کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

واقعیات بین دختر و پدر


واقعیات بین دختر و پدر


«سقوط در آینه های خویشتن» مروری است بر خاطرات اورزولا پریس دختر ماکس فریش، نمایشنامه نویس مشهور سوئیسی، از زن اول وی که به سبب اختلاف هایشان از هم جدا شدند و اورزولا نیز از پدرش فاصله گرفت تا سال های پیری که یک بار دیگر به او نزدیک شد.

سقوط در آینه های خویشتن

سقوط در آینه های خویشتن. اورزولا پریس. مترجم: سهیلا پشنگ. انتشارات افراز. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.168 صفحه . قیمت: 8400 تومان.

«اگرچه ممکن است گاهی گفته های پیشین خود را نقض کنم اما حقیقت را هرگز[1]

همه دختران دنیا پدر دارند. کشف دوباره پدر موضوعی است که در کتاب سقوط در آینه های خویشتن به آن پرداخته می شود. پدر اما یک پدر معمولی نیست. پدری است که شاید کشفش برای خیلی از آدم های دنیا موضوع جالبی است. او کسی نیست جز ماکس فریش نمایشنامه نویس، نویسنده و معمار سوئیسی. مردی که بیشتر خواننده هایش دوستش دارند و تلاش می کنند در خلال نوشته هایش اندکی از روح اش را کشف کنند. این کتاب شرح وقایع سند تامل برانگیزی است از تلاش دختر برای دوباره و از دور نگریستن به رابطه دشوارش با پدر و بازگو کردن آن از زبان خود. این داستان واقعی و این کتاب، گویای واقعیات بین دختر و پدر است.

« ماکس که در مقابلم نشسته است، با نگاهی خشک و وحشت برانگیز به رو به رویش خیره شده است. آیا باید از او درباره خودش بپرسم و این که الان به مناسبت مرگ نزدیکش، زندگی خود را چطور می بیند؟ در نهایت درباره مادرش از او پرسیدم و از رابطه اش با او که باعث اختلاف شدید او و همسر اولش یعنی مادر من شده بود. ماکس هم با عصبانیت زیاد شروع به صحبت درباره مادرم کرد. به او گفتم: امیدوار بودم در این فرصت کوتاه باقی مانده از زندگیت، دیدگاه تو تغییری کرده باشد. امیدوار بودم که کمی ملایم تر شده باشی. او جواب داد: نه، کاملا برعکس، وقتی مرگ آدم نزدیک باشد، تعصبات او شدید تر هم می شوند. البته آدم از فرصت هایی که استفاده نکرده و از ندانم کاری های بزرگ زندگی اش دچار بهت می شود اما هرگز احساس پشیمانی نمی کند و نسبت به اتفاقات گذشته احساس تقصیر یا آرزوی جبران چیز ی را ندارد. اما قضاوت هایش تند و سرسختانه می شوند و شهامتش در ابراز آن ها هم بیشتر می شود، مثلا این که کسی را بی عرضه بنامد و این کار را جلوی دختر او بکند[2]  

ماکس فریش کیست؟

ماکس فریش در سال 1911 در زوریخ به دنیا آمد. وی ادبیات خواند و اولین رمانش را به نام« یورگ شاین بارت ، سفر تابستانی سرنوشت ساز» نوشت اما به زودی تصمیم گرفت دست از نوشتن بکشد و به معماری بپردازد. با گرفتن جایزه «کنراد فردیناند مایر» او یک بار دیگر تلاش خود را کرد و از آنجا به بعد به نویسنده ای مشهور بدل شد. رمان اشتیلر او شهرت جهانی پیدا کرد. وی رمان ها و نمایشنامه های بسیاری نوشته و در واقع بیشتر به نمایشنامه نویس شهرت دارد. از نمایشنامه های او وقتی که جنگ تمام شد، «گراف اودرلاند»، «دیوار چین»،« دون ژوان یا عشق به هندسه»، «آقای بیدرمان و آتش سوزان» را می توان نام برد. ماکس فریش در ایران با ترجمه نمایشنامه «آندورا» توسط «حمید سمندریان» به جامعه کتاب خوان ایران معرفی شد. بعدها با ترجمه رمان «اشتیلر» توسط «علی اصغر حداد» قدرت رمان نویسی وی نیز آشکار شد. رمان اشتیلر یادداشت های مردی است که به سبب شباهتش  با جاسوسی برای روس ها به نام اشتیلر دستگیر و به زندان می افتد. فریش به همان سنت رمان نویسی ای تعلق دارد که کافکا و توماس مان در آن قلم می زدند. وی به واکاوی درونی شخصیت هایش علاقه زیادی دارد. وی همچنین هویت و سرگشتگی انسان معاصر را دست مایه آثار خود قرار می دهد. وی به دلیل اینکه تجربه دو جنگ ویران گر جهانی را با خود دارد به دردها و بی هویتی های انسان پس از جنگ های خشونت بار نیز می پردازد. وی در سال 1991 بر اثر سرطان درگذشت.

اورزولا پریس در یکی از مصاحبه هایش که اتفاقا هنگام نمایشگاه کتاب ایران از وی شده است، درباره رابطه اش با ماکس فریش می گوید: رابطه پدر و دختر در کشور های مختلف متفاوت است اما برخی اوقات به مشکلاتی بر می خورند که برای هر خانواده ای ممکن است اتفاق بیفتد. پدر من نویسنده مشهوری بود اما پدر خوبی نبود اما پدر پدر است باید به نوعی با هم کنار بیاییم حتی اگر در عقاید با او اختلاف داشته باشید.

دختر ماکس فریش

اورزولا پریس دختر ماکس فریش در سال 1943 و او نیز در زوریخ به دنیا آمد و او نیز در رشته ادبیات تحصیل کرد. از این جهت تجربه مشترکی با پدر دارد. وی در سال 1966 سوئیس را ترک کرد و به کشورهایی چون سوئد، اسکاتلند، جنوب و شمال المان سفر کرد و به عنوان مربی توان بخشی به کار و تحصیل پرداخت. کتاب «استانبول» وی که تجربیاتش از سفر به ترکیه را در خود دارد در ردیف آثار برگزیده اروپا در سال 2008 قرار گرفت. اورزولا دختر زن اول ماکس فریش است که بر اثر اختلاف های زیادی که با هم داشتند از هم جدا شدند و اروزولا نیز از پدرش فاصله گرفت تا سال های بعد، در زمان پیری  و بیماری پدرش که یک بار دیگر او را کشف کرد.

درباره کتاب

این رمان به شیوه یادداشت های روزانه نوشته شده است. این یادداشت ها الزاما سیر تاریخی مشخصی را دنبال نمی کنند و صرفا بر حسب اینکه ذهن نویسنده به یاد چه خاطره ای است به آن زمان اشاره می کنند. آخرین یادداشت تاریخ نوامبر 2008 را بر خود دارد. نویسنده برای مردی که رابطه صمیمانه ای با او برقرار کرده است درباره ماکس فریش و زندگی شخصی و روابطش با خانواده  گفتگو می کند. در خلال این گفتگو ها چهره پدر برای نویسنده روش تر و واضح تر می شود. او به خاطرات دور دست گذشته و کودکی باز می گردد و لحظه های خوب بد زندگی با پدرش را مرور می کند. اورزولا بی پروا درباره خصوصیات پدرش می نویسد و از گفتن اینکه وی مردی سرسخت، خشن، بیرحم و بی ملاحظه بود ابایی ندارد. اورزولا پریس در یکی از مصاحبه هایش که اتفاقا هنگام نمایشگاه کتاب ایران از وی شده است، درباره رابطه اش با ماکس فریش می گوید: رابطه پدر و دختر در کشور های مختلف متفاوت است اما برخی اوقات به مشکلاتی بر می خورند که برای هر خانواده ای ممکن است اتفاق بیفتد. پدر من نویسنده مشهوری بود اما پدر خوبی نبود اما پدر پدر است باید به نوعی با هم کنار بیاییم حتی اگر در عقاید با او اختلاف داشته باشید.  

پی نوشت:

[1] مقدمه کتاب

[2] صفحه 146 و 147 کتاب

هویت نابود شده


هویت نابودشده


« شهربندان » داستان پزشکی است که پس از فارغ التحصیلی به کشور خود باز می گردد. ولی کشورش را در محاصره می یابد و هویت شهروندی او زیر سوال می رود. او مجبور است برای اشغالگران تازه هویت ملی اش را به اثبات برساند.

شهربندان

شهربندان. جواد مجابی. انتشارات افراز. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.200 صفحه. قیمت: 9800 تومان.

«دوران برزخی اش که  از هویت خود صرف نظر کرده بود تا به هویت شماره دار یک گروگان برسد طولانی تر از آن بود که تصور می کرد. پنداشته بود که رایانه چند روزه او را به خانه ای، خانواده ای منتسب خواهد کرد و زندگی دربه ردش پایان خواهد یافت. اما چنین نشد و فصل عرق ریز تابستان او در فضای دلهره هایش رها بود. از نظر قانون جزء گروه ها، افراد، شناخته نمی شد، باکسی مرتبط نبود، فقط شماره ای بود در ورقه کوچکی که می توانست بخورد، بیاشامد، بخوابد، همین. »[1]

درباره داستان  

رمان شهر بندان درباره اشغال کشوری است که در همسایگی ایران قرار دارد. کشوری که سالیان سال وحشت جنگ و خونریزی را بر تن خود حس کرده است. خانه های ویران شده از جنگ، خیابان هایی که به جای خودرو توپ و تانک و ماشین های حمل اسلحه از ان می گذرد، پیاده رو هایی مملو از سرباز های داخلی و خارجی و خلاصه هر جا و هر گوشه اش نشانی از جنگ دیده می شود.

رمان شهر بندان درباره اشغال افغانستان است. بازگوی سرنوشت مردمی است که به اجبار نیروهای اشغالگر، از هویت خود محروم شده اند. این رمان به هنگام اشغال افغانستان در اوائل دهه شصت نوشته شده است اما شهربندان می تواند در هر جای جهان اتفاق افتاده باشد. وضعیت محاصره شدگان همیشگی نیست، از گوشه و کنار نشانه های آزادی و مقاومت ظاهر می شود. رمان به روند این گشایش و رهایی می پردازد.

نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد: شهر بندان سرنوشت کشوری بی دفاع است که وسوسه فتح آن ، همواره در سر ابر قدرت ها جا به جا می شود. بعدها که کشور از اسارت ظاهری رها شد، شهربندانی پنهانی آغاز شد به هیات جنگی داخلی که ریشه هایش در فراسوی مرزهای هرج و مرج، خون برادران را بر خاکی عتیق هبا و هدر می کند. این کتاب را به هنگام اشغال خاک همسایه مان نوشته ام با آرزوی بهروزی مردمی که بتوانند از چنگ غارتگران جهانی رهایی یابند. این رمان به شیوه طبیعی نوشته شده است و در آن از بازی‌های خاص زبانی و فضاسازی که شاید در برخی از رمان‌هایم هست، خبری نیست و ماجرا خیلی خطی جلو می‌رود. در داستان نشان داده می‌شود که چگونه بر اثر تهاجم هویت مردمی از دست می‌رود، همچنین بخشی از مقاومت این ملت را در برابر دشمنان نشان می‌دهد

رمان شهر بندان داستان پزشک افغانی است که پس از بازگشت به کشورش متوجه اشغال آن توسط نیروهای بیگانه می شود، این پزشک می کوشد رد و نشانی از هویت شخصی و ملی خود بیابد. در این مسیر با حوادث و رویدادهای مختلفی رو به رو می شود.

نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد: شهر بندان سرنوشت کشوری بی دفاع است که وسوسه فتح آن ، همواره در سر ابر قدرت ها جا به جا می شود. بعدها که کشور از اسارت ظاهری رها شد

درباره نویسنده  

جواد مجابی متولد مهر سال 1318 قزوین است. وی نویسنده، شاعر، نقاش، روزنامه‌نگار و طنزپرداز است که از او آثار متعددی در این حوزه‌ها به چاپ رسیده است.

وی که فارغ‌التحصیل رشته حقوق در مقطع کارشناسی و اقتصاد در مقطع دکتری از دانشگاه تهران است، 19 سال کارمند دادگستری و پس از آن کارشناس فرهنگی وزارت فرهنگ و هنر بوده است.

کتاب‌های «من و ایوب و غروب»، «کتیبه»، «دیوساران»،‌«از دل به کاغذ»، «قصه روشن» و «کتیبه و ایوب» در حوزه داستان کوتاه، «شهر بندان»، «شب ملخ»، «مومیایی»، «فردوس مشرقی»، «عبور از باغ قرمز»، «برج‌های خاموش»،‌ «لطفا درب را ببندید»، «باغ گمشده» و «یکی و آن دیگری» در حوزه رمان و «شبح سدوم»، «روزگار عقل سرخ» از آثار این نویسنده هستند.

از دیگر آثار مجابی می‌توان به نام‌های «چندنمایش‌نامه» در حوزه نمایش‌نامه، فیلم‌نامه «دیوانگان بر ساحل»، سفرنامه «ای قوم به حج رفته»، «شناخت‌نامه احمد شاملو»، «شناخت‌نامه ساعدی»، «سخن در حلقه زنجیر»، «سایه دست» و «آینه بامداد» در حوزه مقاله و مجموعه شعرهای «فصلی برای تو»، «زوبینی بر قلب پاییز»،‌«پرواز در مه»، «بر بام بم»،‌»سفرهای ملاح رویا»، «پوپکانه»،‌ »شعرهای من و پوپک»، «دری به شادخویی»، «سال‌های شاعرانه» و «شعر بلند تامل» اشاره کرد.

دکترمجابی طنز مدرن را در شکل های مختلف کلامی و تصویری تجربه کرده و نقاشی مدرن را به تفنن و تجربه پی گرفته و چند نمایشگاه از کارهای خود برگزار کرده است.

کار او در این سال ها، پژوهش درباره نوپردازان هنرهای تجسمی ایران و ارائه تاریخ تحلیلی زندگی و آثار نقاشان و مجسمه سازان پنجاه سال اخیر است و شناخت نامه هایی را در این زمینه انتشار داده.

پژوهش در تاریخ طنز در متون ادبی ایران، و ترسیم سیر شوخی های ادبی در کتاب های نظم و نثر ایران طی هزار سال بر پایه تحولات اجتماعی از دیگر علاقه مندی های او است.

دکترجواد مجابی بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی درباره هنر و ادبیات ایران دعوت شده است و یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران به شمار می رود.

رمان شهربندان در زیر مجموعه داستان امروز ایران از طرف نشر افراز منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است. این رمان در سال 66 یک بار منتشر شد و به تازگی به عنوان چاپ اول منتشر شده است.

پی نوشت:

[1] صفحه 77 کتاب

بچه چهل ساله

پسر بچه چهل ساله


«نمکی و مار عینکی» داستان افسانه ای پسرکی نوجوان است که خودش را چهل ساله جا می زند و برای پیدا کردن هفت دزد و هفت یاوقت راهی شهر و روستا می شود و با ماجراهای شگفت و گاه خنده داری رو به رو می شود.

پسر بچه چهل ساله

نمکی و مار عینکی.فرهاد حسن زاده.انتشارات سوره مهر.چاپ سوم. تهران1392:.2500 نسخه.276صفحه.قیمت: 4000 تومان.

«مار عینکی بالا و بالاتر آمد و لحظه به لحظه درشت تر و دراز تر می شد و مردم با تعجب به هم می گفتند ماری به این بزرگی چه طور در صندوقی به آن کوچکی جا گرفته؟ پولک های بدن عینکی زیر نور آفتاب می درخشید و برق می زد و هر لحظه رنگی از هفت رنگین کمان به خود می گرفت»[1]

موضوع داستان و پرداخت قصه

ماجرا از این قرار است که نمکی و دوستش تیمور در میدانچه شهر مشغول معرکه گیری هستند. آنها برای تماشاچی ها زنجیر می چرخانند و قفل می شکنند و مارافسایی می کنند. اما هیچ کس حاضر نیست برای بازی های نمایشی آنها پول بدهد.

ماری نمکی ماری است هندی که با نمکی خیلی رابطه خوب و صمیمی دارد و در بازی ها و معرکه گیری ها همیشه بازی های جالبی در می آورد و گاهی هم از سر شیطنت با نمکی همراهی نمی کند.

یک روز که نمکی و تیمور دارند نمایش معرکه گیری خودشان را اجرا می کنند و مردم هم بر و بر به آنها چشم دوخته اند و هیچ کس هم دست توی جیبش نمی کند، جارچیان شهر از راه می رسند و خبری می آوردند. جارچیان نمایش آنها را به هم می زنند تا بگویند هفت دزد، هفت یاقوت پادشاه را دزدیده و در رفته اند و اگر کسی دزدها را به پادشاه تحویل بدهد صاحب سه تا از آن یاقوت ها می شود. نمکی و مار عینکی اش راهی شهر می شوند تا دزد ها را پیدا کنند. نمکی که خود را چهل ساله می داند با هوش و ذکاوتی که از خود نشان می دهد می تواند همه موانع را پشت سر بگذارد. رابطه خوب و صمیمی او با یک مار عینکی باعث لحظات مفرح و شادی است که قصه را برای خواننده جذاب تر می کند.

نمکی و مار عینکی در 12 فصل روایت می شود. نمکی به کمک مار عینکی یکی یکی دزدان را شناسایی و دستگیر می کند و همه را تحویل پادشاه می دهد. او با زبان شیرین و حرف های عمیقا حکیمانه اش همه را محسور خود می کند.

نمکی و مار عینکی باز نویسی قصه های فولکوریک قدیمی است که فرهاد حسن زاده به خوبی از پس اش بر امده و ان را به زیبایی نوشته است. این رمان برای گروه سنی نوجوانان نوشته شده است.

 ذکاوت، هوش، راستگویی و عدالت محوری از مفاهیمی است که در این اثر برجسته شده و نویسنده به آنها پرداخته است.

اقتباس انیمیشنی اثر

نمکی و مار عینیک همچنین به فیلمنامه ای انیمیشنی در آمده است. در ساخت انیمیشن این اثر به انتقال مفاهیم دینی و ارزش های اسلامی پرداخته شده است. این انمیشن از پاییز امسال از شبکه پویا پخش شد. انیمیشن نمکی و مار عینکی به کارگردانی «علی رضا فرمانی» و تهیه کنندگی مرکز پویا نمایی صبا در 12 قسمت و 15 دقیقه با تکنیک دو بعدی تولید شده است.

حرف های نویسنده

حسن زاده درباره شکل گیری داستان نمکی و مار عینکی می گوید: حدود سال 1374 اولین نسخه این داستان به نام هفت دزد و هفت یاقوت کبود نوشته شد. اسم شخصیت این داستان اصلان بود که بعد ها به نمکی تغییر کرد. این داستان برای کمیک استریپ نوشته شده بود و خودم نیز طرح های ساده ای برایش زدم. تصویرگر آن نیز «علی خدایی» بود. آن مجموعه 25 شماره داشت و سه سال بعد در تابستان سال 1377 آن را باز نویسی کردم و به شکل رمان در آوردم. کار توصیفی شد و شخصیت ها پخته تر شدند تا اینکه سال 84 برای ساخته شدن انیمیشنش اقدام کردم. اما چون ساخت فیلم خیلی طولانی شد باز دوباره ان را باز نویسی کردم و این بار انتشارات سوره مهر ان را منتشر کرد. این نسخه از همه نسخه ها بهتر ازآب در آمد.

نمکی و مار عینکی در 12 فصل روایت می شود. نمکی به کمک مار عینکی یکی یکی دزدان را شناسایی و دستگیر می کند و همه را تحویل پادشاه می دهد. او با زبان شیرین و حرف های عمیقا حکیمانه اش همه را محسور خود می کند..»

پی نوشت:

[1]صفحه 15 کتاب

ارباب زمان


ترس از به پایان رسیدن زمان


«ارباب زمان» همانطور که از اسمش پیدا است درباره مفهوم زمان سخن می گوید. در این داستان به زیبایی درک زمان را از ابتدای احساس آن تا سرنوشتی که برای انسان رقم می زند توصیف می کند.

ارباب زمان

ارباب زمان. میچ آلبوم. مترجم: مهرداد وثوقی. انتشارات افراز. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.208 صفحه. قیمت: 9800 تومان.

« تلاش کنید زندگی بدون زمان را در نظر آورید. احتمالا نمی توانید. با مفهوم ماه، سال و ایام هفته آشنایید. ساعتی روی دیوار خانه یا داشبورد خودرویتان هست. برای غذا خوردن یا تماشای فیلم، برنامه ریزی یا تاریخ یا زمانی را در نظر می گیرید. با این حال هر چه که پیرامونتان هست زمان را در نظر نمی گیرد. پرندگان دیرشان نمی شود. سگ ها به ساعتشان نگاه نمی کنند. آهوها برای گذشت روز تولدشان نا آرامی نمی کنند. فقط انسان است که زمان را اندازه می گیرد. فقط انسان است که ساعت را به صدا در می آورد. برای همین فقط انسان است که ترسی فلج کننده را در درون دارد که هیچ جانداری دیگری ندارد. ترس از به پایان رسیدن زمان»[1]

ارباب زمان درباره مفهوم زمان سخن می گوید. زمان یکی از مهمترین مفاهیمی است که انسان موفق به کشف آن شده است. مفهومی که اگر وجود نداشته باشد بشر قادر به زندگی و اندیشیدین نیست. مفهومی که با همه اهمیتش قابل شناخت علمی و عقلی نیست و بشر تنها آن را حس می کند و می تواند با اندازه گیری آن اندکی به آن نزدیک شود. با این همه درک مفهوم زمان دردسر های خودش را هم دارد. زیرا انسان با شمردن زمان تنها بر آشفتگی هایش دامن می زند و میل متوقف کردن آن را در سر می پروراند. میلی که هرگز در سایر موجودات روی زمین وجود ندارد. مفهوم جادوانگی از دیر باز در ذهن بشر وجود داشته است و در اساطیر تلاش برای رسیدن به جاودانگی یافت می شود.

آلبوم در این رمان تلاش کرده با به چالش کشیدن مفهوم زمان اهمیت زندگی و امید به آینده را یادآوری می کند.  ارباب زمان درباره عشق، زندگی و مرگ عزیزان می گوید. در این رمان با شخصیت هایی آشنا می شویم که به نوعی تلاش می کنند زمان را متوقف کنند و زندگی جادوانه داشته باشند تا بتوانند در کنار کسانی زندگی کنند که دوست دارند. اما آنها با توقف زمان زندگی و عشق را از کف می دهند و قدر دقایق را نمی فهمند.

فقط انسان است که زمان را اندازه می گیرد. فقط انسان است که ساعت را به صدا در می آورد. برای همین فقط انسان است که ترسی فلج کننده را در درون دارد که هیچ جانداری دیگری ندارد. ترس از به پایان رسیدن زمان

یکی از این شخصیت ها دچار سرطان شده و زمان بیشتری برای زندگی می خواهد و دیگری زمان بیشتری می خواهد تا در کنار همسر بیمارش باشد. آلبوم تلاش دارد آنها را به موقعیتی دعوت کند که گذر زمان را در نظر نگیرند و به زندگی به گونه ای بپردازند که بتوانند کیفیت آن را هر چه بیشتر کنند. وی معتقد است ترس از زمان می تواند انسان را فلج کند و بهتر است مثل حیوانات زمان را فراموش کند تا بهتر زندگی کند.

در این رمان خالق زمان و کسی که برای اولین بار تلاش کرد زمان را پیدا کند و دقایق را بشمارد توسط خداوند مجازات سختی می شود و سالیان سال در غاری محبوس می شود که زمان در آن متوقف شده است. او مجبور است به تقاضای افرادی گوش بدهد که صدایشان از روی زمین شنیده می شود و التماس کنند از وی زمان بیشتری طلب می کنند. او سرانجام به دو شخصیت زمینی که برای به دست آوردن زمان بیشتر تلاش می کنند رو ربه رو می شود و در می یابد که لحظه ها تا چه حد می توانند مهم و ارزشمند باشند. آلبوم در این اثر اشارات زیادی نیز به کتاب های مقدس دارد. آموزه های مذهبی را در جای جای کتابش گنجانده است. رمان ارباب زمان دارای سه خط روایتی است که در پایان کتاب این سه خط روایت به هم نزدیک می شوند و روند داستان را تغییر می دهند.

میچ آلبوم نویسنده معاصر امریکایی با سه شنبه ها با موری به شهرت رسید. کتاب های او در لیست کتاب های پرفروش دنیا است. او رمان نویس، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار مطرحی است و در رادیو و تلویزیون نیز فعالیت می کند. او در ابتدا یک ورزشی نویس موفق بود و بعدها داستان نویسی را آغاز کرد. محور داستان های او مسائل روانشناسی و جامعه شناسی است. از وی کتاب های« سه شنبه ها با موری»، «پنج نفری که در بهشت ملاقات می کنید» و« یک روز دیگر» به فارسی ترجمه شده است.

پی نوشت:

[1] صفحه 11 کتاب

شوهر کمونیست من


شوهر کمونیست من


« شوهر کمونیست من» رمانی سیاسی است که بی ارتباط با وقایع کودتای 28 مرداد در ایران نیست و از این نظر می تواند دیدگاه تازه ای درباره وقایع رخداده در ایران و برنامه ریزی های امریکا در ماجراهای رخ داده نمایش دهد.

شوهر کمونیست من

شوهر کمونیست من . فیلیپ راث. مترجم: فریدون مجلسی. انتشارات نیلوفر. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.242صفحه. قیمت: 18500تومان.

« تحقیر انباشته شده، کلید قضیه این بود. این جور نبود که انگار کتابی به سویش پرتاب شده باشد.آن کتاب بمبی بود که به سویش پرت شده بود. میدانی مک کارتی روی فهرست خودش که وجود خارجی نداشت می توانست دویست یا سیصد یا چهارصد کمونیست داشته باشد»[1]

شوهر کمونیست من بالاترین شمارگان فروش کتاب را کسب کرده است. این اثر سیاسی رخدادهای فاشیستی تصفیه بزرگ فعالیت های ضد امریکایی کنگره امریکا در نیمه قرن بیستم مطرح می کند. و نشان می دهد که چگونه اخلاق مدارهای محافظه کار انه در آن حرکت فاشیستی که به رهبری کسانی مانند مک کارتی و ریچارد نیکسون انجام شد، بهانه ای بر سرکوبگری گسترده ای با کمونیسم و عناصر نفوذی آن در میان محافل روشنفکری و هنری امریکا شد. تزلزل و هراسی که البته برای انواع قربانیان تصفیه های کور و انتقام جویانه و اغلب فرصت طلبانه قابل لمس تر است.

نخستین برخورد و تماس قهرمان داستان با چپ گرایی و کمونیسم  طی دو سال اقامت او در جنوب ایران به عنوان گروهبان ارتش امریکا و مامور باراندازی کشتی های امریکایی که مهمات  و کمک های نظامی امریکا را برای ارسال به شوروی و تقویت محو شرق در خرمشهر و بوشهر تخلیه می کرده اند، رخ می دهد. و نیز در جذابیت های تبلیغاتی کمونیستی میان خصوصیات اشخاص و نوع ادبیات آن تبلیغات ، شباهت هایی با آنچه در همان زمان در ایران می گذشت به چشم می خورد.

نوع هراس و تعقیب و پاکسازی های سال های اولیه دهه 1950 در امریکا شباهت بسیار با تعیقب و هراسی دارد که پس از واقعه کودتای 28 مرداد نسبت به عناصر مشابه در ایران رخ داد. از این نظر این رمان رمانی بسیار سیاسی و جذاب است و دیدگاه تازه تری نسبت به وقایع رخ داده در ایران ارائه می دهد.

نوع هراس و تعقیب و پاکسازی های سال های اولیه دهه 1950  در امریکا شباهت بسیار با تعیقب و هراسی دارد که پس از واقعه کودتای 28 مرداد نسبت به عناصر مشابه در ایران رخ داد. از این نظر این رمان رمانی بسیار سیاسی و جذاب است و دیدگاه تازه تری نسبت به وقایع رخ داده در ایران ارائه می دهد. این رمان همچنین در واکنش به کتاب خاطراتی است که همسر دوم فیلیپ راث کلر بلوم بازیگر انگلیسی نوشت و در آن فیلیپ راث را زن ستیز معرفی کرد . در این رمان راث درباره زنی صحبت به میان می آورد که با نوشتن خاطراتش زندگی همسرش را به باد می دهد.

فیلیپ راث در نیوجرسی امریکا به دنیا آمد. وی در سال 1955 به ارتش پیوست اما پس از آسیب در طول دوره آموزش از ارتش انصراف داد و به ادامه تحصیلاتش در زمینه ادبیات ادامه داد. وی دوبار ازدواج کرد و هر دو بار ازدواجش به طلاق منجر شد. وی در داستان هایش از زن اولش بسیار الهام گرفته و در ادبیاتش هر جا زنی توصیف می شود نشانه های وی را دارد . همسر اول راث بعد از جدایی در یک تصادف می میرد. همسر دوم وی کلر بولوم بازیگر انگلیسی بود که بعد از جدایی در کتاب خاطراتش « ترک یک خانه عروسک» وی را زن ستیزی معرفی کرد که دخترش را از خانه بیرون کرده است. نخستین مجموعه داستان وی «بدرود کلمبوس» نام دارد که برنده جایزه ملی کتاب شد و وی را یکی از نویسندگان مطرح ادبیات امریکا کرد. وی اکنون یکی از مشهورترین نویسندگان زنده امریکا است که هر سال نام وی به عنوان نامزد جایزه نوبل معرفی می شود. نگاه وی به جهان نگاهی پوچ گرایانه است. انسان در نگاه وی موجودی است که ماشین پر صدای تاریخ را جویده و تف کرده است.مخصوصا نگاه تلخ و بدبینانه وی به زندگی امریکایی است. از دیگر کارهای فیلیپ راث می توان به «شبح»، «رها»، «هنگامی که او خوب بود»، «باند ما»، «زندگی من به عنوان یک انسان»، « خشم»، «رئیس جمهور ما»، «زنگار بشر»و« یکی مثل همه» اشاره کرد. وی جوایز متعددی نیز در کارنامه خود دارد از جمله:. جایزه پولیتزر، جایزه کافکا، جایزه من بوکر و جایزه ملی کتاب آمریکا.

«در حدود نیمه شب به خانه بر می گردد و هیچ کاری نمی کند. ... . در بامداد با همسر تازه و با آن دختر خوانده تازه سر میز صبحانه می نشیند و توضیح می دهد که با یکدیگر با دوستی و هماهنگی زندگی خواهند کرد و برای این کار باید احترام یکدیگر را رعایت کنند.»[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 372کتاب

[2] صفحه 150

گاماسیبا ماهی نداشت


گاماسیاب ماهی ندارد


« گاماسیاب ماهی ندارد» روایت شخصیت هایی است که در سال های قبل از انقلاب بر علیه اربابانشان دست به شورش می زنند و سپس بعد از جنگ به دفاع از میهن می پردازند.

گاماسیاب ماهی ندارد

گاماسیاب ماهی ندارد. حامد اسماعیلیون. چاپ اول. نشر ثالث. تهران1392: 1000نسخه.260صفحه. قیمت: 11000 تومان.

« دور دست را که می دید رودخانه ی باریک گاماسیب بود که توی دشت می چرخید و جلو می رفت. همین چند روز پیش بود. با بچه ها و حسین آمده بودند لب رودخانه. همان جا که دو شاخه می شد و بین شاخه ها جزیره کوچکی سر بیرون آورده بود و بهرنگ اصرار داشت به شنا خودش را به آن جا برساند. جزیره کوچک بود شاید سه چهار متر. حسین می گفت: پسر جان. شنا نمی خواهد. چهار قدم که برداری می رسی. بهرنگ می گفت: ببین ببین بابا. آب ر...سیده تا این جا. و دست اش را می گذاشت جلوی سینه اش. پا بلندی می کرد و نفس اش از سرمای آب حبس شده بود. سینا را می دید که آن گوشه نشسته و دارد از کیسه ی نایلونی همراه اش طعمه در می آورد و سر قلاب می زند. »[1]

درباره رمان

گاماسیاب روایت سال های اول انقلاب تا روزهای جنگ هشت ساله را توصیف می کند و با بیان وقایع تاریخی و شرایط آن روزها ماجرای پایان جنگ را به تصویر می کشد. داستان از سال 58 آغاز می شود و تا مرداد 67 ادامه دارد. داستان این رمان از گرگان شروع می شود و در عملیات مرصاد در کرمانشاه تمام می شود.

داستان گاماسیاب ماهی ندارد درباره پسر نوجوانی است که در روستا رنجدیده ظلم اربابان است و در آستانه انقلاب به صف انقلابیون می پیوندد. در جریان جنگ تجربه می اندوزد و به فرماندهی منسوب می شود. در کنار سرگذشت این فرمانده شخصیت های دیگری هم در داستان دیده می شوند. مثل زنی به نام پوران که نگران است بمباران های هوایی همسر و پسرش را از او بگیرد، یا مردی که در شرایط بمباران هوایی شهر ها کارش را رها نمی کند و وقتی شهر مورد حمله دشمن قرار می گیرد سلاح بدست می گیرد و سرانجام نیز کشته می شود. نیز درباره زنی است به نام سوسن که عضو گروه های مبارزه مسلحانه است و در عین حال نسبت به این گروه ها معترض است. اما این رمان از لحاظ منتقدان فاقد ادبیت لازم است و خواننده را چندان به خود مشغول نمی کند. از این نظر رمان تنها روایت داستان هایی است در بستر یک تاریخ مهم سیاسی و اجتماعی ایران و تکنیک های ادبی چندانی در آن بکار گرفته نشده تا بتواند متن را به رمانی دلنشین و جذاب تبدیل کند.

این رمان از لحاظ منتقدان فاقد ادبیت لازم است و خواننده را چندان به خود مشغول نمی کند. از این نظر رمان تنها روایت داستان هایی است در بستر یک تاریخ مهم سیاسی و اجتماعی ایران و تکنیک های ادبی چندانی در آن بکار گرفته نشده تا بتواند متن را به رمانی دلنشین و جذاب تبدیل کند.

این کتاب پس از چهار سال انتظار از سوی نشر ثالث وارد بازار کتاب شده است.

درباره نویسنده

حامد اسماعیلیون نویسنده و دندانپزشک کرمانشاهی متولد سال 1355 است و هم اکنون در کشور کانادا زندگی می‌کند. تاکنون دو مجموعه ‌داستان از وی به نام‌های «آویشن قشنگ نیست» و «قناری‌باز» و یک رمان با عنوان «دکتر داتیس» منتشر شده است. همچنین گفتنی است مجموعه داستان «آویشن قشنگ نیست» در سال 88 برنده‌ی جایزه‌های ادبی« گلشیری» و «روزی‌روزگاری» و نامزد جایزه‌ های ادبی «مهرگان ادب» و «گام اول»  گردیده و تاکنون  پنج چاپ از آن منتشر شده است.

« کت قهوه ای به تنش زار می زد. کنج دیوار ایستاده و زل زده بود به زمین. صورت درشتی داشت با ابروهای پر پشت و بینی بزرگی که افتاده بود در فاصله اندک دو چشم . با موهای سیخ سیخ کوتاه و گردنی باریک بر تنه ای لاغر چون گنجشکی لندوک.»[2]

پی نوشت:

[1] قسمتی از کتاب

[2] قسمتی از کتاب