کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

توتالیتاریسم

توتالیتاریسم


هانا آرنت با ارجاع به رویدادهای متعدد و اسناد فراوان به جای مانده از حکومت ها توتالیتر آنها را به دقت مورد مطالعه قرار داده و با تحلیل های مستند، به نحوه شکل گیری و ساختارهای ذهنی این نوع حکومت ها در کتاب توتالیتاریسم پرداخته است.

توتالیتاریسم

توتالیتاریسم. هانا آرنت.مترجم: محسن ثلاثی.نشر ثالث.چاپ دوم. تهران1389. 1100نسخه.366صفحه.7500تومان.

«تنهایی به عنوان زمینه عمومی ارعاب و گوهر حکومت توتالیتر و نیز زمینه نوعی ایدئولوژی یا منطقی که انسان ها را برای ایفای نقش قربانی یا دژخیم آماده می سازد با بی ریشگی و زاید بودن انسان ها بستگی نزدیک دارد.»[1]

زندگی هانا آرنت خود چالشی است در برابر حکومت های توتالیتر. وی که در دوران جنگ جهانی دوم دو بار توسط  راستگرایان نازی دستگیر  و به زندان افتاد طعم واقعی این حکومت های فاشیستی را از نزدیک چشیده بود و برای همین در کتاب توتالیتاریسم به خوبی وضع این حکومت ها را که زاده دنیای مدرن است توصیف و تشریح می کند.

وی با ارجاع به رویدادهای متعدد و اسناد فراوان به جای مانده از این حکومت ها آنها را به دقت مورد مطالعه قرار داده و با تحلیل های مستند، به نحوه شکل گیری و ساختارهای ذهنی این نوع حکومت ها در کتاب توتالیتاریسم پرداخته است.

با انتشار کتاب توتالیتاریسم وی به یکی از مشهورترین و با نفوذترین نظریه پردازان دوران خود بدل و  جایگاه او را چون یکی از نظریه‌پردازان بزرگ قرن بیستم، تثبیت کرد.

آرنت در این کتاب 366 صفحه ای تفاوت حکومت های دیکتاتوری پیشا مدرن را بررسی کرده و ساز و کار حکومت های توتالیتاریسم مدرن را موشکافی می کند. وی معتقد است این حومت ها که بعد از ظهور مدرنیته شکل گرفته و قدرت یافتند در صدد هستند هر نوع تمایز و شخصیت را ویران کرده چهره ای بی شکل و توده ای بسازند. این حکومت ها به سرعت فراموش می شوند و می توان به آسانی چیز دیگری جایگزین آن کرد.

حکومت توتالیتار استالینی، حکومت فاشیستی هیتلر و حکومت موسولینی در ایتالیا نمونه هایی از این نوع حکومت ها هستند. فاجعه کشتارهای دسته جمعی و هولوکاست از دست آوردهای حکومت های توتالیتر در جهان است.

حکومت توتالیتار استالینی، حکومت فاشیستی هیتلر و حکومت موسولینی در ایتالیا نمونه هایی از این نوع حکومت ها هستند. فاجعه کشتارهای دسته جمعی و هولوکاست از دست آوردهای حکومت های توتالیتر در جهان است.

این کتاب شامل چهار فصل است که عبارتند از: جامعه بی طبقه، جنبش توتالیتر، توتالیتاریسم در راس قدرت، ارعاب و ایدئولوژی: یک صورت حکومتی نو پدید.

وی در مقدمه کتاب خود اشاره می کند که کتاب خاستگاه های توتالیتاریسم را در سال 1949  و چهار سال پس از شکست آلمان و پیش از مرگ استالین به پایان رسانده است. وقوع انقلاب ها پس از نخستین جنگ جهانی و سر بر کشیدن جنبش های توتالیتر و تحلیل رفتن حکومت پارلمانی و به دنبال آن انواع و اقسام بیدادگری نوین از دیکتاتوری های فاشیستی و نمیه فاشیستی گرفته تا دیکتاتوری های تک حزبی و نظامی و سرانجام استقرار به ظاهر پایدار حکومت توتالیتر بر پایه پشتیبانی توده ای مانند روسیه 1933 موضوعاتی است که به بررسی گذاشته شده است. در این کتاب اسناد هولناک کشتارهای جمعی نیز بررسی و به رشته تحریر در آمده است.

خانم هانا آرنت یکی از شاگردان برجسته مارتین هایدگر، ادموند هوسرل و کارل یاسپرس بود. این فیلسوف و جامعه شناس بزرگ دو کتاب مهم «خشونت» و «انقلاب» را نوشت و دو بار نیز به کوره های آدم سوزی نازی ها فرستاده شد که خوشبختانه توانست فرار کرده به امریکا برود و کار فلسفه و نظریه پردازی را دنبال کند.

«دگرگونی در مفاهیم جنایت و جنایات کار، شیوه های نو پدید و وحشتناک پلیس مخفی توتالیتر مشخص می کند. جنایت کاران صرفا مجازات می شوند. اما ناشایستگان از صفحه گیتی محو می گردند. »[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 330 کتاب

[2]صفحه 254 کتاب

نمی دونم کجاست

نمی دونم کجاست


مجموعه داستان نمی دونم کجاست شامل هفت داستان کوتاه با موضوعات اجتماعی است که جزو اولین تجربه های پویا مهدوی زاده است. این مجموعه داستان با زبانی عامیانه و روزمره روایت سر راست و صریح خود را در عبارت هایی موجز بیان می کند.

نمی دونم کجاست

نمی دونم کجاست. پویا مهدوی زاده.انتشارات تندیس.چاپاول. تهران1390. 1500نسخه.182صفحه.4000تومان.

«ما مسخ شدیم مسخ چیزهایی که نمی دونیم کجان! هر روز به چهره ی مردم شهر نگاه می کنیم و به این فکر می کنیم که مرد چاق رئیس بانک سر کوچه با کت و شلوار سرمه ای یا استاد ادبیاتمون با چشم های سبزش یا پیرمرد استخوانی تاابد نشسته روی نیمکت پارک و صدها و هزاران مرد و زن دیگه ای که توی روزهام از کنارشون رد می شوم چه چیز گم کرده ای دارن؟

یعنی همه ی این مردم چیزی دارن که نمی دونن کجاست؟»[1]

مجموعه داستان نمی دونم کجاست نوشته پویا مهدوی زاده مجموعه ای است پر از تصاویر ساده از زندگی اجتماعی آدم های کاملا عادی و معمولی.

چیزی که بیش از همه جلب توجه خواننده را می کند پارگراف های کوتاه این کتاب داستان است. همه داستان ها به این شیوه نوشته شده اند. گویی هر پاراگراف در واقع یک تصویر کوتاه است که با تمام شدنش تصویر قطع می شود و تصویر بعدی جای آن را می گیرد.

برخی داستان ها نه تنها مجموعه  ای از پاراگراف های کوتاه را در بر می گرید که اساسا بیش از یکی دو صفحه نیست. مثل داستان تندیس که از زبان یک تندیس ساکسفون به دست نوشته شده است. نویسنده در همه داستان ها بدون مقدمه درست از جایی آغاز می کند که خیلی وقت ها می تواند میانه و یا حتی انتهای یک روایت محسوب شود. نویسنده بی پرده و خیلی صریح به اصل موضوع پرداخته بدون حاشیه روی و سر راست قصه اش را با دادن چند توصیف و تصویر به پایان می برد.

کلمه پایان در پایان هر داستان نوشته شده است که نشانه دیگری است از صراحت نویسنده در عرضه اثرش. گویی نویسنده از چیزی باکی ندارد و فقط می نویسد تا شوکی به خواننده وارد کرده و در این شوک رهایش کند.

برای برخی از شخصیت های برخی داستان های این مجموعه نام غربی انتخاب شده تا بهتر بتوان فضای روایات و موضوع داستان را بی پرده و بی مانع بیان کرد ولی داستان هایی هم در این مجموعه گنجانده شده است که در فضایی ایرانی روایت می شود.

عجیب است که این مجموعه داستان حتی فهرست داستان هایش را در ابتدای کتاب ذکر نکرده و یک راست به سراغ داستان ها رفته است.

نویسنده در همه داستان ها بدون مقدمه درست از جایی آغاز می کند که خیلی وقت ها می تواند میانه و یا حتی انتهای یک روایت محسوب شود. نویسنده بی پرده و خیلی صریح به اصل موضوع پرداخته بدون حاشیه روی و سر راست قصه اش را با دادن چند توصیف و تصویر به پایان می برد.

مجموعه داستان نمی دونم کجاست شامل هفت داستان کوتاه است که عبارتند از: غریزه، پیرمرد، تندیس، آپارتمان، نمی دونم کجاست، بالای بلند ترین درخت گفتند و خندیدند و خب هر کی یه جوره.

بلند ترین داستان این مجموعه ، بالای بلند ترین درخت گفتند و خندیدند نام دارد و کوتاه ترین آنها داستان تندیس.

زبان داستان ها زبانی عامیانه انتخاب شده است . زبان روزمره و خودمانی مخاطب را به داستان ها نزدیک تر و صمیمانه تر می کند. مجموعه داستان نمی دونم کجاست بی هیاهو مجموعه داستان خوب و خواندنی است که ارزش وقت گذاشتن روی آن را دارد.

به نظر می رسد این اولین تجربه پویا مهدی زاده باشد و برای اولین تجربه باید گفت می داند چه عناصری می تواند یک داستان کوتاه را برای خواننده جذاب و خواندنی کند. شاید موضوع و محتوای داستان خواننده را چندان درگیر خود نکند اما در لحظاتی که با داستان مشغول است می تواند او را سرگرم کرده و به دنبال خود بکشاند.

«حالا سربازهای تلویزیون داشتن یکی یکی خونه ها رو منفجر می کردن.

-یه چای دیگه.

استکان پر شد و خالی شد و عرق سردی به جون مرد نشست.»[2]

 

پی نوشت:

[1]پشت جلد کتاب از داستان نمی دونم کجاست

[2]صفحه 37 کتاب از داستان آپارتمان


روشنفکران ایرانی

روشنفکران ایرانی


یکی از مهمترین موضوعاتی که باید در مورد آن تدقیق و موشکافی شود بحث روشنفکری در صد ساله اخیر است. این که اساسا چه رخدادهایی باعث شکل گیری قشر روشنفکر در ایران شد، روشنفکران تا چه حد به وظایف روشنفکری خود عمل کردند، کجا ها به خطا رفتند و این روند به کجا کشیده شد؟

روشنفکران ایران در قرن بیستم

روشنفکران ایران در قرن بیستم. علی قیصری. مترجم: محمد دهقانی.نشر هرمس.چاپ دوم. تهران1389. 1000نسخه.227صفحه.4800تومان.

«پس از برکناری رضا شاه، چندین حزب سیاسی یکباره پدید آمد که مهمترین آنها این سه حزب بودند: حزب چپ گرای توده، حزب راست گرای اراده ملی و ائتلاف میانه جبهه ملی که خود ائتلافی از چندین حزب و گروه سیاسی بود.»[1]

انقلاب مشروطه تحول بزرگی بود که به جرات می توان تاریخ ایران را به دو بخش قبل از تاریخ مشروطه و بعد از آن تقسیم کرد. تحولات صد ساله اخیر به لحاظ تاثیرات ژرفی که بر جامعه و فرهنگ ایران داشته است به تنهایی بیش از تاریخ چند هزار ساله ای دارد که ایران تا پیش از انقلاب مشروطه از سر گذرانده است. در همین صد ساله اخیر است که ایرانیان با مفاهیمی چون ملت، دولت، انقلاب، فردیت، جامعه و طبقه آشنا می شود و نهادهای تازه ای چون مطبوعات، پارلمان، مدرسه، دانشگاه و باشگاه اندک اندک بنا می شود. در همین صد ساله اخیر انبوهی از اندیشمندان ایرانی برای نخستین بار در حرکتی جمعی و آگاهانه بینش اسطوره ای را درباره جهان و انسان کنار می گذارند و می کوشند مسائل جهان و جامعه را با نگاهی علمی و خردمندانه وارسی کنند.

بحث بر سر تاریخ روشنفکری ایران مسئله ای مهم و ضروری است که در این مورد کتاب های اندکی نوشته شده و این موضوع به ندرت موشکافی و تحلیل شده است. این که اساسا چه رخدادهایی باعث شد موضوع روشنفکری که در اصل موضوعی وارداتی از فرنگ است در ایران شکل بگیرد، روشنفکر کیست و چه وظیفه ای دارد و این که رونشفکران ایرانی چه کردند و تا چه حد به وظایف روشنفکری خود عمل کردند و کجاها به خطا رفتند موضوعاتی است که باید موشکافی و تدقیق شود. در این کتاب تا حد مختصر و گنجایش یک مقاله به این موضوع پرداخته است.

بخشی از کتاب روشنفکران ایران در قرن بیستم پیش از این تحت عنوان جدال بر سر تجدد در مجله کیان منتشر شده است.

در مقدمه کتاب آمده است که تحقیق حاضر بر آن نیست تا تاریخ جامعی از روشنفکران ایران طی یکصد سال گذشته به دست دهد. در این کتاب به آثار ادبی زیادی ارجاع داده می شود ولی نمی توان گفت که پژوهشی است در زمینه جامعه شناسی ادبیات. بلکه بیشتر در نظر دارد برخی اجزای سازنده فرهنگ سیاسی مدرن ایران را آن گونه که از سوی روشنفکران فهم و ارائه شده و در انبوهی از مطالب مندرج در نوشته های سیاسی و ادبی آنان آمده است، ترسیم می کند.

موضوعاتی که در این کتاب به بررسی گذاشته شده است حول محور روشنفکری در دهه های اخیر است. افزایش چشمگیر فعالیت های سیاسی طی دهه 1940، ورود عنصر روشنفکری در آثار ادبی و مباحث گوناگون راجع به بحران مدرنیسم ایرانی نیز به ترتیب مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.

موضوعاتی که در این کتاب به بررسی گذاشته شده است حول محور روشنفکری در دهه های اخیر است. افزایش چشمگیر فعالیت های سیاسی طی دهه 1940، ورود عنصر روشنفکری در آثار ادبی و مباحث گوناگون راجع به بحران مدرنیسم ایرانی نیز به ترتیب مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.

این کتاب شامل مقاله پیوسته است. مقالات این کتاب عبارتند از: روشنفکری مدرن در ایران، روشنفکران در دوره مشروطه، روشنفکران و ناسیونالیست دولتی، سیاست و ادبیات و انتقاد از غربگرایی و جدال بر سر تجدد. نویسنده در پیشگفتار و پی گفتار که در ابتدا و انتهای کتاب آورده مواضع خود را درباره این موضوع روشن کرده است.

دکتر علی قیصری استاد تاریخ دانشگاه سان دیاگو کالیفرنیا است. تمرکز وی روی ایران شناسی، تاریخ اندیشه و فلسفه علوم اجتماعی است. آثار زیادی از وی به فارسی ترجمه شده است. از جمله: «دموکراسی در ایران»، «ایران معاصر، اقتصاد، جامعه، سیاست» و رساله کانت تحت عنوان« بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق».

« به علت درگیری های درونی، قحطی و ناامنی، و نیز سیاست قدرتهای بیگانه چه به صورت دخالت مستقیم و چه به شکل آثار جانی زیادی که جنگ جهانی اول در پی داشت فرصتهای واقعی برای تحکیم مشروطیت بسیار اندک بود. بر اثر بحرانهایی که در نخستین دهه های قرن بیستم پیش آمد به جای حکومت مشروطه ، دولت خودکامه پهلوی استقرار یافت که خود فرصتها را برای نهادینه کردن اصلاحات مشروطه خواهان بیش از پیش کاهش داد.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 114 کتاب

[2]صفحه 51 کتاب