کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

چطور روی صحنه بداهه کار کنیم؟

چطور روی صحنه بداهه کار کنیم؟ 


راهنمای عملی بداهه سازی توصیه ایی ساختار شکن و راه گشا برای بازیگرانی دارد که می خواهند در هر لحظه از نمایششان بر مخاطب تاثیر گذاشته و اجرایی پر از خلاقیت و شگفتی داشته باشند.

راهنمای عملی بداهه سازی در تئاتر. میک نیپیر

راهنمای عملی بداهه سازی در تئاتر. میک نیپیر. مترجم: فاطمه خسروی . نشر افراز. چاپ اول. تهران:1391. 1100نسخه.176 صفحه.6200 تومان.

« به خاطر خدا هم که شده روی صحنه کاری انجام دهید. بی کار نباشید. کاری بکنید. در صحنه بداهه سازی بیکار نباشید. حد اقل برای خودتان هم که شده، کاری انجام دهید. به خودتان لطفی کنید و فقط بی کار نباشید.»[1]

سنت بداهه در بستر فرهنگ و هنر ایرانیان سنتی آشنا است. چرا که بسیاری از هنرمندان موسیقی ، آواز و تئاتر بدون تمرین و هماهنگی قبلی روی صحنه رفته و اثرشان را اجرا می کردند. نوازنده تار و تنبک  بدون هیچ گونه هماهنگی و تمرین و صرفا بر اساس گوشه های موسیقی و آوازی آشنایی که صد ها بار آن را تمرین کرده اند در کنار آوازه خوان می نشستند و قطعه ای را آغاز می کردند و آنگاه خواننده باید شعر مناسب را پیدا کرده و آن را در همان دستگاهی که نوازندگان شروع کرده بودند قرار داده و می خواند. بداهه به همین خلاصه نمی شد بلکه هنرمندان روی صحنه ممکن بود در طول اجرا به قطعه و یا گوشه و آوازی تازه می رسیدند که همان لحظه با خلاقیت خود کشف کرده و اجرایش می کردند. سایر هنرمندان باید بدون این که دست و پای خود را گم کنند به سرعت با کشف تازه رو به رو شده خود را با موقعیت جدید همانگ کنند. در اجرای نمایش های رو حوضی و خیمه شب بازی ایرانی نیز روال بر همین اساس بود. هیچ نمایشنامه کاملی وجود نداشت و هنوز برای کارگردان نقش و اسمی ساخته نشده بود. فقط یک نفر با تجربه وجود داشت که هماهنگی های کلی را انجام می داد و توصیه های لازم را به بازیگران می کرد. یک خط رویات همه آن چیزی بود که نام نمایشنامه باید به خود می گرفت. و بعد بازیگران روی صحنه رفته و موقعیت های بازی و دیالوگ های هر موقعیت را می ساختند. آن هم جلوی چشم تماشاچی. با ورود نمایش و تئاتر مدرن سنت بداهه کم کم از میان رفت و هنرمندان بداهه کار فراموش شدند. امروز بازیگران تئاتر برای اجرای هر نمایش از سه تا شش ماه تمرین می کنند. هنرمندان موسیقی نیز برای اجرای یک قطعه به تمرین های زیاد و پی گیر نیاز دارند. اجراهای تمرین شده محصولی بی عیب اما خالی از شگفتی است. یک نمایش تمرین شده تقریبا هر شب بدون هیچ تغییری تکرار می شود. اما نمایش های بداهه هم برای اجرا کننده ها و هم برای مخاطب پر شگفتی و خلاقیت است چرا که هیچ کس نمی داند انتهای کار به کجا ختم می شود و اگر سی شب هم ادامه داشته باشد باز چیزهای زیادی وجود دارد که دم به دم تغییر می کند.

راهنمای عملی بداهه سازی سعی دارد هنرمندان تئاتر را برای خلق موقعیت هایی که از پیش تمرین و ساخته نشده اند توانمند سازد. هر چند خواندن این کتاب می تواند مفید باشد اما بداهه سازی هرگز بدون عمل روی صحنه ممکن نیست. 

راهنمای عملی بداهه سازی شامل یازده سر فصل است که برخی از آنها عبارتند از: بداهه سازی چیست؟ قوانین بداهه. چگونه بداهه سازی کنیم؟ وظیفه من در برابر هم بازی ام چیست؟موقعیت و صحنه ها.مشکلات متداول در بداهه سازی.صحنه ای با بیش از دو بازیگر و...

 راهنمای عملی بداهه سازی با نشان دادن کلیدواژه های کلی بازیگر را با اصول بداهه آشنا می کند اما این خود بازیگر است که باید ترس را کنار گذاشته و با بکار بردن هوش و حواس خود لحظه را دریافته و موقعیت بازی را برای خود و بازیگر مقابلش بسازد. بودن در لحظه و فهم کامل موقعیتی که در آن هستیم کلیدی ترین موضوع برای رسیدن به خلاقیت لحظه ای و بداهه است.

راهنمای عملی بداهه سازی شامل یازده سر فصل است که برخی از آنها عبارتند از: بداهه سازی چیست؟ قوانین بداهه. چگونه بداهه سازی کنیم؟ وظیفه من در برابر هم بازی ام چیست؟موقعیت و صحنه ها.مشکلات متداول در بداهه سازی.صحنه ای با بیش از دو بازیگر و...

فصل پایانی کتاب اختصاص دارد به گروه تئاتر آنوینس . آنوینس در واقع مکانی است که میک نیپیر و گروهش در آن نمایش های بداهه خود را تمرین و اجرا می کردند.

میک نیپیر در طول بیش از بیست سال کارگردانی، تدریس، حضور در برنامه های بداهه سازی، و تماشای هزاران نمایش  همواره به دنبال این سوال بوده است که نمایش ها چرا و چگونه تاثیر می گذارند. وی در این کتاب پاسخ بسیاری از سوالاتش را پیدا کرده است و رهنمون هایی ساختار شکن و سازنده توصیه می کند.  

 « برخی از بهترین صحنه هایی که تا به حال دیده ام، مربوط به صحنه هایی بوده که در پی ایجاد خنده نبوده اند. اگر یادتان باشد، در ابتدای این فصل بر این شعار تاکید کردم: بداهه سازی، همیشه متفاوت، همیشه مشابه. اجرای صحنه هایی که هیچ خنده ای به ارمغان نمی آورند، روشی است تا این شعار را نادیده بگیرید. وقتی به روی صحنه می روید اگر به فکر خنده باشید، ذهنیات مشخصی را تولید می کنید.»[2]

 

پی نوشت:

[1] صفحه 29 کتاب

[2] صفحه 117

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد