«جانت نیپریس در سال 1936 در شهر بوستون بهدنیا آمد. پس از فارغالتحصیلی در رشتهی زبان انگلیسی از دانشگاه تافتس در دانشگاه برندیس نماشنامهنویسی را بهعنوان حرفهی اصلی خود برگزید. آثار او تاکنون در اکثر تئاترهای معتبر آمریکا، اروپا و چین بر روی صحنه رفتهاند. نمایشنامههای معروف او عبارتاند از مجسمهها، پل بلهاربور و پس از مارسی.
جانت نیپریس بهعنوان رئیس گروه نمایشنامهنویسی دانشگاه نیویورک به مدت هفده سال از 1983 تا 1999، فعالیت کرده و مدیر کنونی بخش فارغالتحصیلان این دانشگاه است. وی همچنین عضو شورای نمایش نامهنویسان است و جوایز متعددی را در حوزهی نمایشنامهنویسی از آن خود کرده.» (1)
از جانت نیپریس، نمایشنامهی یک گروه کوچک نیز توسط همین مترجم و به کوشش همین نشر انتشار یافته است.
نوشتن برای تئاتر شانزده فصل را دربر میگیرد که جانت نیپریس پس از مقدمهای که از شرح زندگی خود او شروع میشود، با زبانی ساده و شیوا به آموزش فنون و فوتو فنهای نگارش نمایشنامه میپردازد و پیچو خمهای راه را به ما نشان میدهد. جانت آرام و باحوصله و صمیمی، دستت را میگیرد و هیچوقت از دوباره و دوباره گفتن خسته نمیشود. شانزده فصل کتاب به این قرار است که در پی میآید: دوازده عادت یک نمایشنامهنویس موفق، اتاقی برای یک نویسنده، پنجاه پرسش هنگام نوشتن یک نمایشنامه؛ شخصیت؛ دیالوگ؛ شخصیتها سخن میگویند؛ مکان نمایشنامه؛ پایانبندی؛ بازنویسی؛ دفترچه یادداشت نویسنده؛ اودیسه یک نمایشنامه؛ از پکن تا خانه؛ اقتباس؛ بایدها و نبایدهای نمایشنامه نویسی؛ منتقدان؛ تربیت یک نمایشنامه نویس؛ آنچه از دیگران آموختم و نمایشنامهنویس بودن.
چه خوب چنین کتابی هست که به شما یادآوری میکند، بهدنبال شوقتان بروید، به دنبال آنچیزی بروید که روح شما محتاج آن است و بهسوی خواستههایتان گام بردارید؛ و فقط مراقب باشید که امکان رسیدن به آنچه را میخواهید بهوجود آورید. امکانها همیشه در دسترس نیستند، ولی شاید یک موقعیت، شبیه به همان کتابخانهی محلهی جانت در زمان کودکی، مسیر یک زندگی را تغییر دهد و یا جرقهی یک استعداد و ذکاوت ناب را بزند.
جانت آرام و باحوصله و صمیمی، دستت را میگیرد و هیچوقت از دوباره و دوباره گفتن خسته نمیشود.
جانت در مقدمه از نخستین تجربههایش در زمینهی نوشتن و صحنه، چنین یاد میکند:
«در زندگیام هرگز برای نویسنده شدن برنامهریزی نکردهام. خانوادهام قصد داشتهاند حرفهای همچون منشیگری انتخاب کنم. هنگامیکه برای کالج دختران بوستون اقدام کردم، از شرایط حاکم بسیار دلزده شده بودم. سادهدلانه به رویاهایی میاندیشیدم که هنوز برای زنان دستنیافتنی بود و به همین دلیل در دبیرستان دخترانهی راکسبری به تحصیل ادامه دادم. دروسی که میگذراندم شامل تایپ، کتابداری، گلدوزی، خیاطی و بچهداری بود. بااینحال استعداد نوشتن در من از سنین کودکی و در علاقهام به داستانگویی آشکار شد. اولین نمایشنامهای که نوشتم، اقتباسی از کتاب زنان کوچک بود، درحالیکه همهی نقشها را خود بازی میکردم. نمایش را در ایوان خانه ترتیب دادم و تمامی کودکان محله را با دادن یک سکهی بیستوپنج سنتی برای دیدن نمایشم دعوت کردم.» (2)
کتاب نوشتن برای تئاتر از آن کتابهایی ست که میتوان به کسانی که میخواهند برای تئاتر بنویسند توصیه کرد؛ روان و خوشخوان است، و با دقت و تسلط فصلبندی شده است و حتا به مسائل جزیی و بهنظر پیشپاافتاده هم توجه کرده است.
جانت نویسندهای است که هرگز دو چیز را ترک نمیکند: نوشتن و یاد دادن را.
پینوشتها:
(1)قسمتی از متن پشت جلد کتاب
(2) صفحهی سیزده مقدمه کتاب
http://www.afrazbook.com