کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

معماری علم

معماری علم


«معماری علم در ایران» به بررسی مفهوم علم در فرهنگ ایرانی از صدهای پیشین تا کنون می پردازد و علل رشد نیافتن علم نوین در جوامع سنتی را مورد تحلیل قرار داده راهکارهایی برای فراروی از این بن بست پیشنهاد می  کند.

معماری علم

معماری علم در ایران. رضا منصوری.نشر دیبایه.چاپ اول. تهران.1389. 1000 نسخه.236 صفحه.4800 تومان.

 

«کلمه علم از اوائل دوران اسلامی وارد زبان فارسی شده است و ما هنوز آن را بکار می بریم. همانند بسیاری کلمه های دیگر مانند دولت، ملت، صنعت و فن. با این تفاوت که کلمه های دولت و ملت معنای امروزین خود را پس از مشروطه به خود گرفته اند و نویسندگان مختلف پیرامون چگونگی شکل گیری مفاهیم جدیدی که در قالب این کلمه ها درآمده است بسیار نوشته اند. صنعت و فن نیز همینگونه است که البته پیرامون ان کمتر تحقیق شده است. مردم ما پذیرفته اند دو مفهوم ملت ودولت امروزه چیز دیگری است و نه همان که در صد سال پیش در ذهن فارسی زبانان تداعی می شد. عجیب است که ما تصور می کنیم کلمه علم و مفهومی که بر آن اطلاق می شود حرکت یا جهش معنایی نداشته است و همان مفهوم است که در طول تاریخ داشته است.»[1]

 

عقیده نویسنده کتاب معماری علم در ایران بر این است که می توان برای پدیده های پیچیده اجتماعی نیز همچون ساختن یک ساختمان طراحی کرد و معماری خاصی را در نظر گرفت و بر مبنای ان معماری گام های اولیه را بر داشت. این کتاب مجموعه مقالاتی است که نشان می دهد چطور می توان به این معماری نگریست و طرحی از پیش برایش کشید و این که بر چه اساس جوامع شرقی نتوانسته است تا کنون به چنین معماری ای دست یابد. وی می نویسد : "ساختمان و یا ساختار علمی ایران نه تنها رفعتی ندارد، که تلی بی شکل است. هنوز فاصله ما از ساختمانی رفیع برای علم ایران انچنان زیاد است که وحشت و گاهی افسردگی می آفریند. گام های کنونی ما، به خصوص آگاهی از گام ها و نیز آگاهی برای برداشتن گام هایی دیگر بسیار تعیین کننده است. راست کردن این خشت کج به سادگی صورت نمی گیرد. پس خوب است هر چه بیشتر به گام های کنونی خودمان در جهت توسعه علمی توجه کنیم. به خصوص که بخش دولتی در مورد این مهم خاموش است. باید کوشید با شناخت بهتر از شرایط تاریخی و فرهنگی کشورمان گام هایی استوار و پیوسته در این وادی برداریم و این کتاب کوششی در این جهت است. " وی معتقد است مفهوم علم در جوامع شرقی با آن مفهومی که از دین می شناسند عجین است و همین مفهوم سنتی باعث مقاومت در مقابل تغییرات و تحولات است. مفهوم درس خوانده نشانه  این است کهدر نظر ما علم چیزی مکتوب است. به همین دلیل آموزش ما بر اساس حفظیات بنا شده و از دانشجو می خواهیم علم را از بر کند و جای ابتکار، خلاقیت، تولید و ابداع خالی می ماند. وی معتقد است با تفکیک علم دینی تخصیصی  از علم دینی انحصاری می توان مرز این مفهوم بندی جدید علمی را روشن کرد.

به طور کلی این کتاب مجموعه مقالاتی را در بر می گیرد که در ابتدا به مفهوم علم از نظر فرهنگی و دینی در جوامع شرقی در نظر می گیرند و سپس راه کارهایی برای فرا روی این مشکلات پیش رو قرار می دهد. این کتاب شامل پیشگفتار ، سرمقاله ها و مقالات و یادداشت ها است

مفهوم علم دینی تخصیصی مغایرتی با مفهوم علم نوین ندارد اما مفهوم علم دینی انحصاری نقیض مفهوم علم نوین است و باید به این تناقض توجه کرد. به طور کلی این کتاب مجموعه مقالاتی را در بر می گیرد که در ابتدا به مفهوم علم از نظر فرهنگی و دینی در جوامع شرقی در نظر می گیرند و سپس راه کارهایی برای فرا روی این مشکلات پیش رو قرار می دهد. این کتاب شامل پیشگفتار ، سرمقاله ها و مقالات و یادداشت ها است.

این کتاب 11 مقاله، 11 سرمقاله و 20 یادداشت را شامل می شود. عناوین برخی از مقالات به این ترتیب است: "علم:علم دینی، علم سنتی یا علم نوین"، " دانش بومی شاید علم بومی خیر"، "علم نوین، انقلاب و بحران"، " علم بی علم ، فیزیک بی فیزیک"،"دانشگاه، علم، و سیاستگذاری ملی"،"ترویج، توسعه ، و مدرنیت" و...

این کتاب حاوی مقالاتی پراکنده دراین خصوص است. نکته دیگری که باید به ان اشاره شود این است که کتاب فاقد فهرست موضوعات است و خواننده یکباره با مقالات رو در رو می شود و همین وی را گیج و سردرگم می کند.

 

«پیشرفت علم باعث ابداع مفهوم های جدید و در نتیجه واژه های جدید می شود. آمار متفاوتی برای تعداد واژه های جدید ی که هر سال ابداع می شود ارائه شده است، اما به نظر می رسد اگر نام محصولات شیمیایی را هم در نظر بگیریم سالانه بیش از یک میلوین واژه وارد واژگان بشری می شود.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 233

[2]صفحه 79 کتاب

چیزی تو کشو نیست

چیزی تو کشو نیست


«چیزی تو کشو نیست» مجموعه شعر و عکس از شاعران و عکاسان معاصر است. گرد آوری و ترجمه شعرهای این مجموعه  بر عهده محمدرضا فرزاد و انتخاب عکس ها نیز از شهریار توکلی است.

چیزی تو کشو نیست

چیزی تو کشو نیست. گزیده ای از شعر و عکس جهان.مترجم و گردآورنده: محمدرضا فرزاد و شهریار توکلی.انتشارات حرفه هنرمند.چاپ اول. تهران.1391. 5000 نسخه.224 صفحه مصور.13500 تومان.

 

«برو دختر، برو

بگذار رویاهایم را ببندم بروم

خب جمعه های بخیه دررفته را کجا بگذارم

این تکه پاره ها را کجا جارو کنم

خدایا این ها که هنوز نویند

بیرون، تاکسی آمده جلو در

پس فقط همین اتاق را برایت می گذارم»[1]

 

چیزی تو کشو نیست گزیده ای است از بهترین شعر های معاصر جهان که هر شعر در کنار یک عکس از عکاسان معاصر ایرانی و خارجی قرار گرفته است. انتخاب عکس ها برای هر شعر توسط خود مترجم شعر ها صورت گرفته. هر عکس هم به تمامی نماینده یک عکس مستقل است و می توان از زیبایی و معناهای هنری آن لذت برد و هم متصل به مفاهیم شعری است کهدر کنارش منتشر شده است. درباره شعر ها نیز به همین سیاق می توان هم مستقل از عکس خوانده شوند و هم در پیوند با آن ها. محمد رضا فرزاد پیش از این در کتاب «تو مشغول مردن ات بودی» این تجربه را انجام داده و نتیجه خوبی هم گرفته است. کتاب «تو مشغول مردن ات بودی» یکی از موفق ترین مجموعه شعر عکس هایی است که تاکنون منتشر شده است. فرزاد در این کتاب پیش رو نیز تلاش کرده است آن تجربه را یک بار دیگر با کیفیت بهتری ارائه دهد. این مجموعه همان طور که از نامش بر می آید شمال شعرهای عامیانه و ساده ای است از موضوعات ساده و پیش پا افتاده، اشیایی که دور و بر ما را گرفته و هر کدام دنیایی از ماجرا ها را در خود مدفون کرده اند و شعرهایی درباره چیز ها و خرت و پرت ها.برخی از عکس ها در این مجموعه تکرار عکس هایی است که در مجموعه پیشین منتشر شده بود. موفق بودن یا نبودن این مجموعه را خوانندگان همچون مجموعه پیشین تعیین می کنند. عکس های این مجموعه توسط شهریار توکلی انتخاب و گزینش شده است.

چیزی تو کشو نیست گزیده ای است از بهترین شعر های معاصر جهان که هر شعر در کنار یک عکس از عکاسان معاصر ایرانی و خارجی قرار گرفته است. انتخاب عکس ها برای هر شعر توسط خود مترجم شعر ها صورت گرفته

فرزاد در این کتاب از هر شاعری یکی دو یا گاه بیشتر شعر انتخاب کرده و در این مجموعه گنجانده است.شاعرانی که در این مجموعه  شعر دارند عبارتند از: آمیخای، جک اسپایسر، مارک استرند، چارلز بوکوفسکی، لیندا پاستان، ورا پاولوا، ران پجت، کرول آن دافی، کارلوس دروموند دآندرادره، چارلز رایت، جمیز آرلینگتون رایت، مارین سورسکو، چارلز سیمیک، ویسواوا شیمبورسکا، وندی کوپ، اسپایک میلیگن، راجر مگاف، ویلیام کارلوس ویلیامز، ولادیمیر هولان و میروسلاب هولوب. برخی از عکاسانی که در این مجموعه  از آنها عکس درج شده است عبارتند از: محمد غزالی، دیتر آپلت، رالف گیبسون، ادوارد وستون، رابرت فلینت، لری فینیک و هیروشی سوگی موتو و عکاسانی دیگر.

چیزی تو کشو نیست حاوی 82 شعر از شاعران معاصر است که هر شعر در کنار یک عکس از عاکاسان معاصر دنیا قرار داده شده است. در پایان کتاب شرخ مختصری از هر شاعر و زندگی نامه و آثار و نوشته های وی پیوست شده است.

این کتاب توسط انتشارات حرفه هنرمند و در 224 صفحه مصور به بازار کتاب عرضه شده است.

 

«آن صبحانه های آفتابی کجا رفت؟

آن آب پرتغال و ژامبون

آن بوسه صبحگاهی و لبخند خمیردندانی

بی کس و کار شدی انگار

حالا نوبت اخم های چرب است و

سگرمه های سوخته و

تهدیدهای ته گرفته و دردهای دلمه بسته و

اشک توی فنجان نشسته »[2]

 

گذشته نگذشته

گذشته هرگز نگذشته


«میان گذشته و آینده» شامل هشت گفتار فلسفی و سیاسی است درباره مفاهیمی که به عقیده هانا آرنت در دنیای زندگی مدرن معنای خود را از دست داده اند. مفاهیمی چون، عدالت، خرد، مسئولیت و فضیلت.

گذشته هرگز نگذشته

میان گذشته و آینده. هانا آرنت.مترجم: سعید مقدم.نشر اختران.چاپ اول. تهران.1388. 2000 نسخه.392 صفحه.6600 تومان.

 

«دخالت در طبیعت یعنی وارد کردن پیش بینی ناپذیری کنش انسانی به سپهری که در آن با نیروهای طبیعی رو به رو می شویم. نیروهایی که شاید هرگز نتوانیم به نحوی مطمئن کنترلشان کنیم، به اندازه کافی خطرناک است. خطرناک تر این خواهد بود که از یاد ببریم که برای اولین بار در تاریخ مان توانایی کنش انسان شروع کرده است پیشی جستن از همه توانایی های دیگر: توانایی تحیر و ژرف اندیشیدن و همچنین توانایی های انسان صنعتگر و حیوان کارورز.»[1]

 

 

میان گذشته و آینده شامل هشت رسال یا به قول نویسنده تمرین در اندیشه سیاسی است. این رساله ها اولین بار در سال 1961 به شکل کتاب منتشر شدند و در سال 1964 با اضافاتی به صورت حاضر انتشار یافت و به چند زبان دیگر ترجمه شد. ژرف اندیشی های هانا آرنت درباره جهان مدرن بر پایه دانش گسترده اش از گذشته بنا شده اند و بخش مهم فلسفه سیاسی قرن را تشکیل می دهند. آرنت در کتاب میان گذشته و آینده درباره مشکلات پیچیده بحرانی بحث می کند که جامعه مدرن با آن رو به رو است، بحرانی که به این دلیل پدید آمده است که مفاهیم اساسی سنت سیاسی همچون عدالت، خرد، مسئولیت، فضیلت و افتخار، معنای خود را از دست داده اند.

در این کتاب می خوانیم اولین چیزی که به آن توجه خواهیم کرد این است که نه تنها آینده- موج آینده- بلکه گذشته نیز باید نوعی نیرو تلقی شود. نه همچون تقریبا تمام استعاره های ما، یعنی باری که انسان باید به دوش کشد و زندگان می توانند و حتی باید در پیشروی خود به سوی آینده از سنگینی ملال آور آن رها شوند. به قول فاکنر "گذشته هرگز نمرده است، گذشته حتی هنوز نگذشته است" این گذشته که در تمام مسیر پیشین تا منشا امتداد می یابد، ما را به عقب نمی کشد بلکه پیش می راند و بر خلاف آنچه انسان انتظار دارد این آینده است که ما را به سوی گذشته عقب می راند. زمان از دیدگاه انسان که همواره در فاصله میان گذشته و آینده زندگی می کند، زنجیره نیست. جریان بی وقفه روندی پیوسته نیست. زمان از وسط می شکند. در نقطه ای که « او» ایستاده است و نقطه ثابت «او» آن طور که غالبا تصور می کنیم، حال نیست، بلکه در حقیقت شکافی در زمان است که از طریق مبارزه بی وقفه از طریق ایستادگی در برابر گذشته و آینده آن را باز نگه می دارد. تنها به این سبب که انسان در زمان قرار داده شده است و تنها تا جایی که انسان ایستادگی می کند جریان زمان بی اعتنا به زمان افعال تفکیک می شود.

این کتاب حاوی یک مقدمه به نام شکاف میان گذشته و آینده و هشت فصل است که عبارتند از: سنت و دوران مدرن، مفهوم تارخ- باستانی و مدرن، اتوریته چیست؟، آزادی چیست؟، بحران آموزش و پرورش، بحران فرهنگ- اهمیت اجتماعی و سیاسی آن، حقیقت و سیاست و تسخیر فضا و مقام انسان

در این کتاب آرنت درباره مفاهیمی چون، تاریخ و آینده، سنت و مدرن، آزادی، حقیقت و سیاست، آموزش و پرورش و بحران فرهنگی سخن می گوید.

هانا آرنت فیلسوف زن آلمانی است. او از شاگردان هایدگر و کارل یاسپرس است. وی تحت پیگرد گشتاپو قرار گرفت و مجبور شد کشورش را ترک کند. در فرانسه با والتر بنیامین آشنا شد و سپس به امریکا رفت. وی پس از جنگ جهانی دوم به آلمان بازگشت. او خود را نظریه پرداز سیاسی می نامید. وی در اکثر نوشته های خود به شرح و تحلیل رخدادهای تاریخ معاصر و جنگ جهانی دوم و ظهور حکومت های توتالیتر روسیه و المان می پردازد. از مهم ترین آثار وی « ریشه های توتالیتریسم » است که اولین اثر اوست.

این کتاب حاوی یک مقدمه به نام شکاف میان گذشته و آینده و هشت فصل است که عبارتند از: سنت و دوران مدرن، مفهوم تارخ- باستانی و مدرن، اتوریته چیست؟، آزادی چیست؟، بحران آموزش و پرورش، بحران فرهنگ- اهمیت اجتماعی و سیاسی آن، حقیقت و سیاست و تسخیر فضا و مقام انسان .

در پایان کتاب نیز نام ها و نمایه پیوست شده است.

 

«تا جایی که کودک جهان را نمی شناسد باید با آن گام به گام آشنا شود. تا جایی که کودک نو است باید مراقب بود که این پدیده ی نو آن طور که هست در رابطه با جهان به بار بنشیند. به هر حال مربیان در اینجا به منزله نمایندگان جهان در مقابل جوانان قرار می گیرند. جهانی که جوانان باید مسئولیتش را بپذیرند گرچه آن را نساخته اند و حتی اگر در خفا یا اشکار آرزو کنند چنان نباشد که هست. »[2]

 

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


[1]صفحه 87 کتاب

[2]صفحه 248 کتاب

اسماعیل

اسماعیل


«اسماعیل» داستان زندگی انسان بر روی کره زمین است. داستان انسانی که آرام آرام و در طول سالیان از سایر حیوانات پیشی گرفت و به خطرناک ترین حیوان روی زمین تبدیل شد.

اسماعیل

اسماعیل. دانیل کوئین.مترجم: امید شمس.نشر قطره.چاپ اول. تهران.1390. 500 نسخه.312 صفحه.11000 تومان.

 

«اسماعیل گفت: این داستان نیم میلیارد سال پیش اتفاق افتاده. در زمان های به طرز غیر قابل دوری، زمانی که این سیاره تقریبا هیچ ربطی به حالاش نداشت، جنبنده ای روی زمین نبود جز گرد و غبار. نه ساقه علفی در باد تکون می خورد، نه جیر جیرکی می خوند، نه پرنده ای پر می کشید. »[1]

 

اسماعیل رمان تازه ای است که توسط امید شمس به فارسی برگردانده شده است. این رمان داستان زندگی انسان و زمین است و این که انسان چگونه و از چه زمانی به خطرناک ترین دشمن سیاره تبدیل شده است. آیا تمدن بشری از آغاز تا امروز یروازی شکوهمندانه به سوی قله های موفقیت بوده است، یا سقوطی آزاد به قعر نابودی انسان و جهان؟ آیا زندگی امروز انسان در مقایسه با زندگی اش در ده هزار سال پیش زیبا تر، امن تر، آزادانه تر و راحت تر است؟ آیا راهی برای نجات انسان و سیاره زمین وجود دارد؟ این رمان به این پرسش ها پاسخ اعجاب انگیزی می دهد. اسماعیل به خواننده اش این امکان را می دهد تا داستان زندگی انسان بر روی کره زمین را با روایتی به کلی متفاوت با روایت هایی که تا کنون از زندگی انسان بیان شده است، آشنا  و نوع دیگری از زندگی را تجربه کند.

اسماعیل با ترجمه بسیار روان و ساده خواننده را با شگفتی ای از زندگی خودش رو به رو می کند. طوری که یک بار دیگر به آنچه در اطرافش می گذرد بیاندیشد و از آنچه دارد اتفاق می افتد به شگفتی افتد.

دانیل کوئین نویسنده این رمان، یکی از چهره های برجسته جنبش حمایت از محیط زیست و آنارکو- پریمیتیویسم است. او برای این اثر در سال 1991 جایزه " ترنر تومارو فلوشیپ" را دریافت کرده است. این جایزه به آثاری تعلق می گیرد که راه حلی خلاقانه و مثبت برای مشکلات جهانی ارائه کنند. منتقدان این رمان را از تاثیرگذار ترین آثار داستانی در زمینه محیط زیست گرایی، ساده گرایی  دانسته اند. آنارکو ها براین باور اند که سازمان های اجتماعی باید به شکلی طراحی شوند که مطابق وهم جهت با نیروهای طبیعی کار کنند و نه در تضاد و نزاع با آن.آنها معتقدند فرض هایی که در رابطه با خانواده صورت می گیرند اهمیت بیشتری دارند از فرض هایی که در مورد نقش های کاری صورت می گیرد. آنها می گویند توسعه کشاورزی از چه روش هایی توانسته زندگی بدتری در مقایسه با فرهنگ شکار و جمع آوری برای بشر ایجاد کند. اسماعیل یکی از نمونه های قوی ادبیات آنارکویی است و در آن انسانی با یک گوریل به گفتگو می نشیند و به بررسی بحران های زیست محیطی و اجتماعی می پردازد. در این کتاب پیشنهادی برای یک جامعه صلح آمیز مطرح می شود. 

اسماعیل با ترجمه بسیار روان و ساده خواننده را با شگفتی ای از زندگی خودش رو به رو می کند. طوری که یک بار دیگر به آنچه در اطرافش می گذرد بیاندیشد و از آنچه دارد اتفاق می افتد به شگفتی افتد

دانیل کوئین با ترجمه  رمان «اسماعیل» برای اولین بار به خوانندگان فارسی زبان معرفی می شود.

اسماعیل در سیزده فصل و 312 صفحه داستانش را به پایان می برد. هر کدام از فصل ها نیز به قطعات کوچکتری تقسیم شده اند که با شماره گذاری مشخص می شوند.

 

«خب دیگه دردسرت نمی دم که تو چه قدر تعجب کرده ای و اونا چه قدر توضیح دادن. آخرش تو همه ی قطعه ها رو کنار هم می گذاری. ب ها ، الف ها رو می خورن و خودشون غذای پ ها می شن و خود پ ها رو الف ها می خورن. هیچ سلسله مراتبی توی این زنجیره ی غذایی وجود نداره. پ ها چون ب ها رو می خورن به اونا مسلط نیستن چون خودشون هم غذای الف ها می شن. همه چیز کاملا دموکراتیک و دوستانه است. اما به نظر تو کاملا وحشتناکه.»[2]

 

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


[1]صفحه 72 کتاب

[2]صفحه 138 کتاب

زبان و زمان

زبان و زمان


«کودکی و تاریخ، درباره ویرانی تجربه» سومین کتاب مهم جورجو اگامبن است که به بررسی زبان و زمان در انتقال تجربه ها می پردازد. این کتاب به زعم خود آگامبن ادامه پروزه فلسفه آینده والتر بنیامین درباره نقطه تلاقی مقولات زبانی و مقولات تارخی است که نام توانش به آن می دهد.

زبان و زمان

کودکی و تاریخ، درباره ویرانی تجربه.جورجو آگامبن. مترجم: پویا ایمانی. نشر مرکز.چاپ دوم. تهران.1391. 1000 نسخه.272 صفحه.7800 تومان.

 

«امروزه تنها رهیافت ممکن به مسئله تجربه اذعان به این واقعیت است که داشتن تجربه دیگر برای ما ممکن نیست. زیرا انسان مدرن همان طور که از امکان نوشتن زندگی نامه اش محروم شده تجربه اش را نیز از کف داده است. در واقع ناتوانی انسان مدرن از داشتن و منتقل کردن تجربه ها شاید از معدود یقین هایی باشد که او می تواند درباره خود ادعا کند»[1]

 

جورجو آگامبن فیلسوف ایتالیایی و از نظریه پردازان سرشناس چپ رادیکال در سال 1942 در رم متولد شد.وی در سمینار «تور»که هایدگر به دعوت رنه شار در آن شرکت می کرد ، راه خود را در فلسفه پیدا کرد. در این سمینارها  به کلاسیک ترین شکل برگزار می شد. شرکت کنندگان بیرون خانه رنه شار که برنامه سمینار را طراحی کرده بود جمع می شدند و در زیر سایه درخت چنار کهن سالی درباره کهن ترین رازهای فلسفه گفتگو می کردند. این جلسات برای آ گامبن سرنوشت ساز شد. وی ان را چنین توصیف می کند: یک گرد- هم – آیی عناصر و چیزها که چیزی به راستی غیر منتظره از دل آن سر می زد. و آن فلسفه بود.مهم ترین کتاب های او عبارتند از انسان بی محتوا، قطعات: کلام و خیال در فرهنگ غربی، کودکی و تاریخ: درباره ویرانی تجربه، زبان و مرگ: جایگاه منفیت، ایده نثر، اجتماع آینده، پایان شعر: مطالعاتی درباره پ.ئتیک  و کتاب های دیگر

این سومین کتاب مهم آگامبن درباره کودکی و تجربه است که متناظر مفاهیم زبان و زمان است. برنامه فلسفی ای که آگامبن در این کتاب و تا حدودی در کتاب بعدی اش زبان و مرگ پی می گیرد عبارتند از یافتن تلاقی میان مقولات زبانی و مقولات تاریخی و در واقع همان نقطه ای که آثار بعدی فیلسوف در پیکر مفهوم توانش صورت بندی می شود. در این کتاب درباره ناممکنی انتقال تجربه ها و موضوع زبان و شکافی که زبان بین سوژه و واقعیت ایجاد می کند، بحث های مفصلی می شود. کتاب از جستارهایی مستقل تشکیل شده که ارتباطی درونی و تنگاتنگ با هم دارند. طولانی ترین جستار درباره ویرانی تجربه است. که وی به دلایل و ریشه های این ویرانی تجربه می پردازد. و موضوع این بخش همان جدایی سوژه و تجربه است که منجر به فروپاشی تجربه می شود. در بخش دوم تحلیلی ارائه می شود از تاریخ و بازی و به آیین ها و رابطه ان با بازی می پردازد. که در این بخش به بحث های لویی اشتراوس درباره قبالی بدوی رجوع می کند و آیین های اقوام ابتدایی با رویکردی ساختارگرایانه مورد بررسی قرار می گیرد.

جستار سوم کتاب نیز درباره زمان و تاریخ است. که شامل نقدی رادیکال از زمان گاه شمار است. در فصل شاهزاده و قورباغه آگامبن روش آدورنو در نقد مقاله بودلر بنیامین را نقد می کند

در این فصل رابطه بازی با زمان و تاریخ مورد پژو هش قرار می گیرد. جستار سوم کتاب نیز درباره زمان و تاریخ است. که شامل نقدی رادیکال از زمان گاه شمار است. در فصل شاهزاده و قورباغه آگامبن روش آدورنو در نقد مقاله بودلر بنیامین را نقد می کند. در فصل افسانه و تاریخ وی به بررسی شمایل ها  و شمایل نگاری و شبیه سازی می پردازد. دو یادداشت نیز در پایان کتاب آورده شده است درباره مفهوم ژست  در رابطه با سینما و سیاست و تاریخ و دیگری بازنگری که در آن ساحت علوم انسانی را به قلمرو شعر پیوند می زند. این کتاب حاوی یک یادداشت درباره نویسنده و کتابش به قلم مترجم و درآمدی از خود نویسنده به نام تجربه زبانی است. همچنین شامل پنج جستار به نام های کودکی و تاریخ، در سرزمین بازی، زمان و تاریخ، شاهزاده و قورباغه و افسانه و تاریخ است. در پایان دو یادداشت به نام «در باب ژست» و «طراحی برای یک بازنگری»به قلم نویسنده آورده شده است. کتاب شناسی ،واژه نامه و نمایه نیز به پایان کتاب پیوست شده است.

« هر تصویری از تاریخ همواره با تجربه  خاصی از زمان همراه است که درون ان مستتر است، شرط آن است،و به همین دلیل باید ان را توضیح داد. به همین ترتیب هر فرهنگی پیش از هر چیز در حکم تجربه خاصی از زمان استف و هیچ فرهنگ جدیدی ممکن نمی شود مگر با ایجاد تغییراتی در این تجربه. این چنین وظیفه اصلی یک انقلاب واقعی به هیچ رو صرفا تغییر جهان نیست بل همچنین و پیش از هر چیز، تغییر زمان است. »[2]

 

بدن و تنش

بدن و تنش


«منطق احساس» کتابی است که دولوز درباره نقاشی های فرانسیس بیکن نگاشته است. وی در این کتاب به بررسی نقاشی های بیکن از چشم انداز زیبایی شناسی میل می پردازد و آثار وی را با دیگر نقاشی های موجود در رابطه با موضوع فیگور مقایسه می کند.

بدن و تنش

منطق احساس. ژیل دولوز. مترجم: بابک سلیمی‌زاده. انتشارات روزبهان. چاپ اول. تهران.1390. 1500 نسخه.280 صفحه .8500 تومان.

 

«ما با دقت کافی به آنچه نقاشان دبرای گفتن دارند گوش نمی سپاریم. آنها می گویند نقاش پیشاپیش در بوم نقاشی حضور دارد جایی که او با تمامی داده های فیگوراتیو یا احتمالاتی که بوم نقاشی را اشغال و تصرف کرده اند مواجه می شود. نبردی تمام عیار میان نقاش و این داده ها بر روی بوم رخ می دهد»[1]

 

نقاشی های فرانسیس بیکن نقاش بزرگ قرن بیستم،همیشه ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. فیگورهای وی از جنس خشونتی خاص هستند که مستقیما خشونت یک احساس را بیان می کنند. منظره های وحشت، تصلیب ها، پیوند اعضای مصنوعی، نقص عضوها، و هیولاها. اما فیگورهای بیکن پیش از این که صرفا یک هیولا را باز نمایی کنند، خشونتی هستند که از یک واکنش و بیان حاصل می شوند. مثل خشونتی خود به خودی که در بدن ایجاد می شود به واسطه یک عطسه ناخوداگاه، یا فشار استفراغ و بیماری، یک لبخند هیستریک و در نهایت وضعیتی غیر معمول که بر بدن حادث می شود. مثل وقتی که مردی را مجبور کنند ساعت ها روی یک صندلی بشیند و طبیعتا مجبور است با بدنی کژ ریخت شده وضعیتش را ثابت نگه دارد.

بدن های بیکن فیگور های گوشتی هستند که انگار نمی توانند در طولانی مدت بر روی استخوان ها سوار و آویزان باشند. آنها میل به جدا شدن و ریخت از استخوان ها را با خود هماره دارند.

از این جهت آنچه بیکن درصدد نمایش آن است حرکتی است که بر بدن بی حرکت نمایش داده می شود.

نقاشی های بیکن بدون عمق هستند. ژرفا در آن وجود ندارد. و یا بسیار کم رنگ است. و از این نظر یک حجم تو خالی را می سازد که بدن این حفره تو خالی قرار داده می شود.

موقعیت هایی که در نقاشی های بیکن دیده می شود را تنها می توان در نمایش ها و تئاتر ها پیدا کرد. مخصوصا در نمایش های بکت از چنین موقعیت هایی بسیار می توان یافت.

دولوز معتقد است فیگور های بیکن بیشتر از این جهت خوابیده اند که در حال فرسودگی هستند و نه از این جهت که خسته هستند. کژ ریختی این نقاشی ها در واقع نشان دهنده تنشی است که دنبال می کنند و نه نشان دهنده انفعال . این یک حرکت درجا و بالقوه است

در این کتاب در هر سر فصل به یکی از جنبه های نقاشی های فرانسیس بیکن پرداخته می شود. نزد دولوز هنر همان میل است. و میل یک سطح درون ماندگار است. امری پر و سرشار. میل خواهان ساختن و بر ساختن یک بدن بدون اندام است چیزی که در فیگور ها و نقاشی های بیکن به خوبی نمایش داده می شود. دولوز معتقد است فیگور های بیکن بیشتر از این جهت خوابیده اند که در حال فرسودگی هستند و نه از این جهت که خسته هستند. کژ ریختی این نقاشی ها در واقع نشان دهنده تنشی است که دنبال می کنند و نه نشان دهنده انفعال . این یک حرکت درجا و بالقوه است.

همان گونه که بکت می گفت: اینجا، عزیمت از اینجا و رفتن به جایی دیگر، یا همین جا ماندن، اما در آمد و شد. دولوز آثار بیکن را بر حسب مواد و نیروها بررسی می کند. از این جهت زیبایی شناسی دولوز را در این کتاب می توان زیبایی شناسی نیروها دانست. یعنی رویت پذیر کردن نیروها از خلال آثاری که بر ماده می گذارند. به نظر او نه خلق و یا بازتولید فرم ها، بل تصرف نیروها حائز اهمیت است. در این کتاب دولوز به بررسی تمامی جنبه های نقاشی های بیکن می پردازد. و خلق این نیروها را در تابلوهای وی توضیح می دهد.

این کتاب شامل 17 فصل است که فصل های آن عبارتند از: منطقه مدور و حلقه، یادداشتی بر فیگوراسیون در نقاشی گذشته، پهلوانی، بدن- گوشت و روح- حیوان شدن، خلاصه یادداشتی بر دوره ها و جنبه های بیکن، نقاشی و احساس، هیستری، نیروهای نقاشی، جفت ها و سه لته ها، یادداشت: سه لته چیست؟، نقاشی قبل از نقاشی، قیاس، نمودار، قیاس، هر نقاشی به شیوه خود تاریخ نقاشی را باز می گوید، راه بیکن، یادداشتی درباره رنگ و چشم و دست.

در ابتدای کتاب یاداشتی از ویراستار، مقدمه مفصلی ازمترجم، و پیشگفتار کتاب را می خوانید و در پایان کتاب نیز یاداشت ها و نمایه کتاب به اضافه تعدادی از نقاشی های بیکن پیوست شده است.

 

« ولی همان طور که گاهی فیگورها به واسطه اشکال و رنگ هایشان همچون هیولا به نظر می رسند،خط های شکل ساز، نیز گاهی اوقات به طرزی بد سلیقه ظاهر می شوند تو گویی استهزاء و مطایبه بیکن به عنوان دست افزاری عیله تزیین کاری به کار رفته است.»[2]