کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

کتابان

مروری بر کتاب های منتشر شده سال

همه صبح های دنیا

همه صبح های دنیا


«همه صبح های دنیا» رمانی از پاسکال کینیار درباره نوازنده ای سرشناس است که تا پایان عمر در کلبه چوبی اش کنار جنگل، به نوازندگی ویولن می پردازد.

همه صبح های دنیا

همه صبح های دنیا. پاسکال کینیار. مترجم:محمود گودرزی.انتشارات افراز.چاپ اول. تهران1392:.1100 نسخه.88صفحه.قیمت: 4400 تومان.

اقتباس سینمایی

در اغلب مواقع فیلمی که بر اساس یک رمان ساخته می شود نمی تواند به خوبی و تاثیر گذاری کتاب باشد. به همین سبب معمولا اقتباس های سینمایی ادبیات داستانی آثار چندان موفقی از آب در نیامده اند. یعنی حداقل همیشه کسی که داستان را می خواند و بعد فیلم آن را مشاهده می کند، اذعان دارد که داستان برایش بس تکان دهنده تر و جذاب تر بوده است. به همین خاطر هم هست که برخی از نویسندگان تا زمانی که زنده اند اجازه فیلم شدن داستانشان را به کارگردان ها نمی دهند. مثل گاربریل گارسیا مارکز که خوشبختانه هنوز اجازه نداده است فیلمی بر اساس رمان صد سال تنهایی اش ساخته شود. اما این روزها اقتباس سینمایی برای بسیاری از نویسندگان به معنی موفق بودن و دیده شدن داستانشان است و در واقع آن را یک امتیاز برای خود محسوب می کنند.

همه صبح های دنیا نیز به فیلم برگردانده شده است. جالب است بدانید نویسنده این رمان داستانش را با کمترین توصیفات و کمترین تصاویر اراده داده و بسیاری از قسمت های داستان را خالی گذاشته تا خود خواننده بتواند با تخیل خود جای آن را پر کند. از این لحاظ کارگردان اگر در اجرای تصاویر و صحنه های مختلف از تخیل خود استفاده کند می تواند اثری بیافریند که هم پای داستان باشد. ایجاز و کم گویی این نویسنده به حدی است که حتی در لحظات خیلی حساس و عاطفی نیز از گفتن جزییات زیاد پرهیز می کند و خواننده را به خود وا می نهد. البته همین موضوع بر تکان دهندگی اثر تاثیر می گذارد. با این حال خواننده دلش می خواهد بنشیند و تصویری را که برای یک لحضه در روشنایی دیده است به یاد آورد و خودش جزییات آن را در ذهن بسازد و مزه مزه کند. 

صحنه مرگ

صحنه مرگ مادلن دختر نوازنده معروف ویولون که در آخرین لحظات زندگی اش برای آخرین بار معشوق دوران جوانی اش را می بیند، در یک صفحه بسیار کوتاه این طور توصیف می شود.

« دوشیزه دو سنت کلمب ناگهان ملحفه تخت را برداشت. آقای ماره با چنان سرعتی عقب رفت که پرده تخت را کند و پرده باز شد. مادلن لباسش از تخت پایین افتاد. وقتی پاهایش را روی کف اتاق گذاشت آه کوتاهی کشید پارچه پیرهن را کشید و به او نشان داد. پارچه را بین انگشتانش گذاشت و به او گفت: عشقی که آن زمان به من داشتی ضخیم تر از پارچه پیرهنم نبود.

-        دروغ می گویی

ساکت ماندند. دست استخوانی اش را روی مچ پر از روبان ماره گذاشت و گفت: بزن خواهش می کنم.

سعی کرد به روی تخت برود اما خیلی بلند بود. مارن ماره کمر تکیده اش را هل داد و به او کمک کرد بالا برود. مثل یک متکا سبک بود. ویولن را از دست های توانت که برگشته بود گرفت. توانت بند پرده را پیدا کرد پرده را سر جایش بست و آن ها را تنها گذاشت. مارن ماره شروع به نواختن دختر خیال پرداز کرد اما مادلن آن را قطع کرد و دستور داد که آهسته تر بزند. مارن دوباره شروع کرد. مادلن با چشمانی که از تب می سوخت نواختن او را می نگریست. چشم هایش را نمی بست. بدن او را که مشغول نواختن بود وارسی می کرد[1]

بعد از این فصل کوتاه مادلن دیگر در این جهان نیست.

این داستان به کارگردانی آلن کورنو در سال 1991 در فرانسه ساخته شد. موسیقی این فیلم را ژوردی ساوال به عهده گرفت. چون در این فیلم همه چیز با محوریت موسیقی توصیف می شود. بازیگران این فیلم ژان پیر ماریل، ژرار دوباردیو، آن بروشه، گیوم ، دوپاردیو، کارولین سیهول، کارول ریشر و وایولن لاکروئا هستند و مدت فیلم  115 دقیقه است. این فیلم برنده جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش زن دوم، بهترین موسیقی متن و بهترین فیلم برداری از جشنواره سیسر فرانسه شد.از این جهت این رمان توفیق این را داشته که اقتباسی موفق از رمان به دست دهد. این فیلم برنده هشت جایزه سزار شد.

داستان این رمان درباره موسیقی دان مهمی است که در اوج شهرت همسرش را از دست می دهد و با دو دختر خرد سالش تنها می شود. او در کنار جنگل و طبیعت، نوازندگی را به کمال می رساند و دو دخترش را نیز نوازندگان زبر دستی می کند. تا اینکه پسر جوانی را به شاگردی می گیرد.

داستان چیست؟

داستان این رمان درباره موسیقی دان مهمی  است که در اوج شهرت همسرش را از دست می دهد و با دو دختر خرد سالش تنها می شود. او در کنار جنگل و طبیعت، نوازندگی را به کمال می رساند و دو دخترش را نیز نوازندگان زبر دستی می کند. تا اینکه پسر جوانی را به شاگردی می گیرد. این پسر مارن ماره نام دارد. او از استاد و دخترانش موسیقی را فرا می گیرد اما هم دختران و هم استاد را رها می کند و به دربار می رود تا برای پادشاه نوازندگی کند. در پایان داستان هنگام مرگ استاد بر می گردد تا آخرین قطعاتی را که استادش تاکنون در اختیار وی قرار نداده بشنود و فرا بگیرد.رمان درباره عشق است. بیان عشق در جای جای اثر دیده می شود. دو سنت کلمب چنان از مرگ همسرش متاثر می شود که گاه روح همسرش را پس از سالیان دراز از گذشت مرگش می بیند و برایش ویولون می نوازند و با او گفتگو می کند و با هم شیرینی می خورند. در جایی از کتاب آمده است

«پس از اجرای قطعه موسیقی وقتی پلک هایش را باز کرد زنش دیگر آنجا نبود. ویلونش را زمین گذاشت و وقتی دستش را به سمت بشقاب قلع کنار ظرف نوشیدنی برد با تعجب دید که لیوان نصفه شده است و بغل آن روی قالیچه آبی نیمی از یک شیرینی خورده شده است.»[2]

شخصیت پردازی

شخصیت پردازی این رمان کوتاه بسیار قوی است. نویسنده بدون اینکه جزییات بی هوده ای را وارد کار کند تا به شما بگوید با چه کسانی رو به رو می شوید، تنها یک تصویر کوتاه اراده می دهد که با همان تصویر همه آنچه باید درباره آدم های داستان بدانید دستگیرتان می شود. شخصیت مارن ماره شاگردی که به خاظر شکسته شدن صدایش از گروه کر اخراج شده و حالا می خواهد انتقام صدایش را با نوازندگی بگیرد این طور توصیف می شود

«یک روز پسر گنده هفده ساله ای آمد که مانند کاکل خروس سرخ بود[3]

این پسر کاکل خروسی برای مدتی نزد دو سنت کلمب می ماند و از او نوازندگی می آموزد. مارن ماره عاشق مادلن دختر بزرگ استادش می شود اما پس از مدتی او را ترک می کند و علی رقم بی میلی استاد به دربار می رود و نوازنده درباری می شود و به پول و شهرت بسیار می رسد. مادلن پس از اینکه مارن ماره وی را ترک می کند تا اخر عمر تنها می ماند و در چهل سالگی بر اثر بیماری از دنیا می رود. روزی که مادلن در بستر مرگ است او را صدا می زنند تا برای آخرین بار قطعه ای را که مارن ماره به یاد عشق او ساخته بود برایش بزند. مادلن تکیده و خشک روی بستر افتاده و مارن ماره پوشیده از روبان های درباری با دستاهایی تپل و گوشت آلود توصیف می شود.

به عکس مارن ماره استادش هرگز حاضر نمی شود به دربار برود و برای پادشاه بزند. او در جنگل و کلبه اش که بالای درخت توت ساخته شده، دلنشین ترین آهنگ ها را می سازد که اوازه اش سراسر کشور را پر می کند. این استاد سخت گیر وقتی عاقبت می خواهد مارن ماره را به شاگردی بپذیرد به او این طور می گوید.

«شما وضعیت بدن را می شناسید. اجرایتان عاری از احساسات نیست. آرشه تان سبک است و می جهد. دست چپتان مثل یک سنجاب جست می زند و مانند یک موش روی تارها می خزد. آریه هایتان هوشمندانه و گاهی افسونگر است. اما من موسیقی نشنیدم.»[4]

درباره نویسنده

پاسکال کینیار نویسنده فرانسوی است که در سال 2002 برای رمان سایه های سرگردان برنده جایزه ادبی کنگور شد. پیش از آن نیز برای رمان تراسی در رم در سال 2000 جایزه آکادمی فرانسه را به دست آورده بود. اما مشهورترین کتابش همین رمان همه صبح های دنیا است.

همه صبح های دنیا را بخوانید چون خواندن این کتاب کوتاه 88 صفحه ای و فصل های به شدت کوتاهش چندان وقتی نمی گیرد. اما در عوض با زندگی و روحیات نوازنده بزرگی آشنا می شوید که عمیق ترین احساساتش را برای شما عرضه می کند. این شخصیت غریب، تنها، سرد و در عین حال به شدت احساسی شخصیتی است که می تواند تا مدت ها در ذهن مخاطب پرسه بزند.

پی نوشت:

[1]صفحه 76 کتاب

[2]صفحه 28 کتاب

[3]صفحه 31 کتاب

[4]پشت جلد کتاب.

مواجهه

مواجهه


«مواجهه» مجموعه مقالات شوخ طبعانه میلان کوندرا است که به تازگی توسط فروغ پوریاوری به بازار کتاب عرضه شده است. این کتاب مواجهه میلان کوندرا با نویسندگان و موسیقیدانانی است که به نوعی میلان کوندرا ستایشان می کند و دیدگاهش را درباره کار آنها بیان می دارد.

مواجهه

مواجهه. میلان کوندرا. مترجم: فروغ پوریاوری.انتشارات آگه.چاپ اول. تهران1392..1100 نسخه.224صفحه.10000 تومان.

«فرهنگ واژگان، خنده را، واکنش برانگیخته شده به واسطه یک امر خنده دار یا مضحک تعریف می کنند. اما آیا چنین است؟ می توانیم از ابله داستایوفسکی یک گلچین کامل از انواع مختلف خنده را استخراج کنیم. یک مطلب عجیب: شخصیت هایی که در این کتاب از همه بیشتر می خندند، شوخ طبع ترین شان نیستند؛ به عکس کسانی اند که اساسا فاقد شوخ طبعی اند»[1]

مواجهه چهارمین کتاب میلان کوندار است که به شکل مجموعه مقاله نوشته شده است. میلان کوندار پیش از این  نیز این نوع نوشتن را در کتاب های «شوخی»، «خنده و فراموشی» و «سبکی تحمل ناپذیر هستی» تجربه کرده بود. کتاب تحقیقی او به نام «هنر رمان» تلاش دیگری بود در این زمینه و به خاطر ستایشش از رمان های فلسفی مارسل پروست،  رابرت مازیل و هرمان بروش مشهور شد.

مواجهه  شامل تعدادی مقاله  است که میلان کوندرا درباره ادبیات، موسیقی و هنرمدرن و اخلاق نوشته است.

البته باید خاطر نشان کرد این مقالات بیشتر شامل نظرات تا حدی باز و آزاد و حتی عاطفی کوندار درباره ادبیات و هنر هستند که الزاما دلیل نمی توان به آنها به عنوان مقالات علمی نگاه کرد. اما نگاه عمیق و موشکافانه کوندرا پذیرش اظهار نظر های آزادانه وی را به مخاطب می دهد.

ضمن اینکه دو ستایشنامه از «آناتول فرانس» و «لئوش یاناچک» آهنگساز از بهترین مقالات این کتاب است که به کتاب ارزش بالایی می دهد.

برخی از نقدها جذاب اما سطحی است. یک مصاحبه در مورد «فرانسوا ریله» در این کتاب به چشم می خورد که بسیار خواندنی است. همچنین چند مقدمه کتاب هنر، پاسخی به نظر سنجی یک روزنامه در مورد صد سالگی سینما و گرامیداشت تولد کارلوس فوئنتس نیز در کتاب گنجانیده شده است.

این کتاب مواجهه ای آزاد با هنر، ادبیات و اخلاق است و میلان کوندرا در آن به جستجوی ارتباط میان هنر مدرن و اخلاق می پردازد.

«هنر رمان»، «وصایای تحریف شده» و «پرده» سه کتابی هستند که شامل مجموعه مقالات وی می شود.

این کتاب مواجهه ای آزاد با هنر، ادبیات و اخلاق است و میلان کوندرا در آن به جستجوی ارتباط میان هنر مدرن و اخلاق می پردازد. «هنر رمان»، «وصایای تحریف شده» و «پرده» سه کتابی هستند که شامل مجموعه مقالات وی می شود.

این نویسنده چک در رمان هایش درون مایه های فلسفی عمیقی را پیش کشیده و وضع سیاسی واجتماعی زمانه خود را به تصویر در می آورد. این درون مایه فلسفی به خصوص در رمان «جاودانگی» وی به خوبی مشهود است. کوندرا ناقد حکومت های توتالیتاریستی و خودکامه  است چرا که خود در طول زندگی اش از نزدیک فجایع جبران ناپذیر چنین حکومت هایی را لمس و تجربه کرده است. این نویسنده اهل چک پس از اشغال کشور توسط ارتش شوروی در لیست سیاه قرا گرفته و انتشار کتاب هایش ممنوع اعلام شد. همچنین از دانشکده سینمایی که در آن تدریس می کرد اخراج شد. در این مدت کوندرا خرج خودش را با نوشتن طالع بینی هایی در می آورد که با نام مستعار منتشر می شد. این طالع بینی ها پس از مدتی محبوب شد. کوندرا در کتاب خنده و فراموشی به این موضوع اشاره می کند. وی پس از این به فرانسه تبعید شده و شهروند آن کشور محسوب می شود.

این کتاب شامل نه بخش است که مقالات هر بخش بر حسب موضوع و تم به هم نزدیکی و مشابهت بیشتری دارد.

بخش اول با نام رمان ها، ژرف یابی های وجودی عبارتند از: غیاب خنده دار امر خنده دار( داستایوفسکی: ابله). مرگ و های و هوی( لویی فردیناند سلین: قصر به قصر). عشق در تاریخ شتابنده( فیلیپ راث: استاد تمنا). رمز و راز سنین عمر( گودبرگر برگسون: قو). دوران صفا، دختر وحشت( مارک بینچیک: تورکی). فروپاشی خاطرات( خوان گویتیسولو: پرده فرو می افتد) و رمان و زاد و ولد( گابریل گارسیا مارکز: صد سال تنهایی)

بخش دوم با نام لیست های سیاه، یا تنوع ادای احترام به آناتول فرانس است.

سومین بخش با نام رویای میراث کامل شمال مقالات زیر است: گفتگو درباره رابله و بیزاری از الاهگان هنر. رویای میراث کامل بتهون. رمان در بی زمانی، نامه سرگشاده به مناسبت تولد کارلوس فوئنتس. عدم پذیرش کامل میراث، یا یانیس زناکیس.

زیبا چون مواجهه ای چندگانه نام چهارمین بخش است. که مجموعه ای از قطعات کوتاه است.

جای دیگر پنجمین بخش است که مقالاتی درباره موسیقی را شامل می شود.

ششمین بخش اولین عشق من نام دارد که دو مقاله مسابقه طولانی دونده یک پا و خاطره برانگیزترین اپرا را شامل می شود. از یاد بردن شوئنبرگ، پوست: رمان بی زمان ملاپارته و حرکت وحشیانه نقاش: درباره فرانسیس بیکن بخش های پایانی کتاب است.

«مهمانی خداحافظی»، «وصیت خیانت شده»، «عشق های خنده دار»، «ژاک و اربابش»، «بی خبری»، «کتاب خنده و فراموشی» و «شوخی» آثاری از کوندرا هستند که پوریاوری پیش از این آن ها را به فارسی ترجمه کرده است.

« می دانم که هایدن و موتسارت گه گاه در آثار کلاسیک خود چند صدایی را احیا می کرده اند. با این وصف به نظرم این تجدید حیات در آثار بتهوون به مراتب مداوم تر و اندیشیده تر است. دارم به سونات های پیانو اواخر عمر او فکر می کنم»[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 1 کتاب

[2]صفحه 73 کتاب

عطش مبارزه

مبارزه دختر فقیر با رئیس جمهور خودکامه


«اشتعال»  دومین جلد از سه گانه عطش مبارزه است که هم زمان فیلمی علمی تخیلی به همین نام و از روی این کتاب در سراسر دنیا اکران می شود و یکی از پرفروش های سینمای این روزها است. ماجرای این کتاب زندگی دختر شانزده ساله فقیری را روایت می کند که توسط رئیس جمهور خودکامه ای به یک مسابقه تلویزیونی بی رحمانه کشیده می شود و باید بر سر مرگ و زندگی اش مبارزه کند.

 اشتعال

 اشتعال. عطش مبارزه.سوزان کالینز. مترجم: شبنم سعادت.انتشارات افراز.چاپ دوم. تهران1392: 1100 نسخه.408صفحه.قیمت: 18800 تومان.

«آیا می گذارند کسی زنده بماند؟ هفتاد و پنجمین دوره ی مسابقات عطش مبارزه برنده خواهد داشت؟ شاید نه. کرشته از این حرف ها این سرکوب ربع قرن چیزی نیست جز... رییس جمهور اسنو از روی کارت چی می خواند؟ " ... یک یادآوری به شورشی ها که حتی قوی ترین آن ها هم نمی تواند بر قدرت کاپیتول غلبه کند»[1]

«اشتعال» دومین کتاب از سری مجموعه سه گانه «عطش مبارزه» است که  به قلم «سوزان کالینز» نوشته شده است. وقایع این کتاب یک سال بعد از وقایع کتاب اول این مجموعه است. شخصیت اول این رمان  دختر شانزده ساله ای به نام «کتنیس اروین» است. او و «پیتا ملارک» در هفتاد و چهارمین مسابقه عطش مبارزه شرکت کرده و پیروز شده اند. کتنیس با خطراتی ورای تصوراتش رو به رو است. او در برابر خواست دیکتاتوری به نام «کولیورانوس» رئیس جمهور اسنو مقاومت می کند.

کولیورانوس که بسیار از دست کتنیس خشمگین است، مسابقه ویژه ای ترتیب می دهد که هر بیست و پنج سال یک بار قابل اجرا است و باز کتنیس را به میدان مسابقه می کشاند. در این مسابقه تلویزیونی  پر زرق و برق که مبارزات گلادیاتور ها ی رومی را به یاد می آورد، شرکت کنندگان با هیولاهایی که تغییر ژنتیکی شده اند، مسابقه می دهند. تنها شرکت کنندگانی که پیروز می شوند زنده از مسابقه بیرون می آیند. آنها باید تا حد مرگ برای زنده ماندن مبارزه کنند و رقبایشان را بکشند. کتنیس که در مسابقه قبل به هر طریقی می خواست زنده بماند تا پیش خواهرش برگردد، این بار انگیزه ای برای زنده ماندن ندارد. در پایان کتنیس به شخصیتی بدل می شود که یک انقلاب را هدایت می کند.

کولیورانوس که بسیار از دست کتنیس خشمگین است، مسابقه ویژه ای ترتیب می دهد که هر بیست و پنج سال یک بار قابل اجرا است و باز کتنیس را به میدان مسابقه می کشاند. در این مسابقه تلویزیونی پر زرق و برق که مبارزات گلادیاتور ها ی رومی را به یاد می آورد، شرکت کنندگان با هیولاهایی که تغییر ژنتیکی شده اند، مسابقه می دهند.

در مقدمه کتاب آمده است: "ماجرای این کتاب در کشور «پانم»جایی در امریکای فعلی می گذرد. این کتاب هم زمان با سیاست های جنگ طلبانه امریکا منتشر شد و از این رو محبوبیت و فروش چشمگیری در امریکا به دنبال داشت. ایده این فیلم از تماشای جنگ و آوارگی مردم عراق پس از حمله امریکا به ذهنش رسیده است. چرا که خودش نیز پدرش را در نتیجه جنگ طلبی امریکا و حمله به ویتنام از دست داده است. این کتاب به رغم تخیلی بودن در واقع نشان دهنده آینده سیاهی است که سیاست های جنگ افروزانه همگی به آن راه می برند. "

سوزان کالینز نویسنده امریکایی برای برنامه های تلویزیونی بچه ها مطلب می نوشت. اما با نوشتن سه گانه عطش مبارزه به شهرت رسید. او در این سه گانه قدرت تخیل بالایی برای نشان دادن فقر و رنج و خشونت به کار برده است. وی تصاویری از آینده درخشان را در کنار منطقه ای نشان می دهد که در فقر به سر می برد و تحت فرمان پایتخت خودکامه ایست. این کتاب بر اساس اسطوره «تسئوس» و« مینوتور» نوشته شده است. نویسنده در یکی از معدود مصاحبه هایش توضیح می دهد که آنچه در واقعیت اتفاق می افتد هنگامی که روی پرده تلویزیون اکران می شود، ممکن است مخاطب را نسبت به ماجرا سرد و خنثی کند در حالی که باید بدانیم واقعیتی مثل جنگ، حتی اگر تبلیغات تلویزیونی پخش شود، هنوز در جریان است. ایده مسابقه وحشتناک مرگ و زندگی در یک برنامه تلویزیونی، به همین خاطر ذهن سوزان کالینز را به خود مشغول کرد و انگیزه نوشتن سه گانه عطش مبارزه شد. او می گوید جنگ راهی نادرست برای ما انسان ها است تا منازعات خود را حل کنیم. تاریخ به ما آموخته که در مواجهه با مشکلات به زور متوسل شویم اما امروز ما باید طرز فکر خود را عوض کنیم زیرا با پیشرفت های تکنولوژیکی و رواج سلاح های جنگی یک جنگ می تواند سیاره ما را کاملا غیر قابل سوکنت کند.

دو کتاب دیگر این مجموعه «خط آتش» و «زاغ مقلد»  نام دارد. نشر افراز اعلام کرده است جلد سوم این کتاب به نام «زاغ مقلد» در حال آماده سازی است و به زودی وارد بازار کتاب خواهد شد.  

این سه گانه در سال 2010 برای مدت 60 هفته به عنوان پرفروش ترین کتاب از طرف مجله نیویورک تایمز معرفی شد. شرکت سینمایی لاینزگیت در سال 2009 اقتباسی از این فیلم ساخت که در سال 2013 اکران جهانی شد که در حال حاضر یکی از پرفروش ترین های سینمای علمی تخیلی امریکا است. این فیلم توسط فرانسیس لارنس ساخت شده است.

«همین که مرد نقش زمین شد دیواری از لباس های سفید یک دست ماموران حافظ آرامش جلوی دیدمان را می گیرد. تعدادی از سربازها سلاح های خودکارشان را افقی نگه داشته اند و در همان حال ما را به عقب سمت درها هل می دهند[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 394 کتاب

[2]صفحه 74 کتاب

حرف هایی که نگفتیم

حرف هایی که نگفتیم


«حرف هایی که نگفتیم» داستان دختری است که مرگ پدرش نه تنها ازدواج وی را به تعویق می اندازد بلکه او را در موقعیتی شگفت انگیز قرار می دهد تا یک بار دیگر با زندگی خودش مواجه شود.

حرف هایی که نگفتیم

حرف هایی که نگفتیم. مارک لوی. مترجم:فائزه برقی علیائی.انتشارات افراز.چاپ اول. تهران1392: 1100 نسخه.360صفحه.قیمت: 17700 تومان.

«روی بر چسب کنار صندوق درست زیر کلمه " شکستنی" اسم او نوشته شده بود. جولیا دور اتاقک چوبی حجیم با رنگ روشن چرخید. این شیء سنگین تر ازآن بود که حتی تصمیم بگیرد چند متری جا به جایش کند. حتی اگر یک چکش و پیچ گوشتی هم داشت نمی دانست که درش را چطور بازکند. مثل همیشه آدام به تلفن جواب نمی داد. از استنلی طلب یاری کرد و شماره اش را گرفت.

مزاحمت شدم؟

یکشنبه شب، اونم یه همچین ساعتی؟ منتظر بودم زنگ بزنی با هم بریم بیرون

بگو ببینم تو یه صندوق عجیب به بلندی دو متر رو برای من نفرستادی؟ »[1]

نویسندگان در آثار ادبی خود با زمان بازی های بسیار می کنند. فلاش بک هایی به گذشته یا تخیل آینده از ترفندهایی است که بسیار دیده شده و رمان های به یاد ماندنی بسیاری بر اساس این شیوه نوشتار وارد فضای ادبی شده است.

مارک لوی این بار بازی جالبی را آغاز می کند. او شخصیت داستانش را نه با فلاشک بک بلکه تماما با همه درک اش از زمان حال حاضر به گذشته بر می گرداند.

در جایی از داستان پدر جولیا شخصیت اصلی داستان، به او می گوید به آینده فکر نکن چون هنوز نیامده تا بدانی چطور اتفاق می افتد. پدر اما او را یک بار دیگر به زادگاهش، به جاهایی که بالیده و بزرگ شده می برد تا از نو و دوباره با خود رو در رو شود.

جولیا شخصیت اصلی داستان که مادرش را از دست داده، سال ها است با گذشته اش قهر کرده و مدت ها است که پدرش را ندیده است. او دیگر کاری به کار گذشته اش ندارد. جولیا قرار است با مردی به نام آدام ازدواج کند. مردی که بیشترین وقت خودش را در اداره می گذراند و جولیا انتخابش کرده تنها به خاطر اینکه آدام کاری به کار او ندارد. اما روحیات آنها با هم یکی نیست  و جولیا علی رغم ادعاهایش او را چندان دوست ندارد.

یک روز قبل از مراسم عروسی پدر جولیا می میرد و عروسی و سفر ماه عسل آنها به تعویق می افتد. جولیا در خانه خود با بسته ای بزرگ و عجیب رو به رو می شود که یک شرکت یارانه ای برایش فرستاده است. ابتدا گمان می کند بسته به اشتباه برای او فرستاده شده است اما به زودی متوجه اتفاق غریبی می افتد. اتفاقی که باعث می شود او بلیط سفرش را برای شش روز آینده نگه دارد و در این شش روز به گذشته اش سفر کند و در آنجا خود را در کنار کسی می بیند که بیست سال پیش عاشق او بوده و بیست سال است وی به دنبال او می گردد. جولیا معشوق خود را پیدا میکند و با او ازدواج می کند. اما بسته جادویی...

یک روز قبل از مراسم عروسی پدر جولیا می میرد و عروسی و سفر ماه عسل آنها به تعویق می افتد. جولیا در خانه خود با بسته ای بزرگ و عجیب رو به رو می شود که یک شرکت یارانه ای برایش فرستاده است.

مارک لوی در این رمان نه تنها چشم اندازی از نوع زندگی ای ارائه می دهد که بشر شاید در آینده ای دور یا نزدیک با آن رو در رو شود، بلکه مخاطب را به گذشته شخصیت رمانش نیز می برد. در جای جای اثر نیز ما می دانیم در هیچ زمانی به جز زمان حال به سر نمی بریم. از این جهت مارک لوی بازی عجیبی را با زمان آغاز کرده است.

این هشتمین رمان مارک لوی است که در سال 2008  به چاپ رسید. مارک لوی نویسنده مردم پسند قرن بیستم اهل فرانسه است. وی با نوشتن اولین رمانش سیلی از خوانندگان را به دنبال خود کشید و کتاب های پرفروش او بازار ادبیات را تسخیر کرد.اولین رمان او «کاش حقیقت داشت» بلافاصله منتشر شد و اسپیلبرگ آن را به فیلم تبدیل کرد که به نام «درست مثل بهشت» در سال 2005 ساخته شد. او با زبانی ساده و روان داستان می نویسد و موضوع اغلب داستان هایش روابط عاطفی انسان ها است.مارک لوی با خلق موقعیت های عجیب اما باور پذیر شخصیت داستانش را وارد ماجراهای تازه ای می کند.

وی در ایران نویسنده ای شناخته شده است و پیش از این آثار دیگر این نویسنده به فارسی برگردانده و وارد بازار کتاب شده است. کتاب های دیگر او که به فارسی ترجمه شده اند عبارتند از: سایه دزد، کاش حقیقت داشت،هفت روز تا ابدیت، تا تو هستی و نبودی اگر تو.

حرف هایی که نگفتم در بیست و سه فصل داستانش را روایت می کند. این کتاب با ترجمه روان فائزه برقی علیائی از طرف نشر افراز به بازار کتاب عرضه شده است.

«من تنهایی رو رام کردم، باید به طرز وحشتناکی صبور بود. من به چهارگوشه دنیا سفر کردم تا همون هوایی رو تنفس کنم که تو تنفس می کردی. می گن فکرای دو نفری که همدیگه رو دوست دارن همیشه به هم می رسن...»[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 45 کتاب

[2]صفحه 326 کتاب

پرواز

پرواز بر فراز آشیانه


«پرواز بر فراز آشیانه فاخته » یکی از شاهکارهای ادبی است که مجله تایم آن را جزو صد کتاب برتر ادبیات انگلیسی زبان معرفی کرده است. در این کتاب درباره دیوانه خانه ای می خوانید که حضور یک بیگانه، اتفاقات عجیب و غریبی را در آن به وجود می آورد.

پرواز بر فراز آشیانه

پرواز بر فراز آشیانه فاخته. کن کیسی. مترجم:سعید باستانی.انتشارات هاشمی.چاپ دوم. تهران1390. 1100 نسخه.368صفحه.8000 تومان.

« بالا تو بخش زنجیریها صدای گوشخراشی، که آدم را به یاد کارخانه های میل لنگ تراشی می اندازد، یکبند گوش را آزار می دهد. در اینجا زمان بوسیله دینگ دانگ یک توپ اندازه گیری می شود. مردها قدم می زنند، هر کس در مسیر خودش، به دیوار که می رسند، یک شانه شان را پایین می آورند و بر می گردند به طرف دیوار بعدی، شانه پایین و دوباره عقب گرد، قدم های کند و تند، موزاییک های کف اتاق ساییده شده، صورت هایشان به پرنده های تشنه می ماند.»[1]

پیش از هر چیز باید از یاد نبریم که رمان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» در سال 1962 نوشته شده است. یعنی مصادف باحمله به کوبا، جنگ سرد و از بین رفتن منابع کلان مالی و جان باختن بسیاری از مردم بی دفاع.

جنگ سرد رقابت ابر قدرت ها را باعث شد که هر کدام دیگری را به نابودی تهدید می کرد. آنها با کشف سلاح های شیمیایی و اتمی خطر مرگ را نه تنها برای رقبایشان بلکه برای کل کره زمین فراهم کردند. محو کره زمین خودش موضوع هولناکی بود که یک لحظه اندیشیدن به آن ممکن بود فرد را به جنون بکشاند. ابر قدرت ها مدام سلاح های شیمایی و اتمی شان را در منطقه هایی دور از دست امتحان می کردند تا دشمن را به وحشت بیندازند و خواب را از کره خاکی بزدایند.

عملیات بمباران هیروشیما درست در ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح روز ششم اوت 1945 صورت گرفته بود و نزدیک به دویست و بیست هزار نفر در همان روز جان خود را از دست دادند. یعنی حدود 16 سال پیش از نوشتن این رمان.

حساس ترین روزهای جنگ سرد در پاییز سال 1662 تجربه شد. سالی که این کتاب به انتشار درآمد. روزهایی که همگی منتظر یک جنگ جهانی وحشتناک بودند و این بار جنگ با سلاح های نابودگر اتمی آغاز می شد. به رغم هشدار جان اف. کندی رئیس جمهور وقت امریکا ، اتحاد شوروی سکوهای اتمی خود را در نزدیکی کوبا مستقر کرد. امریکا با یک محاصره دریایی به این اقدام واکنش نشان داد. زیر دریایی ها و کشتی های جنگی دو طرف مترصد حمله بودند. به نظر می رسید جنگ اتمی آغاز شده است.

در چنین بحران هایی است که پرواز بر فراز آشیانه فاخته نوشته می شود. این رمان سوال های مهمی را مطرح کرد از جمله اینکه مرز دیوانگی و عقل کدام است؟ و آیا نباید گفت امور جهان و طبیعت به دست یک مشت دیوانه زنجیری افتاده که با توسل به زور و قدرت بر همگان حکومت می کنند؟پرواز بر فراز آشیانه فاخته، رمانی است که از چشم اندازی دیگر، بازتاب دیوانگی جنون آسای ابر قدرت ها، برای تخریب، جنگ و نابودی کره زمین است.

پرواز بر فراز آشیانه فاخته روایت فراموش نشدنی دیوانه خانه ایست که در آن خودکامه ای در لباس سرپرستار با بهره گیری از ضعف های باوری و عاطفی بیماران و پزشکان بر آنان حکم می راند. در این میان مردی که جامعه نتوانسته است او را فرمانبردار و سر به راه کند در برابر فرمانروای مطلق قد علم می کند  تا قدرت سرپرستار را در سراشیب زوال بیفکند.

رمان در بیمارستان روانی در اورگون امریکا اتفاق می افتد. این رمان نگاه دقیقی به ساختارهای قدرت در سازمان ها و ارگان ها افکنده و مکتب روانشناسی رفتار گرایی را به نقد کشیده است.

آشیانه فاخته در زبان انگلیسی به معنای بیمارستان روانیست. با نگاهی به نظریه قدرت نزد «میشل فوکو» باید گفت قدرت است که می تواند به دانش اعتبار دهد و آن را به وجود آورد.

آشیانه فاخته در زبان انگلیسی به معنای بیمارستان روانیست. با نگاهی به نظریه قدرت نزد «میشل فوکو» باید گفت قدرت است که می تواند به دانش اعتبار دهد و آن را به وجود آورد.

در رمان " پرواز بر فراز آشیانه فاخته"، میبینیم که دانش و قدرت در رابطه ای متقابل و در تعاملی مستمر از یکدیگر نفع می برند. «پرستار بزرگ» قدرت خود را از گفتمان روان شناسی در باب هنجاربودگی و نابهنجاربودگی می گیرد، گفتمانی که او بسیار بیش از بیمارانش به آن سلطه دارد و به علاوه آنان نیز آن را کاملا درونی کرده اند. در عین حال این قدرت است که آن گفتمان را شکست ناپذیر می کند. فقط وقتی فردی وارد صحنه می شود که به کلی بیرونی و بیگانه محسوب می شود، فردی که از این گفتمان تاثیر نپذیرفته است، بنیاد به ظاهر منسجم و مستحکم خود را از دست می دهد. در این رمان فرد بیگانه همان مک مورفی است که گفتمان مسلط دیوانه خانه را به چالش می کشد.

نویسنده خود مدتی در یکی از کلینیک ها و بیمارستان های روانی به عنوان کارمند کار کرده و احساس همدردی با دیوانگان دارد. وی در این رمان اصول انسانی را پایه دیدگاه خود قرار داده است. این رمان سال بعد از انتشارش، به صورت نمایشنامه درآمد اما مشهورترین برداشت از این کتاب، فیلمی است به نام «دیوانه از قفس پرید»، که  در سال 1975  توسط میلوش فورمن و بازی شاهکار جک نیکلسون ساخته شد.

مجله تایم این رمان را جزو صد رمان برتر انگلیسی زبان بین سال های 1923 تا 2005 معرفی کرد. هر چند فیلمی زیبا از این اثر ساخته شده است اما همواره ادبیات به سینما برتری پیدا می کند و صحنه های تکان دهنده و دیالوگ های شکاهکار اثر، به شکلی که در نوشته و ادبیات به تصویر کشیده می شوند، در سینما قابل بازتولید و نمایش نیستند و از اینرو توصیه می کنم حتما حتی اگر فیلم را دیده اید و یا قصد دارد آن را ببینید رمان را فراموش نکرده و پرواز بر فراز آشیانه فاخته را بخوانید.

« معمولا حرف اش را با یک جمله تمام می کند که منظور ما این است که اینجا را تا آنجا که ممکن است شبیه محله های آزاد و دمکراتیک شهری کنیم دنیای کوچکی در داخل که عینا مثل دنیای بزرگ است در خارج. دنیای بزرگی که شما روزی باید در آن زندگی کنید.»[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 312

[2]صفحه 60 کتاب