« این که کتاب نیست»
«کتابِ نیست» علیرضا روشن. نامزد جایزهی کتاب فصل. تهران: نشر آموت. چاپ اول، دوم و سوم: 1390. تیراژ چاپ سوم: 1650 نسخه. 112 صفحه. 2800 تومان.
«میدانیم که شعر در ایران زنده است. شعرهای خیلی کوتاه عاشقانه، با ساختمانی نرم و سبکپا، که اوراق این دفتر دو زبانه را تشکیل می دهند. بغض عاشقانه با طنزی به غم آمیخته، را تسخری به خود:
ما آب را
برای گریستن
نوشیدهایم
...»
میشل مناسه – مجلهی اروپا (1)
در هر سال، کتابهای نازک و کمخونی در حوزهی شعر فارسی به چاپ سپرده میشوند که چند تایی از آنها در خود، شاعرانی خفته دارند. شاعرانی که میتوان امید داشت در سیر کار ادبی خود و با توجه به مساعد بودن فضا، مجموعههای دیگری را نیز در سالهای بعد روانهی بازار کنند.
اگرچه این کتابِ نیست با 112 صفحه، از خیل کتابهای کمحجم میگریزد، ولی با حذف تعدادی از قطعهها که بهتر بود نباشند (مانند 7، 9، 16، 20، 22، 81، 86 از دفتر شمع گندم و 15، 16 از دفتر کتابِ تو و 1، 9، 11 از دفتر کتابِ نیست) در شمار همان کتابها قرار میگرفت؛ در شمار همان کتابهای نازک و شکستنی و البته در شمار همان چندتایی که در خود شاعرانی خفته دارند.
باید توجه داشت که کوچک و کمحجم بودن کتاب، نه حسن و نه عیب است، ولی تنک بودن کتاب و حجمسازی به هر قیمتی برای کتاب، جای صحبت دارد.
علیرضا روشن در گفتوگویی میگوید «خب! حق بدهید اشتباه کنم. اما من از زبان، پس زبان را منظور دارم و نه خود زبان را. من فکر کردهام جواب داده است، اما گویا جواب نداده است.»
این مسأله که یک نویسنده/شاعر در مقابل زبان چگونه عمل میکند و در موردش چه فکر میکند، بسیار دارای اهمیت است. اهمیتش در حدی است که خیلی از چشماندازها را با فهم زاویهی دید او نسبت به زبان میتوان پیدا کرد و به ارزیابی اثر او پرداخت.
شاعر این کتاب، زبان را ظرف مییابد که اندیشه را در خود جای میدهد و به دیدن و خوب دیدن معتقد است. دیدن زبان در جایگاه ظرف، پیشتر مورد اشاره و استفادهی رمانتیکها و ناتورالیستها بوده است، اگرچه نورمانتیکها و دیگرانی از این دست، بعد از آن دیگر به این شکل افراطی به آن ننگریستهاند.
از طرفی دیگر مسألهی شعرهای کوتاه به میان میآید که عدهای اقبال این کتاب را در کوتاه بودن شعرهایش دانستهاند، اعتقاد به «شعرهای خیلی کوتاه عاشقانه، با ساختمانی نرم و سبکپا» تیغ دولبهای شده است که به تکیهگاه استقبال زیاد و امکان گسترش سریع در فضای مجازی و از سوی دیگر، توانایی پنهان کردن ضعفهای ساختاری و زبانی را در خود، توانسته است خوب جای خود را باز کند و ایدهی ایجاز مضاعف بیپشتوانه را به پیش راند.
پیش از کتابِ نیست از علیرضا روشن، مجموعهای از شعرهای او به زبان فرانسوی ترجمه شد و در کتابی به نام تا تو چند شعر مانده است؟ به کوشش انتشارات «اِرِس» به دست خوانندگان رسید.
تا تو چند شعر مانده است؟، 100 شعر کوتاه را با ترجمه طیبه هاشمی و ژان رستم ناصر، در خود جای داده است. تا تو چند شعر مانده است؟ به دو زبان فارسی و فرانسه، پیش از کتابِ نیست منتشر شده است.
«وقتی میخواهم دربارهی تو شعر بنویسم
شعری دیگر به ذهنم میرسد
تو همیشه
شعر بعدی هستی (2)