کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

سیاه قلب


سیاه قلب


«سیاه قلب» جلد اول مجموعه سه گانه فونکه است که شامل داستان های کوتاه و بلندی برای نوجوانان به قلم کورنلیا فونکه نویسنده معاصر آلمانی می شود .

سیاه قلب

سیاه قلب. کورنلیا فونکه. مترجم: کتایون سلطانی. انتشارات  افق . چاپ اول. تهران.1390. 2500 نسخه.808 صفحه.9500 تومان.

« ازمرد غریبه جز سایه اش چیزی دیده نمی شود. ولی مگی می تواند از پشت پنجره هاله ای ازچهره ی مرد را ببیند. این غریبه کیست که گرد انگشت صدایش می کنند؟ کاپرکورن و جادو زبان چه نقشه ای دارند؟ مگی که عاشق کتاب و کتابخوانی است جواب این پرسش ها رادر یک کتاب پیدا می کند، اما خب که چی؟»[1]

سیاه قلب شامل پنجاه و نه داستان از کورنلیا فونکه است. هر داستان با یک قطعه مشهور از نویسنده ای آغاز می شود که خواندن داستان را جذاب تر می کند. قطعاتی که بی ارتباط با داستان نیست.

برای مثال ابتدای داستان به سمت جنوب آمده است: موش صحرایی گفت: "پشت جنگل وحشی دنیای پهناور شروع می شود و این به ما هیچ ربطی ندارد. نه به تو و نه به من. من هرگز آنجا نبوده ام و هرگز نخواهم رفت. تو که دیگر اصلا نباید بروی. و اگر کمی عقل توی کله ات داشته باشی این را می فهمی." این قطعه از کنت گراهام در داستان باد در میان شاخه های بید است. در ادامه وارد داستانی از مگی و گرد انگشت می شویم که دو ساکت اسرار آمیز را با خود حمل می کنند و دختر کوچکی می خواهد راز این ساک ها را کشف کند. گرد انگشت برای اینکه دخترک دست از سر او بردارد می گوید در این ساک ها چیزی شبیه سمورک وجود دارد و دختر وقتی به خواب می رود در خیال خود سمورک ها را می بیند .

قصه ها با هیجان و پیچیدگی آغاز نمی شوند و به همین ترتیب با هیجان و پیچیدگی قریب الوقوع پایان نمی یابند اما درگیر کننده اند.

سیاه قلب شامل پنجاه و نه داستان از کورنلیا فونکه است. هر داستان با یک قطعه مشهور از نویسنده ای آغاز می شود که خواندن داستان را جذاب تر می کند. قطعاتی که بی ارتباط با داستان نیست.

 رگه ای ملایم از فضاهای پلیسی و جادویی رمان های این نویسنده را جذاب تر و خواندنی تر می کند.

غریبه ها، پلیس ها و آدم هایی که می توانند برای کودکان ایجاد پرسش های بی پایان کنند و دیری نپاید که تبدیل به شخصیت پیچیده داستانی بلند شوند، در داستان های این نویسنده زیاد دیده می شوند. همین طور فضا ها و مکان هایی که ذهن کودکان را به به خود مشغول و مجبور به خلق داستان می کند.

این کتاب جلد اول از مجموعه " رمان های سه گانه فونکه" است.  

کورنلیا فونکه از نویسندگان معاصر ادبیات نوجوان آلمان است. وی را همتای هری پاتر می دانند. وی مدد کار اجتماعی بود و از این رو کار کردن با کودکان را آموخته  و میداند کودکان از چه داستان هایی لذت می برند. وی همچنین تصویر گری کتاب خوانده و برای کتاب های داستانش تصویر نیز ارائه می کند. وی روح ماجراجویی دارد و تاکنون در شغل های زیادی فعالیت کرده است. خودش به کودکان توصیه می کند اگر آدم بزرگی به شما در یازده سالگی یا هجده سالگی گفت باید بدانید می خواهید در آینده چه شغلی انتخاب کنید یک کلمه از حرف هایش را باور نکنید و تا می توانید کارهای مختلفی بیاموزید. وی با کتاب سر دسته دزدان به ادبیات و دنیای انگلیسی زبان معرفی شد. برای این کتاب دو جایزه مهم گرفت و به عنوان نویسنده تاثیر گذار شناخته شد. مجله تایم در سال 2005 او را جزو صد چهره برتر و تاثیر گذار سال معرفی کرد. از کتاب های دیگر او، دست از سر می سی سی پی بردارید، خروس های وحشی و اژدها سوار را می توان نام برد. نوشته های او را در دسته بندی رئالیسم جادویی جای داده اند. با شخصیت های خیالی و در عین حال باور پذیر.

کودکان و نوجوانانی که وی معرفی می کند همگی دارای شخصیت هایی مستقل و با اعتماد به نفس هستند. این کتاب یکی از کتاب هایی است که می تواند هم سرگرم کننده باشد و هم آموزنده.  

«الینور را با وجود پارگی جورابش به بانک راه دادند. اما قبل از این که به بانک برود رفت به اولین کافه ای که سر راه شان قرار گرفت و در آن جا فوری پرید توی دستشویی مخصوص خانم ها. مگی هرگز نفهمید که او چیزهای قیمتی اش را دقیقا کجا پنهان می کرد. اما وقتی الینور با صورت شسته و مویی که دیگر آن قدر ها هم گره خورده و درهم برهم نبود از دستشویی بیرون آمد ، پیروزمندانه کارت اعتباری طلایی اش را در هوا بالا برد و بعد برای همگی صبحانه سفارش داد.»   

پی نوشت:

[1] پشت جلد کتاب

ساعت ها

ساعت ها


«ساعتها» آخرین اثری است که از آگاتا کریستی به فارسی برگردانده و توسط نشر هرمس منتشر شده است. این اثر نیز یکی دیگر از ماجراهای هرکول پوارو را روایت می کند .

ساعت ها

ساعت ها. آگاتا کریستی. مترجم: مجتبی عبدالله نژاد. انتشارات هرمس. کتاب های کارآگاه . چاپ اول. تهران.1390. 2200 نسخه.313 صفحه.6000 تومان.

« هلال ویلبراهام مجتمع مسکونی عجیبی بود که معماری در دوره ویکتوریا در 1880 ساخته بود. این مجتمع عبارت بود از هلال بزرگی از ساختمان ها و باغچه های دو تایی که پشت هم داده بودند. این نوع ساخت و ساز برای ناآشنایان مشکلات زیادی به وجود می آورد. افرادی که از سمت بالا وارد می شدند نمی توانستند شماره های پایینتر را پیدا کنند و افرادی که از سمت پایین وارد می شدند برای پیدا کردن شماره های بالا مشکل داشتند.»[1]

راز رمان های آگاتاکریستی در فصل اول داستان هایش نهفته است. فصلی که با شروعش خواننده را میخکوب می کند و به دنبال خود به درون داستان می کشاند.

کریستی بلد است پای خواننده را نیز به ماجرای قتل هایش بکشاند. همین که خواننده از رازی با خبر می شود گویی یکی از مضنون هایی است که باید حساب پس بدهد. خواننده حساب آنچه را که بیش از دیگر شخصیت های داستان می دهد پس می دهد. همین است که نمی تواند بدون مسئولیت رمان را کنار بگذارد و سر خود گیرد.

شروع رمان ساعت ها به این شکل است که شخصیت اصلی به نام شیلا ناگهان با جسدی رو به رو می شود و با وحشت به خیابان فرار می کند. در خیابان با غریبه ای آشنا می شود که بعدا در گشودن راز قتل موثر است. این غریبه کسی نیست جز هرکول پوآرو که تقریبا تا پایان ماجرا دختر را دنبال می کند.

ماجرا از خانه ای هلالی شکل و غریب که آدم ها را در خود گم می کند به نام ویلبراهام آغاز می شود و در همان خانه نیز به پایان می رسد. همان طور که از ابتدای داستان پوآرو بیرون از این خانه حضور پیدا می کند در پایان نیز پوآرو بیرون از آن قرار داده می شود.

در این اثر پوآرو با ساعت هایی رو در رو است که به طور هم زمان به روی زمان خاصی متوقف شده اند.

ساعت ها یکی از رمان هایی  است که کریستی برای نوشتن آن بعد از مدت ها از روایت اول شخص استفاده می کند. ساعت ها با حضور پر رنگ هرکول پوآرو روایت می شود اما بر خلاف همیشه هرکول پوارو این بار به صحنه جرم نمی آید و با شاهدان ماجرا برخوردی ندارد. پوارو در این اثر معتقد است برای پاسخ به راز این قتل باید به خود تفکر رجوع کرد.

در این اثر پورو با ساعت هایی رو در رو است که به طور هم زمان به روی زمان خاصی متوقف شده اند.

در این اثر پوآرو با ساعت هایی رو در رو است که به طور هم زمان به روی زمان خاصی متوقف شده اند. از روی این داستان فیلمی هم ساخته شده است که نویسنده با کمی تغییرات آن را اجرا کرده است.

آگاتاکریستی را خالق زبر دست رمان های جنایی و پلیسی می دانند. انجمن جنایی نویسان در نتایج نظر سنجی ای که برای کتاب های جنایی برگزار کرد کریستی را بهترین نویسنده رمان های جنایی معرفی و رمان « قتل راجر اکروید» او را به عنوان بهترین رمان جنایی تاریخ انتخاب کرد. کتاب رکورد های گینس نیز آگاتاکریستی را با فروش حدود چهار میلیارد نسخه پر فروش ترین نویسنده جهان معرفی کرده است. تا کنون بیش از سی اثر وی به فارسی منتشر شده است که اغلب این آثار توسط نشر هرمس و تحت عنوان کتاب های کارآگاه به بازار کتاب عرضه شده اند. عبدالله نژاد به غیر از ساعت ها آثار دیگر کریستی را نیز ترجمه کرده است از جمله: راز قطار آبی، شرارتی زیر آفتاب، شب بی پایان، چشم بندی، آیینه سرتاسر ترک برداشت، معمای کاراییب و جسدی در کتابخانه و تعدادی دیگر از آثار این نویسنده است که توسط عبدالله نژاد به فارسی برگردانده شده است. از اینرو مترجم به خوبی با فضاهای این نویسنده آشنا است و با ترجمه سلیسی که به دست می دهد می توان فضای جنایی و وهمناک آن را به خوبی درک کرد.

«اتاق نشیمن معمولی و ساده ای بود. فضای اتاق با میز و صندلی های فراوانی که داشت کمی شلوغ بود که با سلیقه های مدرن جور در می امد. تنها چیز غیر عادی و عجیبی که دید فراوانی ساعت ها بود. ساعت قدی پایه دار در گوشه ای تیک تیک می کرد. ساعت چینی درسدنی بالای پیش بخاری بود. ساعت نقره چرخدار روی میز بود. ساعت کوچولوی دیگری با روکش طلا روی میز دیگری نزدیک شومینه بود. روی میز نزدیک پنجره باز ساعت دیگری بود. ساعت مسافرتی چرمی کهنه که با حروف طلایی گوشه اش نوشته بود: رزماری[2]

پی نوشت:

[1] صفحه 4 کتاب

[2] صفحه 5 کتاب