عملیات دک کردن کپک. باربارا پارک. ترجمه ی نازنین دیهیمی. تهران: نشر ماهی. چاپ نخست: 1390. 2000 نسخه. 80 صفحه. 2000 تومان.
«باربارا پارک از بهترین و بامزهترین نویسندهها برای کودکان و نوجوانان است. مجموعهاجراهای جونیبی جونز، که از نوشتههای او برای کودکان است، دائماً در فهرست پرفروشها قرار دارد و رمانهایی که برای نوجوانان نوشته بیش از چهل جایزه را از آن خود کردهاند. او در زمینهی علوم تربیتی تحصیل کرده و با شوهر و دو پسرش در آریزونا زندگی میکند.»[1]
نویسندههای وطنی چگونه فکر میکنند که نمیتوانند ایدههایی چون ایدهی عملیات دک کردن کپک را روی کاغذ بیاورند؟ این همیشه سوالی خیرهکننده است برای رسیدن به جوابی که شاید اینقدر پیش روی ماست که نمیتوانیم آن را ببینیم. باید گفت که موضوع برای نوشتن و ایده برای پرداختن از آسمان نمیآید و درست همین مشغولیتهای هر روزه و هر ساعتهی ماست که هر دم آبستن ماجرایی ست.
اسکار مشغول نقشه کشیدن برای دک کردن برادر خود، رابرت است. به همین سادگی و با همین کلافگی هر روزه که اتفاق میافتد و به چشم نمیآید. این بار اسکار بر خواستهی خود پا میفشارد و برای هدفش طرح و برنامه دارد که هر کدام از مرحلههای عملیات در یک فصل جداگانه آمده است.
باربارا خالق آینهها ست، آینههای صیقلی که وقتی بچهها در مقابل آنها قرار میگیرند از دیدن چهرهی خود شگفتزده میشوند و لبخند به لب میآورند چرا که انتظار ندارند کسی بیاید آنها را با خودشان که بزرگترهای دیگر سعی در نفهمیدنش دارند روبهرو کند، نفهمیدن چیزی که مادر اسکار هم سعی در مخفی کردن و دیگرگونه جلوه دادن آن دارد.
کتاب در فصل نخست با این جملهها آغاز میشود:
«تا جایی که یادم آمده هیچوقت خیلی از برادرم خوشم نمیآمده. هیچوقت. کار احمقانهای هم است که بخواهم جور دیگری وانمود کنم.
خیلی سعی کردهام این موضوع را به مادرم حالی کنم ولی ظاهرا دوزاریاش کج است. همیشه جوابهایی شبیه این میدهد که: "تو که جدی نمیگی اسکار. خودت هم که میدونی ته دلت برادرت رو دوست داری."
این خوب است که کودکان با خود و مسایل اطرافشان روراست باشند ولی تا چه حد به آنها اجازه داده میشود که بیپرده و صادق باشند؟ تا کجا این صداقت عریان به ما آسیب نخواهد رساند؟
البته اشتباه میکند من ته دلم معتقدم که "برادرم یه عوضیه".
از همان روز اولی که مامان از بیمارستان آوردش خانه، فهمیدم که عوضی از آب در میآید.»
این خوب است که کودکان با خود و مسایل اطرافشان روراست باشند ولی تا چه حد به آنها اجازه داده میشود که بیپرده و صادق باشند؟ تا کجا این صداقت عریان به ما آسیب نخواهد رساند؟
نکتهی مهم دیگری که در این کتاب و محصولات دیگری از این دست که از آنسوی آب به ما میرسند توجه را جلب میکند این است که نوع برخوردها گاهی با شیوههای رفتاری و تربیتی ما چونان تفاوت دارد که ما را شگفتزده میکند. لزوما هیچ ارزشگزاری خاصی در این بین مدنظر نیست که کدامیک بهتر و کدامیک بدتر است بلکه صرفا میتوان به شیوههای دیگر نیز در مواجه با کودکان توجه کرد و آنها را مورد مطالعه قرار داد شاید نسبت به شیوههای کنونی ما کاراتر و ارزندهتر باشند.
خانم پارک کودکان را واقعیتر و ملموستر به تصویر میکشد و با آنها گام به گام پیش میرود. شاید برای والدین و بزرگسالانی که ممکن است این کتاب را در دست بگیرند، خوشآیند نباشد که کودکان را به این شکل ببینند و بپذیرند ولی باربارا پارک زیبایی کودکی را با تمام ابعادش پیش چشم میآورد، طوری که فکر میکنی او خود در این دنیا زندگی میکند و آن را مثل کف دست میشناسد.
پی نوشت:
[1] پشت جلد کتاب