کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

چشم اندازهای ادبیات نمایشی

چشم انداز ادبیات نمایشی


«چشم انداز ادبیات نمایشی» گذر از ارسطو به پسامدرنیسم و پسا استعمار، به بررسی دگرگونی های تاریخ ادبیات نمایشی در غرب و سپس بازتاب آن در ادبیات نمایشی ایران می پردازد.

چشم انداز ادبیات نمایشی

چشم انداز ادبیات نمایشی.بهزاد قادری. تهران. نشر پرسش. چاپ اول.1390. 2000 نسخه. 260 صفحه.7000 تومان.

 

«اما تراژدی به عنوان هنری متعالی، تلاشش این است که میدان مغناطیسی فرد را در او زنده کند و این میسر نمی شود، مگر اینکه انسان به شناخت خود و نفس خویش نائل آید. بی جهت نیست که تراژدی های برجسته، بیش از آنکه به سازمانها بهاء دهند، معضلات و کلاف های سر در گم رفتار فرد را به تماشا می گذارند و فرد را زمانی متعالی جلوه می دهند که بتواند با شهامت و افتخار میدان یا فضای زندگی خود را مشخص کند.» [1]

 

چشم انداز ادبیات نمایشی در بر گیرنده هفت گفتار نظری و نقد و بررسی پیرامون ادبیات نمایشی است، که در سه بخش عرضه شده است. دو فصل نخست چارچوب های نظری تراژدی را بررسی می کند و در بخش های بعدی زمینه سازی های بعدی برای نگرشی نو به ادبیات نمایشی را مطرح می کند. گفتارهایی پیرامون پسامدرنیسم در ادبیات نمایشی " ضد تئاتر" به عنوان ابزار هویت جویی و نیز جنبش پسا استعمار و نمایشنامه نویسی موضوعی است که در بخش دوم به آن پرداخته می شود. در بخش سوم کتاب نیز چند متن نمایشی به عنوان نمونه های تلاش برای پیوند دادن متون نمایشی با مسائل قدرت و هویت بررسی و تقد می شوند. در این بخش به مسائلی چون پدیدارشناسی و رئالیسم گروتسک اشاره می شود. دو فصل نخست کتاب به دیدگاه هایی می پردازد که شالوده ادبیات نمایشی غرب را تشکیل می دهد. شناخت تراژدی و دیدگاه ارسطو و شارحان وی واکنش پسامدرن ها را بیشتر روشن می کند. دقیق شدن در چیستی تراژدی راهی است برای دانستن چرایی روگردانی از آن. در این کتاب همچنین ریشه های پسامدرنیسم در ادبیات نمایشی چهار دهه پایانی قرن بیستم در اروپا بررسی می شود. برای شناخت بیشتر پسا مدرنیسم نیز به بررسی و شناخت مدرنیسم پرداخته می شود. در فصل سوم به بازخوانی متون نیز پرداخته می شود. این رویکرد گونه ای انحراف از معیار به شمار می رود. گرایش به نقد و بررسی متون ادبی به عنوان سکوی بررسی گفتمان استعماری و یا پسا استعماری نشانه این رویکرد است. این رویکرد در هنگام خواندن متون ادبی و نمایشی تنها به بررسی صنایع لفظی، فنون بلاغی و اموری از این دست بسنده نمی کند. بلکه با گریز از معیارهای ارسطویی و با نشان دادن لایه های  پنهان گفتمان نمایشنامه از باروها، ترس ها و شیوه های رویارویی غرب با دیگر مردم جهان سخن می گوید. در پایان دو نمونه از کارهای نویسندگان ایران که نشانگر تلاش آنان برای پیش کشیدن افق های تازه در بازنمایی است، بررسی می شوند.

چشم انداز ادبیات نمایشی در بر گیرنده هفت گفتار نظری و نقد و بررسی پیرامون ادبیات نمایشی است، که در سه بخش عرضه شده است. دو فصل نخست چارچوب های نظری تراژدی را بررسی می کند و در بخش های بعدی زمینه سازی های بعدی برای نگرشی نو به ادبیات نمایشی را مطرح می کند

در این بررسی با استفاده از دو رویکرد پدیدار شناسی رئالیسم گروتسک به نمونه هایی از ادبیات نمایشی ضد گفتمان قدرت در ایران اشاره می شود. به طور کلی کتاب چشم انداز ادبیات نمایشی شامل سه بخش است که بخش اول آن به دو پاره تعاریف ترازدی و جوهره آن از دید ارسطو و ارسطو و معضل کثارسیس در گذر زمان تقسیم می شود. بخش دوم نیز به سه پاره پسامدرنیسم و گریز از تئاتر نهادینه پس از 1968، پسامدرنیسم " شبه تاریخ" و واکنش دارم نویسان و زبان و هویت در ادبیات نمایشی تقسیم می شود و بخش سوم شامل دو پاره پدیدار شناسی دو متن از رادی و دولت آبادی و تاریخ در رئالیسم گروتسک است. در پایان هر بخش مواخذ و مقالاتی که به آن رجوع شده است آورده شده و کتابنامه و نمایه نیز به پایان کتاب ضمیمه است.

«در میان متون نمایشی رادی که قسمتی از پیکره فرهنگ نمایشی این دیارند، تاریخ همیشه در افق حاشیه دید او و نمایشنامه هایش بوده است و نه متن نمایشنامه هایش تا در آنها چهره های تاریخی بچمند و با ما و یا از ما سخن یگویند. گویی در این کار رادی عمدی بوده تا تماشاگر یا خواننده متون او در حال و هوای کلام و فضا و حرکات چهره ها بال و پری بزنند و با قوه تریکب خود برای متونش تاریخی بسازند.»[2]

 

پی نوشت:

[1]صفحه 50 کتاب

[2]صفحه 235کتاب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد