کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

انقلاب در داستان

انقلاب در داستان  


چقدر حرف نمی زند مجموعه داستانی است که سازمان تبلیغات اسلامی حوزه هنری منتشر کرده و دربر گیرنده داستان کوتاه های برگزیده اولین و دومین دوره جشنواره انقلاب است.

چقدر حرف نمی زند

چقدر حرف نمی زند. مجموعه داستان های برگزیده اولین و دومین جشنواره داستان انقلاب. تهران: انتشارات حوزه هنری. چاپ دوم:1390. 2500نسخه. 208صفحه.3500 تومان.

«زینب مضطرب تر از قبل، رفت توی مطبخ. حرف های زن ها به دلواپسی اش دامن زده بود. انگار یکی با داس افتاده بود به دلش و هی شخمش می زد. دلش چنگه چنگه می شد. زیر و رو می شد و مثل موج دریا افتان و خیزان داشت. با دلی که مثل سیر و سرکه می جوشید، نعناع های خیس و خرد شده را ریخت توی روغنی که توی تابه جلیز ولیز می کرد.»[1]

این روزها حوزه هنری در حال تدارک پنجمین دوره جشنواره داستان انقلاب است. فراخوان این جشنواره منتشر شده و بنا است تا پایان آذر ماه به بررسی آثار ارسال شده به دبیرخانه پرداخته شود و اعلام نهایی در بهمن همین امسال صورت بگیرد. در عین حال کتاب «چقدر حرف نمی زند» مجموعه داستان کوتاههای برگزیده اولین و دومین دوره این مسابقات را در بر دارد و همانطور که می دانید به چاپ دوم هم رسیده است.

مرکز آفرینش های ادبی و کارگاه قصه و رمان حوزه هنری به منظور پویایی بخش داستان انقلاب اقدام به برگزاری این مسابقه می کند. این مسابقه شامل رمان و داستان کوتاه است. محتوای داستان هایی که در این مسابقه شرکت می کنند بایستی انقلابی باشد. صرف نظر از این که هر جشنواره با چه اهدافی شروع به کار می کند و از چه ادبیاتی حمایت، اما نفس برگزاری جشنواره و جایزه خصوصی و دولتی هر دو ادبیات را از بستر پویای خود بیرون می کشد و تبدیل به کالایی ناکار آمد می کند.  به هر حال جایزه ده میلیونی جشنواره داستان انقلاب خود به خود سو گیری نویسنده را به سمت و سویی جهت می دهد که آن خواست داوران است. حتی جایزه های خصوصی نیز از این آسیب در امان نیستند. کافی است به کتاب های برگزیده هر جایزه و جشنواره ای نگاه کرد تا فهمید با چه ساز و کاری بر موضوعات، نوع بیان حاکم می کند چگونه جهان نگری یک دستی در حال تکثیر است. و این همه تنها به خواست متولیان جشنواره و جایزه منتهی نمی شود که آن روی سکه اش البته بازار کاذب و مخاطب کاذب است.

قرار بر این است که سازمان تبلیعات اسلامی به مرور مجموعه داستان ها و همچنین رمان های برگزیده هر دوره این مسابقات را منتشر کند که تاکنون بخشی از این رمان ها به بازار کتاب عرضه شده اند.

چقدر حرف نمی زند نیز از این چنین آسیبی در امان نیست. آنچه از این کتاب فهمیده می شود قلم های توانایی است که به خواست جایزه و جشنواره تن در داده اند و دیگر کمتر می شود تجربه زیسته را از دل سطرهای داستان بیرون کشید. البته کوشش نویسنده برای پنهان نگه داشتنن سویه های پیرامونی قابل تقدیر است. در چند سال اخیر نویسندگان داستان های انقلاب تلاش می کنند از تک ساحتی بودن آثارشان کم کنند و بیشتر به تکنیک و عناصر داستان بنگرند. دلشان می خواهد نقش ها و شخصیت هایی بسازند که به نظر خاکستری می آیند. و البته انقلاب و جنگ را از چشم اندازهای تازه ای بنگرند. این تلاش را در مجموعه داستان های برگزیده داستان انقلاب هم می شود دید اما تا زمانی که خیال با آزادی کامل به پرواز در نیاید و بستری فراهم نشود که نویسنده انقلاب خودش را به تمامی تجربه های درونی و بیرونی اش تنها ببیند این امکان به درستی فراهم نخواهد شد و دقیقا به همین دلیل برگزاری جایزه انقلاب و جشنواره انقلاب نه تنها نویسنده انقلاب را به هدف خود که همان پویایی داستان انقلاب است نمی رساند که او را هر چه بیشتر دور می کند. به نظر می رسد پیش از این که به فکر دم دست ترین راهکارها که آن برگزاری جشنواره با عنوان های مختلف است ، باشیم بهتر از از نویسندگان چیره دستی مراقبت کنیم که انقلاب را نه برای نفس جایزه و جشنواره که برای خود انقلاب می نویسند. چقدر حرف نمی زند شامل 20 داستان کوتاه است از جمله: ساواکی، خشت های سیاه حیاط سید، فرشته، فصل خوب خرما، رویا، گاردی ها، رند عالم سوز و... می باشد.

از نویسندگانی که داستانشان در این مجموعه آورده شده می توان به علی اله سیفی، معصومه عیوضی، فریبا انیسی، رقیه شهیوند و مریم محمدی اشاره کرد. چقدر حرف نمی زند عنوان داستانی است از هاجر هدایتی که عنوان اصلی کتاب نیز هست. از این میان آش پشت پا نوشته کبری زارع پاکدل برنده جایزه اول اولین دوره جشنواره داستان انقلاب و شرکت در یک قتل دسته جمعی نوشته تیمور آقا محمدی برنده اول دومین دوره از این مسابقات است. در بخش رمان چهار دوره طی شده جشنواره داستان انقلاب به چهره هایی چون محمد کاظم مزینانی، سید هاشم حسینی، محمد علی گودینی، حسین فتاحی، سیدمهرداد موسویان، منصور انوری و جواد افهمی بر می خوریم. قرار بر این است که سازمان تبلیعات اسلامی به مرور مجموعه داستان ها و همچنین رمان های برگزیده هر دوره این مسابقات را منتشر کند که تاکنون بخشی از این رمان ها به بازار کتاب عرضه شده اند.

«محسن با هر دو دست کوچک خود دست های پدر را می گیرد. تمام امنیت دنیا را انگار در این دست ها جستجو می کند. نگاهش پدر را می کاود. یحیی چشم های داغ محسن را می بوسد و می گذارد امنیتی را که می خواهد، از او کسب کند. »

پی نوشت:

[1] صفحه 148 از داستان آش پشت پا

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد