیمت: 2000 تومان.

«هزار ها هزار مرغ دریایی وجود داشت . می دانم. سالیوان سرش را تکان داد. تنها جوابی که می توانم  به تو بدهم . این است که تو پرنده ی خیلی خوب در میان میلیون ها پرنده بودی. اکثر ما خیلی دیر به این مرحله رسیدیم. ما از دنیایی به دنیای دیگر می رویم که تقریبا همان قبلی است. فورا انجایی را که از ان امده ایم فراموش می کنیم و توجهی به جای که خواهیم رفت نمی کنیم. و در زمان حال زندگی می کنیم[1]

جاناتان، مرغ دریایی داستان مرغ دریایی است که دیگر نمی خواهد همچون دیگر مرغان تنها به خاطر به دست آوردن غذا و ترس از دشمن پرواز کند بلکه می خواهد شوق پرواز را تجربه کند و به بالاترین اوج در پرواز برسد.

جاناتان آنقدر پرواز می کند و تا به انجایی اوج می گیرد که بر سرعتش افزوده می شود و از همه هم گروه هانش دور می افتد. خیلی زود از طرف کهنسالان طرد می شود. آنان جاناتان را به جرم زیر پا گذاشتن حیثیت و سنت خانواده مرغان از خود می رانند. جاناتان به راهنمایی دو مرغ ستاره گون به بالای آسمان پرواز می کند. جایی که بهشت را به یاد می آورد. آنجا زیر نظر مربی کهنسال آموزش می بیند  و به حقیقتی متفاوت می رسد. او باز به زمین می آید و مرغان مطرود را آموزش می دهد.

جاناتان مرغ دریایی یاد آور آموزه های عرفانی اشراقی شرقی است و روش حمکت صدرا را به ذهن می رساند. روش عرفانی شرقی تماما نشان از دوری از دنیا و غرق شدن در ذات باری و حقیقت دارد اما روش صدرا در مرحله های ابتدایی مثل عرفان های پیشین خود دوری از ظواهر دنیوی را سر لوحه کار خود قرار می دهد اما معتقد است که وقتی که روح با حقیقت آمیخته شد مرحله دیگری را باید تجربه کند و آن هم برگشتن به دنیا و راهنمایی دیگران به حقیقت است.

جاناتان مرغ دریایی یاد آور آموزه های عرفانی اشراقی شرقی است و روش حمکت صدرا را به ذهن می رساند. روش عرفانی شرقی تماما نشان از دوری از دنیا و غرق شدن در ذات باری و حقیقت دارد اما روش صدرا در مرحله های ابتدایی مثل عرفان های پیشین خود دوری از ظواهر دنیوی را سر لوحه کار خود قرار می دهد اما معتقد است که در وقتی که روح با حقیقت آمیخته شد مرحله دیگری را باید تجربه کند و آن هم برگشتن به دنیا و راهنمایی دیگران به  حقیقت است. کاری که جاناتان در پیش می گیرد.

ریچارد باخ ، جاناتان را در سال 1970 نوشت، داستان مرغ دریایی ای که نمی خواهد مثل بقیه مرغان دریایی زندگی کند. می خواهد تند تر و بالا تر پرواز کند. اما همنوعانش تغییر را دوست ندارند و او را از جمع خود می رانند. اما به راستی این جاناتان نیست که تنها می ماند.

سرنوشت این مرغ دریایی هزاران نفر در دنیا را درگیر خود کرده است. این کتاب سرشار از امید است. داستانی درباره رهایی و اوج . چگونه پردین و چگونه دل کندن. رها کردن و شکستن عادت ها.

نویسنده این کتاب خود  خلبانی است که تا کنون سه کتاب درباره پرواز نوشته است و جاناتان  مهم ترین و زیبا ترین داستان وی است.

این کتاب در سه بخش نوشته شده و مترجم آن را به صورت دو زبانه منتشر کرده است. تا مقایسه متن ترجمه با متن اصلی میسر باشد.

داستان جاناتان مرغ دریایی بارها توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردانده شده است. ترجمه فاطمه محمد نژاد خالی از ایراد نیست. سلماز بهگام، لادن جهانسوز، شقایق قندهاری، آذر نجفی  از دیگر مترجمان این کتاب هستند.

«جاناتان به آرامی روی صخره های فار کلیفز می چرخید و تماشا می کرد. این مرغ جوان فلچر واقعا در پرواز شاگرد کاملی بود. در هوا قوی و سبک و سریع بود اما از همه مهمتر اینکه علاقه بسیار خارق العاده ای در یاد گرفتن پرواز داشت[2]

 پی نوشت:

[1] صفحه 47 کتاب

[2] صفحه 66 کتاب

هنر بازیگری

هنر بازیگری؛ استلا ادلر


«هنر بازیگری» درس هایی مهم از شیوه بازیگری استلا ادلر است که توسط هووارد کیسل گرد آوری ویرایش شده است.

هنر بازیگری؛ استلا ادلر

هنر بازیگری. استلا ادلر. گرد آوری و ویرایش: هووارد کیسل. مترجم: فاطمه خسروی.نشر افراز. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.328 صفحه. قیمت: 15800 تومان.

«قانونی هست که باید بیاموزید. زندگی درون شما نیست. زندگی خارج از شما است. اگر خارج از شما است، باید به سویش بروید. باید به سوی یک نفر بروید و اگر او عقب عقب رفت، قصور از او است. نکته حیاتی ای که باید بدانید این است: زندگی در مقابل شما است؛ به سوی آن قدم برداید[1]

مارلون براندو و استلا ادلر

مارلون براندو یکی از شاگردان نامی استلا ادلر درباره استادش می نویسد: به نظر من استلا ادلر فراتر از یک معلم بازیگری است. کار هنری او، به تمامی اطلاعات ارزشمندی را منتقل می کند، این که چطور طبیعت شیوه های احساسی مان و در نتیجه طبیعت دیگران را کشف کنیم. او هرگز خودش را به دست عوامل استعماری عوامانه نسپرده است، چنانکه برخی از هنرمندان به اصطلاح شناخته شده، متد های بازیگری را پیشه کرده اند. بنابراین کمک او به فرهنگ تئاتر تا حد زیادی ناشناخته، کشف نشده و بدون قدردانی باقی مانده اند. تا انجایی که می دانم او تنها بازیگر امریکایی بود که برای تحصیل به پاریس نزد کنستانتین استانیسلاوسکی رفت، کسی که خود ناظر بر مهارت رفتار انسانی و برجسته ترین شخص تئاتر روسیه بود. استلا دانش تکنیکی او را به امریکا آورد و آن را در اصول اموزشی خود گنجاند.

درباره استلا ادلر

 استلا ادلر بازیگر امریکایی و از شاگردان استانیسلاوسکی کارگردان و نظریه پرداز مهم روسیه است. خانم ادلر در تئاتر گروپ در سال های 1930 بهترین و پویا ترین و تربیت شده ترین بازیگران عصر حاضر را به جامعه تئاتری هدیه داد. وی یکی از آموزگاران برجسته و نظریه پردازان به نام بازیگری است که از شهرت زیادی در دنیا برخوردار است و از سال های پیش نیز برای بازیگران ایرانی فردی شناخته شده است. در سال 1949 وی استودیوی بازیگری خود را که امروز استلا ادلر کنسرواتوری آو اکتینگ نامیده می شود بنیان گذاشت. امروز این استودیو یکی از بزگزیده ترین برنامه های آموزشی بازیگران را در سراسر دنیا ارائه می دهد. وی از همان زمانی که راهش را از اکتورز استودیو جدا کرد در سال 1941، موضعی در برابر شیوه روان و ناتورالیستی بازیگران امریکایی اتخاذ کرد. شیوه وی با روش فاخر و اغراق شده مرسوم در تئاتر آن روزگار تفاوت آشکار داشت و نقش فردیت بازیگر در آن بارز بود. وی اصالت شخصیت را که از نظریات جامعه شناختی وی بر می امد محور تدریس قرار داد.

در این کتاب نه تنها شما هنر بازیگری را از خانم استلا ادلر می اموزید بلکه هنر زندگی را نیز می آموزید . استلا ادلر نکته های بسیار تکان دهنده ای در باره نوع زیستن هنرمندانه در این کتاب به شما ارائه می دهد.

درباره کتاب

هنر بازیگری کتاب مهمی از آموزه های استلا ادلر است. در این کتاب وی گام به گام بازیگر را در هدایت نقشش کمک می کند. درس های وی از مهمترین و کلیدی ترین درس های بازیگری است. و اگر بازیگری آنها را به دقت به کار بگیرید می تواند در پیدا کردن نقش توان مند شود. این کتاب شامل بیست و دو کلاس درس بازیگری است. از اولین گام ها بر روی صحنه تا ایفای نقش طبقه خاص اجتماعی.

در برخی از آموزه های وی می خوانید: شما هیچ چیزی را نمی توانید با پول جبران کنید، اما با رشدتان، با پیگیری می توانید هر کمبودی را جبران کنید. با حس بیرونی موفقیت نمی توانید کاری از پیش ببرید، اما با توانایی درونی برای رشد کردن می توانید از پس هر کاری برآیید. اگر بیاموزید که چطور کار کنید و رشد کنید، زندگی را به دست خواهید گرفت و این زندگی با دنیای بیرونی نابود نخواهد شد.

در این کتاب نه تنها شما هنر بازیگری را از خانم استلا ادلر می اموزید بلکه هنر زندگی را نیز می آموزید . استلا ادلر نکته های بسیار تکان دهنده ای در باره نوع زیستن هنرمندانه در این کتاب به شما ارائه می دهد.

« تمدن با مقدار پولی که افراد به دست می آورند و تعداد اتومبیل هایی که در گاراژ هایشان است تعریف نشده. اگر از موزه متروپلیتن دیدن کنید، تعداد حساب های بانکی مردم را نخواهید دید. انتشار تمدن با هنر اتفاق افتاده، چیزی که در موزه ها و کتابخانه هایمان نگه داری شده است»[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 30 کتاب

[2] صفحه 36 کتاب

پاسخی پژواکسان از کوه ها


پاسخی پژواک سان از کوه‌ها


«و پاسخی پژواک سان از کوه ها آمد» سومین اثر خالد حسینی درباره زندگی افغان هایی است که کشور خود را ترک کرده و زندگی پر ماجرایی را در غربت طی می کنند.

پاسخی پژواک سان از کوه‌ها

و پاسخی پژواک سان از کوه ها آمد. خالد حسینی. مترجم: شبنم سعادت. چاپ دوم. تهران: انتشارات افراز. 1392. 1100 نسخه.464 صفحه. قیمت: 22800 تومان.

«وقتی دختر کوچکی بودم، من و پدرم یک رسم و رسوم شبانه خاص داشتیم. بعد از این که من بیست و یکی بسم الله را می گفتم و او من را توی جایم می گذاشت، کنارم می نشست و با انگشت شست و سبابه اش خواب های بد را از سرم بیرون می کشید. انگشتانش از پیشانی ام سمت شقیقه هایم می رفت، با صبر و حوصله پشت گوش ها و پشت سرم را جست و جو می کرد، و با هر کابوسی که از مغزم پاک می کرد یک صدای تق در می آورد مثل صدای در آوردن چوب پنبه سر بطری[1] 

ترجمه های متعدد

سومین و آخرین رمان خالد حسینی به نام و پاسخی پژواک سان از کوه ها آمد با ترجمه شبنم سعادت از سوی نشر افراز به بازار کتاب عرضه شده است و در عرض دو ماه توانسته است به چاپ دوم برسد. از این کتاب تاکنون ترجمه های زیادی به بازار کتاب عرضه شده که با نام های مختلفی به چاپ رسیده است از جمله ، پژواک کوهستان، و کوه ها طنین انداز شدند، و کوهستان به طنین درآمد، پژواک کوهستان، و کوه طنین انداخت.

این کتاب را محسن عقبایی، منصوره حکمی، نسترن ظهیری، مهدی غبرایی و مه گونه قهرمان نیز ترجمه کرده اند.  با این حساب اکنون ترجمه های زیادی از این کتاب در بازار کتاب موجود است که به خواننده این فرصت را می دهد که بهترین ترجمه را برگزیند.

هر چند این موضوع  به معضل ترجمه های متعدد از یک کتاب دامن می زند و تنها راهکار جلوگیری از این مشکل همچنان قانون کپی رایت است که دولت ایران هنوز زیر بار آن نرفته است. این کتاب برای اولین بار در تاریخ 2013 منتشر و از اقبال بی نظیری برخوردار شد به همین دلیل مترجمان ایرانی نیز به سرعت دست به کار ترجمه فارسی آن شدند.

گفته می شود شبنم سعادت از جمله نخستین مترجمانی بود که این رمان را به فارسی برگردانده اما به دلیل به درازا کشیده شدن زمان اخذ مجوز به چند ماه تاخیر منتشر شده است.

موضوع کتاب

داستان و پاسخی پژواک سان از کوه ها آمد در سال 1952 در دهکده ای از افغانستان می گذرد. شخصیت اصلی این داستان عبدالله نام دارد که خواهرش پری را بسیار دوست دارد ولی او را از دست می دهد . پری به یک خانواده ثروتمند و بی فرزند واگذار می شود و حتی بعدها از افغانستان به پاریس می رود. عبدلله هیچ گاه خواهرش را از یاد نمی برد. او و خانواده اش درگیر ماجراهای مختلفی می شوند که سرانجام عبدلله را به کالیفرنیا می کشاند. و عبدلله یک بار دیگر می تواند رد پاریس پری را بیابد و با او به گفتگو درباره خوانده اش بپردازد.

این رمان رمانی احساساتی است و تلاش دارد ضمن به هیجان آوردن و تحریک کردن احساسات مخاطب، چهره متفاوت و فرهنگی ای از مردمان افغانی بسازد. در این رمان خالد حسینی زندگی سه نسل از مردمان افغان را بررسی کرده است. وی  از سال های 1952 شروع کرده و  تا سال 2010 ادامه داده است. این کتاب در نه فصل روایتش را پیش می برد.  

در این رمان خالد حسینی دیگر از بدبختی های افغانستان نمی گوید بلکه از افغان هایی سخن می گوید که این کشور را ترک کرده اند و توانسته اند به پیشرفت های خوبی دست پیدا کنند. اما در ارائه این تصویر کمی هم اغراق کرده است.

درباره کتاب از زبان مترجم

شبنم سعادت در مصاحبه ای درباره این کتاب می گوید: خالد حسینی بعد از نوشتن« بادبادک باز »که باعث شهرتش شد« هزار خورشید تابان» را نوشت و حالا این رمان آخرش. من از میان این سه همان رمان بادبادک باز را بیشتر از همه می پسندم. زیرا او در رمان آخرش چند روایت تکه تکه را پیش می برد و ترتیب زمانی و مکانی خاصی ندارد. در واقع خط داستانی پررنگی ندارد. او داستان را با شخصیت ها پیش می برد. خواهر و برادری که از کودکی از هم دور می افتند. اما داستان تنها از زبان این دو شخصیت پیش نمی رود و بلکه هر شخصیتی که به نوعی به این دو ربطی دارند بخشی از روایت را پیش می برند. به نظر من خالد حسینی تلاش کرده سبک تازه ای را در نوشته هایش ابداع کند اما یک جاهایی نتوانسته به خوبی از پس این کار بر آید. در این رمان خالد حسینی دیگر از بدبختی های افغانستان نمی گوید بلکه از افغان هایی سخن می گوید که این کشور را ترک کرده اند و توانسته اند به پیشرفت های خوبی دست پیدا کنند. اما در ارائه این تصویر کمی هم اغراق کرده است.

درباره نویسنده

خالد حسینی نویسنده افغانی

خالد حسینی از پدر و مادری هراتی در شهر کابل به دنیا آمد. پدرش به عنوان دیپلمات در وزارت امور خارجه افغانستان اشتغال داشت و مادرش آموزگار زبان فارسی دری و تاریخ بود. در سال 1976 زمانی که پدر خالد از جانب امور خارجه افغانستان به پاریس اعزام می شود ارتش سرخ شوروی به افغانستان حمله می کند و پدر خالد نیز از کار برکنار شده به امریکا می رود و در آنجا پناهنده سیاسی می شود. خالد در امریکا و در شهر کالیفرنیا به تحصیل پزشکی می پردازد و اولین رمانش را به نام بادبادک باز درباره وضعیت زندگی کودکان افغانی به رشته تحریر در می آورد که سر و صدای زیادی در دنیا به پا می کند. وی پس از موفقیت اولین رمانش کتاب هزار خورشید تابان را می نویسد و اکنون آخرین و سومین رمانش و پاسخی پژواک سان از کوه ها آمد، نیز یکی از پرفروش ترین رمان های منتشر شده محسوب می شود.

«ناگهان دیوی به سبزه میدان آمد. همان طور که از طرف کوه ها به روستا نزدیک می شد، با هر قدمش زمین می لرزید. روستاییان بیل و بیلچه را رها کردند و به اطراف پراکنده شدند. خودشان را توی خانه ها محبوس کردند و کنار هم کز کردند. »[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 396 کتاب

[2] صفحه 10 کتاب

بریدن تمام بندها


بریدن تمام بندها


«تمام بندها را بریده ام»  اولین رمان بلند سیاوش گلشیری درباره زندگی کارمندی است که نوشتن زندگی وی را دگرگون می کند.

بریدن تمام بندها

تمام بندها را بریده ام. سیاوش گلشیری. انتشارات افراز. چاپ دوم. تهران: 1392. 1100 نسخه.136 صفحه. قیمت: 6600 تومان.

« خیره ماند به جعبه مقوایی که میان اثاثیه و جعبه های دیگر یک وری روی زمین افتاده بود. قاب خالی از عکس را از همین کارتن بیرون آورده بود. رفت طرف  پنجره پذیرایی  و دو شاخه تلفن را بیرون کشید. »[1]

تمام بندها را بریده ام روایت مردی است به نام فرهاد که تمام زندگی اش را به خاطر نوشتن از دست می دهد. او که کارمندی معمولی است تصمیم می گیرد داستان بنویسد و  همین باعث نابود شدن رابطه اش با همسرش رویا می شود و  رویا نیز وی را ترک می کند. همین زندگی ویران شده آسیب روحی و روانی بیشتری به او می زند و در نهایت فرهاد دست به خودکشی می زند.

داستان از جایی آغاز می شود که رویا برای بردن وسایلش از خانه فرهاد آمده و اسباب کشی می کند تا زندگی مستقلی آغاز کند.

فضا سازی و داستان خواننده را به خود جذب می کند. این رمان در فصل اول خود از زاویه سوم شخص و ذهن فرهاد روایت می شود. فصل دوم کتاب از ذهن ری را روایت می شود زنی که پیش از ازدواج آنها با فرهاد ارتباط داشته است و بعد از ازدواج فرهاد از زندگی او رفته است. این فصل به نوعی درباره عشق قدیمی فرهاد است.

فصل سوم کتاب نیز از دید رویا روایت می شود. این فصل از طریق مرور دفترچه خاطرات او روایت می شود. در این بخش تعدادی از خاطرات رویا با ذکر تاریخ خاطره آورده شده است و خواننده صرفا با خاطره نویسی مواجه است.

این داستان بلند در سه فصل روایتگر سرگشتگی شخصیت هایی است که با پشت سر گذاشتن دوران جوانی در مواجهه با ناکامی ها و شکست های مختص به نسل خود نه تنها دستاویزی نمی یابند که بیشتر و بیشتر در خود فرو می روند.

این داستان بلند در سه فصل روایتگر سرگشتگی شخصیت هایی است که با پشت سر گذاشتن دوران جوانی در مواجهه با ناکامی ها و شکست های مختص به نسل خود نه تنها دستاویزی نمی یابند که بیشتر و بیشتر در خود فرو می روند.

تمام بندهارا بریده ام شامل سه فصل است که عبارتند از: فرهاد، ری را و رویا . فصل اول بلند ترین فصل و بهترین بخش کتاب است و فصل سوم کتاب بخش هایی از یک دفترچه خاطرات را شامل می شود.  

نویسنده در یادداشتی درباره این اثر می نویسد: وقتی قرار است از خودت بگویی یا به اجبار بخواهی از اثری بنویسی که به نحوی به تو مربوط است، کار سخت می شود. آن وقت چاره ای نمی ماند جز کلک زدن، طفره رفتن، مثل همین حالا که موقعیتی خلق کرده ای که ظاهرا به تو به عنوان نویسنده می پردازد اما خود از آن خالی است. و مگر نقش هنر و ادبیات امروزمان چیزی جز این است! تلاش در جهت بازنمود انگارهایی که به جهان واقعیت نزدیک اند، ولی دقیق که می شوی تنها چیزی که به تعویق می افتد، تصویر کلی همان واقعیت است.

تمام بندها را بریده ام اولین رمان سیاوش گلشیری است وی این رمان را از طرح یک داستان کوتاه شروع کرده و در نوشتن به این نتیجه رسیده است که توانایی تبدیل شدن به رمان را دارد.

سیاوش گلشیری درباره این رمان می گوید: اتفاقی که به لحاظ تکنیکی در این داستان افتاده این است که گلایه هایی در فصل اول وجود دارد که کلید حل شان در فصل سوم است. در فصل اول روایت هایی سیال و خاطره گو را از منظر ذهنی شخصیتی که تا حدودی از جامعه دور افتاده است، می خوانیم و در فصل سوم مقداری از فضای ذهنی و شخصی خارج می شویم و با روزنگاره هایی  مواجه می شویم.

«خراب کرده بود. همین کافی بود تا دوباره شروع کند. اول از گرانی می گفت و شندرغاز کرایه خانه ای که هیچ وقت سر موقع به دستش نمی رسید. بعد هم خلط دهانش را تف می کرد توی گلدان آزالیای کنار در و دوباره انگشتان لرزان و سیاهش را می برد سمت دهانش تا پکی بزند. میان غر غر هایش هم مدام از لای در سرک می کشید. »[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 7 کتاب

[2] صفحه 21 کتاب