کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

حکم مرگ

حکم مرگ


« حکم مرگ» داستان غریب و پیچیده ای است درباره مرگ و نوشتار که اندیشه های بلانوش در زمینه ادبیات را نیز در خود جای داده است .

 

حکم مرگ

حکم مرگ. موریس بلانشو. مترجم: احمد پرهیزی. انتشارات مروارید. چاپ سوم. تهران: 1392. 1100 نسخه. 126صفحه. قیمت: 4400تومان.

 

«صدای خر خرها چنان رسا و قوی شده بود که از پشت درهای بسته آپارتمان هم به گوش می رسید. این تن ناهوشیار انگار با آمد و رفت های درون اتاق غریبه بود و با احتضار خود نیز.»[1]

حکم مرگ داستان زندگی و شاید بهتر است بگویم داستان مردن زنی است به نام ژ که نوشتن درباره او یک بار دیگر وی را به مرگ نزدیک می کند. زنی که مردنش نوشته می شود در واقع یک بار دیگر می میرد. نوشتن مرگ ژ مردن وی را در عین حال به تعویق می اندازد و با دست کشیدن از نوشتن جایی بیرون از نوشته ، بیرون از داستان، می میرد.

حکم مرگ، مرگ ژ را بیان نمی کند و اجازه می دهد مرگ در جایی دیگر اتفاق بیفتد. جایی شاید در ذهن مخاطب، در اندیشه نویسنده و یا در واقعیت.

ژ به شدت بیمار است و هیچ امیدی به زنده بودنش نیست. با این حال همه چیز وی در همین دست و پنجه نرم کردن با مرگ است که تعریف می شود. شادی و امید و مقاومت ژ بسته به همین مرگی است که پیش روی دارد.

بلانشو در متن داستانش می نویسد: "برای آنکه بتوانیم بگوییم این زن، باید به طریقی واقعیت مجسمش را از او سلب کنیم، باید باعث شویم غایب شود، باید او را نابود کنیم."

راوی در این داستان پیچیده فلسفی حکم مرگ ژ است که هر روز بالای سر او ظاهر می شود. حتی در جایی از داستان ژ راوی را نشانه می رود و او را مرگ خطاب می کند. راوی در نهایت با تزریق مرفین کار ژ را یکسره می کند. سایر شخصیت های داستان نیز چاره ای ندارند جز تسلیم به مرگ ژ . جز اینکه کمکی باشند برای به پایان رسیدن ژ در حکم مرگ.

بلانشو فیلسوف و نویسنده فرانسوی و از نویسندگان مهم دهه چهل میلادی است که خود انزوا و مرگ را تجربه کرد. او هرگز حاضر به هیچ مصاحبه ای نشد و یک بار نیز بر اثر اشتباه پژشکی تا دم مرگ رفت. او طی عمل یک اشتباه پژشکی مرگ را تجربه کرد و از آن پس این تجربه سایه سنگینی بر تمامی آثارش گذاشت. نوشته های او سراسر درباره مرگ است.

اولین رمان وی تومای ناشناخته نام دارد که در سال 1932 نوشت. «جنون روز» یکی دیگر از داستان های وی است که با ترجمه یدلله رویایی منتشر شد.

حکم مرگ یکی از مهمترین آثار او است که در عین حال اندیشه های فلسفی نیز در آن گنجانده شده است. وی نظریات شناخته شده ای نیز درباره ادبیات معاصر دارد که از آن جمله اند، «ضد نظریه ادبی»، «امر خنثی» و «غیاب کتاب». 

چه می شد اگر انسانی که در بستر مرگ افتاده، خود را به تمامی تسلیم مرگ نکند؟ چه می شد اگر کسی که به علتی[( یک بیماری هولناک یا هر چیز دیگری) رو به مردن می رود، ناگهان مرگ را متوقف کند و نمیرد؟ حکم مرگ قصه زنی است که چنین می کند.

مترجم در مقدمه کتابش درباره این داستان می نویسد: داستان بلندی که پیش روی تان است نخستین بار در 1948 منتشر شد. بنیاد این اثر چنان که از نامش بر می آید بر مرگ نهاده شده است. مرگ اما مرکز نوشتار و نوشته های بلانشو است و به زعم او مرکز هر نوشتاری. نوشتن چرخیدن به سمت امر موحش، سخن گفتن با امر ناشناخته و داخل شدن به مکان غریب است. نویسنده به مانند اورفه پا به سیاهی شب مرگ که همان شب ادبیات است می گذارد و با عباراتی مبتذل از مرگ سخن می گوید...

داستان خصلتی معما گون دارد دارد: تن جایگاه تجربه (به طور کلی) و تجربه مرگ است. طبق قاعده تن باید بمیرد. اما تن قاعده را برهم می زند و مردن را نمی پذیرد. چیزی می میرد( همه چیز می میرد حتا زمان) اما تن نمی میرد. این معما و این راهرو ها ( که مکانی بلانشویی است) شاید خواننده را به یاد رب گریه و بورخس با هزار توهای پر رمز و رازشان بیندازد. اما در این راهرو ها، هیچ راز سر به مهری وجود ندارد. راهرو ها  و اتاق ها همه شبیه یکدیگرند، حتا شهر نیز همان راهرو است منتها در مقیاسی بزرگ تر و گسترده تر. پشت در اتاق ها همیشه یک نفر دارد می میرد.

در پایان این داستان پیچده گفتاری از ژاک دریدا فیلسوف فرانسوی ضمیمه شده که درباره زندگی و اندیشه و آثار موریس بلانشو است و می تواند رمز و راز این داستان را بهتر فهم کند. این کتاب هم داستان زنده ای دارد و هم اندیشه های فلسفی بلانشو را به خوبی به نمایش می گذارد. در واقع حکم مرگ یکی از کتاب های مهم این فیلسوف منزوی است.

در پشت جلد کتاب می خوانیم:« چه می شد اگر انسانی که در بستر مرگ افتاده، خود را به تمامی تسلیم مرگ نکند؟ چه می شد اگر کسی که به علتی[( یک بیماری هولناک یا هر چیز دیگری) رو به مردن می رود، ناگهان مرگ را متوقف کند و نمیرد؟ حکم مرگ قصه زنی است که چنین می کند. اما ماجرا در عالم رویا رخ نداده است، همه چیز و آن زن سال ها پیش در میان خود ما زندگی کرده است، گرچه عجیب به نظر می رسد. حکم مرگ حکایت جدال همیشگی بشر با مرگ است.

«قلبش همچنان درد می کرد اما علایم بیماری کاهش یافته بود، یک بار دیگر او پیروز شد. دوباره حرف از درمان تازه به میان آمد: نیاز مبرمی به این درمان داشت، حال یا به این دلیل که زود به وضع موجود خاتمه دهد یا از این روی که دیگر اهداف بزرگی همچون زیستن و جان به در بردن اقناعش نمی کرد. او اکنون به تکیه گاهی استوار، به تصمیمی قاطع احتیاج داشت. »[2]

 

پی نوشت:

[1] صفحه 47 کتاب

[2] صفحه 25 کتاب

 

معماری زبان و ذهن

معماری زبان و ذهن


« معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین» به بررسی آرا و اندیشه های ویتگنشتاین از خلال زندگی فلسفی و آثار وی می پردازد.

 

معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین

معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین. نویسنده: آنتونی کنی. مترجم: محمدرضا اسمخانی. انتشارات ققنوس. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.343صفحه. قیمت: 16000تومان.

 

ویتگنشتاین یکی از مهم ترین فیلسوفان تحلیلی است که تلاش کرد از چشم انداز دیگری به فلسفه زبان و فلسفه ذهن بپردازد. این کتاب نیز با توجه به اندیشه های ویتگنشتاین و از دو منظر زبان و ذهن سیر تحول اندیشه این فیلسوف مهم را پی می گیرد.

در مقدمه کتاب که به قلم مترجم نگاشته شده، آمده است:

این کتاب که به قلم یکی از فلاسفه تحلیلی بنام است، با تمرکز بر دو حوزه فلسفه زبان و فلسفه ذهن، به شرح سیر تحول اندیشه ویتگنشتاین می پردازد( که خود یکی از برجسته ترین فیلسوفان تحلیلی است). آنتونی کنی در دو فصل نخست، زندگی پر حاشیه ویتگنشتاین و زمینه فکری و فلسفی وی را ترسیم می کند، و سپس در فصول سوم تا یازدهم به ترتیب به واکاوی این آثار می پردازد: دفتر یادداشت ها، رساله، ملاحضات فلسفی، گرامر فلسفی، پژوهش های فلسفی، و در باب یقین. فصل دوازدهم و پایانی کتاب نیز نسبت فلسفه متقدم و متاخر ویتگنشتاین را تحلیل می کند.

از نقاط قوت این کتاب می توان به دو مورد اشاره کرد. اول این که نویسنده خود برآمده از سنت فلاسفه ای – نظیر الیزابت آنسکوم- است که شاگردان ویتگنشتاین در زمان حیاتش و ویراستاران آثار وی پس از مرگش بوده اند، آثاری که اهمیت ویژه ای برای فهم عناصر ارزشمند فلسفه ویتگنشتاین دارند؛ دوم این که کنی، با تمرکز بر آثار منتشر شده بین دو اثر کلاسیک ویتگنشتاین، بر پیوستگی تفکر متقدم و متاخر وی تاکید می کند.

عنوان اصلی این کتاب «Wittgenstein» است که مترجم (با استناد به مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته است) به دو دلیل آن را به عنوان محتوامدارِ «معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین» تغییر داد: دلیل اول این بود که، بنا به کلام نویسنده یعنی آنتونی کنی، «زبان» و «ذهن» دو پنجره‌ای هستند که وی از چارچوب آن‌ها در فلسفه ویتگنشتاین نظر کرده و حجم قابل ملاحظه‌ای از آثار ویتگنشتاین معطوفند به وارسی پیچیدگی‌های این دو سپهر و دلیل دوم این بود که خود ویتگنشتاین فلسفه ورزی را بی‌شباهت به معماری نمی‌دانست.

این کتاب برای پزوهش گران فلسفه و دانشجویان و علاقمندان فلسفه کتاب مفیدی است چرا که در این کتاب نویسنده با دیدگاهی تحلیلی نقبی به تمامی آثار و زندگی ویتگنشتاین زده و از این رو می تواند چشم انداز روشن تری از اندیشه های این فیلسوف ارائه دهد.

این کتاب 12 فصل دارد که به ترتیب عبارتند از «طرح زندگینامه‌ایی فلسفه ویتگنشتاین»، «میراث فرگه و راسل»، «نقادی مبانی ریاضیات»، «نظریه تصویری گزاره»، «متافیزیک اتمیسم منطقی»، «برچیدن اتمیسم منطقی»، «پیش‌نگری، التفاتیت و تحقیق پذیری»، «فهمیدن، فکر کردن و قصد کردن»، «بازی‌های زبانی»، «زبان‌های خصوصی»، «در باب شکاکیت و یقین» و «پیوستگی فلسفه ویتگنشتاین». در پایان نیز فصل کوتاهی پیوست شده که پیشنهادهایی برای بیشتر مطالعه کردن درباره فلسفه ویتگنشتاین دارد.

کنی در مقدمه کتابش درباره فلسفه ویتگنشتاین می نویسد:

وقتی به انتشار مجموعه مقالاتی در کتاب میراث ویتگنشتاین پرداختم، متاسف شدم که تاثیر ویتگنشتاین ظاهرا نه رو به اوج، بلکه رو به افول بود. به باور من، برخی از بصیرت های ویتگنشتاین در فلسفه زبان و فلسفه ذهن مقوم پیشروی هایی برگشت ناپذیر در این موضوعات بودند. اما اکنون یا فراموش شده اند و یا ناشناخته اند. وی معتقد است افول واقعی ویتگنشتاین معلول فقدان متون قابل دسترس یا نبود کمک هایی برای فهم آن ها نبود، بلکه علتش تحولات ایجاد شده در سبک فلسفی در اروپا و امریکا بود. ویتگنشتاین در سراسر حیاتش ارتباط بین علم و فلسفه را به نحو کاملا متفاوتی لحاظ می کرد.

ویتگنشتاین در رساله می نویسد:" فلسفه یکی از علوم طبیعی نیست، کلمه فلسفه باید به معنای چیزی باشد که بالا یا پایین علوم طبیعی قرار دارد و نه در کنار آن ها" به این باور فلسفه باید پیش از هر پژوهش علمی ممکن باشد.

لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف مشهور اتریشی در سال 1889 در وین اتریش به دنیا آمد و در سال 1951 در کمبریج انگلستان درگذشت. این اندیشمند معاصر در منظومه تفکری خود توجه زیادی به فلسفه زبان و فلسفه ذهن داشت.

«درباره رنگ‌ها»، «درس گفتارهای زیبایی شناسی»، «کتاب‌های آبی و قهوه‌ای: تمهیدات؛ پژوهش‌های فلسفی»، «یادداشت‌ها 1916 – 1914»، «پژوهش‌های فلسفی»، «رساله منطقی – فلسفی»، «فرهنگ و ارزش» و «لودویگ ویتگنشتاین، نامه‌هایی به پائول انگلمان و لودویگ فون فیکر» عناوین تعدادی از کتاب‌های منتشر شده ویتگنشتاین به زبان فارسی است.

این کتاب برای پزوهش گران فلسفه و دانشجویان و علاقمندان فلسفه کتاب مفیدی است چرا که در این کتاب نویسنده با دیدگاهی تحلیلی نقبی به تمامی آثار و زندگی ویتگنشتاین زده و از این رو می تواند چشم انداز روشن تری از اندیشه های این فیلسوف ارائه دهد.

یاد های مرگ

یادهای مرگ آور


« خاطرات پس از مرگ» شرح روحی است که پس از مرگ با دو حس بینایی و شنوایی می تواند مرگ را تجربه کند.

 

خاطرات پس از مرگ

خاطرات پس از مرگ. ژان دوتور. مترجم: محمد مجلسی. چاپ اول. انتشارات دنیای نو. تهران: 1392. 1000 نسخه.96 صفحه. قیمت: 4500 تومان.

 

«تدی گفت: اینو تو خونه من گذاشت، خونه قدیمیم، دوازده سال پیش. گفت برای اینکه سالم بمونن اما دیگه اونا رو ازم نگرفت. جا به جا که شدم اینو با خودم بردم اما از وقتی که مرد می خواستم اینو برگردونم[1]

مرگ یکی از بنیادی ترین مفاهیمی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته. ور رفتن به مرگ شکل دیگری از میل به جاودانگی را در خود دارد.

اگر انسان بتواند فضایی را در ذهن مجسم کند که در آن خودش حضور نداشته باشد و به نوعی تصور خودش در ان فضا معنایی نپذیرد یعنی انسان دارد مرگ خودش خودش را تصور می کند. نویسندگان زیادی تلاش کرده اند در نوشتار خود یک چنین تجربه ای را باز نمایی کنند.

در رمان خاطرات پس از مرگ نویسنده با دیدگاهی فلسفی به واکاوی مسئله مرگ و زندگی می پردازد. در بخشی از داستان گفته می شود: اگر درست به این قصه بی اندیشیم متوجه می شویم که جدایی روح از جسم نه تنها عذاب آور نیست، بلکه خوب و مفید است. زیرا آدمی پس از مرگ از درد سیاتیک و انواع و اقسام دردها و بیماری ها آسوده می شود.

قهرمان داستان در شصت و پنج سالگی از دنیا می رود و با گذشت چندین روز از مرگش، در می یابد که می تواند ببیند و بشنود.

این رمان روایت تجربیات شخصیتی است که زندگی را تجریه کرده و با حواس پنجگانه خود در یافته و این بار مرگ را با دو حس بینایی و شنوایی خود دریافت می کند.

الیویه قهرمان داستان در سال های زندگی خود همیشه و هر زمان به مرگ فکر کرده و بعد از مرگ همچنان به تامل کردن درباره آن مشغول می شود. او به این نکته نیز پی می‌برد که در آن دنیا، گذشت ایام و «وقت و ساعت»، با زندگی زمینی بسیار متفاوت است.  ده‌ها سال در زندگی زمینی در عالم ابدیت به‌ یک چشم برهم زدن می‌گذرد… روح الیویه مدتی در اطراف گور خود تنها و سرگردان می‌ماند، تا آن که روح انسان دیگری به نام «هاداماس» نزد او می‌آید. او جز روح هاداماس، روح دیگری در اطراف خود نمی‌بیند، پس از آشنایی با این روح که حتی مرد و زن بودنش مشخص نیست، با ماجراهای بسیار روبه‌رو می‌شود. و همراه او به آپارتمان همسر بیوه‌ی خود، ماری فرانسواز می‌رود و از ازدواج ماری فرانسواز با ریموند صمیمی‌ترین دوست خود باخبر می‌شود. اما این ابتدای قضایاست، او با هاداماس روح مرموزی که گاهی ناپدید می‌شود، گاهی باز می‌آید و داستان‌ها و بحث و جدل‌هایی دارند، که ما را به تفکر و تأمل وا می‌دارند.

این رمان یکی از رمان های درگیر کننده دوتور است که به عمیق ترین مسائل بشری به دیدی ژرف و تامل بر انگیز نگاه می کند.

منتقدین رمان خاطرات پس از مرگ را اثری برجسته و فلسفی می دانند که در عین حال از کشش و جاذبه خاصی برخوردار است و به زبان ساده و سبک عالی نوشته شده است.

ژان دوتور خاطرات پس از مرگ را در سال 2004 نوشت . این نویسنده  در سال 2011 درگذشت. وی نویسنده فرانسوی است که در زمان حیاتش در برخی از مهم ترین انجمن های ادبی کشور فرانسه عضو بود و توانست برنده جایزه هیات داوران انجمن ژان ژیونو شود. البته وی یکی از نویسندگان پر کار فرانسه بود که در حدود هفتاد اثر از خود به جای گذاشت. اما ترجمه های معدودی از اثارش به زبان های دیگر بر گردانده شده است. خاطرات پس از مرگ اولین اثر وی است که به زبان فارسی برگردانده شده و توسط انتشارات دنیای نو به جامعه ادبی ایران عرضه شده است.

ژان دوتور در مقدمه کتابش درباره خود می نویسد: دانستن شرح حال و داستان زندگی نویسندگان بی فایده و بی نتیجه است. بعضی از نویسندگان با آن که زندگی پر شور و پر ماجرایی داشته اند، آثار درخشان و ارزشمندی به وجود نیاورنده اند اما در میان نوشته های نویسندگانی که زندگی خود را بسیار ساده و بی حادثه گذرانده اند گاهی شاهکار های ادبی حیرت انگیزی می توان یافت.

او در سن هفت سالگی مادرش را از دست داد و در 20 سالگی و در دوران جنگ جهانی دوم در زندان محبوس شد. دوتور نتوانست فضای زندان را تحمل کند و 6 هفته بعد از دستگیری‌اش از زندان فرار کرد و به پاریس بازگشت تا در دانشگاه سوربون به تحصیل در رشته فلسفه بپردازد.

این موضوع اکنون شامل نویسنده این کتاب می شود. از دیگر کار های این نویسنده می توان به « هنگام سپیده دم» برنده جایزه ادبی منتقدین در جنگ دوم جهانی ،« تاکسی های مارن»،« هراس عشق»،« خاطرات یک کودک» برنده جایزه ادبی سن سیمون 2000. اشاره کرد.

منتقدین رمان خاطرات پس از مرگ را اثری برجسته و فلسفی می دانند که در عین حال از کشش و جاذبه خاصی برخوردار است و به زبان ساده و سبک عالی نوشته شده است.

« روبی کمی از نوشیدنی اش نوشید و نگاه خیره و سنگینش را به رالف دوخت " نظریه بزرگ ات در مورد پدرم چیه؟ می دونم که یه نظریه داری"

" نظریه بزرگ من در مورد آسکر؟"

" زود باش"

" اون نقاش بزرگی بود"

" معلومه که نظرت همینه، وگر نه خودت رو اینقدر به دردسر نمی انداختی. منظورم تصور اصلی ایه که همه این مصاحبه ها و تحقیقات گردش می چرخن. "

" چی باعث شده فکر کنی چنین نظریه ای دارم؟"

" می دونم که داری. بگو دیگه . صادقانه نظرت در مورد کارش چیه؟"

سکوتی حاکم شد که آبستن افکار جورواجور آن دو بود. »[2]

 

 

پی نوشت:

[1] صفحه 174 کتاب

[2] صفحه 76 کتاب

 

محکمه وجدان

محکمه وجدان


« بازپرسی زنگ می زند» داستان خانواده کارخانه داری است که با خودکشی یکی از کارگران کارخانه، چهره واقعی اش بر پرده می افتد.

« بازپرسی زنگ می زند»

بازپرسی زنگ می زند، محکمه وجدان. ج. پ. پریستلی. مترجم: حسین خوانین شیرازی. انتشارات افکار. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.143صفحه. قیمت: 7500تومان.

 

«شما در زمان خوبی ازدواج می‌ کنید. در بهترین زمان و به زودی بهتر هم خواهد شد. در ماه گذشته تنها به این دلیل که کارگران معدن اعتصاب کردند، در این باره که ما در آینده‌ ای نزدیک با دردسرهای کارگری رو به رو خواهیم شد حرف ‌های صدتا یه غاز می ‌زنند. نگران نباشید. ما بد‌تر از این‌ها را پشت سر گذاشته ‌ایم. ما کارفرمایان سرانجام داریم با هم متحد می‌ شویم تا به خوبی از منافع سرمایه محافظت کنیم. ما به روزی که رونق روزافزون و پایداری داشته باشیم چشم دوخته ‌ایم.»[1]

 

بازپرسی زنگ می زند، روایتی است درباره هفت شخصیت به نام های آرتور بیرلینگ، سیبل بیرلینگ، شیلا بیرلینگ، اریک بیرلینگ، ادنا، جرالد کرافت و گول، بازپرسی که حضورش فضای خانه را به هم می زند.

نمایشنامه با یک مهمانی شروع می شود. زمانی که همگی اینها بر سر میز شام قرار دارند و خدمتکار مشغول پذیرایی از آنها است. مهمانی به مناسبت نامزدی جرالد و شیلا برگذار شده است.  آقای بیرلینگ کارخانه دار ثروتمندی است و جرالد فرزند یکی از رقبای وی. آنها معتقدند سرمایه داری پیشرفت های چشم گیری خواهد کرد و آشوب های کارگری خطری برای آنها نخواهد داشت و همه آنها ترس های بی پایه و ابلهانه ای است. از نظر آنها عدالت و حقیقت همان منطق سرمایه داری است. در حالی که همان زمان دختری به علت خوردن مواد ضد عفونی کننده به شکل دردناکی در بیمارستان جان می دهد و بازپرسی که خبر این واقعه را به خانواده آنها می دهد معتقد است آنها این دختر را به سمت خودکشی کشانده اند.

بازپرس به شکل زیرکانه ای حقایقی را از زبان آنها بیرون می کشد و متوجه می شویم این دختر کارگر سابق کارخانه بیرلینگ بوده که به خاطر رهبری یک  اعتصاب کارگری وی را بیرون کرده اند. وی هر جا برای کار درخواست داده است هم پیمان های بیرلینگ وی را اخراج کرده اند و سرانجام به جرالد پناه آورده و او نیز وی را رها کرده است.

آشکار شدن این حقایق، ظاهری متفاوت از این خانواده بر ملا می کند. پی.آر. وود منتقد ادبیات نمایشی درباره این اثر می نویسد: این نمایشنامه نقدی بر اجتماع است. نویسنده مانند ایبسن و پیروانش در نسل قبلی نمایشنامه‌ نویسان، ابتدا تصویری از رفاه و بهره‌مندی طبقه‌ متوسط به ما نشان می ‌دهد و پس از آن فساد و پوسیدگی پشت پرده را آشکار می‌ سازد.

نمایشنامه با یک مهمانی شروع می شود. زمانی که همگی اینها بر سر میز شام قرار دارند و خدمتکار مشغول پذیرایی از آنها است. مهمانی به مناسبت نامزدی جرالد و شیلا برگذار شده است. آقای بیرلینگ کارخانه دار ثروتمندی است و جرالد فرزند یکی از رقبای وی.

جان بوینتون پریستلی در 13 سپتامبر 1894، در برادفورد انگلستان به دنیا آمد. پدرش مدیر مدرسه بود و مادرش را در کودکی از دست داد. از شانزده ‌سالگی در روزنامه‌ های برادفورد مطلب می ‌نوشت. در جریان جنگ جهانی اول در ارتش خدمت کرد و با مدال افتخاری که از سوی دولت دریافت کرد توانست برای ادامه‌ تحصیل وارد دانشکده‌ ترینیتی ‌هال کمبریج شود. لیسانسش را در رشته‌ ادبی گرفت و ساکن لندن شد و از آن زمان در زمینه‌های مختلف ادبی به‌صورت حرفه‌ ای قلم زد.

ابتدا با جستارنویسی و نقد ادبی شروع کرد و در میان آثار این دوره ‌اش می‌ توان به کتاب‌ های «شخصیت‌ های خنده آفرین انگلیسی»، «شاد کردن»، «همنشینان خوب» و «رمان انگلیسی» اشاره کرد. پریستلی در سال 1932 نمایشنامه ‌نویسی را به‌عنوان حرفه‌ اصلی خود انتخاب کرد و تا پایان عمرش 25 نمایشنامه نوشت که هرکدام بار‌ها در انگلستان و آمریکا و دیگر کشورهای جهان به روی صحنه رفتند.

«گوشه‌ خطرناک»، «زمانی که ازدواج می ‌کنیم»، «پایان پیروزی غرب»، «آقای جانسون در اردن» «آخر بهشت»، «قبل از این هم اینجا بوده ‌ام»، «کورنیلوس»، «مردم سرگردان»، «رویای روز تابستانی»، «وطن فرداست» و «موسیقی در شب» نام تعدادی از مشهور‌ترین نمایشنامه‌ های پریستلی ‌اند. پریستلی در زمینه‌ داستان‌ نویسی نیز نویسنده ‌ای چیره ‌دست بود و داستان ‌های زیادی نوشت که از آن جمله می ‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: «روز خوش»، «مکان دیگر»، «مردان روز رستاخیز»، «بگذار بخوانند» و «باران در گودزهیل». وی سرانجام در 14 اگوست 1984 درگذشت.

 

«هرکس باید خودش راهش را پیدا کند. خودش باید از خودش و خانواده‌اش مراقبت کند.... اگرچه راهی را که این آدم‌ های عوضی نشان می‌ دهند یا از آن حرف می‌ زنند و درباره‌ آن قلم ‌فرسایی می‌ کنند، این است که همه باید فکر هم باشند و از هم مراقبت کنند. مثل این‌ که ما زنبورهای عسل در یک کندو ـ جماعت ـ هستیم که در هم می ‌لولیم و یک چنین مزخرفاتی! ولی شما جوان‌ ها به حرف من گوش دهید. من در کوره‌ حوادث و تجربه آن را آموخته ‌ام. هرکس باید به فکر خودش باشد.»[2]

 

پی نوشت:

[1] صفحه 24 کتاب

[2] صفحه 31 کتاب

کتاب فرشتگان

کتاب فرشتگان


« کتاب فرشتگان» مجموعه مقالاتی است از خورخه لویس بورخس درباره فرشتگان در کتاب ها و منابع کتبی و شفاهی و ادیان و اسطوره های مختلف.

کتاب فرشتگان

کتاب فرشتگان. خورخه لویس بورخس. ترجمه و تالیف: احمد اخوت. انتشارات افق. چاپ دوم. تهران: 1392. 2000 نسخه.152صفحه. قیمت: 4500تومان.

 

« زبان فرشتگان به زبان ادریسی محدود نمی شود و در این زمینه نعمت فراوان است. مثلا زبان نور برایان دوفلورس اهل اکوادور. او این را زبانی زیبا و شاعرانه می دانست. لسانی جهانی که همه آدم ها بدون آموزش طاهری و بی آن که خود بدانند آن را می دانند و می توانند با یکدیگر با فرشتگان و خداوند ارتباط برقرار کنند[1]

کتاب فرشتگان نوشته های پراکنده بورخس است که مترجم آنها را جمع آوری و منتشر کرده است. احمد اخوت این نوشته ها را در کنار هم چیده و با ویرایش تازه ای تحت عنوان کتاب فرشتگان منتشر کرده است. با این حال این کتاب یک بار در سال 1936 میلادی به صورت ضمیمه کتاب موجدات خیالی بورخس چاپ و منتشر شده بود.

این کتاب شامل شانزده مقاله  از بورخس است.  در هر بخش از این کتاب نام فرشته خاصی ذکر شده و درباره این فرشته نیز پانوشت های مفصلی آورده شده که مترجم به آن بسط داده و دیدگاه هایی ایرانی و اسلامی را درباره آن فرشته ذکر شده است.

خواننده در این کتاب با دیدگاه های شخصی بورخس درباره فرشتگان و همچنین رویکردهای اساطیری نسبت این موضوع آشنا می شود. مترجم درباره این کتاب توضیح می دهد: هرچند برایم عجیب بود که چرا بورخس فرشته هایش را پراکنده و نوشتن کتاب فرشتگان را متوقف کرد اما تصمیم گرفتم این کتاب را احیا کنم، به خصوص حالا که دیگر نویسنده اش از این جهان به قول خودش، به جهان سایه ها رفته است.

در زبان فارسی اطلاق هیولا برای فرشته غریب به نظر می آید. اما در تعریف بورخس هیولا موجودی ترکیبی است چرا که تشکیل شده از بدن آدمی با بال های پرنده. بورخس اعتقادی ندارد هیولا صرفا موجودی شریر با رفتاری وحشیانه است.  بلکه هیولا در نظر وی فقط مخلوقی ترکیبی است و غیر طبیعی است. برای همین بورخس این فرشته ها را در فهرست کتاب حیوان شناسی تخیلی اش می آورد. اما سپس به جای دیگری منتقل می شوند و به شکل مجموعه مقالات پراکنده ای در می آیند. بورخس آنها را در مجموعه مقالات موجودات خیالی منتشر می کند. کتابی که درباره شیاطین سودنبرگ نیز سخن گفته شده است. برخی از این فرشته ها نیز نامشان تغییر کرد و به صورت مستقل در آمدند مثل یووارکی که اسم سابق اش دختر پرنده بود. بورخس همیشه تحت تاثیر سودنبرگ، رالف والدو امرسون و ویلیام بلیک بوده است و به  خصوص ارادت وی یه این افراد در این کتاب مشهود است.

کتاب فرشتگان به بررسی داستان های افسانه ای پیرامون فرشتگان در هر فرهنگ و جامعه ای می پردازند. یکی از روایات مشهور درباره انسان ها و فرشتگان این است که انسان ها فرشتگانی هستند که به دلیل تمرد و سرپیچی از حکم خدا بال هایشان بریده شده و به زندگی در روی کره زمین محکوم شده اند. بنابراین روایت ذات اصلی انسان ها فرشته است و از همین رو می توانند دوباره به بال هایشان دست پیدا کنند و از گناهان مبرا شوند.

در جایی از کتاب آمده که روایتی است از داستان انسان ها مبنی بر اینکه انسان پیش از اینکه به زمین هبوط کند فرشته بوده است اما انسان از فرمان خدا سرپیچی می کند و خداوند بالاهای وی را می چیند. بنابر این انسان فرشته ای است  با بال های بریده شده. این تعبیر به نوعی در فرهنگ اساطیری ایرانی نیز موجود است و می توان رد این فکر را در آموزه های دینی مبنی بر اینکه روح بشر از جنس دیگری است دنبال کرد.

بورخس شاعر، نویسنده و ادیب آرژانتینی و از مطرح ترین نویسندگان امریکای لاتین است که داستان های کوتاهش شهرت جهانی دارد. احمد اخوت پیش از این کتاب «موجودات خیالی» را از بورخس به فارسی برگردانده است. بورخس در مقدمه کتاب موجودات خیالی گفته است: این کتاب به این منظور نگاشته نشد که خواننده آن را ابتدا تا انتها بخواند. به عکس، مایلم که خواننده، کتاب را تورقی کند و بدون ترتیب و اتفاقی مطالبی را انتخاب و بخواند. درست همانطور که انسان با دوربین شکل نما بازی می کند و با جا به جا کردن  صفحه آن به تصاویر مختلف می نگرد.

کتاب فرشتگان را نیز می توان از هر جا خواننده مایل است شروع کرد. کتاب شامل خواب فرشتگان، زبان فرشتگان، سرگذاشت فرشتگان، سلسله مراتب آنها و غیره است. این کتاب به گفته مترجمش تاریخ آشنایی بورخس با فرشتگان و تحقیقات وی در این زمینه است. مقاله سرگذشت فرشتگان در سال 1926 منتشر شد و بعدها به کتاب حیوان شناسی تخیلی ضمیمه شده است. مطالب کتاب محدود به زمینه خاصی نیستند و انواع و اقسام فرهنگ ها و متون را شامل می شوند. مثلا انواع فرشته ها در ادبیات کتبی و شفاهی ملل مختلف و افسانه های قدیمی اقوام گوناگون، با توجه به کتاب های مقدس و اسطوره های مذهبی در مورد این موضوع. این کتاب می تواند برای پژوهشگران در این زمینه بسیار موثر و مفید باشد. 

احمد اخوت نویسنده و مترجمی با تجربه است که پیش از این کتاب های زیادی را ترجمه و تالیف کرده است. از جمله آثار وی می توان به کتاب های «این یازده تا» مجموعه داستان ویلیام فاکنر،«آوارگان» اثر فلانری اوکانر،«اطلس» و «موجودات خیالی» نوشته خورخه لویس بورخس و  «قصیده کافه غم» نوشته کارسون مک کولرز اشاره کرد. از تالیفات وی عبارتند از: «من و برشت»،«نشانه شناسی مطایبه»، «تا روشنایی بنویس» و «کتاب من و دیگری».

 

پی نوشت:

[1] صفحه 64 کتاب

 

برف گرم

برف گرم


« بچه برفی» رمان جذابی است از تلاش یک زوج تنها تا امید را در بستر طبیعت سرد و خشن آلاسکا در دل های خود زنده کنند و گرمای حیات را به درون روح و زندگی خود بکشانند .

کتاب  « بچه برفی»

بچه برفی . ایووین آیوی. مترجم: سید مصطفی رضیی. انتشارات مروارید. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه. 435صفحه. قیمت: 17600تومان.

 

«مبیل می دانست سکوت خواهد بود. بعد از تمام این داستان ها، نکته همین بود. خبری از زمزمه و شیون نوزادی در کار نبود. بچه های همسایه نبودند تا دوان دوان و خروشان از راه ورودی خانه پایین بدوند. خبری از رد پاهای کوچولوی کثیف روی پلکان نبود که نسل ها آن را ساییده باشند، یا حتی خبری از تلق و تلوق اسباب های بازی پراکنده بر کف آشپزخانه. همین صداها بیانگر شکست او بودند و افسون هایی که همه را پشت سر گذاشته بود و در این سرزمین، سکوت بود. او خیال کرده بود سکوت حیات وحش آلاسکا صلح بار خواهد بود.»[1] 

ایووین آیوی در کتاب بچه برفی فضای سرد، طبیعت وحشی، چشم اندازهای پوشیده از برف آلاسکا را به درخشندگی بلورهای یخ و شفافت و ظرافت دانه های برف به تصویر می کشد. وی از این فضای سرد و یخ زده بهره می جوید تا داستانی گرم و دلپسند بیافریند.

بچه برفی در این طبیعت خشن و پوشیده از یخ و برف داستانی از امید و گرمای عشق و زندگی است و همین تضاد و کشمکشی که شخصیت های داستان در مواجهه با محیط بیرون در مقایسه با نیازهای قلبی خود احساس می کنند ، آنها را وا می دارد تا برای گرم کردن زندگی خود دست از همان نیرویی که در محیط پیرامونشان به وفور دیده می شود و درست بر ضد آنها عمل می کند کمک بگیرند. آنها از برف های یخ و سرد و سپید و بی روح زندگی شان بچه ای می سازند تا قلب هایشان را گرم و پر امید کند.

آیوی با زبانی ساده وضع انسان هایی را که در محیط سخت آلاسکا زندگی می کنند توصیف می کند و شب های طولانی آن منطقه به نویسنده این امکان را می دهد که به خوبی بتواند ترس و آرامش را در کنار هم به مخاطب منتقل کند.

این رمان بر اساس افسانه ای قدیمی روسی نوشته شده و وقایع آن در دهه بیست میلادی می گذرد. این داستان ماجرای زوج میان سالی را روایت می کند که رابطه سردی با هم دارند و مثل دو غریبه با هم رفتار می کنند. آنها یک بار بچه دار شده اند اما بچه آنها سقط شده و دیگر امکان بچه دار شدن ندارند. جک و میبل تصمیم میگرند دور از اجتماع و دیگران به منطقه ای غریب و ناآشنا بروند و زندگی جدیدی را آغاز کنند. مییل بسیار افسرده است و می خواهد خودکشی کند. کشاورزی می کند جک خودش را مشغول کشاورزی می کند اما در زمین سفت و سخت و برف آلاسکا موفقیت چندانی به دست نمی آورد. اما معجزه ای رخ می دهد. در یک شب برفی آنها بیرون خانه آدم برفی کوچکی به شکل یک دختر درست می کنند. صبح روز بعد دختر برفی آب می شود اما شال و کلاهی که بر سر و گردنش بود نیز ناپدید شده و رد پاهای کوچکی هم آن دور و برها دیده می شود.

مبیل داستانی را به یاد می آورد از بچه ای برفی که روزی ساخته می شود و  ناپدید می شود. مبیل تلاش می کند با به یاد آوردن این داستان که از پدرش شنیده است، وضعیت موجود را با آن مقایسه کند. این داستان قدیمی اشاره به یک باور قدیمی اروپایی / امریکایی است که می گوید: فیری‌ها (پریان) بچه‌های انسان‌ها را برداشته و نوزاد خود را به جای آن می‌گذاشتند تا انسان‌ها بچه‌شان را بزرگ کنند. هیچ‌وقت کسی نمی‌فهمید چه بلایی سر بچه انسان‌ها آمده است. این باور گسترده در ادبیات فولکلوریک غرب منعکس شده است و تا به امروز هم رسیده است.

امید در دل این زن و شوهر زنده می شود و آنها باور می کنند بچه برف ای دارند که جایی از دنیا زنده است و نفس می کشد. آنها بچه برفی را با تمام مهربانی قلب هایشان بزرگ می کنند. بچه ای که هیچ گاه نمی تواند کودک واقعی آنها باشد. رمان بچه برفی شامل 54 فصل است و یک موخره در پایان کتاب ضمیمه آن شده است.

منتقدان درباره این کتاب می نویسند: بچه برفی جادویی است. صفحه به صفحه لبریز سرمای زمستان و زیبایی حیات وحش مرزهای آلاسکا شده. ایووین آیوی شکوه دانه های برف را با زیبایی تمام در خطوط خود به توصیف نشسته است. حکایتی مفتون کننده از تنهایی، امیدواری و عشق.

در پشت جلد کتاب آمده است :

جک و میبل همه‌ چیز را رها کرده‌ اند تا در خانه‌ ای چوبی در یک مزرعه، بر مرز حیات ‌وحش آلاسکا، زندگی جدیدی شروع کنند. همه‌ چیز ظاهراً خوب پیش رفته است تا زمانی ‌که روزها کوتاه ‌تر می ‌شوند، جک هنوز نتوانسته زمین کشاورزی‌ اش را آماده کند و میبل دیگر نمی‌تواند اندوه سالیان گذشته را فراموش شده باقی بگذارد؛ اندوه کودکی که از دنیا رفت و اندوه ناتوانی بچه ‌دار شدن که برای همیشه باقی ماند...

نام ایووین آیوی از نام یکی از شخصیت‌های رمان «ارباب حلقه‌ها» نوشته‌ جی. آر. آر. تالکین گرفته شده است. وی هم ‌اکنون یک کتاب ‌فروشی مستقل در پالمِر را اداره می‌کند. پیش از این روزنامه‌نگار بود و جوایز مختلفی برای نوشته‌ هایش دریافت کرده بود. داستان‌ های کوتاه وی قبلاً منتشر شده بودند اما «بچه‌ برفی» اولین رمان او است. آیوی همراه همسر و دو فرزندش در آلاسکا زندگی می ‌کند.

این کتاب نثری جذاب دارد و یکی از پر فروش ترین ها در ژانر ادبیات داستانی در یکی دو سال گذشته است. این کتاب برگزیده وب سایت آمازون در سال 2012 است. منتقدان درباره این کتاب می نویسند: بچه برفی جادویی است. صفحه به صفحه لبریز سرمای زمستان و زیبایی حیات وحش مرزهای آلاسکا شده. ایووین آیوی شکوه دانه های برف را با زیبایی تمام در خطوط خود به توصیف نشسته است. حکایتی مفتون کننده از تنهایی، امیدواری و عشق.

هفته نامه تایم درباره این رمان می نویسد:  رئالیسم جادویی آیوی متفاوت از دیگر نوشته‌هاست، باید توانایی او در هدایت روند روایت داستانی‌اش را درنظر داشت،‌ همچنین وی نثری به شفافی بلورهای برف، توصیف حیرت‌انگیز منظره‌های یخ‌بسته‌ی حیات‌وحش و رنج‌های گوناگون ساکنین نخستین این مناطق را ارائه می‌دهد. منظره‌های او از آلاسکا لبریز از زیبایی خیره‌کننده و خشونتی طبیعی هستند، درست مانند حکایت‌های جن و پری. این رمان می‌تواند قلب‌های بسیاری را مفتون خود بسازد.

« اینجا نوامبر بود، و او را می ترساند چون می دانست نوامبر چه همراه خود خواهد آورد. سرما مانند مرگ به دره چنگ می انداخت، باد یخ بسته از شکاف های بین الوارهای کلبه به درون می وزید. اما بیشتر از همه، تاریکی بود. تاریکی آنچنان کامل می شد که حتی ساعت های آغشته به نور پریده نیز خفه بود[2] 

 پی نوشت:

[1] صفحه 1 کتاب

[2] صفحه 9 کتاب