«اورپید برخلاف دیگر نویسندگان یونان نوعی واقعگرایی را در نمایشنامههایش وارد کرد. به این معنا که قهرمان تراژدی الزاماً نمیمیرد یا حتی به سرنوشتی فجیع آنچنان که ما انتظار داریم دچار نمیشود. او نگاهی تیره و تلخ به جهان هستی دارد و قهرمان او آینهی انسان واقعی پیرامون است. طرح جسورانهی مسائل اخلاقی در آثار اوریپید از جنبههای مهمی است که سبب انگیزش دشمنان بسیاری علیه او شده است. او جهان را تلخ میبیند و هیچ الزامی برای نجات یا بسامانی این جهان قائل نیست. ...»[1]
اوریپید یا ائوریپیدس، شاعر و نمایشنامهنویس یونان باستان است و از آثار دیگر اوریپید میتوان به آندرومده، هلن و سیکلوپ اشاره کرد. او با سوفوکل و آشیلوس در یک دورهی تاریخی زندگی میکرده است، ولی با هر دوی آنها و همینطور با دیگران، تفاوتهایی دارد. شاید بتوان اوریپید را پیشروتر نامید؛ او از زنان سخن به میان میآورد، آنزمان که زنان در جایگاهی نبودند که در مورد آنها حرفی زده شود و یا چیزی نوشته شود چه برسد به اینکه شخص اول یک تراژدی باشند. از سویی دیگر، اوریپید خدایان را به کناری مینهد و گاهی آنها را از مقام خدایی به زیر میکشد. شاید به همین دلیل آریستوفان کمر به انتقاد او میبندد.
مدهآ در کنار چند شخصیت دیگر نمایشنامههای یونانی، از جمله اودیپ، آنتیگون، الکترا، آژاکس و... یکی از مهمترین شخصیتهای نمایشی در میان تراژدیها به شمار میرود. بسیاری از روانکاوها از جمله زیگموند فروید، برای توضیح رفتارهای انسانی از مدلهای اسطورهای-نمایشی
یونان باستان سود جستهاند که شخصیت مدهآ هم یکی از آنهاست.
تقاضا دارم مرا برای سخنانی که گفتم ببخشی. تو باید خشم توفندهی من را تحمل میکردی زیرا ما عشق بسیاری را با هم قسمت کرده بودیم. با خودم میاندیشیدم و خود را سرزنش میکردم...
مدهآ در موقعیتی غیرانسانی از سوی همسر خویش، جیسون، قرار میگیرد و نکته اینجاست که همسر او این موقعیت بهوجودآمده را غیرانسانی نمی داند و حتی گمان میبرد و ادعا میکند که این عمل را در جهت سعادت خانوادهی خویش انجام داده است. جیسون با شاهزادهخانم ازدواج میکند و هر دم از مدهآ، همسر اولش و کودکان خود دورتر میشود. جیسون بههیچوجه به احساسات مدهآ توجه نمیکند و در هیچ لحظهای کار خود را ناپسند نمیبیند و حتی از اینکه مدهآ به این اندازه خشمگین و اندوهناک است شگفتزده و حیران میشود. شاید دیگران هم به مدهآ هیچ حقی برای خشم و کین ندهند چراکه خواهش های زنان بیمعناست و او حقی نسبت به زندگی خود و همسر خویش ندارد. اینگونه است که مدهآ به فجیعترین شکل ممکن، دست به انتقام میزند و در این راه حتا کودکان خویش را نیز قربانی میکند و به دست خود از بین میبرد.
مدهآ در پی فریب جیسون برای عملی کردن نقشهی شوم خود چنین میگوید:
«تقاضا دارم مرا برای سخنانی که گفتم ببخشی. تو باید خشم توفندهی من را تحمل میکردی زیرا ما عشق بسیاری را با هم قسمت کرده بودیم. با خودم میاندیشیدم و خود را سرزنش میکردم: "زن سرسخت، بیهوده جنجال به راه میاندازی، و با کسانی که خیر تو را میخواهند ستیز میکنی. قانونمداران این سرزمین را علیه خود برمیانگیزی و با شوهر خود که سودمندترین کارها را برایت انجام داده عداوت میورزی. او، که با خاندان سلطنتی پیوند بسته و فرزندان او برادرانِ پسران تو خواهند بود. آیا نباید از خشم خود دست برداری، تو را چه شده است؟ خدایان همهچیز را بر وفق مراد پرداختهاند. آیا تو فرزندانی نداری، آیا این را نمیدانستی، که پناهندهای سرگردانای و به دوستانی نیاز داری تا یاریات دهند؟"
با اندیشیدن به اینها، دانستم که از توهم و نادانی رنج میبرم و خشمم بیهوده است. ...»[2]
ولی مدهآ متوهم و نادان نیست از آنجهت که آنچه بر او رفته، ناروا بوده است، ولی آنچه او به اجرا میگذارد دهشتناکتر است.
چاپ دوم تراژدی مدهآ توسط نشر افراز و با ترجمهی امیرحسن ندایی روانهی بازار شده است. این ترجمه از این تراژدی مهم و در خور توجه، یادداشت مترجم انگلیسی (سلیا ای لوشنیگ)، یادداشت مترجم فارسی، متنی با عنوان مروری بر ویژگیهای آثار اوریپید، متن نمایشنامهی مدهآ بهاضافهی پینوشتها، فهرست اسامی، تحلیل روانشناختی شخصیت مدهآ و در نهایت فهرست منابع را دربر دارد.
پی نوشت:
[1] پشت جلد کتاب
[2] صفحهی 73 و 74 کتاب