از سری «ایران این روزها»
تنها یک. محمد یعقوبی. تهران: انتشارات افراز. 1389. 1100 نسخه. 200 صفحه. 5000 تومان.
محمد یعقوبی کارش را بلد است؛ اگر نگوییم به کمال ولی میتوان گفت که با سرعتی قابل قبول در مسیری که از آنِ او ست، به پیش میرود. او در 22 سالگی اولین نمایشنامهی خود را مینویسد و تا همین حالا از حرکت نایستاده است. دانشآموختهی حقوق است، و آنچه را که در زمینهی نمایش و نوشتن نمایشنامه لازم داشته است، در حواشی دانشگاه فرا گرفته است، بهطور مثال در سال 1371، برای فن بازیگری به سراغ مهین اسکویی رفته است.
اولین کتابی که از او در دست گرفتم، در آن زمان از خواندنش لذت بردم، منطق روایی را پسندیدم و شگرد کار کشیدن از دیالوگها و استفاده از سادهترین کلمهها برای القای معنا کاملا مشهود بود. از همان زمان نام یعقوبی را بهخاطر سپردم، اگرچه او سالها پیش فعالیت حرفهای خود را آغاز کرده بود، ولی با وجود اینکه در حوزهی داستان خوب عمل کرد، این حوزه، جولانگاه همیشگی او نبود.
تنها یک شمارهی پنج از سری کتابهای «ایران این روزها» ست که توسط انتشارات افراز روانهی بازار شده است. کتاب دربرگیرندهی دو نمایشنامه از محمد یعقوبی به نامهای «یک دقیقه سکوت» و «تنها راه ممکن» است که هر دوی آنها پیش از چاپ کتاب به روی صحنه رفتهاند و پس از تمامشدن هر نمایشنامه، ضمن توضیح کوتاهی دربارهی اجرای نمایش و عوامل آن، عکسهای مربوط به اجرا را نیز میبینیم.
هر دو این نمایشنامهها، بازتاب مسائل اجتماعی هستند. «یک دقیقه سکوت» ماجراهای پیش پا افتادهی خانوادهای است که باوجود اینکه درگیری زندگی و گرفتاریهای روزمرهی آن است، نگاهی هم به گذشته دارد و مدام به روزها و درگیریهای انقلاب پنجاه و هفت و جنگ و شهیدان. فلاشبک میزند و اعضای این خانواده را دچار چالش میکند.
تقابل انسانها و جدال نقشپذیری در آنها، در کارهای محمد یعقوبی مشهود است. ظرافت پردازش دیالوگها و همینطور حاشیههای ساده، ولی با اهمیت زندگی، در کارهای او بازنماینده میشوند، و امید این را میدهند که با یک نویسندهی صاحبسبک مواجه هستیم.
در «تنها راه ممکن» موضوع مورد بحث، ضرورت خوبیکردن و برقراری عدالت در دنیا ست. در جایی از نمایشنامه چنین گفته میشود: «تنها راه ممکن برای به وجود آمدن دنیای عادلانه خوبی کردنه»
تقابل انسانها و جدال نقشپذیری در آنها، در کارهای محمد یعقوبی مشهود است. ظرافت پردازش دیالوگها و همینطور حاشیههای ساده، ولی با اهمیت زندگی، در کارهای او بازنماینده میشوند، و امید این را میدهند که با یک نویسندهی صاحبسبک مواجه هستیم.
او را میتوانیم یک نویسندهی بومی خطاب کنیم، همان نویسندهای که اگرچه با تکیه بر خواستگاههای جهانشمول مینویسد، ولی دغدغهی او و موتیفهای مورد توجه او بهطور مشخص، برای همینجا و همین زمان آمدهاند تا بمانند. از «زمستان 66» تا «یک دقیقه سکوت» که در همین کتاب آمده است، از «گلهای شمعدانی» تا «نوشتن در تاریکی» خواننده و بیننده در مرحلهی بعد، با چیزی مواجه است که بومیبودن او به درک بیشتر او از کار کمک میکند. این موضوع به این معنی نیست که یعقوبی گرفتار مسائل خاصی است و نمیتواند دغدغههای همهگیر را بشناسد و منعکس کند، بلکه یعقوبی آنچه را که بهتر میشناسد و حس کرده است را به ما نشان میدهد.