از دفتری به همین نام (مجموعه شعر). امین مرادی. تهران: انتشارات افراز. ویراستار: یاسین محمدی. چاپ نخست: 1390. 1100 نسخه. 96 صفحه. 2500 تومان.
«...
بیاوری و بگذاری کنار این روزها
حدس زده بودم
تمام دستها میتوانند دست نباشند
مثل من که خودم نیست
یا تو
شبیه زنی که نمیتواند همسرش را
با اولین برگی که از درخت میافتد
اشتباه نگیرد
...»[1]
یک دفتر دیگر هم به خیل مجموعهی شعرهای منتشر شده از جوانهای جویای نام به فهرست بلند بالایی اضافه شد که نه خوانندهای دیگر به سراغشان میرود و نه دیگر منتقدی در اطراف شعر یافت میشود که دستی به سر و روی کتاب شعر تازه متولد بکشد و شاعرش را نیز مورد تفقد قرار دهد.
واقعیت این است که شعر معاصر بیش از آنکه حضورش را از دست داده باشد و دچار مرگ زودرس شده باشد، دیگر اولویت خوانندهی کتاب نیست و از سویی حوزهی قرارگیری و استقرارش و در تیررس مخاطب قرار گرفتنش تغییر ماهیت داده است. واقعیت پررنگتر اما بیپناهی شعر تازهبهمیدانآمده است و بیسرپرستی این گونه نوشتار. این چنین است که با خیل غیر قابل انکار دفترهایی مواجه هستیم که میآیند و میروند و آب هم از آب تکان نمیخورد و استعدادهای سازندهی نسل جدید شاعران همراه با فهرست بیشمار نامهای یکروزه، به دیار عدم میشتابند بی آنکه ادبیات فارسی بتواند مجال تنفسی برایشان فراهم کند.
از دفتری به همین نام شمارهی هشتم از مجموعهای است که انتشارات افراز زیر عنوان «شعر امروز ایران» تدارک دیده است. این نشر که در حال حاضر یکی از ناشران پر کار و پیگیر محسوب میشود، در زمینهی ادبیات داستانی و نمایشنامه هم مجموعههایی از این دست را بهمنظور نشر ادبیات جوان در پیش گرفته است. از همین مجموعهی «شعر امروز ایران» میتوان به کتابهایی چون در پای صلیبی کج به قلم یاسین محمدی و ای عشق که میروی بهسویش با شعرهایی از پریسا شاهنده و چند دفتر دیگر اشاره کرد.
از نکتههای جالب توجه در مورد این کتاب، نام ویراستار است که در شناسنامهی آن آمده است. از کیفیت پایین شعرها و تقطیع خامدستانهی آنها که بگذریم، حتا اگر تصویرهای ناپخته و زیباییشناسی سرخطی شعرها را هم کنار بگذریم و از سویی واژه گزینی سادهانگارانه و رومانتیسیسم سانتیمانتال کتاب را هم به کناری بگذاریم، باز هم هیچ شاهدی دال بر ویرایش شعرها نخواهیم یافت، حتا اگر قائل به ویرایش شعر در این سطح زبانی باشیم. اگرچه ویراستار این مجوعهی شعر در جایی تصریح کرده است که کار ایشان بر روی این کتاب، تنها محدود به اعمال رسمالخط و نقطهگذاری و تقطیع بوده است، ولی در هر حال نام ویراستار مسئولیت بالاتری را یدک میکشد، اگرچه در عمل این مسئولیت به مواردی اینچنینی تقلیل یابد، ولی از فرد مذکور سلب مسئولیت نمیکند و ایشان را در جایگاه پاسخگویی مینشاند، از سویی دیگر، گروهی از کارهای ذکر شده در بالا کمابیش بر عهدهی ویراستار میتواند باشد وگرنه باید نام دیگری را بهجای آن برگزید.
«...
این که با تو میرود به من رفته
شبیه بچگیها، آنقدر دور
تا شهر، تنهاییاش را توی خیابان دور بزند
با اول اسم کسی میان بازوانت
...»[2]
پی نوشت:
[1] صفحهی 15 کتاب
[2] صفحهی 45 کتاب