کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

ارباب زمان


ترس از به پایان رسیدن زمان


«ارباب زمان» همانطور که از اسمش پیدا است درباره مفهوم زمان سخن می گوید. در این داستان به زیبایی درک زمان را از ابتدای احساس آن تا سرنوشتی که برای انسان رقم می زند توصیف می کند.

ارباب زمان

ارباب زمان. میچ آلبوم. مترجم: مهرداد وثوقی. انتشارات افراز. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.208 صفحه. قیمت: 9800 تومان.

« تلاش کنید زندگی بدون زمان را در نظر آورید. احتمالا نمی توانید. با مفهوم ماه، سال و ایام هفته آشنایید. ساعتی روی دیوار خانه یا داشبورد خودرویتان هست. برای غذا خوردن یا تماشای فیلم، برنامه ریزی یا تاریخ یا زمانی را در نظر می گیرید. با این حال هر چه که پیرامونتان هست زمان را در نظر نمی گیرد. پرندگان دیرشان نمی شود. سگ ها به ساعتشان نگاه نمی کنند. آهوها برای گذشت روز تولدشان نا آرامی نمی کنند. فقط انسان است که زمان را اندازه می گیرد. فقط انسان است که ساعت را به صدا در می آورد. برای همین فقط انسان است که ترسی فلج کننده را در درون دارد که هیچ جانداری دیگری ندارد. ترس از به پایان رسیدن زمان»[1]

ارباب زمان درباره مفهوم زمان سخن می گوید. زمان یکی از مهمترین مفاهیمی است که انسان موفق به کشف آن شده است. مفهومی که اگر وجود نداشته باشد بشر قادر به زندگی و اندیشیدین نیست. مفهومی که با همه اهمیتش قابل شناخت علمی و عقلی نیست و بشر تنها آن را حس می کند و می تواند با اندازه گیری آن اندکی به آن نزدیک شود. با این همه درک مفهوم زمان دردسر های خودش را هم دارد. زیرا انسان با شمردن زمان تنها بر آشفتگی هایش دامن می زند و میل متوقف کردن آن را در سر می پروراند. میلی که هرگز در سایر موجودات روی زمین وجود ندارد. مفهوم جادوانگی از دیر باز در ذهن بشر وجود داشته است و در اساطیر تلاش برای رسیدن به جاودانگی یافت می شود.

آلبوم در این رمان تلاش کرده با به چالش کشیدن مفهوم زمان اهمیت زندگی و امید به آینده را یادآوری می کند.  ارباب زمان درباره عشق، زندگی و مرگ عزیزان می گوید. در این رمان با شخصیت هایی آشنا می شویم که به نوعی تلاش می کنند زمان را متوقف کنند و زندگی جادوانه داشته باشند تا بتوانند در کنار کسانی زندگی کنند که دوست دارند. اما آنها با توقف زمان زندگی و عشق را از کف می دهند و قدر دقایق را نمی فهمند.

فقط انسان است که زمان را اندازه می گیرد. فقط انسان است که ساعت را به صدا در می آورد. برای همین فقط انسان است که ترسی فلج کننده را در درون دارد که هیچ جانداری دیگری ندارد. ترس از به پایان رسیدن زمان

یکی از این شخصیت ها دچار سرطان شده و زمان بیشتری برای زندگی می خواهد و دیگری زمان بیشتری می خواهد تا در کنار همسر بیمارش باشد. آلبوم تلاش دارد آنها را به موقعیتی دعوت کند که گذر زمان را در نظر نگیرند و به زندگی به گونه ای بپردازند که بتوانند کیفیت آن را هر چه بیشتر کنند. وی معتقد است ترس از زمان می تواند انسان را فلج کند و بهتر است مثل حیوانات زمان را فراموش کند تا بهتر زندگی کند.

در این رمان خالق زمان و کسی که برای اولین بار تلاش کرد زمان را پیدا کند و دقایق را بشمارد توسط خداوند مجازات سختی می شود و سالیان سال در غاری محبوس می شود که زمان در آن متوقف شده است. او مجبور است به تقاضای افرادی گوش بدهد که صدایشان از روی زمین شنیده می شود و التماس کنند از وی زمان بیشتری طلب می کنند. او سرانجام به دو شخصیت زمینی که برای به دست آوردن زمان بیشتر تلاش می کنند رو ربه رو می شود و در می یابد که لحظه ها تا چه حد می توانند مهم و ارزشمند باشند. آلبوم در این اثر اشارات زیادی نیز به کتاب های مقدس دارد. آموزه های مذهبی را در جای جای کتابش گنجانده است. رمان ارباب زمان دارای سه خط روایتی است که در پایان کتاب این سه خط روایت به هم نزدیک می شوند و روند داستان را تغییر می دهند.

میچ آلبوم نویسنده معاصر امریکایی با سه شنبه ها با موری به شهرت رسید. کتاب های او در لیست کتاب های پرفروش دنیا است. او رمان نویس، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار مطرحی است و در رادیو و تلویزیون نیز فعالیت می کند. او در ابتدا یک ورزشی نویس موفق بود و بعدها داستان نویسی را آغاز کرد. محور داستان های او مسائل روانشناسی و جامعه شناسی است. از وی کتاب های« سه شنبه ها با موری»، «پنج نفری که در بهشت ملاقات می کنید» و« یک روز دیگر» به فارسی ترجمه شده است.

پی نوشت:

[1] صفحه 11 کتاب

شوهر کمونیست من


شوهر کمونیست من


« شوهر کمونیست من» رمانی سیاسی است که بی ارتباط با وقایع کودتای 28 مرداد در ایران نیست و از این نظر می تواند دیدگاه تازه ای درباره وقایع رخداده در ایران و برنامه ریزی های امریکا در ماجراهای رخ داده نمایش دهد.

شوهر کمونیست من

شوهر کمونیست من . فیلیپ راث. مترجم: فریدون مجلسی. انتشارات نیلوفر. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.242صفحه. قیمت: 18500تومان.

« تحقیر انباشته شده، کلید قضیه این بود. این جور نبود که انگار کتابی به سویش پرتاب شده باشد.آن کتاب بمبی بود که به سویش پرت شده بود. میدانی مک کارتی روی فهرست خودش که وجود خارجی نداشت می توانست دویست یا سیصد یا چهارصد کمونیست داشته باشد»[1]

شوهر کمونیست من بالاترین شمارگان فروش کتاب را کسب کرده است. این اثر سیاسی رخدادهای فاشیستی تصفیه بزرگ فعالیت های ضد امریکایی کنگره امریکا در نیمه قرن بیستم مطرح می کند. و نشان می دهد که چگونه اخلاق مدارهای محافظه کار انه در آن حرکت فاشیستی که به رهبری کسانی مانند مک کارتی و ریچارد نیکسون انجام شد، بهانه ای بر سرکوبگری گسترده ای با کمونیسم و عناصر نفوذی آن در میان محافل روشنفکری و هنری امریکا شد. تزلزل و هراسی که البته برای انواع قربانیان تصفیه های کور و انتقام جویانه و اغلب فرصت طلبانه قابل لمس تر است.

نخستین برخورد و تماس قهرمان داستان با چپ گرایی و کمونیسم  طی دو سال اقامت او در جنوب ایران به عنوان گروهبان ارتش امریکا و مامور باراندازی کشتی های امریکایی که مهمات  و کمک های نظامی امریکا را برای ارسال به شوروی و تقویت محو شرق در خرمشهر و بوشهر تخلیه می کرده اند، رخ می دهد. و نیز در جذابیت های تبلیغاتی کمونیستی میان خصوصیات اشخاص و نوع ادبیات آن تبلیغات ، شباهت هایی با آنچه در همان زمان در ایران می گذشت به چشم می خورد.

نوع هراس و تعقیب و پاکسازی های سال های اولیه دهه 1950 در امریکا شباهت بسیار با تعیقب و هراسی دارد که پس از واقعه کودتای 28 مرداد نسبت به عناصر مشابه در ایران رخ داد. از این نظر این رمان رمانی بسیار سیاسی و جذاب است و دیدگاه تازه تری نسبت به وقایع رخ داده در ایران ارائه می دهد.

نوع هراس و تعقیب و پاکسازی های سال های اولیه دهه 1950  در امریکا شباهت بسیار با تعیقب و هراسی دارد که پس از واقعه کودتای 28 مرداد نسبت به عناصر مشابه در ایران رخ داد. از این نظر این رمان رمانی بسیار سیاسی و جذاب است و دیدگاه تازه تری نسبت به وقایع رخ داده در ایران ارائه می دهد. این رمان همچنین در واکنش به کتاب خاطراتی است که همسر دوم فیلیپ راث کلر بلوم بازیگر انگلیسی نوشت و در آن فیلیپ راث را زن ستیز معرفی کرد . در این رمان راث درباره زنی صحبت به میان می آورد که با نوشتن خاطراتش زندگی همسرش را به باد می دهد.

فیلیپ راث در نیوجرسی امریکا به دنیا آمد. وی در سال 1955 به ارتش پیوست اما پس از آسیب در طول دوره آموزش از ارتش انصراف داد و به ادامه تحصیلاتش در زمینه ادبیات ادامه داد. وی دوبار ازدواج کرد و هر دو بار ازدواجش به طلاق منجر شد. وی در داستان هایش از زن اولش بسیار الهام گرفته و در ادبیاتش هر جا زنی توصیف می شود نشانه های وی را دارد . همسر اول راث بعد از جدایی در یک تصادف می میرد. همسر دوم وی کلر بولوم بازیگر انگلیسی بود که بعد از جدایی در کتاب خاطراتش « ترک یک خانه عروسک» وی را زن ستیزی معرفی کرد که دخترش را از خانه بیرون کرده است. نخستین مجموعه داستان وی «بدرود کلمبوس» نام دارد که برنده جایزه ملی کتاب شد و وی را یکی از نویسندگان مطرح ادبیات امریکا کرد. وی اکنون یکی از مشهورترین نویسندگان زنده امریکا است که هر سال نام وی به عنوان نامزد جایزه نوبل معرفی می شود. نگاه وی به جهان نگاهی پوچ گرایانه است. انسان در نگاه وی موجودی است که ماشین پر صدای تاریخ را جویده و تف کرده است.مخصوصا نگاه تلخ و بدبینانه وی به زندگی امریکایی است. از دیگر کارهای فیلیپ راث می توان به «شبح»، «رها»، «هنگامی که او خوب بود»، «باند ما»، «زندگی من به عنوان یک انسان»، « خشم»، «رئیس جمهور ما»، «زنگار بشر»و« یکی مثل همه» اشاره کرد. وی جوایز متعددی نیز در کارنامه خود دارد از جمله:. جایزه پولیتزر، جایزه کافکا، جایزه من بوکر و جایزه ملی کتاب آمریکا.

«در حدود نیمه شب به خانه بر می گردد و هیچ کاری نمی کند. ... . در بامداد با همسر تازه و با آن دختر خوانده تازه سر میز صبحانه می نشیند و توضیح می دهد که با یکدیگر با دوستی و هماهنگی زندگی خواهند کرد و برای این کار باید احترام یکدیگر را رعایت کنند.»[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 372کتاب

[2] صفحه 150

گاماسیبا ماهی نداشت


گاماسیاب ماهی ندارد


« گاماسیاب ماهی ندارد» روایت شخصیت هایی است که در سال های قبل از انقلاب بر علیه اربابانشان دست به شورش می زنند و سپس بعد از جنگ به دفاع از میهن می پردازند.

گاماسیاب ماهی ندارد

گاماسیاب ماهی ندارد. حامد اسماعیلیون. چاپ اول. نشر ثالث. تهران1392: 1000نسخه.260صفحه. قیمت: 11000 تومان.

« دور دست را که می دید رودخانه ی باریک گاماسیب بود که توی دشت می چرخید و جلو می رفت. همین چند روز پیش بود. با بچه ها و حسین آمده بودند لب رودخانه. همان جا که دو شاخه می شد و بین شاخه ها جزیره کوچکی سر بیرون آورده بود و بهرنگ اصرار داشت به شنا خودش را به آن جا برساند. جزیره کوچک بود شاید سه چهار متر. حسین می گفت: پسر جان. شنا نمی خواهد. چهار قدم که برداری می رسی. بهرنگ می گفت: ببین ببین بابا. آب ر...سیده تا این جا. و دست اش را می گذاشت جلوی سینه اش. پا بلندی می کرد و نفس اش از سرمای آب حبس شده بود. سینا را می دید که آن گوشه نشسته و دارد از کیسه ی نایلونی همراه اش طعمه در می آورد و سر قلاب می زند. »[1]

درباره رمان

گاماسیاب روایت سال های اول انقلاب تا روزهای جنگ هشت ساله را توصیف می کند و با بیان وقایع تاریخی و شرایط آن روزها ماجرای پایان جنگ را به تصویر می کشد. داستان از سال 58 آغاز می شود و تا مرداد 67 ادامه دارد. داستان این رمان از گرگان شروع می شود و در عملیات مرصاد در کرمانشاه تمام می شود.

داستان گاماسیاب ماهی ندارد درباره پسر نوجوانی است که در روستا رنجدیده ظلم اربابان است و در آستانه انقلاب به صف انقلابیون می پیوندد. در جریان جنگ تجربه می اندوزد و به فرماندهی منسوب می شود. در کنار سرگذشت این فرمانده شخصیت های دیگری هم در داستان دیده می شوند. مثل زنی به نام پوران که نگران است بمباران های هوایی همسر و پسرش را از او بگیرد، یا مردی که در شرایط بمباران هوایی شهر ها کارش را رها نمی کند و وقتی شهر مورد حمله دشمن قرار می گیرد سلاح بدست می گیرد و سرانجام نیز کشته می شود. نیز درباره زنی است به نام سوسن که عضو گروه های مبارزه مسلحانه است و در عین حال نسبت به این گروه ها معترض است. اما این رمان از لحاظ منتقدان فاقد ادبیت لازم است و خواننده را چندان به خود مشغول نمی کند. از این نظر رمان تنها روایت داستان هایی است در بستر یک تاریخ مهم سیاسی و اجتماعی ایران و تکنیک های ادبی چندانی در آن بکار گرفته نشده تا بتواند متن را به رمانی دلنشین و جذاب تبدیل کند.

این رمان از لحاظ منتقدان فاقد ادبیت لازم است و خواننده را چندان به خود مشغول نمی کند. از این نظر رمان تنها روایت داستان هایی است در بستر یک تاریخ مهم سیاسی و اجتماعی ایران و تکنیک های ادبی چندانی در آن بکار گرفته نشده تا بتواند متن را به رمانی دلنشین و جذاب تبدیل کند.

این کتاب پس از چهار سال انتظار از سوی نشر ثالث وارد بازار کتاب شده است.

درباره نویسنده

حامد اسماعیلیون نویسنده و دندانپزشک کرمانشاهی متولد سال 1355 است و هم اکنون در کشور کانادا زندگی می‌کند. تاکنون دو مجموعه ‌داستان از وی به نام‌های «آویشن قشنگ نیست» و «قناری‌باز» و یک رمان با عنوان «دکتر داتیس» منتشر شده است. همچنین گفتنی است مجموعه داستان «آویشن قشنگ نیست» در سال 88 برنده‌ی جایزه‌های ادبی« گلشیری» و «روزی‌روزگاری» و نامزد جایزه‌ های ادبی «مهرگان ادب» و «گام اول»  گردیده و تاکنون  پنج چاپ از آن منتشر شده است.

« کت قهوه ای به تنش زار می زد. کنج دیوار ایستاده و زل زده بود به زمین. صورت درشتی داشت با ابروهای پر پشت و بینی بزرگی که افتاده بود در فاصله اندک دو چشم . با موهای سیخ سیخ کوتاه و گردنی باریک بر تنه ای لاغر چون گنجشکی لندوک.»[2]

پی نوشت:

[1] قسمتی از کتاب

[2] قسمتی از کتاب

گزارش به انگلیس


گزارشی به انگلیس


« گزارش سر مورتیمر دوراند» گزارش وزیر مختار انگلیس از وضعیت داخلی ایران در دوره ناصرالدین شاه است.

گزارش سر مورتیمر دوراند»

 گزارش سر مورتیمر دوراند.اسنادی درباره وضعیت ایران. مترجم: احمد سیف. نشر نی. چاپ اول. تهران: 1392. 1000 نسخه.133 صفحه. قیمت: 8400 تومان.

« ما می توانیم با توسل به حرص و آز شاه بعضی اصلاحات را اعمال کنیم. شاه برای پول تقریبا هر کاری میکند. مثلا می توانیم به او وامی بدهیم تا بتواند بدهی اش بابت رژی را بپردازد و مبلغ قابل توجهی هم برای خودش بماند تا ترغیب شود که مدیریت گمرک جنوب را به ما بسپارد و بگذارد اوضاع مالی را سامان بدهیم. »[1]

گزارش سر مورتیمر دوراند حاوی اسنادی درباره وضعیت ایران در دهه پایانی قرن نوزدم است. در این کتاب ده گزارش از ماموریت سرمورتیمر دوراند وزیر مختار انگلیس به درخواست  نخست وزیر وقت انگلیس، لرد رزبری نوشته شده است. گزارش هایی از سال های 1994 تا 1900.

لرد رزبری، نخست وزیر وقت بریتانیا که از نفوذ گسترده روسیه در دربار ناصرالدین شاه بیم داشت، سر مورتیمر دوراند را که از خدماتش  در هند و افغانستان رضایت خاطر داشت، به عنوان ویزر مختار بریتانیا به ایران فرستاده تا ارزیابی دقیقی از اوضاع و احوال این کشور در سال های پایانی قرن بیستم داشته باشد.

در زمانی که دوراند به گزارش خود می پرداخته است، نفوذ روسیه در دربار ایران دوره ناصری بسیار گسترش یافته بود و از سوی دیگر توجه دولت بریتانیا به حوادث دیگری مانند درگیری دولت بوئر معطوف بود. همه این شرایط بر فعالیت دوراند تاثیر گذاشته است و در نامه هایی که به لرد کرزن نوشته، راه هایی را برای وضع سیاست های انگلیس در ایران مطرح و توصیه می کند.

دوراند در گزارش خود شاه را پول پرست و خوش گذران معرفی می کند. و می نویسد: به گمانم باید دست از اصلاحات عمومی و کلی بکشیم و ایران را کشوری قانونمند و در حال توسعه بسازیم. بعضی اصلاحات اداری را می شود به تدریج اجرا کرد ولی کار ساده ای نیست. حتی اگر روس ها با ما مخالفت نکنند. البته هر اصلاحی به ضرر قدرتمندان و منافع آن ها خواهد بود و در ایران کسی نیست که حقیقتا وطن پرست و خواهان بهبود اوضاع باشد. »[2]

دوراند در گزارش خود درباره قدرت و نفوذ اسلام نیز گرازش تهیه کرده و می گوید باید از این قدرت در جهت منافع انگلیس استفاده کرد. وی در جایی از کتاب می نویسد: این واقعیت دارد که اسلام هنوز نیرویی زنده است. اگر بتوان کشورهای عمده اسلامی که هنوز خود را حفظ کرده اند به منافع اتحاد با یکدیگر در برابر قدرت هایی که همه آن ها را تهدید می کند متقاعد کرد، در آن صورت بریتانیا با شصت میلیون هندی مسلمان خود، رهبر طبیعی چنین اتحادی خواهد بود

دوراند در گزارش خود درباره قدرت و نفوذ اسلام نیز گرازش تهیه کرده و می گوید باید از این قدرت در جهت منافع انگلیس استفاده کرد. وی در جایی از کتاب می نویسد: این واقعیت دارد که اسلام هنوز نیرویی زنده است. اگر بتوان کشورهای عمده اسلامی که هنوز خود را حفظ کرده اند به منافع اتحاد با یکدیگر در برابر قدرت هایی که همه آن ها را تهدید می کند متقاعد کرد، در آن صورت بریتانیا با شصت میلیون هندی مسلمان خود، رهبر طبیعی چنین اتحادی خواهد بود که می توان بخش های جنوبی آسیا را از بسفر تا پنجاب حفظ کند و در این راستا از حمایت همه کشورهای مسلمان برخوردار خواهد بود.

پشت جلد کتاب درباره این کتاب نوشته شده است

1-رسیدن به توافق با روسیه تزاری بر سر حفظ منافع انگلیس،2-هشدار به روسیه که پیشروی تند در شمال ایران با واکنش شدید انگلیس در جنوب رو به رو خواهد شد و هر گونه فعالیت روس ها در مناطق جنوب از جمله دایر کردن کنسولگری را نا ممکن خواهد ساخت،3-ادامه سیاست های سنتی نسبت به ایران و نظام سلطنتی اش در چار چوب ایجاد تغییرات روزافزون و بهبود بخشیدن به مدیریت و اداره کشور، سه راه حل مساله ایران بود که با ترور ناصرالدین شاه مذاکرات دوراند با دولت انگلیس درباره استقراض به ایران شکست خورد. پایان ماموریت و بازگشتن به انگلیس در آوریل 1900 مصادف با تصویب رسیدن استقراض از سوی دلت روسیه همراه شد. 

نامه سرهنگ پیکو به سرمورتیمر دوراند، یادداشت نواب حسنعلی خان درباره اجداد، زندگینامه و شخصیت علی اصغر خان صدر اعظم، دفاتر نمایندگی تازه در آسیای میانه و قفقاز، گزارش سرهنگ پیکو درباره سیاست های گذشته و حال ایران،  کنسولگری در شمال ایران : تبریز، کنسولگری در شمال: رشت، نامه نواب حسنعلی خان، گزارش لرد کرزن درباره موقعیت ایران، و گزارش درباره کمک مالی به ایران آمده است که محتویات و فهرست کتاب را تشکیل می دهد.

پی نوشت:

[1] صفحه 20 و 12 کتاب

[2] صفحه 19 کتاب

بودا در اتاق زیر شیروانی


بودا، در اتاق زیر شیروانی


« بودا در اتاق زیر شیروانی» صدای فریاد زنانی است که مجبور به مهاجرت به امریکا شده اند تا همسر مردان ژاپنی کارگری بشوند که در امریکا به عنوان رختشو و آشپز به کار مشغولند.

بودا، در اتاق زیر شیروانی

بودا در اتاق زیر شیروانی. جولی اتسکا. مترجم: فریده اشرفی. تهران. چاپ اول. انتشارات مروارید. تهران: 1392. 1100 نسخه.132صفحه. قیمت: 6500 تومان.

« اولین کاری که در کشتی انجام دادیم پیش از اینکه تصمیم بگیریم از چه کسی خوشمان می آید و از چه کسی خوشمان نمی آید، پیش از اینکه به هم بگوییم اهل کدام جزیره هستیم، و چرا جزیره مان را ترک می کنیم،حتی پیش از اینکه به خودمان زحمت یادگرفتن اسم یکدیگر را بدهیم مقایسه عکس های شوهرانمان بود. در کشتی مدام از خودمان می پرسیدیم: از آنها خوشمان می آید؟ می توانیم دوستشان داشته باشیم؟اول که آنها را روی بار انداز ببینیم ، می توانیم از روی عکس آنها را بشناسیم؟»[1]

آنچه که اوتسکا می نویسد

اوتسکا یکی از نویسندگان زن مشهوری است که موضوع داستان هایش درباره مشکلات و مصائب زنان مهاجر است.

وی متعلق به سنت ادبیات مهاجرت است زیرا که خود نویسنده ای است ژاپنی که به امریکا مهاجرت کرده است و از تجریبات و زندگی و مشاهداتش در آثار خود استفاده می کند.

این رمان صدای زنان ژاپنی است که به عنوان نوعروسانی سفارشی – پستی به اردوگاه های اقامت اجباری امریکا فرستاده می شوند. اتسکا در رمان بودا در اتاق زیر شیروانی بی پروا صدای صد ها نفر را تحریر می کند. صدای افرادی که به پا خاسته و غم و تنهایی خودشان را فریاد می کنند. همه آنها زنان و دختران ژاپنی هستند که به عنوان کارگران رختشوی خانه و آشپزخانه های سواحل غربی امریکا همراه همسرانشان به کار مشغولند. اغلب آنها وادار به مهاجرت شده اند تا زنان کارگران ژاپنی در امریکا باشند.

این رمان صدای زنان ژاپنی است که به عنوان نوعروسانی سفارشی – پستی به اردوگاه های اقامت اجباری امریکا فرستاده می شوند. اتسکا در رمان بودا در اتاق زیر شیروانی بی پروا صدای صد ها نفر را تحریر می کند. صدای افرادی که به پا خاسته و غم و تنهایی خودشان را فریاد می کنند. همه آنها زنان و دختران ژاپنی هستند که به عنوان کارگران رختشوی خانه و آشپزخانه های سواحل غربی امریکا همراه همسرانشان به کار مشغولند. اغلب آنها وادار به مهاجرت شده اند تا زنان کارگران ژاپنی در امریکا باشند.

در این رمان نیز همچون رمان های دیگر این نویسنده صداهای زیادی در متن رمان شنیده می شود. بر اساس طرح داستانی این نویسنده صدای افراد و شخصیت های کم و یا بیشتری را می شنویم و گاه یکی دو صدا از دیگر صدا ها بلند تر می شود. این زنان مدت کمی پس از مهاجرت با واقعیت سخت آن مواجهه می شوند و خواستشان ناپدید شدن است. ما می خواهیم ناپدید شویم جمله ای است که این زنان نه تنها به شوهرانشان بلکه به مردم امریکا می گویند. به مردمانی که نمی خواهند آنها را به خود راه بدهند. مردان رمان وی نیز مردانی ناامید و تنها و سرخورده هستند. از این جهت در این رمان موجی دردناک از ناامیدی جریان دارد. در نهایت اینکه اتسکا در رمان خود به شکلی جالب گروهی کر از صداهای فراموش شده را به ما نشان می دهند. آنها فریاد می زنند امریکایی ها نباید کاری را که با ما کرده اند فراموش کنند.

نظر مترجم درباره این کتاب

فریده اشرفی درباره این رمان می گوید: این نویسنده ژاپنی اصل امریکایی در داستان های خود به سراغ زنان ژاپنی رفته است که در خلال سال های میان جنگ جهانی اول و دوم با کشتی از ژاپن به ارمیکا فرستاده می شوند و در وضعیت بدی به سر می برند تا جایی که برای انتخاب همسر به آنها تعدادی عکس نشان داده می شود تا بر مبنای آن تصمیم بگیرند با کدام یک ازدواج کنند. در ادامه داستان و با شروع جنگ جهانی وضعیت زیستی آنها در امریکا دگرگون می شود. 

درباره نویسنده

جولی اوتساکا نویسنده زن معاصر ژاپنی آمریکایی است که به خاطر نگارش رمان های تاریخی اش از شهرت جهانی برخوردار است. او در سال 1962 میلادی در کالیفرنیا و از پدر و مادری ژاپنی الاصل متولد شد. پدر و مادر او هر دو به عنوان نیروهای متخصص فنی در آمریکا اشتغال داشتند. او در سال 1999 میلادی در رشته هنرهای زیبا و در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل گردید. رمان نخست او با نام «وقتی امپراتور الهی بود» در سال 2002 میلادی منتشر شد. او در آثار خود موضوع مهاجرت زنان ژاپنی و مشکلات آن ها را محور قرار داده است. اوتساکا که از سال 2012 میلادی در نیویورک زندگی می کند تاکنون برنده جوایز مهمی چون پن/فالکنر، پریس فمینا و... شده است. 

درباره مترجم کتاب

از فریده اشرفی پیش از این نیز ترجمه‌هایی از رمان «آقای پیپ» نوشته لوید جویز، «دختر ستاره‌ای همیشه عاشق» نوشته جری اسپینلی و مجموعه داستان «خوب شد شناختمت» نوشته جرج کرول اوتس منتشر شده است.

«در کشتی بیشتر ما دختر بودیم. بعضی از ما تا همین دوره نوجوانی چیزی به جز برنج اماج نخورده بودیم و پاهایمان کمی خمیده بود و بعضی از ما چهارده سال بیشتر نداشتیم و هنوز بچه به حساب می آمدیم. »[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 9 کتاب

[2] صفحه 9 کتاب

شور پرواز


شور پرواز


« جاناتان، مرغ دریایی» داستان مرغ دریایی است که رسم مرغان دیگر را به هم می ریزد و شوق پرواز را در خود زنده می کند.

جاناتان، مرغ دریایی

جاناتان مرغ دریایی . ریچارد باخ. مترجم: فاطمه محمد نژاد.چاپ اول. انتشارات پل. تهران: 1390. 2000 نسخه.93 صفحه. قیمت: 2000 تومان.

«هزار ها هزار مرغ دریایی وجود داشت . می دانم. سالیوان سرش را تکان داد. تنها جوابی که می توانم  به تو بدهم . این است که تو پرنده ی خیلی خوب در میان میلیون ها پرنده بودی. اکثر ما خیلی دیر به این مرحله رسیدیم. ما از دنیایی به دنیای دیگر می رویم که تقریبا همان قبلی است. فورا انجایی را که از ان امده ایم فراموش می کنیم و توجهی به جای که خواهیم رفت نمی کنیم. و در زمان حال زندگی می کنیم[1]

جاناتان، مرغ دریایی داستان مرغ دریایی است که دیگر نمی خواهد همچون دیگر مرغان تنها به خاطر به دست آوردن غذا و ترس از دشمن پرواز کند بلکه می خواهد شوق پرواز را تجربه کند و به بالاترین اوج در پرواز برسد.

جاناتان آنقدر پرواز می کند و تا به انجایی اوج می گیرد که بر سرعتش افزوده می شود و از همه هم گروه هانش دور می افتد. خیلی زود از طرف کهنسالان طرد می شود. آنان جاناتان را به جرم زیر پا گذاشتن حیثیت و سنت خانواده مرغان از خود می رانند. جاناتان به راهنمایی دو مرغ ستاره گون به بالای آسمان پرواز می کند. جایی که بهشت را به یاد می آورد. آنجا زیر نظر مربی کهنسال آموزش می بیند  و به حقیقتی متفاوت می رسد. او باز به زمین می آید و مرغان مطرود را آموزش می دهد.

جاناتان مرغ دریایی یاد آور آموزه های عرفانی اشراقی شرقی است و روش حمکت صدرا را به ذهن می رساند. روش عرفانی شرقی تماما نشان از دوری از دنیا و غرق شدن در ذات باری و حقیقت دارد اما روش صدرا در مرحله های ابتدایی مثل عرفان های پیشین خود دوری از ظواهر دنیوی را سر لوحه کار خود قرار می دهد اما معتقد است که وقتی که روح با حقیقت آمیخته شد مرحله دیگری را باید تجربه کند و آن هم برگشتن به دنیا و راهنمایی دیگران به حقیقت است.

جاناتان مرغ دریایی یاد آور آموزه های عرفانی اشراقی شرقی است و روش حمکت صدرا را به ذهن می رساند. روش عرفانی شرقی تماما نشان از دوری از دنیا و غرق شدن در ذات باری و حقیقت دارد اما روش صدرا در مرحله های ابتدایی مثل عرفان های پیشین خود دوری از ظواهر دنیوی را سر لوحه کار خود قرار می دهد اما معتقد است که در وقتی که روح با حقیقت آمیخته شد مرحله دیگری را باید تجربه کند و آن هم برگشتن به دنیا و راهنمایی دیگران به  حقیقت است. کاری که جاناتان در پیش می گیرد.

ریچارد باخ ، جاناتان را در سال 1970 نوشت، داستان مرغ دریایی ای که نمی خواهد مثل بقیه مرغان دریایی زندگی کند. می خواهد تند تر و بالا تر پرواز کند. اما همنوعانش تغییر را دوست ندارند و او را از جمع خود می رانند. اما به راستی این جاناتان نیست که تنها می ماند.

سرنوشت این مرغ دریایی هزاران نفر در دنیا را درگیر خود کرده است. این کتاب سرشار از امید است. داستانی درباره رهایی و اوج . چگونه پردین و چگونه دل کندن. رها کردن و شکستن عادت ها.

نویسنده این کتاب خود  خلبانی است که تا کنون سه کتاب درباره پرواز نوشته است و جاناتان  مهم ترین و زیبا ترین داستان وی است.

این کتاب در سه بخش نوشته شده و مترجم آن را به صورت دو زبانه منتشر کرده است. تا مقایسه متن ترجمه با متن اصلی میسر باشد.

داستان جاناتان مرغ دریایی بارها توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردانده شده است. ترجمه فاطمه محمد نژاد خالی از ایراد نیست. سلماز بهگام، لادن جهانسوز، شقایق قندهاری، آذر نجفی  از دیگر مترجمان این کتاب هستند.

«جاناتان به آرامی روی صخره های فار کلیفز می چرخید و تماشا می کرد. این مرغ جوان فلچر واقعا در پرواز شاگرد کاملی بود. در هوا قوی و سبک و سریع بود اما از همه مهمتر اینکه علاقه بسیار خارق العاده ای در یاد گرفتن پرواز داشت[2]

 پی نوشت:

[1] صفحه 47 کتاب

[2] صفحه 66 کتاب