پنهان خانه پنج در و واقعه در مجلس سودابه خوانی.حسین کیانی.نشر افراز. چاپاول. تهران.1390. 1100 نسخه.104 صفحه.2500 تومان.
«عطری جان: آن که می خواستید منم.
قاضی چینی: تو ای زن، به مرگ می رسی بی هیچ حرفی، کاری که تو کردی هر کس در هر جایی بکند، حکمش همین است.
عطری جان: من بهای ماندن بیشتر شما نشان می دهید به مردم که چقدر دوستشان می دارید و چقدر دشمن نبستید.
سوسنک: من به کی فروخته شدم؟
نازیاب: قیمت من چقدر بود؟»[1]
پنهان خانه پنج در سرگذشت زنانی به تصویر کشیده شده است که دوست دار دانایی اند و در دوره ای زندگی می کنند که دانایی مساوی با جنایت است.
شخصیت اصلی این نمایشنامه عطری جان بیوه خان میرزا در خانه تو در توی خود به زنانی که دوست دار علم و سواد آموزی هستند پنهانی درس می دهد. شاگردان او سوسنک، فازیاب، مشکناز، صنم سا، کوه سال هستند که پنهانی از راه رو های تو در توی خانه عبور کرده مشتاق درس خواندن نزد عطری جان می آیند.
داستان در زمان قاجاریه می گذرد و آن زمان ها دانستن و سواد آموزی برای زنان جرمی سنگین و مساوی با مرگ محسوب می شده است.
به زودی ماجرای درس دادن عطری جان به گوش مردانی می رسد و آنها متوجه کار مخفیانه عطری جان و شاگردانش می شوند. عطری جان در صحنه ای که سربازانی قصد جان وی را می کنند، به خود شمشیر زده و می میرد و صنم سا تصمیم می گیرد برای مبارزه جهل و بی فرهنگی، به جای عطری جان به تدریس زن ها مشغول شود.
نویسنده در توضیح این نمایشنامه می نویسد: پنهان خانه پنج در برگرفته از تاریخ نا نوشته و پی گم شده است که زنده تر و باور پذیرتر از تاریخ نوشته و پیدا، تقابل بی پایان دانایی و جهل و فرهنگ و بی فرهنگی را می نمایاند.
زنانی که دوستدار دانایی اند به دوره ای که دانستن، هم سنگ جنایت است و جهل همه گیر، در پنهان جایی گرد هم می آیند تا بیاموزند و به بیدار جانی برسند. اما مردانی خفته جان در صله های گوناگون به ایشان یورش می آورند و جان شان را به یغما می برند.
نمایشنامه پنهان خانه پنج در نخستین بار در هجدهمین جشنواره بین الملی تئاتر فجر بهمن ماه 1378 به کارگردانی حسین کیانی، اجرا شد.
نمایشنامه دیگر این مجموعه واقعه در مجلس سودابه خوانی است . این نمایشنامه نیز تفسیر و تعبیر تازه ای از داستان سیاوش و سودابه است. نویسنده درباره این نمایشنامه می نویسد: واقعه در مجلس سودابه خوانی شک آوری می کند در داستان معروف و مالوف شاهنامه فردوسی.
در این نمایشنامه سیاوش آن چنان که بوده و هست نیک جو و نیک خو نمی نماید و آن چه بر سودابه می آید از عاشق شدن تا مکافات، اوست که با بازی مصلحت آمیز خود می آغازد. سیاوش بهره ی خود می جوید و عشق سودابه از هوس نیست.
نمایشنامه واقعه در مجلس سودابه خوانی نخستین بار در جشنواره سراسرس تئاتر دانشجویی اسفند 1378 تالار مولوی به کارگردانی حسین کیانی به اجرا در آمده است.
زبان اغلب نمایشنامه های کیانی زبانی آرکاییک و قدیمی است و موضوعات نمایشنامه های وی اغلب از داستان های ادبیات کلاسیک و موضوعات تاریخی برگرفته شده است.
نمایشنامه پنهان خانه پنج در از مجموعه ایران این روزها توسط نشر افراز منتشر شده است. حسین کیانی پیش از این نمایشنامه همسایه آقا را در همین مجموعه و توسط نشر افراز منتشر کرده است.
در پایان نمایشنامه پنهان خانه پنج در تعدادی از عکس های اجرای این نمایشنامه نیز ضمیمه شده است.
«ترنج بانو: نعمتی که مایه اش بی حیثیت کردن خودم باشد، نباشد بهتر است. گفتم لابد امسال مثل هر سال نقشی می خوانیم و پولش را می گیریم هر چند کسی از نقش ما خوشش نمی آید و بجای تشویق و دست سنگ و نفرین تحویلمان می دهد اما خب اگر نقش نباشد باقی نقش ها بی کار می مانند.»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 46 از نمایشنامه پنهان خانه پنج در
[2]صفحه 67 کتاب از نمایشنامه واقعه در مجلس سودابه خوانی
لاله زارون زار زارون.محمود استاد محمد. نشر قطره. چاپاول. تهران.1389. 550 نسخه.152 صفحه.3500 تومان.
«خسرو: هی می گی حرف نزن.. همون حرف نزدم که این جوری شد دیگه... تازه داشتیم یه نفسی می کشیدیم، تازه تئاتر داشت بدهکاری هاشو صاف و صوف می کرد... دور و برشو جمع و جور می کرد بعد چهل سال پیسی تازه داشتم یک لقمه نون از تئاتر در می آوردم که زدی کاسه کوزه ما رو داغون کردی. دیگه ما می تونیم روزی سه سانس بلیت بفروشیم؟ خواب دیدی خیر باشه. از هفته دیگه باید بشینی اینجا تماشاچی های آقای شیرازی رو بشمری...»[1]
کتاب "لالهزارون، زار زارون" مجموعهای از سه نمایشنامه محمود استاد محمد است که به لحاظ مضمونی، هر سه نمایشنامه «چلچراغ»، «سرمه» و «سید دلبر» به تئاتر لالهزار و اهالیاش میپردازد. محمود استاد محمد از معدود بازمانده های گروه بیژن مفید است که بعد از او هم با گروه هنر ملی و عباس جوانمرد همکاری داشته است.
نوستالژی فضای نمایش های لاله زار و آدم ها و خانه ها و مرام ها و مسلک هایی که در این تئاتر ها بوده و حالا کمتر نشانی از آنها هست دغدغه استاد محمد است. وی که خود از قشر بازیگران لاله زاری است و زندگی و جوانی خود را روی صحنه های تئاتر های لاله زار سپری کرده است برای زنده نگه داشتن سادگی، صفا و صمیمیت تلاش می کند و هنوز برای پایدار ماندن این ارزش های اجتماعی است که می نویسد.
آدم های نمایشنامه های او هنوز نان به نرخ روز نمی خورند، از پلشتی ها دور هستند و بر اصول انسانی پا فشاری می کنند. طبیعیاست که این قسمت از بافت جغرافیای شهری و البته طبقه اجتماعی که استاد محمد به آن پرداخته شاید توان گام به گام دویدن با زمان را نداشته باشد و گاهی زمان برایش متوقف شده و جامانده باشد از قافله اجتماع و هنوز برخی مناسبات در آنجا به زندگیاش ادامه دهد که در قشری دیگر از اجتماع مدتهاست فراموش شده است. در طول کار مدام نویسنده تاکید دارد بر زنده نگه داشتن چراغ لالهزار، هنر سیاهبازی و نمایش ایرانی. اما واقعیت این است که هیچ چیز زنده نمیماند مگر اینکه نفسش با نفس زمان گره بخورد یا اینکه چنان پتانسیل قویای داشته باشد که حتی آینده هم بتواند از آن سیراب شود و زندگی از سر گیرد. قصه های استاد محمد ما را به یاد قصه گویی دهه چهل می اندازد.
نمایشنامه های این کتاب به وقایعی می پردازد که در مهد تئاتر ایران یعنی لاله زار می گذرد و به زندگی آدم هایی می پردازد که عمدتا در کار سینما و تئاتر هستند و در حقیقت کتاب ضمن بررسی تئاتر با طنزی به غایت گیرا، تمامی مسائل تئاتر و زندگی تئاتری ها را به نمایش می گذارد و گفتنی ها ی بسیاری را درباره تئاتر بیان می کند.
این کتاب شامل سه نمایشنامه است که عبارتند از: چلچراغ، سرمه، سید دلبر.
استاد محمد نویسنده کارگردان ویکی از بازیگران خوب دهه چهل است. او در سال 1329در محله دروزاه دولاب متولد شد. فعالیت نمایشی خود را در نوجوانی پس از آشنایی با استادش محمد آستیم و سپس نصرت رحمانی و عباس نعلبندیان و با بازی در نمایش های بیژن مفید و عضویت در آتیله تئاتر آغاز کرد. وی به خاطر بازی در نمایش شهر قصه محبوب ایرانی ها شد. بازی خوب او در نقش و شخصیت خر خراط یکی از به یاد ماندنی ترین بازی ها و کاراکتر های شهر قصه است که او را به شهرت رساند. وی در بندر عباس گروه نمایش پتوروک را تشکیل داد ولی یک سال بعد باز به تهران بازگشت. وی پس از نوشتن نمایشنامه های متعدد در سال 1364 به کانادا مهاجرت کرد و سال 1377 دوباره به ایران بازگشت و فعالیت خود را از سر گرفت.
از نمایشنامه های وی می توان به: رسم زمانه، آسید کاظم،قصص القصر، دیوان تئاتر ال، و سپنج رنج شکنج اشاره کرد.
«خانم کوچیک: تو کجا بودی اون روزهایی که این صحنه ی بی بازیگر رو دست من بال بال می زد؟ کجا بودین؟ سلاطین صحنه؟ ستون های تئاتر؟ یکی تون رفت آرتیست سینما شد، اون یکی رفت خودشو با این سریال های آب بندی شده تاخت زد و هم وزنش پول گرفت. ته مونده هاتونم رفتن رئیس صنف الکتریک ها و مدیر سازمان صادرات گل گاو زبونو سدر و کتیرا شدن.»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 79 کتاب از نمایشنامه سرمه
[2]صفحه 35 کتاب از نمایشنامه چلچراغ
زنان برابر چشم انداز رودخانه. هاینریش بل. مترجم: کامران جمالی.انتشارات خورشید. چاپ اول. تهران.1389. 1100 نسخه.296 صفحه.6200 تومان.
«هرمان وویلر: وقتی همسر سیاستمداری درباره مطلبی حرف می زنه که روزنامه ها هم درباره ش حرف زدن، حرف اون خانم از مطلبی که روزنامه ها نوشتن اهمیت بیشتری داره. اون حرف تبدیل به – به اصطلاح- مرجع می شه و هر کس خیال می کنه که اون خانم بیشتر از اخباری که روزنامه ها به دست دادن، می دونه.»[1]
هاینریش بل در ابتدای کتاب می نویسد: از آنجا که در این رمان جز محل وقوع رویدادها همه چیز ساختگی است نیازی به ذکر جملات برای احتیاط نیست. این محل بیگناه است نباید این مطلب را به خود بگیرد.
وی کتاب را به هم اندیشان در هر مکان و هر زمان تقدیم کره است.
در این اثر شخصیت" ارفتلر- بلوم" همان "کنراد آدنائر" است که از 1949 تا 1963 صدر آعظم آلمان بود و شاید بتوان گفت این کتاب تسویه حساب نویسنده ای ترقی خواه با سیاستمدران محافظه کار روزگار خودش است.
مترجم در این باره می نویسد: اعتقاد من این است که اگر این رمان نه دو ماه پس از مرگ بل بلکه دو ماه پیش از خاموشی اش انتشار می یافت بی شبهه با جنجالی بزرگ از سوی غوکان لاشخوار لجن زی وابسته به پلشت زار عفن کلان سرمایه رو به رو می شد. اما مردگان همواره به طرزی اسرار آمیز رویین تن می شوند و محق جلوه می کنند.
این داستان آخرین اثر نویسنده است که دو ماه پس از مرگش منتشر شد. این داستان با ساختاری بی بدیل همچون سایر آثار وی خواننده را بی درنگ به خود جذب می کند.
داستان به شکل گفتگو و تک گویی نوشته شده است و از این رو شباهتی به نمایشنامه دارد اما نمی توان آن را در دسته بندی نمایشنامه قرار داد. هاینریش بل در این اثر به حوادث پشت پرده کشور آلمان می پردازد و انسان هایی را به تصویر می کشد که با نیرویی احاطه شده اند که هیچ کنترلی بر آن ها ندارند. درونیات شخصیت هایی که در این رمان ظاهر می شوند، اندیشه ها، زندگی نامه ها و کنش هایشان از خلال گفتگو ها و تک گویی ها نمایان می شود.
صحنه حوادث این رمان شهر بن آلمان است و می توان گفت رمانی سیاسی محسوب می شود. در این اثر همچون دیگر آثار وی زنان نقشی پر رنگ در روند رویدادها به عهده دارند.
هاینریش بل در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. وی در نوشته هایش همواره نظری انتقادی به جامعه آلمان داشته است و به خصوص وضع آشفته و آسیب دیده پس از جنگ را به خوبی در نوشته هایش منعکس کرده است. در نوشته های او آوارگان جنگی، گرسنگان و درد کشیدگان پس از جنگ حضور پر رنگ دارند. وی یکی از تاثیر گذار ترین نویسندگان آلمانی است که نوشته هایش افکار عمومی را تغییر بنیادی داده است. اثر مشهور وی «عقاید یک دلقک» نام دارد که هنوز هم یکی از پر فروش ترین و تاثیر گذار ترین رمان های دنیا است.
این کتاب که تحت نام داستان های آلمانی قرن بیستم منتشر شده است، شامل دوازاده فصل است.
به جز مقدمه مترجم و پیشگفتار کتاب در بخش پایانی مقاله ای در باب ریشه های رادیکالیسم هاینریش بل و باز مقاله دیگری به نام نگاهی به مبانی زیبایی شناسی و اندیشه های هاینریش بل پیوست شده است.
زنان برابر چشم انداز رودخانه با ترجمه بسیار خوب کامران جمالی یکی از رمان های درگیر کننده ای است که باید حتما خوانده شود. هر چند موضوع داستان درباره وضعیت سیاسی آلمان است اما خواننده غیر آلمانی به خوبی می تواند رویدادها را فهم کند و چون ماجرا به شکل مونولوگ و تک گویی نوشته شده است خواننده خود را به جای شخصیت ها قرار می دهد. ضمن این که رمان به زبان روزمره و گفتاری ترجمه شده است و خواندن آن را ساده تر و لذت بخش تر می کند.
«از وقتی که هویل بوک استعفا داد و دیمپلر جانشینش شد، آهسته اما پیوسته منو تا مرز ورشکستگی سوق دادن. شایعه، شایعه، بانکی مثه بانک ما رو از پا در میاره. شایع کردن که بانک ما توانایی پرداخت موجودی مشتری ها رو نداره و وقتی مشتری ها یکی یکی موجودی شونو از بانک بیرون کشیدن واقعا تا مرز این ناتوانی بیشتر از یه قدم فاصله نداشتیم.»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 105 کتاب
[2]صفحه 248 کتاب
شبانه ها.کازوئو ایشی گورو.مترجم: علی رضا کیوان نژاد. نشر چشمه. چاپ دوم. تهران.1389. 1500 نسخه.223 صفحه.5000 تومان.
« ساکسفونم را گذاشتم توی جعبه اش و با هم رفتیم طرف آشپزخانه ی کوچک مان و پشت میز رو به روی هم نشستیم. بعد او بحث را پیش کشید. تصمیمش را گرفته بود. با پرندرگاست خوشبخت بود. کسی که از زمان مدرسه خاطر خواهش بود. اما از این که ترکم می کرد خوشحال نبود. مخصوصا که آن زمان کسب و کار من خیلی خوب نبود.»[1]
کازوئو ایشی گورو 1954 در ناکازاکی به دنیا آمد و زندگی اش را در انگلستان گذراند اما وقتی به نوشتن پرداخت بیش از هر چیز به فرهنگ ژاپن و مخصوصا ژاپن بعد از جنگ پرداخت. او برای رمان «هنرمندی از جهان شناور» برنده جایزه وایت برد شد و در سال 1989 برای نوشتن رمان «بازمانده روز» برنده جایزه بوکر. «وقتی یتیم بودیم» و «هرگز رهایم مکن» از دیگر آثار او است. ایشی گورو خودش هم نمیداند چه اتفاقی برایش افتاد که موسیقی را به امان خدا رها کرد تا نویسنده شود. او درباره موسیقی و سبکهایش چیزهای زیادی میدانست.
اما برای این که درباره نویسندگی هم بداند، شروع کرد به ترانه سرایی و تقریبا همه فرمها را در ترانه سرایی امتحان کرد تا بلکه فوت و فن نوشتن هم دستش بیاید. ترانههای ایشی گورو را هیچ وقت هیچ خواننده ای نخواند اما این کار برایش تمرین نوشتن بود.
شبانه های مجموعه ای زیبا از همه تجربیات ایشی گورو در زمینه موسیقی است. دنیایی که او به زودی ترک کرد تا به عالم نویسندگی بپیوندد. او در این کتاب حس جادویی و اغواگر موسیقی را با زبان کلمات به خواننده منتقل می کند. ایشیگورو با اشراف و اطلاعات دقیقش بر نام سازها، آلبومهای موسیقی، نوازندگان و خوانندگان و حتی اصطلاحات تخصصی علم موسیقی، فضاهایی ملموس، حقیقی و قابلباور خلق میکند که مخاطب نتواند کمترین شکی از تصنعیبودن داستانها و خیالبافی خالقشان به ذهن خود راه دهد. «شبانهها» مملو از اسامی افراد و مکانهای مشهوری از «کافه لاونا» در میدان «سن مارکو»ی وِنیز و «ژان راینهارت»، گیتاریست شهیر بلژیکی، تا «جو پاس»، «جولی اندروز»، «فرانک سیناترا»، «گِلِن تراویس کمپل» و «رِی چارلز» است و همچنین بسیاری دیگر از چهرههای سرشناس ادبیات و سینمای بینالملل که یا خود بهطور مستقیم دستی در وادی موسیقی داشتهاند یا به نوعی فعالیتی غیرمستقیم سبب شده نامِ آنها با دنیای موسیقی پیوند بخورد.
در مقدمه کتاب که به قلم علی رضا کیوان نژاد نوشته شده است درباره ایشی گورو می نویسد: درک آنچه در کنه داستان ها اتفاق می افتد نیازمند آشنایی دو چندان با دنیای ذهنی ایشی گورو است. او در این پنج داستان که جملگی با محوریت موسیقی و خنیاگری نوشته شده اند، به واکاوی روابط میان آدم ها می پردازد و به سادگی دو واژه تجربه و شکست را به دوئلی خواندنی دعوت می کند. نویسنده در این داستان ها با همان سلوکی که در بازمانده روز داشته به روایت می پردازد. داستان های ایشی گورو تصویری پست مدرن از زندگی ای مدرن است. طنز داستان ها نمی تواند سرپوشی بر تلخی فضای به تصویر کشیده شده در آن باشد. موسیقی خاطره ای شیرین از گذشته محسوب می شود. حسی نوستالژیک از رابطه ای که در حال از هم گسیختن است.
شبانه ها شامل پنج داستان کوتاه است که عبارتند از: خواننده، زیرو رو بشه دنیا من دوست دارم، تپه های مالورن، شبانه، نوازنده های ویولن سل.
علی رضا کیوان نزاد مقدمه خوبی درباره این مجموعه داستان در ابتدای کتاب آورده. همچنین توضیحات مفصلی درباره اسامی ذکر شده در داستان ها در پایان کتاب تحت عنوان یادداشت ها ضمیمه شده است.
« زندگی بزرگ تر آن است که فقط عاشق یک نفر باشی. تو از این جا بیرون می روی استیو. آدمی مثل تو آدم معروف شدن نیست. مرا ببین. وقتی این باندپیچی ها برداشته شود واقعا همانطور که بیست سالم بود به نظر می رسم؟ نمی دانم. از آخرین طلاقم خیلی گذشته. اما در هر صورت می خواهم از این جا بروم بیرون و روز از نو... »[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 134 کتاب از داستان شبانه ها
[2]از پشت جلد کتاب
معجون عشق. جلد اول. یوسف علیخانی. گفتگو با نویسندگان ادبیات عامه پسند.نشر آموت. چاپ اول. تهران.1389. 2200 نسخه.340 صفحه.7500 تومان.
«چگونه نوشتید؟ بر اساس تخیل یا واقعیت؟
در دنیای ما دو گروه نویسنده داریم. نویسندگانی که با تخیل اثری را خلق می کنند و نویسندگانی که از واقعیت مایه می گیرند. بیشتر نویسندگانی که از واقعیت ها اثر می گیرند اغلب روزنامه نویس بوده اند. روزنامه نویس ابتدا حادثه ای را می بیند و سپس می نویسد. من هم چون حرفه ام روزنامه نویسی بود جزو دسته دوم هستم. »[1]
ادبیات عامه پسند همیشه مخاطب خاص خودش را در رنج سنی مختلف داشته است. مخاطب این نوع ادبیات همواره از مخاطب خاص بیشتر و انبوه تر نیز بوده است. این موضوع نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا صادق است.
داستان عامه پسند درایران همچون داستان کوتاه و رمان نو قدمت طولانی ای ندارد. در ایران این نوع ادبیات با نوشته های ر. اعتمادی رونق گرفت و وی یکی از نویسندگان شاخص این ادبیات شد که با اولین کتابش به نام « تویست داغم کن» یکی از نویسندگان مشهور و تیراژ ساز شناخته شد.
وی از سال 1359 تا 1376 ممنوع القلم شد و هیچ کدام از کتاب هایش به چاپ نرسید اما فروش کتاب های وی به صورت بازار سیاه و قاچاق همچنان ادامه داشت. تا این که در سال 1376 باز توانست به انتشار کتاب هایش بپردازد. وی تا کنون کتاب های بسیار زیادی در این زمینه نوشته است.
یکی دیگر از نویسندگان پر آوزاه و مشهور ادبیات عامه پسند فهمیه رحیمی است. وی از سال 1368ر با رمان « بازگشت به خوشبختی» آمد و بازار کتاب های عامه پسند را از آن خودکرد. وی تا کنون صد ها کتاب پر فروش نوشته و به بازار کتاب های عامه پسند عرضه کرده است. وی را دانیل استیل ایران می دانند.
اما امیر عشیری از قدیمی تر هاست. وی در سال 1328 اولین کتابش را منتشر کرد که « اعدام یک جوان ایرانی در آلمان » نام داشت. ماجرای اغلب داستانهای عشیری در خارج از ایران می گذرد. ادبیات عامه پسند را کتاب های دختر بچه های عاشق پیشه راهنمایی و دبیرستانی می دانند اما این تصور کمی اشتباه است. مخاطب ادبیات عامه پسند سن و سال ندارد و از هر قشر و هر سنی علاقمندان خاص خودش را جذب می کند. هر چند یکی از محور های اصلی این نوع ادبیات موضوع عشق و ازدواج است اما به همین عناوین خلاصه نمی شود.
ادبیات عامه پسند حرف مردم کوچه بازار است. زبان آن هم زبان مردمی است. ساده و بی پیرایه. روایت آن نیز ساده و بی پیچیدگی پیش می رود. هر جا از تکنیک های داستان نویسی بهره برده شود نه برای پیچ دادن ماجرا است و نه برای گم کردن مخاطب بلکه تنها و تنها برای بر انگیختن حس همزاد پنداری و حسی از نوستالژی در خواننده است. ادبیات عامه پسند احساسات سر راست مخاطب را هدف قرار می دهد.
معجون عشق از معدود کتاب هایی است که به طور خاص به ادبیات عامه پسند می پردازد. این کتاب نه به تفسیر و توضیح این نوع ادبیات می نشیند و نه ان را به نقد تند و تیز می گیرد. بلکه همه چیز در مصاحبه هایی است که با نویسندگان شاخص ادبیات عامه پسند گرفته شده است. گفتگو های این کتاب هم با نویسندگان قدیمی و هم نویسندگان جوان این نوع ادبیات است.
معجون عشق شامل چهارده گفتگو با نویسندگان عامه پسند است که به مدد یوسف عیلخانی مدیر نشر آموت فراهم شده است.
نویسندگانی که گفتگویشان در این کتاب آمده است عبارتند از: ر. اعتمادی، فهیمه رحیمی، امیر عشیری، پری نوش صنیعی، نازی صفری، مریم ریاحی، حسن کریم پور، تکین حمزه لو، مریم جعفری، فریده شجاعی، سیمین شیر دل، مژگان مظفری، مهرنوش صفایی و نرگس جورابچیان.
این کتاب پر از قصه های زیبا از زندگی شخصی نویسندگان ادبیات عامه پسند و چگونگی خلق و آفرینش داستان هایی که هزاران بار تجدید چاپ و خوانده شده است. قصه هایی گاه غم انگیز و گاه شیرین از نویسندگانی مغفول مانده اما تیراژ ساز.
«دیگر نمی نویسید؟
نه. دیگر حوصله اش را ندارم. آن توان دیگر نیست. راحت نیست دیگر نشستن پشت میز و قلم برداشتن و با مداد و خودکار نوشتن. یک کمی برایم سنگین است. دیگر زیاد هم مثل گذشته فکر نمی کنم که اذیت بشوم.»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 23 کتاب گفتگو با ر. اعتمادی
[2]صفحه 85 گفتگو با امیر عشیری
فلسفه صورت های سمبلیک. جلد دوم: اندیشه اسطوره ای. ارنست کاسیرر. مترجم: یدلله موقن.نشر هرمس. چاپ سوم. تهران1390. 1000 نسخه.391 صفحه.6800 تومان.
«بعضی از قبایل سرخ پوست اگر آب دهان دشمن را به دست آورند آن را در درون یک سیب زمینی جای می دهند و سپس سیب زمینی را در دودکش می گذارند تا همچنان که آب دهان دشمن بر اثر حرارت تبخیر می شود، نیروی دشمن نیز بر اثر آن رو به زوال برود. همچنان که می بینیم رابطه همدلانه ای که بینش جادویی اسطوره ای میان اجزای مختلف کالبد قائل می شوند کلا نسبت به جدایی فیزیکی یا فضایی این اجزا بی تفاوت است»[1]
فلسفه صورت های سمبولیک مهم ترین کتاب فلسفه ارنست کاسیرر در سه جلد است که جلد نخست آن «زبان» در سال 1923، جلد دوم آن « اندیشه اسطوره ای» در سال 1925 و جلد سوم آن « پدیدار شناسی شناخت» در سال 1929 منتشر شد.
از این سه جلد تنها جلد دوم یعنی « اندیشه های اسطوره ای» به فارسی برگردانده شده است.
کاسیرر زمانی طرح نوشتن این سه جلد را ریخت که مشغول نوشتن کتاب « مفهوم جوهر و مفهوم تابع» بود. مباحث مطرح شده در این کتاب با بررسی های فیزیکی و ریاضی ارتباط می یافتند. کاسیرر تلاش کرد نظریه خود را در قلمرو علوم انسانی نیز به کار برد. کم کم دریافت شناخت شناسی عمومی با فرم سنتی اساس روش شناسی کاملی برای علوم انسانی ارائه نمی دهند. پس شکل های مختلف فهم انسان از جهان را مانند اسطوره؛ زبان و دین و هنر را مورد بررسی دقیق تر قرار داد.
کاسیرر انسان را جانور سمبل ساز معرفی می کند. که نسبت تعریف انسان در نظر ارسطو بسیار ابعاد اجتماعی گسترده تری می یابد. طبق تعریف کاسیرر انسان با خلق سمبل ها در واقع میان واقعیت و خود خویش مرز بندی می کند و شکاف بین خود انسان و واقعیت را در واقع همین جهان های سمبلیک پر می کنند.
از مطالعه این کتاب در می یابیم که مفاهیمی مانند سوژه، ابژه، علیت، فضا، زمان، عدد، من، روح و مانند اینها به کندی و در طی هزاران سال تلاش فکری بشر شکل گرفته اند. و نیز پی می بریم که فقط در یونان لوگوس یعنی تفکر عقلانی از میتوس به معنای اسطوره سر بر می کشد.
محور اصلی این کتاب نیز تقابل لوگوس و میتوس است. یعنی تقابل فکر منطقی با فکر اسطوره ای. کاسیرر معتقد بود اسطوره ها ی یک قوم، روح آن قوم را در بر دارند و کلید فهم فرهنگ جمعی آن قوم و ساختار ذهنی او هستند. کاسیرر در بررسی اسطوره شناسی خود از دو روش انسان شناسی تاریخی و ساختاری و جهانشمول استفاده می کند.
ارنست کاسیرر در سال 1874 در شهر برسلاو آلمان به دنیا آمد. وی در دانشگاه برلین زیر نظر گئورگ زیمل با فلسفه کانت آشنا شد. سپس توسط هرمان کوهن مفسر نامدار فلسفه کانت دکترای خود را در زمینه فلسفه لایبنیتز گرفت. سپس تا سال 1933 و پیروزی نازی ها در آلمان فلسفه تدریس کرد. کاسیرر بعد از شنیدن این شعار نازی ها که " حق همان است که پیشوای ما یاری می دهد " گفت " این پایان آلمان است" و آلمان را به قصد انگلستان ترک گفت. وی در انگلستان و سپس امریکا به کار خود ادامه داد. وی در منطق، علوم، هنر، موسیقی و ادبیات صاحب نظر بود. کتاب فلسفه و فرهنگ و افسانه دولت وی توسط بزرگ نادر زاده و نجف دریا بندری به فارسی ترجمه شده است.
یدلله موقن پیش از این کتاب های «فلسفه روشنگری» و «اسطوره دولت» ارنست کاسیرر را ترجمه کرده بود. وی یکی از مترجمان بسیار دقیق در حوزه ترجمه کتاب های فلسفی است و همچنین یکی از کاسیررشناسان معاصر که اشراف کامل به فلسفه نوکانتی و حوزه اندیشه کانت و کاسیرر دارد.
این کتاب شامل چهار بخش است که عبارتند از: اسطوره به منزله فرمی از اندیشه، اسطوره به منزله شکلی از شهود، اسطوره به منزله شکلی از زندگی و دیالکتیک آگاهی اسطوره ای. همچنین این کتاب حاوی یک پیشگفتار از مترجم، یادداشت چارلز هندل، پیشگفتار نویسنده و دیباچه مسئله فلسفه اسطوره شناسی است. در پایان کتاب نمایه ای از اشخاص، کتاب ها و مقالات آورده شده است.
« بنابر این در اینجا یعنی در آغاز عصر شکل گیری اسطوره ای می بینیم که وحدت جهان صغیر و جهان کبیر این طور تفسیر می شوند که این انسان نیست که از اجزای جهان ساخته شده بلکه این جهان است که از اجزای تن آدمی پدید آمده است»[2]
پی نوشت:
[1]صفحه 110 کتاب
[2]صفحه 162 کتاب