و خبر این حادثه در اتفاق بود 1
«سلام
حالم از حال رفته. دیشب حوالی ساعت 10 خودم را به کوچههای تو زدم. خواستم داد بزنم زیر گریه از دست تو.
گفتند از این کوچهها رفتهای و دیگر بر نمیگردی.
راستش فکر نمیکردم کار به این جاها بکشد، چارهای نیست من هم میروم و دیگر بر نمیگردم تو هم برنگرد.»2
سطرهای بالا در پشت جلد کتاب آمدهاند، نمونهای از آنچه در صفحههای داخل کتاب با آن مواجه خواهیم شد.
شروع به ورق زدن کتاب کردم، به این نتیجه رسیدم که اگر کتاب ضرورت چاپ شدن داشت، بهتر بود شاعر چند صفحهای را رد میکرد و چند تا شعر را هم قلم میگرفت. شاعرها که به شعرهایشان میرسند، انگار پارهی جان است، از یک سطر هم کوتاه نمیآیند. من این را درک نمیکنم اگرچه محترم میدانم، این را هم درک نمی کنم که چرا با روند شعری و کلیت زیست شاعرانهیمان، بهطور خاص با دفترهای شعریمان مثل پارهی تن رفتار نمیکنیم.
سماجت من در خواندن این مجموعه جواب داد و من شعرهای خوبی را از فرهاد کریمی خواندم، البته بعد از اینکه چندین صفحه را ورق زدم تا به میانههای کتاب رسیدم. مثلا میتوانم به شعر «چیزها» در صفحهی 23 اشاره کنم:
«...
حالا همچنان
و لابد همین جایی فقط با کمی فاصله
بلند از دور برایت میخوانم:
قبل از هر چیز
...»
راستش فکر نمیکردم کار به این جاها بکشد، چارهای نیست من هم میروم و دیگر بر نمیگردم تو هم برنگرد.
یا مثلا شعر «تو برای تو» در صفحهی 36، اگرچه پرداختی مسبوق به سابقه دارد، ولی سیالیت حسی شاعر در شعر نمود مییابد و شعر را دلچسب میکند.
تاکنون از فرهاد کریمی دو مجموعهی شعر به نامهای «دست خالی» به سال 1383 و همین مجموعهی پیش رو یعنی «یک دقیقهی عصر» به سال 1389 به علاقهمندان شعر ارائه شده است. البته این شاعر علاوهبر این دو مجموعه، «برای روزهای مبادا» را هم دارد که یک مجموعهی گروهی ست و در سال 1388 به چاپ رسیده است. تازهترین کتاب فرهاد کریمی اما در حوزهی دیگری ست؛ مجموعهداستان او «من تو او» نام دارد که در همین سال جاری در دسترس داستاندوستان قرار گرفته است.
در صفحهی انتهایی کتاب، با لیستی از کتابهای در حال انتشار فرهاد کریمی روبهرو هستیم که تعداد آنها به شش مجلد میرسد. ضمن تبریک به فرهاد کریمی بهخاطر استمرار در کار حرفهای، مسالهای که مطرح است این است که هر کتاب غیر از پیمودن پروسهی چاپ و نشر، باید در سیر زیست خود، مرحلههای دیگری را هم تجربه کند، مرحلههایی چون پخش، معرفی، نقد و... پرسش اینجا ست که هر کدام از کتابهای این لیست انتهایی، چطور میتوانند سیر ضروری و طبیعی زیست خود را طی کنند تا به جایگاه شایستهی خود برسند. باید توجه داشت که کتاب شدن، همان مجلد شدن نیست. به شخصه امیدوارم این مسیر به سلامت طی شود و فرهاد کریمی راهی را که رفته است، به مقصد رساند، ولی توجه به این مساله میتواند در روند حرفهای کار شاعر پیشرفت ایجاد کند.
پی نوشت ها:
1-صفحه 42
2-پشت جلد