با خواندن کتابهای کورت ونهگات لذت بیپایانی را تجربه میکنید. طنز زیبا و فضاهای فانتزی ونهگات حتی در داستانهای کوتاه و یادداشتهای او نیز به خوبی نشان داده میشود. در واقع او استاد قلاب انداختن است.
خدا حفظتان کند دکتر کهوارکیان. کورت ونهگات جونیور. مترجم سید مصطفی رضیئی. تهران: نشر افراز. چاپ دوم: 1390. 1100نسخه. 110صفحه. 2500 تومان.
«تجربه امروز تقریبا مرگ کنترل شدهام یک جیگر واقعی بود! با جان براون مصاحبه کرم، کسی که بدنش در قبر در حال گندیدن است اما حقایقش هنوز جاریاند. یک صد و چهل سال پیش از این وقتی دوم اکتبر رسید او را به عنوان رهبر هجده متعصب مذهبی ضد بردهداری به جرم خیانت عیله ایالات متحده امریکا اعدام کردند ولی در حقیقت او به خاطر حمله به اسلحه خانه فدرال در هارپر فری ویرجینیا بازداشت شده بود. نقشه او؟ رساندن اسلحه به بردهها طوری که بتوانند اربابان خود را سرنگون کنند: خودکشی محض.»
همیشه با خودم میگویم خب، بگذار ببینم این بار ونهگات برایم چه داستانی سر هم میکند و بعد مینشینم پای داستانهای تخیلی و فانتزیاش و دمی نمیگذرد که میبینم دارم از ته دل میخندم.
با خواندن کتابهای کورت ونهگات لذت بیپایانی را تجربه میکنید. طنز زیبا و فضاهای فانتزی ونهگات حتی در داستانهای کوتاه و یادداشتهای او نیز به خوبی نشان داده میشود. در واقع او استاد قلاب انداختن است. در همان پاراگراف اول و در همان جمله آغازین کتاب، قلابش را به طرف خواننده میاندازد و کل ذهن او را به دام میکشد.
« تشکر ویژهای دارم از مارتی گولدن شاون در رادیوی دبلیو. ان. وای. سی. او سر دبیر پخش رادیویی گزارشگر ول گرد ما در زندگی آن دنیا بود. گولدن شاون گزارشگر، ما را مرتب تشویق میکرد تا به کنکاشهای بیشتری در داستانها دست بزند و رادیوی محلی را هم واداشت برای هر کلمه یک دلار به او پرداخت کند که پول خوبی برای یک جای دور افتاده و پرت مثل " بهشت " بود.»[1]
همین است که مترجمان ایرانی در به در دنبال ترجمه آثارش هستند. ونهگات در همه آثارش دوست داشتنی است. به خصوص در رمانهای بلندش که دست او برای فضا سازی دنیاهای فانتزی، خیالی و شیرین خیلی باز است.
ونهگات نویسنده پر کاری بود. به جز چهارده رمان بلند، تقریبا پنجاه داستان کوتاه و تعداد پرشماری یادداشت، مقاله، نمایشنامه و قطعه ادبی نوشته است. با وجود اینکه ونهگات خواننده را با خود به سفر در زمان، نقاشیهای طنز آمیز، شوخیها و فضاهای کودکانه و توصیف بشقاب پرندهها میبرد اما در عین حال او به تاثیرات جنگ و تسلیحات اتمی، نژاد پرستی، بی عدالتی، و نابودی محیط زیست میپردازد. نمونه بارز آن را در رمان "سلاخ خانه شماره پنج" میبیند. در این رمان با وجودی که داستان سراسر با شوخی و بزله گویی و ساده اندیشی همراه است اما موضوع اصلی آن نابودی کامل شهر "درسدن" آلمان است که نظامیان امریکایی آن هم برای آزمایش مانور نظامی خود در این شهر منفجر میکنند و در عرض یک ساعت تمامی شهر به خاکستر بدل میشود. داستانهای ونه گات این جمله را به یاد میآورد که "هر چه واقعه فاجعه بارتر باشد بیشتر به طنز تلخ بدل میشود تا تراژدی" فاجعه بزرگی چون تسلیحات هستهای و نابودی محیط زیست چنان ابعاد گستردهای دارد که مردم دنیا ترجیح میدهند درباره آن سکوت کنند و یا به شوخی و طنز در موردش حرف بزنند. چرا که تلخی آن چنان عمیق و جهانی است که هر ذهنی را دیوانه و پریشان میکند.
در داستان خدا حفظتان کند دکتر که وارکیان، ونه گات در نقش خبرنگاری ظاهر میشود که در یکی از مجهزترین زندانهای تگزاس در سالن بزرگی نیمه جان میشود، از تونل زمان میگذرد و به آن دنیا میرود تا با مردگان، درست دم در بهشت مصاحبه کند.
در داستان خدا حفظتان کند دکتر که وارکیان، ونه گات در نقش خبرنگاری ظاهر میشود که در یکی از مجهزترین زندانهای تگزاس در سالن بزرگی نیمه جان میشود، از تونل زمان میگذرد و به آن دنیا میرود تا با مردگان، درست دم در بهشت مصاحبه کند. ونهگات در این یادداشتها که همراه نقاشیهای او ارائه شده است، با شخصیتهای مهمی مصاحبه میکند. از ویلیام شکسپیر گرفته تا آدلف هیتلر.
« امیدوار بودم بتوانم نظر مری شلی را در مورد بمبهای اتمی بدانم که ما بر سر مردان، زنان و بچههای غیر مسلح هیروشیما و ناکازاکی انداخته بودیم. متعهد هستیم تا دوباره هم چنین کاری را انجام بدهیم. البته این بار، او فقط در حال سرودن شعرهای حماسی در مورد پدر و مادرش بود و البته دربارهی ویلیام و مری وال استون کرافت گودوین و دربارهی همسرش، پرسی بیشه شلی و دوستان همسرش و خودش: جان کیتس و لرد بایرون.
گفتم: بسیاری از آدمهای نادان فکر میکنند که " فرانکلین اشتاین" نام هیولا است و نه نام دانشمند خالق آن.
گفت: به هر حال آنها چندان هم احمق نیستند. توی داستان من دو تا هیولا وجود دارد، نه یکی و یکی از آنها آن دانشمند، واقعا نامش فرانکلین اشتاین است»[2]
در بخش پایانی کتاب زندگینامهی کوتاه ونه گات به قلم سوزان فارل را هم میخوانید که یکی از زندگینامههای تقریبا کامل از ونهگات است. در این زندگینامه میتوانید علاوه بر سیر و روند زندگی ونه گات، با کل آثار و البته اهمیت ادبی آنها آشنا شوید، بازخوردهای نوشتههای ونهگات در جامعه امریکا را ببینید و مهمتر از همه از یک زندگی کاملا ادبی لذت ببرید.
این کتاب در چاپ اول و دوم با دو ویراستاری متفاوت عرضه شد که فرصتی فراهم میکند تا متن را در ویراستاریهای متفاوت تجربه کرد.
کورت ونهگات جونیور در 11 سپتامبر سال 1922 در «ایندیانا پلیس» ایالت ایندیانا به دنیا آمد. در دانشگاه «کورنل» در ایتاچای نیویورک بیوشیمی خواند اما خیلی زود در هیئت تحریریه روزنامه «کورنل دیلی سان» کالج مشغول به کار شد، کاری که بیشتر از تحصیلاتش میپسندید. در نوامبر 1942 وارد ارتش میشود و در سال 1944 در نبرد «بلژ» و آخرین تهاجم عمده آلمانها در جنگ جهانی اسیر میشود. او و سربازان دیگر در سلاخ خانه بتنی مستقر میشوند و در همان جا است که از بمباران سال 1945 درسدن که متفقین جان سالم به در میبرد. بمبارانی که شهر را یکباره زیر خاکستر پنهان میکند. ونه گات و دیگر سربازانی که نجات پیدا کردند روز بعد برای پیدا کردن اجساد و سوزاندن آنها به کار گماشته شدند. گفتهاند در این بمباران 25000 نفر کشته شدند که مرگبارترین قتل عام مردمان عادی در طول تاریخ است. ونه گات این خاطرات را بیست سال بعد در رمان «سلاخ خانه شماره 5 » نوشت. وی پس از بازگشت از جنگ و به عنوان یک کهنه سرباز زخمی، تنها به نوشتن پرداخت. وی آپریل سال 2007 بعد از آسیبهای مغزی ناشی از سقوط در خانهاش در گذشت. یک سال پس از مرگش مجموعهای منتشر نشده از او توسط انتشارت پات نام به نام «آخر الزمان رو به قهقرا» به بازار آمد.
پی نوشت:
[1] صفحه 7 کتاب
[2] صفحه 54 کتاب