کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

شرح حال میر عماد

شرح حال میرعماد


«بی نظیر خطه خط» شرح احوال و آثار به جای مانده از میر عماد استاد خط نستعلیق در عهده صفویه است. در این کتاب ضمن بررسی اوضاع سیاسی دوران زندگی این هنرمند به معرفی معاصران و شاگردان میر عماد نیز می پردازد.

بی نظیر خطه خط

بی نظیر خطه خط.محمدرضا مهدیرجی. تهران. نشر همشهری. چاپ اول.1389. 2000 نسخه. 189 صفحه.3000 تومان.

 

«موج نستعلیق نویسی که توسط میر عماد در دوره صفوی پدید آمد آنقدر تاثیر گذار بود که تمامی اعصار بعد از خود را تحت الشعاع قرار داد. حتی نستعلیق نویسان در دوره های بعد از میر عماد، سعی و تلاش خود را به تقلید از آثار وی معطوف داشتند و رسیدن به هندسه کلمات به شیوه میر عماد از آرزوهای آنها گردید.»[1]

 

بی نظیر خطه خط نتیجه جمع آوری اطلاعات پراکنده ای از زندگی و آثار میرعماد ،خوشنویس عهد صفویه است. در این کتاب ضمن بررسی آثار میرعماد نگاهی هم به به عهد پادشاهی شاه عباس و اوضاع سیاسی و فرهنگی آن دوران می شود.

میر عماد یکی از خوشنویسان بنام دوران صفویه است. پیدایش خط و خوشنویسی و تغییر و تحولات آن در طی دوران تاریخی مختلف برای همه کشورها دارای اهمیت بالایی است. ایران یکی از کشورهایی است که می توان گفت از پیشگامان هنر خوشنویسی است. و خوشنویسان زبر دستی در زمینه پرورش داده است. ورود خط کوفی به ایران پس از ورود اسلام سرآغاز این هنر است. ایرانیان ذوق و سلیقه خود را برای بهبود و ارتقای خط کوفی به کار بردند و و درنهایت موفق به ابداع خطوط شش گانه یا اقلام سته شدند. سپس خط نستعلیق از دل این اقلام سته بیرون کشیده شد که پدیده ای شگفت در نوع خود بود و خوشنویسان بسیاری را به سمت این خط کشاند .

میر عماد یکی از هنرمندانی بود که با ذوق و سلیقه بی نظیر خود  آثار شگفت انگیزی بر جای گذاشت. میر علی تبریزی، میر علی کاتب هروی، محمد حسین تبریزی، مالک دیلمی و بابا شاه اصفهانی هر یک سهم بزرگی در ارتقای خط نستعلیق داشته اند. متاسفانه با وجود شهرت و اعتبار این هنرمندان در زمان حیاتشان امروزه کمتر اطلاعی از آنها بر جا است و آثار و نوشته هایشان در لابه لای صندوق خانه ها و موزه هایی که امکانات لازم برای حفظ و نگه داری این اوراق را ندارند در حال پوسیدن است.

 میر عماد نیز با وجودی که در زمان حیات شهرت فراوانی داشته اما امروزه کمتر کسی از وی و شان هنری او با اطلاع است. بسیاری از آثار میرعماد به دست فراموشی سپرده شده و برای معرفی آنها کوششی به عمل نیامده است.

تنها می توان اندک اطلاعی از لابه لای اوراق کهنه و موزه ها و سخن این و آن درباره وی به دست آورد که این کتاب تلاش کرده است با جمع آوری این اطلاعات تصویر روشن تری از دوران این هنرمند و کوشش وی در هنر خوشنویسی به دست دهد. میر عماد اهل قزوین وخود فرزند ابراهیم، یکی از هنرمندان خوشنویس دربار صفویه بود. در ابتدا شاگر عیسی رنگ کار و مالک دیلمی شد و سپس محضر محمد حسین تبریزی ف بزرگ ترین خوشنویس خط نستعلیق در نیمه دوم قرن دهم را درک کرد. وی در سال 1008 به اصفهان رفت و در آنجا به تدریس و تعلیم مشغول شد. آثار بی بدیل خود را در این دوران خلق کرده است.

میر عماد نیز با وجودی که در زمان حیات شهرت فراوانی داشته است اما امروزه کمتر کسی از وی و شان هنری او با اطلاع است. بسیاری از آثار میرعماد به دست فراموشی سپرده شده و برای معرفی آنها کوششی به عمل نیامده است

شرح ماجرای سفرهایش در ممالک اسلامی و دربار قرامانلو و دستگاه پادشاهی شاه عباس را در این کتاب می توانید بخوانید.

این کتاب شامل هشت فصل است که عبارتند از: اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی- معرفی اجمالی میرعماد- شخصیت ها و دیگر افراد- مکتب میرعماد- سفرهای میر عماد- میرعماد و دربار- آثار میر عماد و کتابشناسی و واژه نامه ها. در پایان نمونه هایی از آثار به جای مانده از میر عماد به همراه تصویر هایی از آنها به کتاب پیوست شده است.

«قدر مسلم سفرهای آن دوران که به همراه کاروان ها و با اسب، شتر و قاطر صورت می گرفت مستلزم وقت و هزینه های بسیار و از عهده همه کس خارج بود. احتمالا میرعماد درآمد سرشاری به دلیل اشتغال در دستگاه قرامانلو کسب می نمود که توانست هزینه این سفرها را تامین کند. میر عماد پس از قتل فرهاد خان که به سال 1007 هجری قمری اتفاق افتاد به قزوین رفت و پس از مدتی اقامت در این شهر به اصفهان سفر کرد و تا پایان عمر در همین مکان ماندگار گردید.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 63 کتاب

[2]صفحه 82 کتاب

چرا کار هنری انجام می دهیم ؟

چرا کار هنری انجام می دهیم؟


«پیدایش و تحول رفتارهاو آفریده های فرهنگی و هنری» از چشم اندازی متفاوت به بررسی دلایلی علمی رفتارهایی می پردازد که منجر به تولید آثار فرهنگی هنری و اسطوره ها می شود.

چرا کار هنری انجام می‌دهیم؟

پیدایش و تحول رفتارها و آفریده های فرهنگی و هنری.دکتر کاوه احمدی علی آبادی. تهران. موسسه انتشارات نگاه. چاپ اول.1100 نسخه. 263 صفحه.5500 تومان.

 

«تعاریف عام شکل گرفته در الگوی کلمه ای مغز، پس از برانگیختگی تنها در قالب رابطه ای مغزی قابل تصور خواهند بود و آنچه تحت عنوان تفکر و اندیشه می شناسیم، تعاریفی در مغز اند که در قالب روابطی جهت دار ارائه می شوند و گرنه هیچ اندیشه و تفکری مقدور نخواهد بود. با فرو رفتن تعاریف عام برانگیخته شده در الگوی کلمه ای مغز و چارچوب موضوعی در قالب یکی از روابط مغزی، عبارات و جملاتی تشکیل می شود که تحت عنوان افسانه و داستان اسطوره ای می شناسیم.»[1]

 

یکی از رفتارهایی که بشر نه برای ارضای نیازهای زیستی بل کاملا به دلایلی خارج از نیازهای زیستی خود انجام می دهد تولید فرهنگ و هنر است. پژوهشگران دلایل فراوانی را برای توجیه این فعالیت بشر مورد تحقیق و بررسی قرار داده و نظریات مختلفی ارائه کرده اند. برخی از آنها این نوع فعالیت را غریزی می دانند و برخی دیگر دلایل روانکاوانه برای ان می تراشند. عده ای از پژوهشگران این فعالیت را زاده قوه خیال و جوهره زیبایی شناسی و زیبایی پسندی اسنان می دانند. فروید هنر را نشات گرفته از شورهای فطری انسانی به خصوص شور جنسی می دید که وازدگی های خود را دگرگون و برتر می سازد. اما کانت جمال پرستی فطری انسان را دلیل این امر می دانست. هگل نیز هنر را آفریده روحی می داند که غایتش درک مطلق است که ایده زیبایی در وجه کلی را عینیت بخشد. در این اثر نظریه ای بنیادی مطرح می شود که برای پاسخ گویی به این پرسش به تبیین برنامه هایی در مغز می پردازد که موجب ظهور رفتارها و آثاری می گردد که از آن ها تحت عنوان آفریده های هنری و فرهنگی یاد می کنیم. نظریات این کتاب از منظر هنر یا فرهنگ نیست بلکه از زاویه نظریه ای علمی و بنیادی به این موضوع می پردازد و تئوری تعامل و تناقض را مطرح می کند. نظریه ای که در این اثر تشریح شده است فصول مشترک پدیده های هنری و فصول تمایزشان را با یکدیگر مشخص می کند.

از دیدگاه نظریه تعاملی- تناقضی، در اثر تعاملات افراد با محیط و دنیای خارجی، برنامه هایی در مغز درونی می شوند که نه دقیقا خصایص مغز افراد و نه ویژگی موجود در محیط را داراست، بلکه چیزی است که بر اثر تعامل این دو در مغز تعریف شده است و این تعاریف نیز یکسان نیستند، بلکه در بسیاری از موراد نه تنها متفاوت که گاه متناقض اند

از این جهت مطالب این اثر چون بسیاری از کتب کلاسیک فرهنگ و هنر عرضه نمی شوند، بلکه از ابتدا به تعریف و تفکیک موضوها و رشته های مختلف هنر با نظمی تحمیلی و از پیش تعیین شده می پردازند و در حقیقت تاریخ آن را مرور می کنند.

از دیدگاه نظریه تعاملی- تناقضی، در اثر تعاملات افراد با محیط و دنیای خارجی، برنامه هایی در مغز درونی می شوند که نه دقیقا خصایص مغز افراد و نه ویژگی موجود در محیط را داراست، بلکه چیزی است که بر اثر تعامل این دو در مغز تعریف شده است و این تعاریف نیز یکسان نیستند، بلکه در بسیاری از موراد نه تنها متفاوت که گاه متناقض اند. از این روی تجربه و مشاهده به مثابه تعاملی ناآگاهانه بر معنی سازی و شناخت مقدم هستند. برنامه های مغز پس از بر انگیختگی به شکل شناخت و تصور و در زمانی ممکن در قالب رفتار بروز می کنند. در این کتاب نویسنده با تکیه بر نظریه تعاملی- تناقضی به رد نظریات بسیاری از پزوهشگران عرصه روانکاوی و اسطوره شناسی از جمله، فروید، میر چاالیاده، استراوس، ماکس موس و دیگران می پردازد. نقد و نظر درباره این کتاب بر عهده کارشناسان این رشته تخصیصی است.

این کتاب شامل هشت فصل است که عبارتند از: نظریه تعاملی- تناقضی، آثار بصری طبیعتگرا و هندسی از غارها تا مناسک،شکل گیری و تطور زبان موسیقی، از تصویرنگار تا خط، پیدایش و تحول افسانه ها و اسطوره ها، آفرینش و بازآفرینی ها- رقص و مناسک، اشکال مجازی دنیای نمایش و نتیجه گیری کلی. 

 

«ماکس موس عقیده داشت که اسطوره، داستانی خام و بی پرده است که مناسک و آدابی را به دنبال خود یدک می کشد. اسطوره به زمانی اشاره می کند که جدای از دورانی است که انسان در آن زندگی می کند. با این تعریف او تمایزی بین افسانه و اسطوره قائل می شود و افسانه را بر خلاف اسطوره داستانی می داند که به صراحت اسطوره نیست. »[2]

 

چشم اندازهای ادبیات نمایشی

چشم انداز ادبیات نمایشی


«چشم انداز ادبیات نمایشی» گذر از ارسطو به پسامدرنیسم و پسا استعمار، به بررسی دگرگونی های تاریخ ادبیات نمایشی در غرب و سپس بازتاب آن در ادبیات نمایشی ایران می پردازد.

چشم انداز ادبیات نمایشی

چشم انداز ادبیات نمایشی.بهزاد قادری. تهران. نشر پرسش. چاپ اول.1390. 2000 نسخه. 260 صفحه.7000 تومان.

 

«اما تراژدی به عنوان هنری متعالی، تلاشش این است که میدان مغناطیسی فرد را در او زنده کند و این میسر نمی شود، مگر اینکه انسان به شناخت خود و نفس خویش نائل آید. بی جهت نیست که تراژدی های برجسته، بیش از آنکه به سازمانها بهاء دهند، معضلات و کلاف های سر در گم رفتار فرد را به تماشا می گذارند و فرد را زمانی متعالی جلوه می دهند که بتواند با شهامت و افتخار میدان یا فضای زندگی خود را مشخص کند.» [1]

 

چشم انداز ادبیات نمایشی در بر گیرنده هفت گفتار نظری و نقد و بررسی پیرامون ادبیات نمایشی است، که در سه بخش عرضه شده است. دو فصل نخست چارچوب های نظری تراژدی را بررسی می کند و در بخش های بعدی زمینه سازی های بعدی برای نگرشی نو به ادبیات نمایشی را مطرح می کند. گفتارهایی پیرامون پسامدرنیسم در ادبیات نمایشی " ضد تئاتر" به عنوان ابزار هویت جویی و نیز جنبش پسا استعمار و نمایشنامه نویسی موضوعی است که در بخش دوم به آن پرداخته می شود. در بخش سوم کتاب نیز چند متن نمایشی به عنوان نمونه های تلاش برای پیوند دادن متون نمایشی با مسائل قدرت و هویت بررسی و تقد می شوند. در این بخش به مسائلی چون پدیدارشناسی و رئالیسم گروتسک اشاره می شود. دو فصل نخست کتاب به دیدگاه هایی می پردازد که شالوده ادبیات نمایشی غرب را تشکیل می دهد. شناخت تراژدی و دیدگاه ارسطو و شارحان وی واکنش پسامدرن ها را بیشتر روشن می کند. دقیق شدن در چیستی تراژدی راهی است برای دانستن چرایی روگردانی از آن. در این کتاب همچنین ریشه های پسامدرنیسم در ادبیات نمایشی چهار دهه پایانی قرن بیستم در اروپا بررسی می شود. برای شناخت بیشتر پسا مدرنیسم نیز به بررسی و شناخت مدرنیسم پرداخته می شود. در فصل سوم به بازخوانی متون نیز پرداخته می شود. این رویکرد گونه ای انحراف از معیار به شمار می رود. گرایش به نقد و بررسی متون ادبی به عنوان سکوی بررسی گفتمان استعماری و یا پسا استعماری نشانه این رویکرد است. این رویکرد در هنگام خواندن متون ادبی و نمایشی تنها به بررسی صنایع لفظی، فنون بلاغی و اموری از این دست بسنده نمی کند. بلکه با گریز از معیارهای ارسطویی و با نشان دادن لایه های  پنهان گفتمان نمایشنامه از باروها، ترس ها و شیوه های رویارویی غرب با دیگر مردم جهان سخن می گوید. در پایان دو نمونه از کارهای نویسندگان ایران که نشانگر تلاش آنان برای پیش کشیدن افق های تازه در بازنمایی است، بررسی می شوند.

چشم انداز ادبیات نمایشی در بر گیرنده هفت گفتار نظری و نقد و بررسی پیرامون ادبیات نمایشی است، که در سه بخش عرضه شده است. دو فصل نخست چارچوب های نظری تراژدی را بررسی می کند و در بخش های بعدی زمینه سازی های بعدی برای نگرشی نو به ادبیات نمایشی را مطرح می کند

در این بررسی با استفاده از دو رویکرد پدیدار شناسی رئالیسم گروتسک به نمونه هایی از ادبیات نمایشی ضد گفتمان قدرت در ایران اشاره می شود. به طور کلی کتاب چشم انداز ادبیات نمایشی شامل سه بخش است که بخش اول آن به دو پاره تعاریف ترازدی و جوهره آن از دید ارسطو و ارسطو و معضل کثارسیس در گذر زمان تقسیم می شود. بخش دوم نیز به سه پاره پسامدرنیسم و گریز از تئاتر نهادینه پس از 1968، پسامدرنیسم " شبه تاریخ" و واکنش دارم نویسان و زبان و هویت در ادبیات نمایشی تقسیم می شود و بخش سوم شامل دو پاره پدیدار شناسی دو متن از رادی و دولت آبادی و تاریخ در رئالیسم گروتسک است. در پایان هر بخش مواخذ و مقالاتی که به آن رجوع شده است آورده شده و کتابنامه و نمایه نیز به پایان کتاب ضمیمه است.

«در میان متون نمایشی رادی که قسمتی از پیکره فرهنگ نمایشی این دیارند، تاریخ همیشه در افق حاشیه دید او و نمایشنامه هایش بوده است و نه متن نمایشنامه هایش تا در آنها چهره های تاریخی بچمند و با ما و یا از ما سخن یگویند. گویی در این کار رادی عمدی بوده تا تماشاگر یا خواننده متون او در حال و هوای کلام و فضا و حرکات چهره ها بال و پری بزنند و با قوه تریکب خود برای متونش تاریخی بسازند.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 50 کتاب

[2]صفحه 235کتاب

لاله سیاه

لاله سیاه


«لاله سیاه» یکی از رمان های مشهور الکساندر دوما نویسنده شهیر فرانسوی است. این رمان با الهام از وضعیت سیاسی کشور هلند در سال های 1972 نوشته شده است و مثل دیگر آثار دوما پر از تصاویر خلاق و حوادث گوناگون است که خواندن آن را برای خواننده علاقمند به آثار کلاسیک لذت بخش می کند.

لاله سیاه

لاله سیاه. الکساندر دوما.مترجم: محمد امین کاردان. تهران. انتشارات گوتنبرگ. چاپ اول. 2000 نسخه. 368 صفحه.7500 تومان.

 

«در پایین، درون کوچه، مردم کرنی را از کلسکه بیرون کشیدند و هنوز او را روی رکاب نیاورده بودند که یک ضربه شدید میله آهنی بر فرق او خورد و سخت بر زمینش افکند. با وجود این کرنی کوشید برخیزد ولی دوباره بر زمین افتاد. بعد مردم دو پای او را گرفتند و او را در میان جمعیت روی زمین کشیدند به طوری که خطی از خون، از خون سر و زخم های او، روی زمین به وجود آمد. سایرین با خوشحالی و شعف بدین منظره چشم دوخته و همراه با جسد کرنی در کوچه می دویدند.»[1]

 

الکساندر دوما یکی از مشهورترین رمان نویس های فرانسه است.

وی فرزند یکی از ژنرال های فرانسوی بود که در سال 1803 به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلاتش به خاطر خط خوشی که داشت در یک دفتر خانه به منشی گری پرداخت. وی در آثارش صحنه های مخوف انقلاب کبیر را که از زبان پدرش شنیده بود به تصویر کشید. اسناد و مدارک و یادداشت های خصوصی نیز که طی سال های مختلف به دستش رسید و او را در نوشتن رمان های متعددی که زمینه همه آن ها تاریخ فرانسه است، یاری کرد. دوما تخیل بسیار قوی ای دارد، قلم وی روان و سبکش بسیار زیبا و دلپذیر است. باید گفت هیچ کدام از رمان هایش شبیه یکدیگر نیست. وی نویسنده ای بسیار پر کار بود و آثار زیادی به رشته تقریر در آورد. آثار دراماتیک وی در زمانه خودش از شهرت بسیاری بر خودار شد. از آثار وی می توان به سه تفنگدار، بیست سال بعد، گردن بند ملکه، خانم مونسورو، ملکه مارگو، ویکونت دو براژوان و آنژپیتو اشاره کرد. زندگی این نویسنده نامدار به تفصیل در کتابی به نام « زندگی پر تلاطم الکساندر دوما» توسط لئون تورن نوشته شده است. لاله سیاه داستان زندگی انسانی است به نام « کورنلیوس ون برن» که لاله سیاه بی نظیری را پرورش داده است. اما از بخت بد به زندان می افتد و در مدتی که در زندان به سر می برد همسایه بد ذاتش لاله بی نظیر وی را می دزدد. اشاره های تاریخ این داستان به وضعیت سیاسی هلند در سال 1672 بر می گردد. الکساندردوما در نوشتن این رمان از زندگی واقعی" جان" و " کورنلیوس دوویت" که هر دو در این وقایع سیاسی به اعدام محکوم شدند، الهام گرفته است.

الکساندر دوما یکی از مشهورترین رمان نویس های فرانسه است.

وی نویسنده ای بسیار پر کار بود و آثار زیادی به رشته تقریر در آورد. آثار دراماتیک وی در زمانه خودش از شهرت بسیاری بر خودار شد

اولین بار لاله سیاه را یوسف اعتصام الملک پدر پروین اعتصامی ترجمه کرد. لاله سیاه برای کسانی که به رمان های تاریخی و ادبیات کلاسیک علاقه مند هستند رمانی بسیار جذاب و خواندی است که خواننده را با حوادث و هیجانات بسیاری رو به رو و در گیر می کند.

این کتاب شامل سی و دو فصل است و رمانی است با 360 صفحه که به نسبت رمان های کلاسیک دیگر و دارای حجم بالایی نیست.

 

«یک ربع ساعت دیگر شاهزاده خواهد رسید و هیئت ملازمین لاله سیاه در محل مخصوص توقف خواهد کرد و لاله سیاه از روی بالش مخمل، به روی تخت مخصوص منتقل خواهد شد و شاهزاده که جای خود را در اثر تحسین عمومی به این رقبت تازه وارد داده قطعه پوستی را که با نهایت دقت دباغی و روی آن اسم تهیه کننده لاله نوشته شده برخواهد داشت ...»[2]

[1]صفحه 62 کتاب

[2]صفحه 349 کتاب

تیپ ها

تیپ‌ها


روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه به بررسی شخصیت شناسی با روش اینیاگرام می پردازد. در این روش شناخته شده تیپ های شخصیتی  می توان به ذات اصلی شخصیت پی برد.

روانشناسی تیپ

روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه.پروین دقیقیان. تهران. انتشارات آشیانه کتاب. چاپ دوم.1390.2200 نسخه. 336 صفحه.7000 تومان.

«اینیاگرام تیپ های شخصیتی نه گانه را بر اساس مراکز شعور انسانی به سه گروه تقسیم می کند. هر گروه به طور مشخص توسط یکی از این سه مرکزتشخیص داده می شود. بدین معنی که شخصیت فرد مشخصا تحت کنترل آن مرکز است. مثلا در تیپ شخصیتی هشت، شخصیت شکل گرفته که تحت تاثیر مرکز تحرک عمل می کند، روی قدرت ذاتی فرد سرپوش می گذارد و تیپ هشت برای جبران ، تظاهر به قدرت می کند و باعث می شود که فرد، خود را قوی و سرسخت نشان دهد.»[1]

روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه کتابی است در نتیجه پژوهش های علمی و عملی بسیاری در مورد مسائل مربوط به خصلت های بشری که در طول صد سال گذشته مورد بررسی تعداد کثیری از دانشمندان و روانشناسان بزرگ دنیا قرار گرفته است.

در این کتاب روش پروهش بر اساس سیستم اینیاگرام است. شمای اینیاگرام یکی از مهمترین سیستم هایی است که می توان بر اساس آن تیپ شخصیتی خود را تشخیص داد. این شمای بسیار کهن توسط "گرجی اف" استاد معنوی و فیلسوف بزرگ روسی- ارمنی، به دنیای امروز معرفی شد.

او معتقد بود که می توان تمام رویدادهای جهان هستی را با استفاده از آن تفسیر درک کرد. همه افراد بشر با هر گونه باور دینی، مذهبی، فرهنگی، سنتی و معنوی و یا هر گونه شرایط محیطی، تحصیلی و اقتصادی می توانند با مراجعه به این سیستم خود شناسی نتیجه درست و معنی داری به دست بیاورند.

اینیاگرام در واقع فقط یک راهنماست که برای بازیافتن ذات اصلی انسان کمک می کند. با این روش می توان شخصیت شکل گرفته خود را بشناسیم و آن بخش بازدارنده شخصیت خود را که برای رسیدن به وحدت و یکانگی وجود، سد راهمان است کنار بگذاریم. بعد از این شناخت باید آگاهانه در جستجوی سرچشمه اصلی اعمال و احساس خود باشیم و آنگاه مراحل بازپروری خود را آغاز کنیم.

در این کتاب روش پروهش بر اساس سیستم اینیاگرام است. شمای اینیاگرام یکی از مهمترین سیستم هایی است که می توان بر اساس آن تیپ شخصیتی خود را تشخیص داد. این شمای بسیار کهن توسط "گرجی اف" استاد معنوی و فیلسوف بزرگ روسی- ارمنی، به دنیای امروز معرفی شد.

در مورد تیپ های شخصیتی کارها و پژوهش های زیادی انجام نگرفته است اما در مورد خود شناسی و برخورداری از زندگی بهتر، کتاب های بسیاری تدوین شده که به تعریف انسان خوب و خوشبخت پرداخته و درباره خصلت های خوب انسان سخن می گویند. نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد: این کتاب با این هدف نگارش شده که جایگزینی باشد برای انواع گوناگون فال گیری هایی که اصلا جنبه علمی و منطقی و هدایتی برای بهبود زندگی ندارند و شاید مضر هم باشند و متاسفانه در جامعه امروز ایران رو به گسترش هستند.

روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه شامل سیزده بخش است که عبارتند از: پویش و طبقه بندی شخصیت. اینیاگرام تیپ های شخصیتی نه گانه. شیوه های مختلف تقسیم تیپ های شخصیتی. از فصل چهار تا دوازده شامل تیپ های نه گانه و توضیحی درباره آن است. و فصل پایانی روش پیشرفت در راه تکامل سازی تیپ های شخصیتی.

«افراد تیپ دو، از کودکی به دلیل تمایل آن ها به کسب محبت و در نتیجه راضی نگه داشتن افراد محیط زندگی خود، آموخته اند که در درجه اول نیازهای دیگران را باید مهم تر از خواسته های خود بدانند. دوم این که با نشان دادن مهر و محبت، بخشش و خدمت گذاری به دیگران خود را مورد عنایت آن ها قرار دهند. سوم آنکه باید محبت و علاقه دیگران به خود را، با زحمت زیاد به دست آورند، زیرا که خود به خود دریافت نخواهند کرد.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 58 کتاب

[2]صفحه 107کتاب

معماری علم

معماری علم


«معماری علم در ایران» به بررسی مفهوم علم در فرهنگ ایرانی از صدهای پیشین تا کنون می پردازد و علل رشد نیافتن علم نوین در جوامع سنتی را مورد تحلیل قرار داده راهکارهایی برای فراروی از این بن بست پیشنهاد می  کند.

معماری علم

معماری علم در ایران. رضا منصوری.نشر دیبایه.چاپ اول. تهران.1389. 1000 نسخه.236 صفحه.4800 تومان.

 

«کلمه علم از اوائل دوران اسلامی وارد زبان فارسی شده است و ما هنوز آن را بکار می بریم. همانند بسیاری کلمه های دیگر مانند دولت، ملت، صنعت و فن. با این تفاوت که کلمه های دولت و ملت معنای امروزین خود را پس از مشروطه به خود گرفته اند و نویسندگان مختلف پیرامون چگونگی شکل گیری مفاهیم جدیدی که در قالب این کلمه ها درآمده است بسیار نوشته اند. صنعت و فن نیز همینگونه است که البته پیرامون ان کمتر تحقیق شده است. مردم ما پذیرفته اند دو مفهوم ملت ودولت امروزه چیز دیگری است و نه همان که در صد سال پیش در ذهن فارسی زبانان تداعی می شد. عجیب است که ما تصور می کنیم کلمه علم و مفهومی که بر آن اطلاق می شود حرکت یا جهش معنایی نداشته است و همان مفهوم است که در طول تاریخ داشته است.»[1]

 

عقیده نویسنده کتاب معماری علم در ایران بر این است که می توان برای پدیده های پیچیده اجتماعی نیز همچون ساختن یک ساختمان طراحی کرد و معماری خاصی را در نظر گرفت و بر مبنای ان معماری گام های اولیه را بر داشت. این کتاب مجموعه مقالاتی است که نشان می دهد چطور می توان به این معماری نگریست و طرحی از پیش برایش کشید و این که بر چه اساس جوامع شرقی نتوانسته است تا کنون به چنین معماری ای دست یابد. وی می نویسد : "ساختمان و یا ساختار علمی ایران نه تنها رفعتی ندارد، که تلی بی شکل است. هنوز فاصله ما از ساختمانی رفیع برای علم ایران انچنان زیاد است که وحشت و گاهی افسردگی می آفریند. گام های کنونی ما، به خصوص آگاهی از گام ها و نیز آگاهی برای برداشتن گام هایی دیگر بسیار تعیین کننده است. راست کردن این خشت کج به سادگی صورت نمی گیرد. پس خوب است هر چه بیشتر به گام های کنونی خودمان در جهت توسعه علمی توجه کنیم. به خصوص که بخش دولتی در مورد این مهم خاموش است. باید کوشید با شناخت بهتر از شرایط تاریخی و فرهنگی کشورمان گام هایی استوار و پیوسته در این وادی برداریم و این کتاب کوششی در این جهت است. " وی معتقد است مفهوم علم در جوامع شرقی با آن مفهومی که از دین می شناسند عجین است و همین مفهوم سنتی باعث مقاومت در مقابل تغییرات و تحولات است. مفهوم درس خوانده نشانه  این است کهدر نظر ما علم چیزی مکتوب است. به همین دلیل آموزش ما بر اساس حفظیات بنا شده و از دانشجو می خواهیم علم را از بر کند و جای ابتکار، خلاقیت، تولید و ابداع خالی می ماند. وی معتقد است با تفکیک علم دینی تخصیصی  از علم دینی انحصاری می توان مرز این مفهوم بندی جدید علمی را روشن کرد.

به طور کلی این کتاب مجموعه مقالاتی را در بر می گیرد که در ابتدا به مفهوم علم از نظر فرهنگی و دینی در جوامع شرقی در نظر می گیرند و سپس راه کارهایی برای فرا روی این مشکلات پیش رو قرار می دهد. این کتاب شامل پیشگفتار ، سرمقاله ها و مقالات و یادداشت ها است

مفهوم علم دینی تخصیصی مغایرتی با مفهوم علم نوین ندارد اما مفهوم علم دینی انحصاری نقیض مفهوم علم نوین است و باید به این تناقض توجه کرد. به طور کلی این کتاب مجموعه مقالاتی را در بر می گیرد که در ابتدا به مفهوم علم از نظر فرهنگی و دینی در جوامع شرقی در نظر می گیرند و سپس راه کارهایی برای فرا روی این مشکلات پیش رو قرار می دهد. این کتاب شامل پیشگفتار ، سرمقاله ها و مقالات و یادداشت ها است.

این کتاب 11 مقاله، 11 سرمقاله و 20 یادداشت را شامل می شود. عناوین برخی از مقالات به این ترتیب است: "علم:علم دینی، علم سنتی یا علم نوین"، " دانش بومی شاید علم بومی خیر"، "علم نوین، انقلاب و بحران"، " علم بی علم ، فیزیک بی فیزیک"،"دانشگاه، علم، و سیاستگذاری ملی"،"ترویج، توسعه ، و مدرنیت" و...

این کتاب حاوی مقالاتی پراکنده دراین خصوص است. نکته دیگری که باید به ان اشاره شود این است که کتاب فاقد فهرست موضوعات است و خواننده یکباره با مقالات رو در رو می شود و همین وی را گیج و سردرگم می کند.

 

«پیشرفت علم باعث ابداع مفهوم های جدید و در نتیجه واژه های جدید می شود. آمار متفاوتی برای تعداد واژه های جدید ی که هر سال ابداع می شود ارائه شده است، اما به نظر می رسد اگر نام محصولات شیمیایی را هم در نظر بگیریم سالانه بیش از یک میلوین واژه وارد واژگان بشری می شود.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 233

[2]صفحه 79 کتاب